بخشی از مقاله

چکیده

هدف این پژوهش تحلیل - محتوای برنامه درسی علوم تجربی دوره دوم ابتدایی - از منظر توجه به مؤلفههای سواد زیست محیطی بود. روش پژوهش تحلیل محتوای کمی بر اساس آنتروپی شانون بود. جامعه آماری کلیه کتب درسی علوم تجربی دوره دوم ابتدایی در سال تحصیلی 94-95 بوده است. ابزار جمعآوری اطلاعات چک لیست محقق ساخته مشتمل بر 50 گویه در سه بعد دانشی، نگرشی و مهارتی زیست محیطی بوده است. روش جمعآوری اطلاعات کتابخانهای بوده است. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات پردازش اطلاعات بر اساس روش آنتروپی شانون بود. نتایج تحلیل محتوای کتابها، نشان دهنده عدم تناسب محتوای ارائه شده در کتب درسی دوره دوم ابتدایی از منظر توجه به مؤلفههای سواد زیست محیطی بوده است.

نتایج تحقیقات بیان گر این بود که بیشترین ضریب اهمیت در بعد دانشی مؤلفههای زیست محیطی در بین پایههای دوره دوم ابتدایی مربوط به پایه ششم - 0/347 - و کم ترین مربوط به پایه پنجم - 0/308 - ، در بعد نگرشی مؤلفههای زیست محیطی، بیشترین توجه مربوط به پایه ششم - 0/344 - و کم ترین مربوط به پایه پنجم - 0/323 - ، هم چنین بیشترین ضریب اهمیت در بعد مهارتی مؤلفههای زیست محیطی مربوط به پایه ششم - 0/342 - و کم ترین مربوط به پایه چهارم - 0/327 - بوده است. در آخر با استفاده از فرمول مرحله دوم شانون مقدار بار اطلاعاتی - عدم اطمینان - هر یک از پایهها به دست آمد. نتایج حاصل از محاسبات نشان داد که بیش ترین مقدار بار اطلاعاتی از پایههای مختلف دوره دوم ابتدایی مربوط به پایه ششم - 0/982 - و کم ترین مقدار بار اطلاعاتی مربوط به پایه چهارم - 0/972 - بوده است .

مقدمه

به اعتقاد صاحب نظران بخش گستردهای از معضلات زیست محیطی در حال حاضر، ریشه در فقدان سواد و آگاهیهای لازم زیست محیطی و فقر فرهنگی در زمینه ارتباط انسان و طبیعت دارد و در واقع نوعی مشکل فرهنگی محسوب میشود. فرهنگ ترکیب پویایی از نمادها، باورها، زبانها و اعمالی است که توسط مردم آفریده میشود و یک امر ثابت نیست، بلکه همان گونه که از نسلی به نسل دیگر منتقل میگردد، همسو با شرایط اجتماعی و زیست محیطی تغییر یافته و با آن منطبق میگردد - لسلی و همکاران، . - 2005 به عبارت دیگر، فرهنگ، تواناییها و عادتهای بدست آمده بوسیله بشر تعریف شده است.

در حقیقت فرهنگ عبارت است از: تمام رسوم، هنرها، علوم، مذهب و رفتار سیاسی به عنوان اجزاء بهم پیوستهای که یک کل را تشکیل میدهد و متمایز کردن جامعهای از جامعه دیگر را امکان پذیر میکند. به کارگیری ابزارهای فرهنگی برای فراهم کردن تغییر در دانش، ارزشها، رفتار و بطور کلی شیوه زندگی اجتناب ناپذیر است و از آن جا که محیط زیست سامانهای تعریف میشود که انسان، طبیعت و فرهنگ عنصرهای تشکیل دهنده آن میباشد، بنابر این تغییر نگرش و رفتار جامعه در رابطه با ارزش و اهمیت محیط زیست برای ادامه حیات بشری امری ضروری است - پورقاسم و خلج، . - 1387 بدیهی است به وجود آوردن این تغییرات و در نتیجه تسهیل درایجاد انطباق با شرایط زیست محیطی جدید نیازمند آموزشهای منسجم و مستمر و مادام العمر میباشد.

میردامادی و همکاران - 1387 - نیز آموزش را موثرترین ابزار رویارویی با چالشهای ایندهی محیط زیست میدانند. به عبارت دیگر فرض بنیادین در این زمینه آن است که تا زمانی که معضلات و مشکلات محیط زیست در قالب برنامههای آموزشی و درسی مدارس در مقاطع تحصیلی مختلف، مورد توجه جدی و اصولی قرار نگیرد و از این طریق دانش آموزان به عنوان آینده سازان هر جامعه انسانی، به شناخت و بصیرتهای لازم دست نیابند، ادامه حیات بشری و اینده زندگی انسانها مبهم و مختل خواهد بود - گروه کاری آموزش محیط زیست، . - 2007 بنا به گفته حمیدیان - 1390 - همچنان که شدت و اهمیت تهدیدات علیه منابع زمین، سیستمهای طبیعی و جمعیت جهان بیشتر و آشکارتر شده است، نیاز به آموزش گسترده و همه جانبه افراد در ازای مسئولیتی که در برابر محیط زیست دارند، نیز محسوس تر شده است.

یونسکو، جهتگیری اصلی در آموزش محیط زیست را به دست آوردن مجموعه ای از دانشها، گرایشها، ارزشها و مهارتهایی میداند که دانش آموزان از طریق آن میتوانند به صورت فردی و جمعی معضلات زیست محیطی را حل و رفع نمایند. در واقع، از نظر یونسکو آموزش محیط زیست یک فرآیند دائمیاست که طی آن دانش آموزان آگاهیها، ارزشها، گرایشها، مهارتها و تجارب لازم را در مورد محیط زیست پیرامون خود به دست آورده و از طریق آن قادر میشوند مسایل و مشکلات مرتبط با محیط زیست فعلی و آینده را حل کنند همچنان که خواهند توانست نیازهای کنونی خود را بدون تهدید و به مخاطره افکندن منافع نسلهای آینده مرتفع سازند.

در سند برنامه درسی ملی نیز در هدف گذاری برنامههای درسی و تربیتی، شکوفایی فطرت و دستیابی به شئون مختلف حیات طیبه، جامعیت، یکپارچگی و توجه متوازن به ساحتهای شش گانه تعلیم و تربیت مبنا قرار گرفته است. در این الگوی هدف گذاری پنج عنصر شامل تعقل،ایمان، علم، عمل و اخلاق و چهار عرصه شامل ارتباط دانش آموز با خود، خدا، خلق و خلقت به صورت بهم پیوسته و با محوریت ارتباط با خدا تبیین و تدوین شده است.

در این ماتریس، طبیعت و محیط زیست به عنوان یکی از جلوههای خلقت همچون سایر عرصهها، ارتباطی تنگاتنگ و در هم تنیده با عنصر علم، عمل و اخلاق دارد. همچنین در نقشه مهندسی فرهنگی کشور - 1389 - ، حفظ محیط زیست در فعالیتهای اقتصادی به عنوان یکی از مؤلفههای اخلاق مد نظر قرار گرفته است. از مرور ادبیات و پژوهشهای انجام شده در حوزه محیط زیست میتوان استنباط نمود که مؤلفههای اساسی فرهنگ زیست محیطی شامل سه حیطه دانش، نگرشها و ارزشها و مهارت میباشد که به بهترین شکل میتوان آنها را از طریق آموزش ارتقاء بخشید.

بدیهی است که تأثیر گذار ترین آموزش در این زمینه می تواند در مدرسه و از دوران کودکی آغاز گردد. حفاظت از محیط زیست عادت مثبتی است که باید در مدرسه آموخته شود تا به یک باور ذهنی تبدیل شود. نهادینه شدن این باور باعث ایجاد احساس مسئولیت دانش آموزان در قبال محیط زیست و پاسداری از آن در زندگی روزمره آنها شده و در واقع، آموختهها به عمل تبدیل می گردد - طیبی، شبیری و رضایی، . - 1392 یکی از راههای اساسی شناساندن اهمیت مسائل زیست محیطی و منابع طبیعی و راههای حفظ و احیای آن، انعکاس مسائل فوق در متن درسی است.

در واقع برنامه درسی، وسیلهای جهت اجرای آموزشهای زیست محیطی است تا از این طریق، دانش اموزان بتوانند مفاهیم و ادراکات زیست محیطی خود را توسعه دهند و از طریق این ادراک با زندگی روزمرهی خود، ارتباط برقرار کنند و نسبت به این که تمام جنبههای محیطی با هم در ارتباطند، یک آگاهی و شناخت بدست آورند - فین،. - 2005 کتابهای درسی در واقع یکی از مهمترین مراجع و منابع یادگیری دانش آموزان در هر نظام آموزشی است، زیرا بیشتر فعالیتهای آموزشی در چارچوب کتابهای درسی صورت میگیرد و بیشترین فعالیتها و تجربههای آموزشی دانش آموزان و معلم حول محور آن سازماندهی میشود - عریضی، . - 1382

این در حالی است که بررسی کتابهای درسی درایران، به فقدان برنامه منسجم و عدم توجه متوازن به مفاهیم زیست محیطی اشاره دارد. بر اساس مشاهدات و مرور کتابهای درسی، تا کنون روشهای آموزش مطالب مرتبط با مباحث زیست محیطی و چگونگی حفظ و جلوگیری از تخریب آن در رشته آموزش و پرورش ابتدایی متناسب با نیازهای فعلی جامعه نبوده است. این امر از آن جهت حائز اهمیت است که پرورش نسل آتی کشور در این دوره انجام میپذیرد. بدین منظور تحقیق حاضر در نظر دارد محتوای برنامه درسی علوم تجربی دورهی دوم ابتدایی را از منظر توجه به مؤلفههای سواد زیست محیطی مورد بررسی قرار دهد.

مفهوم سواد زیست محیطی

سواد زیست محیطی توان درک نظامهای طبیعی است که زندگی مارا بر سیاره زمین ممکن میسازد، و جامعهی برخوردار از سواد زیست محیطی جامعهای پایدار است که محیط طبیعی اش را نابود نمیکند چرا که میداند حیاتش وابسته به این محیط است - پالمر،. - 2001 دایره المعارفهای مختلف تعاریف مختلفی از محیط دارند. در فرهنگ دهخدا»محیط« به معنای فراگیرنده و احاطه کننده یاد شده است. واژه »زیست« اسم مصدر از »زیستن« به معنای زندگی و حیات است و محیط زیست را میتوان هرآنچه فر ایند زیستن را احاطه کرده و با آن در کنش متقابل قرار دارد، دانست.

در فرهنگ وبستر محیط زیست یعنی مجموعه عوامل فیزیکی، شیمیایی، بیولوژیکی و اجتماعی که قادرند در زمان معینی اثر مستقیم یا غیر مستقیم، فوری یا زمان دار بر موجودات زنده و فعالیت انسان داشته باشد - شایان، . - 1378 محیط زیست تقسیمات متعددی دارد. یکی از این تقسیمات، تکیه بر تقسیمات سنتی محیط زیست است که آن را به سه بخش محیط طبیعی، محیط اجتماعی و محیط انسان ساخت تقسیم میکند. هیچ یک از محیطها به صورت مجرد وجود خارجی ندارد و محیط زیست در عمل تفکیک ناپذیر است.

محیط طبیعی به آن بخش از محیط زیست اطلاق میشود که ساخته دست انسان نباشد. محیط اجتماعی جامعهای است که در آن زندگی میکنیم. کلیه کسانی که با آنان به نحوی در تماس متقابل هستیم، همه افرادی که بر ما تأثیر میگذارند و ما از آن تأثیر میپذیریم، در زمره محیط اجتماعی ما محسوب میشوند. محیط انسان ساخت به آن بخش از محیط زیست اطلاق میشود که توسط انسان ساخته و پرداخته شده است - میلر، . - 1377 به نظر کاستلز - 2001 - ، از دهه 60 به بعد محیط زیست گرایی دیگرصرفاً دل مشغولی تماشای پرندگان ، نجات جنگلها و پاکیزهسازی هوا نبوده است .

اقداماتی علیه دفع زبالههای سمی، حقوق مصرف کنندگان، اعتراضهای ضد هستهای و شماری از مسایل دیگر با دفاع از طبیعت ترکیب شدهاند تا ریشههای این نهضت را در گستره چشمانداز وسیعی از دعاوی و حق طلبیها جای دهند. شاید بتوان از میان دهها تعریف نو از سواد، به تعریف یونسکو استناد کرد که بر پایه آن » سواد توان شناسایی، درک، تفسیر، خلق، ارتباط و محاسبه با بهره گیری از مواد چاپی و نوشتاری در زمینههای گوناگون است و مستلزم آموزش فرد و توانمندسازی اوست تا بتواند به هدفهایش برسد، دانش و توانش را گسترش دهد و فعالانه در جامعه مشارکت کند.

« اصطلاح آموزش زیست محیطی را چارلزای. روث، که اورا پدر سواد زیست محیطی میدانند، برای اولین بار در سال 1968 طرح کرد و در 1992 کتابی نوشت که در آن به ریشهها، سیر تحول، وضعیت فعلی و چشماندازهای سواد زیست محیطی پرداخت - رهادوست، . - 1376لقمانی شهمیری و همکاران - - 1395 در پژوهشی تحت عنوان" تحلیل محتوای کتاب علوم تجربی چهارم ابتدایی با تکنیک ویلیام رومیبر اساس مقوله فعال و غیر فعال بودن"به این نتیجه رسیدند که آنچه در متن کتاب آمده است خیلی قویتر از آن چیزی است که به صورت عکس و تصویر آمده است. بنابر این آنچه بعنوان محرک دانش وجود دارد و به اطلاعات دانشی دانش آموزان میفزاید، بسیار بیشتر است از آنچه به صورت تصویر و عکس و فعالیتهایی است که محرک نگرش و مهارتهای دانش آموزان است.

شیرازی و همکاران - 1394 - در پژوهش خود تحت عنوان" میزان توجه مؤلفین کتاب علوم تجربی پایه چهارم ابتدایی به مؤلفههای خلاقیت گیلفورد" در تحلیل کتاب علوم ابتدایی به این نتایج دست یافتند که محتوای کتاب فاقدایجاد تفکر خلاقی است که بتواند دانش آموزان را ترقیب کند که در موقعیت چالش برانگیز زیست محیطی دارای توانایی حل مسأله باشند. بنابر این دانش موجود در کتاب درسی به یادگیرندگان در حیطه مهارتی کمک چندانی نمیکند. بنابر این محتوای این کتب نیاز به بازنگری از طرف مؤلفین مربوطه دارد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید