بخشی از مقاله

چکیده

این پژوهش با هدف بررسی میزان توجه به مؤلفههای کارآفرینی در محتوای اقتصاد دوم آموزش متوسطه ایران انجام شده است. در این پژوهش از روش توصیفی جهت مشخص نمودن مؤلفههای کارآفرینی و از روش تحلیل محتوا به منظور بررسی و تحلیل محتوای اقتصاد دوم آموزش متوسطه کشور استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش در بخش تحلیل، محتوای اقتصاد دوم آموزش متوسطه کشور برای مطالعه انتخاب شده است.

ابزار جمعآوری اطلاعات، سیاهههای تحلیل اهداف و تحلیل محتوای کتاب درسی بود که پس از مطالعه مبانی نظری تهیه و تدوین شد و روایی آن توسط متخصصان تعیین شد و پایایی سیاهه با روش آلفای کرانباخ محاسبه و مقدار /82 صدم درصد به دست آمد و با استفاده از مجذور خی دو درصدگیری شده است واحد تحلیل، جملات مندرج در متن کتاب درسی و متن اهداف بوده است. در بخش تحلیل محتوا مهم ترین یافتهها نشان دهندهی آن بود که در مجموع بخش اهداف، 3/43 درصد و کتاب درسی /86 صدم توجه شده که کمتر از 1 درصد بوده که بیشترین میزان توجه مربوط به بعد شناختی در ارتباط با مؤلفههای کارآفرینی بوده است و سایر ابعاد عاطفی و عملکردی نادیده گرفته شدهاند. در مجموع به مؤلفههای فراهم کردن محیط تواناساز برایکاملاً بیتوجهی شده است.

مقدمه

در جهان پیچیده و متحول امروز تحولات اساسی وقوع یافته در قالب انقلاب کارآفرینی، تأثیر عمدهای در میزان توسعه کشورها داشته است تا آنجا که در حال حاضر توسعه کارآفرینی هسته برنامه توسعه بسیاری از کشورها میباشد . در ایران نیز توسعه و ترویج کارآفرینی یکی از نیازهای جدی جامعه میباشد. در دهههای پایانی قرن بیستم با گذر از اقتصاد ملی به اقتصاد جهانی و تحولات عظیمی که در تکنولوژیهای نوین ایجاد شد، جامعه عصر صنعتی به تدریج جای خود را به جامعه اطلاعاتی تفویض نمود .

با توجه به دگرگونیهای وسیعی که در عصر اطلاعات اتفاق افتاد از بین سه انقلاب دیجیتالی، اینترنتی و کارآفرینی، انقلاب کارآفرینی نقش به سزایی در توسعه و رشد کشورهای توسعه یافته داشته است، و پیشرفت بسیاری از کشورها مرهون کارآفرینان و فعالیتهای کارآفرینانه است. کارآفرینی به عنوان ابزار اصلی و موتور رشد و توسعه اقتصادی شناخته میشود - هولکومبی، 1998؛ آنخین، 2 - 2008 در دنیای امروز کارآفرینی تبدیل به یک سیاست کلیدی شده است - ونیکرز و همکاران3، - 2010 توسعه کارآفرینی فرآیندی پیچیده، بلند مدت و فراگیر است که البته نقش به سزایی در رشد و توسعه اقتصادی کشورها دارد، به طوری که امروزه کارآفرینی به راهبردیترین و مهم ترین ابزار اقتصادی جوامع پیشرفته تبدیل شده است .

در واقع رشد و توسعه اقتصادی کشورها مرهون کارآفرینان و فعالیتهای کارآفرینانه است . از این رو لازمه دستیابی به توسعه و پیشرفت اقتصادی کشورها، توسعه کارآفرینی است - زالی و رضوی، - 1387 تعاریف متعددی از کارآفرینی شده است که به برخی از آنان اشاره میشود. کارآفرینی ترجمه واژهی Entrepreneurship است که خود از لفظ فرانسوی entreprendre به معنای عهدهدار شدن کاری گرفته شده است.

واژه کارآفرینی ابتدا در سال 1848 توسط استوارت میل4 از فرانسه به زبان انگلیسی ترجمه شد. او وظایف کارآفرین را شامل هدایت، نظارت و خطرپذیری میدانست و عامل اخیر را به منزله عامل متمایزکننده مدیر و کارآفرین در نظر گرفت - سهرابیفرد، - 1385 همچنین لغت کارآفرینی نزدیک به 200 سال است مورد استفاده قرار میگیرد که مفهوم سنتی تأکید بر تلاشهایی داشت که یک فرد، بینشی را به کسبوکاری موفق تبدیل مینمود.

اما اخیراً کارآفرینی به عنوان فرایندی که میتواند در سازمانهای گوناگون بدون در نظر گرفتن نوع و اندازه رخ دهد، مفهومپردازی شده است - مقیمی، - 1384 کارآفرین کسی است که سازماندهی، مدیریت و پذیرش خطرات حضور در فعالیتهای تجاری را میپذیرد و از این طریق که ایدههای نو و خلاقانهی خود را به عمل تبدیل میکند - کوراتکو و ریچارد ام، 1387، ترجمه عامل - کارآفرینی عبارت است از ایجاد کسب و کار جدید که با خطرپذیری و عدم قطعیت همراه است. کارآفرینی عامل خلق ثروت، خلق کسب و کار، خلق نوآوری، خلق تغییر، خلق کار، خلق ارزش و خلق رشد میباشد - میخاییل و همکاران، - 1994 این فرآیند شامل جستجوو پیگیری فرصت و حداکثر سازی ارزش ناشی از آن است.

کارآفرینی تمایل به کار گروهی، خطرپذیری، ایجاد، هدایت، اجرا، پیگیری نوآوری به منظور حداکثر سازی ارزش حاصل از فرصت بدون توجه به محدودیت مدلها، ساختار یا منابع موجود است - کردنائیج، 1386 و وایجرمارز، - 2010 از نظر گورول و آستان - 2006 - 5، کارآفرینی یک زمینه تحقیقاتی مهمی در میان اقتصاددانان سراسر دنیا بوده است. این اهمیت به دلیل تأثیر فعالیت کارآفرینانه بر اقتصاد و غلبه بر مسائل ناشی از بیکاری و ایجاد فرصتهای شغلی جدید است.

از این رو رشد کسب-وکارهای کوچک و ایجاد کسبوکارهای جدید بطور گستردهای توسط سیاستهای اقتصادی ملی برای ایجاد ثروت و رشد اقتصادی مورد تشویق قرار گرفته است. بنا بر گفته کورتاتکو 6 ، تعداد دانشکدهها و دانشگاههایی که رشتههای کارآفرینی را ارائه میکنند، از تعداد انگشتشماری در دهه 1970 به بیش از 1600 عدد در سال 2003 رسیده است. از نظر بازرگان، موضوعی که لزوم توجه به کارآفرینی را سبب شده، معضل بیکاری است که کشور با آن سخت دست به گریبان است.

بطوری که به نظر میرسد پرورش افراد کارآفرین و تفکر خوداشتغالی به عنوان راهحلهای مقتضی از طرف سیاستگذاران و مدیران اقتصادی مورد توجه قرار گرفته است. چرا که از نظر شومپیتر7 ، کارآفرینی موتور رشد و توسعه است و از دیدگاه بارنت 8، کارآفرینی علاوه بر اینکه موتور توسعه اقتصاد است، به عنوان حلقه اتصال بین اختراع، نوآوری و تولید محصولات و خدمت جدید نقش ایفا می-کند - ظهیری، - 1386 توسعه کارآفرینی در جامعه معلول عوامل مختلفی است و در امر توسعه کارآفرینی نمی توان کلیت فرآیند را مد نظر قرار داد بلکه منشأ آن در تک تک فعالیتهایی است که در طول این فرآیندانجام میشود.

مهارتهای مورد نیازکارآفرینان را به سه گروه اصلی مهارتهای فنی، مهارتهای مدیریتی کسب و کار و مهارتهای کارآفرینانه فردی میتوان تقسیم نمود. مهارتهای فنی عبارتند از :مهارتهای نوشتاری، مهارت شنیداری، ارتباطات کلامی، سازماندهی، مربیگری، مدیریت فنی کسب و کار ، تعامل با محیط کار، هدایت گروه ، فناوری ، روابط اجتماعی. مهارتهای مدیریتی کسب و کار شامل موارد زیر است :تصمیم گیری، بازاریابی، مدیریت، امور مالی، حسابداری، تولید، کنترل و فنون مذاکره روابط انسانی، کنترل، برنامه ریزی و تعیین اهداف، رهبری آینده نگر، مذاکره، مدیریت توسعه.آخرین حوزه مهارتها شامل مهارت-های فردی کارآفرینانه است .

مهارتهای این مقوله عبارتند از :کنترل درونی، خطر پذیری، نوآوری، تغییرمحوری ، مقاومت و توانایی مدیریت تغییرات - هستریج، - 2002 یکی از طرقی که میتوان به آموزش مهارتهای کارآفرینی پرداخت، نهاد آموزش و پرورش و برنامهدرسی است. به طبع با گنجاندن این مفاهیم در کتب درسی میتوان این مهارتها را در افراد به وجود آورد و مفاهیم را در آنان نهادینه کرد. یکی از کتبی که میتواند این مقوله را در خود جای دهد کتاب اقتصاد سال دوم آموزش متوسطه میباشد. چرا که این کتاب تناسب بیشتری با این مقوله دارد، البته این بدان معنا نیست که در دیگر کتب و عناصر برنامهدرسی از این موضوع غفلت شود. دوره متوسطه نقش بسزایی در زندگی افراد دارد. چرا که در پایان این مقطع عدهای وارد دانشگاهمیشوندو بقیه وارد بازار کار میشوند.

آموزشهایی که افراد میبیند نقش بسزایی در زندگی فردی و پیشرفت جامعه خواهد داشت. از آنجایی که همه فارغالتحصیلان دبیرستانی وارد دانشگاه نمیشوند لذا از مراکز آموزشی فاصله میگیرند. در صورتی که مهارتها و دانش لازمه برای زندگی در اجتماع به آنان داده نشود، هم افراد و هم کشورها متضرر خواهند شد. در ارتباط با موضوع پژوهش این مسئله ضرورتی خاص دارد. معمولا تمامی فارغالتحصیلان جذب بخشهای دولتی و غیره نمیشوند و بیکار میمانند و این بیکاری منشاء بسیاری از مشکلات میشود.

افراد بیکار درآمد نخواهند داشت و این فقر و بیپولی بنیاد خانواده و جامعه را برخواهد انداخت. در صورتی که افراد آموزش مناسب را دیده باشند نیازی به جذب در مشاغل دولتی و غیره نیست به جای اینکه آنها به سازمانها و جاهای دیگری برای کار بروند خود عامل اشتغال خواهند شد و ایم ممکن نخواهد بود بجز با آموزش مهارتهای کارآفرینی که لازمهی آن توجه به این مقوله در برنامههای درسی است تا فراگیران ما در هر مقطع تحصیلی دانش و نگرش کارآفرینی را داشته باشند.

مروری بر پژوهشهای صورت گرفته

با توجه به بررسیهای انجام شده پژوهش مستقلی در زمینه میزان توجه به مؤلفههای کارآفرینی در محتوای کتاب اقتصاد دوم آموزش متوسطه انجام نشده است؛ ولی به برخی از پژوهشهایی که به طور غیرمستقیم در ارتباط با موضوع پژوهش میباشد، در این مقاله به آنها اشاره میشود. جوادیانصراف و شجیع در سال 1388 در پژوهشی تحت عنوان»بررسی نگرش دانشجویان تربیت بدنی به موانع کارآفرینی و مشکلات راه-اندازی کسب و کار بعد از فراغت از تحصیل« به این نتیجه رسیدند که 42/55 درصد دانشجویان، ناتوانی در پذیرش خطر مالی را اصلی-ترین مانع کارآفرینی تلقی میکنند. مشکل تامین سرمایه، سیاستهای دولت، رشته تحصیلی، نبود فرصتهای شغلی و کمبود راهنمایی و مشاوره مهمترین مشکلات فرارو در راهاندازی کسب و کار محسوب میشوند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید