بخشی از مقاله
چکیده
هدف از پژوهش حاضر تحلیل مجتمع تجاری و رویکرد شهروندگرایی می باشد. از دیرباز فضای تجاری از ارکان هر مجموعه ی زیستی بوده و در واقع حکم قلب را برای آنها ایفا کرده است. با توجه به تحولات فرهنگی در طول زمان، جایگاه بازارهای سنتی در شهرهای ایران تضعیف شده است و از طرفی فضاهای تجاری جدید نیز در ایفای نقش همه جانبه خود به سبک گذشته ناتوان مانده اند و نقش اجتماعی آنها نسبت به نقش اقتصادی آنها کمرنگ تر شده است. افزایش مشارکت در فضای شهری می تواند به عنوان هدف طراحی مدنظر قرار گیرد هرچه حضور مردم و فعالیت های مختلف در فضا بیشتر باشد، فضای شهری مطلوب تر و با معناتر است.
مقدمه
نیاز به تبادل کالا، از اغاز تمدن بشر پدیدار شده است. از زمانی که تنوع نیازها پدید آمد، فرد به تنهایی نمی توانست تامین کننده ی همه ی این نیازها باشد و لزوم مبادله ی دستاوردهای خود را با آنچه نیاز داشت احساس کرد. با گسترش نیازمندی ها و اطلاعات انسان و میل به توفیق و برتری نسبت به دیگران و. زندگی آسوده تر، ارتباط با جوامع انسانی و ملت ها و مناطق دوردست قوت بیشتری گرفت. در این میان شیوه ها و ابزار و تسهیلات گوناگون پدیدار شد که کار تبادل کالا را رونق بخشید و تسهیلاتی مانند پول و اماکن خاص خرید را ایجاد کرد.
مراکز تجاری قلب شهرهای امروزند. این مجموعه ها کاربریهای بسیار متنوعی همچون تجاری، اداری، ورزشی، تفریحی و ... را در بر می گیندر و هر روز پیچیده تر و گسترده تر می شوند. در دنیای مصرفی امروز، مرکز تجاری ، دیگر صرفاً محلی برای پاسخ گویی به نیازهای اساسی انسان نیست، بلکه فراتر از آن، مکانی است برای تعاملات اجتماعی، گردش و فرو نشاندن عطش مصرف، حتی مصرف تصاویر پشت ویترین، تصویر کالاهایی که لزوماً خریده نمی شوند . روش های خرید و عادات مربوط به آن، گوناگون و گاهی بسته به اینکه خریدار چه کسی است و محل خرید کجاست متضادند. خواسته اصلی در تمام مجتمع های تجاری، ایجاد محیطی خوشایند برای خرید کالا و دریافت خدمات است.