بخشی از مقاله
چکیده:
هدف پژوهش حاضر، بررسی کتاب درسی مطالعات اجتماعی پایه سوم ابتدایی بر اساس آموزش مهارت های اجتماعی به دانشآموزان است.جامعه مورد بررسی در این پژوهش، عبارتند است از کتاب مطالعات اجتماعی پایه سوم ابتدایی، که از این کتاب بخش مطالعات مدنی، مورد تحلیل قرار گرفت.روش آماری این پژوهش، تحلیل توصیفی دادهها بود که دادهها با استفاده از آن ها، گردآوری، طبقه بندی و سازمانبندی شدند. همچنین برای تحلیل فرضیههای پژوهش از نرم افزار تحلیل کیفی دادههای MAXQDA بهره گرفتیم.
نتایج این تحقیق نشان داد که کتاب مطالعات اجتماعی سوم در رابطه با مقولات مهارتهای اجتماعی مربوط به مهارت های ارتباطی موفق عمل کرده است ولی در ایجاد برخی از مقولههای مهارتهای اجتماعی از جمله مهارت مطالعه و کتابخوانی، مهارت نه گفتن و بیان خشم و ورزش های دسته جمعی ناموفق بوده است.
-1 مقدمه:
امروزه نظام آموزشی به عنوان یک ابزار مهم و اساسی در رشد و توسعه همه جانبه کشورها شناخته میشود، بنابراین، رشد، تحول، اصلاح و بهبود کمی وکیفی آن، از جمله مباحث بسیار مهم هر کشوری است .دوره ابتدایی از جمله مهم ترین دوره های نظام آموزشی است؛ زیرا زمینه شکل گیری شخصیت و رشد همه جانبه افراد در آن فراهم گردیده و مناسبترین فرصت برای تحصیل و یادگیری و رشد استعدادهای کودک است اگر کودکان در این سن، مهارتهای لازم را نیاموزند، فرصت جبران آن در مراحل بعدی رشد بسیار مشکل خواهد بود
اجتماعی کردن صحیح کودکان و آموزش مهار تهای لازم به آنان، همواره یکی از اهداف عالی نظام تعلیم و تربیت به شمار می آید، زیرا رشد و اعتلای اجتماعی در سایه اجتماعی شدن به دست می آید و موجب سازگاری و ایجاد ارتباط سالم و صحیح کودکان و نوجوانان با اطرافیان می شود؛ و از این رهگذر آنان خواهند توانست توانایی های بالقوه خود را شکوفا کنند.
بنابراین مطالعه دقیق، برنامه ریزی اولیه، هدفگذاری صحیح و تلاش مستمر برای آموزش و تقویت آن ضروری است .این امر به خصوص در دوره ابتدایی اهمیت دارد، زیرا این دوره یکی از حساس ترین مقاطع زندگی هر انسانی است و شالوده شخصیت، رفتارها و عادت های اساسی یادگیری انسان ها، بر چگونگی تربیتی است که در این دوره انجام می پذیرد و آنچه بعدها به دست می آید، بر این بنیان قرار خواهد گرفت.
هدف اصلی آموزش مطالعات اجتماعی در دوره ابتدایی این است که دانش آموزان توانایی لازم را برای انجام دادن وظایف در مقابل خانواده، دوستان و همسایگان به دست آورند، به آموزگاران و اولیای مدرسه احترام بگذارند، بتوانند به مقررات مدرسه، پایبند باشند، با رعایت قوانین و مقررات به نیازهای روزمره پاسخ دهند، به پرورش مهارت های اجتماعی توجه بیشتری داشته باشند و علاقه به سرزمین و محیط زندگی در آن ها افزایش یابد.
مهارت های اجتماعی به طور کلی به مهارت هایی گفته می شود که شالوده ارتباطات موفق و رویاروی را تشکیل میدهد و دوازده مؤلفه دارد که عبارت اند از :ارتباط غیرکلامی، پاداش وتقویت، پرسش و بازگرداندن، آماده سازی و خاتمه، توضیح دادن، گوش دادن، افشای خود، نفوذ، ابراز وجود و تعامل در گروه های رهبری. عوامل متعددی در اجتماعی شدن فرد تأثیر دارند که به طور کلی عبارتند از :خانواده، همسالان و هم بازی ها، مدرسه و نظام آموزشی و وسایل ارتباط جمعی
انسان ها علاوه بر بعد فردی و منحصربه فرد، دارای بعد اجتماعی نیز هستند. تداوم زندگی جمعی ، با نوعی شناخت و تصور از خودمان و دیگران همراه است که هویت نام دارد و بدون آن زندگی اجتماعی ممکن نیست . هویت را می توان نوعی برآیند دیالکتیکی از دو صفت همسانی و ناهمسانی بین خود و غیر خود دانست. ترنر هویت را به دو نوع فردی و اجتماعی تقسیم می کند. هویت فردی نوعی آگاهی است که هر فرد در فرایند اجتماعی شدن درباره خود به عنوان یک شخص منحصربه فرد کسب می کند. هویت اجتماعی ، شناخت خود به عنوان عضو یک گروه است ؛ که با احساس تعلق و وفاداری فرد به آن همراه می باشد. به نظر تاجفل هویت اجتماعی به واسطه شناخت فرد از عضویت اش در یک گروه اجتماعی و ارزش های وابسته به آن عضویت به دست می آید.
یکی از عناصر اصلی اجتماعی شدن در تمام فرهنگها، کسب مهارت های اجتماعی است. بیشتر ما، میل شدیدی برای برقراری ارتباط ثمربخش داریم، اما اغلب در برخوردهایمان با دیگران، ناتوان هستیم؛ یکی از دلایل اصلی این امر، آن است که مردم سدها و موانع ارتباطی را به طور ناآگاهانه، در گفتگوی خود وارد می کنند
نظام آموزشی فعلی کشور،یک نظام متمرکز و برنامههای درسی آن منحصر به کتاب درسی است که در کل کشور استفاده میشود. این در حالی است که با توجه به وسعت کشور،تنوع و تعدد اقوام و گونههای جمعیتی و مشکلات ناشی از آن - مثل دو زبانه بودن شاگردان - ،رشد سریع علوم و تکنولوژی،تغییر سریع در هنجارها و ارزشهای اجتماعی،ضرورت دارد که کتابی درسی با دقت کافی و تا حد امکان، عاری از هر عیب و نقص و مطابق با اهداف تعیین شده و اصول علمی تألیف گردد؛ در این مورد،بررسی محتوای کتابی درسی میتواند به روشن شدن مسئله کمک کند و نقاط قوت و ضعف احتمالی کتابی درسی را برای اصلاح و تغییر احتمالی محتول متناسب با اهداف تعیین شده و اصول علمی در اختیار مدیران و برنامهریزان و مؤلفان کتابی درسی قرار دهد.
یکی از روشهای مناسب برای بررسی محتوای کتابهای درسی، روش تحلیل محتواست. تحلیل محتوا، محتوای واقعی یک پیام کلامی یا غیر کلامی، عوامل تعیین کننده و آثار پیام بررسی میکند - کوی، . - 1981 از طرف دیگر، لوی 1999 - ؛ به نقل از مشایخ، - 1375 معتقد است اصطلاح محتوای برنامه درسی نه تنها به قسمت ها و قطعه های سازمان یافته ای مه به گونه ای منظم، یک رشتهی علمی را تشکیل میدهند، اطلاق میشود، بلکه شامل وقایع و پدیدههای که به نحوی، با رشته های مختلف علمی ارتباط دارند نیز میشود. همچنین محتوا را میتوان دانشها، مهارتها، گرایشها و ارزش هایی توصیف کرد که باید یادگرفته شوند - ادری و نیکلس، - 1372 ؛ به عبارت دیگر همانطور که کانلی - 1991 - معتقد است، منظور محتوای برنامهی درسی حقایق خاص، عقاید، اصول و مسایلی است که در یک درس خاص گنجانده میشود.
فتحی واجارگاه - 1384 - معتقد است از لحاظ عملی،در برنامهریزی درسی،حداقل دو نوع محتوا را در هر درس میتوان شناسایی کرد:
1. محتوای مکتوب که همان کتابی درسی مورد مطالعه است.
2. محتوای شفاهی مثل توضیحات معلم و تدریس وی در کلاس درس.
یکی از کاربردهای تحلیل محتوای کتاب درسی،تعیین میزان تناسب و همخوانی محتوا با هدفهای برنامهی درسی است. تحلیل کتاب درسی که با این تعبیر نوعی ارزشیابی از کتاب درسی نیز میتواند تلقی شود،دو بعد صوری و عقلانی دارد.
-1 تحلیل صوری کتاب درسی:باتوجه به اینکه کتاب درسی عنصری اساسی در برنامهی درسی است،در صورت جذاب و رنگی بودن،داشتن طراحی مناسب،خط زیبا با فواصل مناسب و کاغذ خوب،امکان یادگیری افزایش مییابد.برای افزایش جذابیت کتابی درسی توجه یکسان و متعادل به عواملی همچون نژادها،اقلیتها، مذهبها،جنسیت - تصاویر دختر و پسر - ، مشاغل و طبقات اجتماعی لازم است.در این بعد از تحلیل کتاب درسی به عوامل ظاهری محتوا همچون مواردی که اشاره شد، توجه شده و تحلیلگر این موارد را بررسی میکند.
-2 تحلیل عقلانی کتاب درسی:این بعد،اهمیت فراوانی در تحلیل یا ارزشیابی کتاب درسی دارد.در این زمینه میتوان از تناسب محتوا با سطح رشد عمومی دانشآموزان در گروه سنی،تناسب محتوا با ساختار دانش رشته و سطح رشد شاگردان و تناسب محتوا با تجربیات قبلی و یا علایق و انگیزههای دانشآموزان نام برد. لذا مسألهی اساسی این مطالعه این است که ضمن تعریف و تبیین مفهوم تحلیل محتوای کتابی درسی،ویژگیها و مراحل تحلیل محتوا،به تشریح مهمترین مدلها، تکنیکها و روشهای تحلیل محتوا میپردازد. - میرشاه جعفری و همکاران،. - 1387
بنابراین این تحقیق در نظر دارد میزان تأثیر کتاب درسی مطالعات اجتماعی را برای رسیدن به مهارت های اجتماعی مورد بررسی قرار دهد.
-2 پیشینه تحقیق
تحقیقات زیادی در مورد تحلیل محتوای کتابهای درسی انجام گرفته است که به نمونه های از آنها اشاره میشود در تحقیقی که عابدی و همکاران در سال 1389 با عنوان تحلیل محتوای کتابهای تعلیمات اجتماعی دوره ابتدائی ایران به لحاظ توجه به معضلات زیست محیطی انجام دادند یافته های پژوهش نشان داد کتاب های تعلیمات اجتماعی دوره ابتدایی در کل به معضلات زیست محیطی توجه کمی کرده اند.
در تحقیقی که یارعلی و همکاران در سال 1387 با عنوان بررسی مهارتهای ارتباطی و اجتماعی در کتابهای درسی تعلیمات اجتماعی دورهی راهنمایی تحصیلی انجام دادند یافته های پژوهش نشان داد کتاب های تعلیمات اجتماعی دوره راهنمایی در کل از نظر ایجاد و پرورش مهارتهای ارتباطی بسیار غنی و قوی بوده و زمینه های لازم را برای رشد اجتماعی و ارتباطی دانشآموزان فراهم کرده است.
در تحقیقی که قلتاش و همکاران در سال 1391 با عنوان تحلیل محتوای برنامه درسی مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی ایران از منظر توجه به ویژگیهای شهروند جهانی انجام دادند یافتههای پژوهش نشان داد که در مجموع برنامهدرسی مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی به مولفههای ویژگیهای شهروند جهانی توجه کمی کرده است. به نظر خدایار و فتحی مؤلفه های هویت ملی در چهار بعد فرهنگ ، تاریخ، قلمرو جغرافیایی سیاسی ، دین و مذهب خلاصه می شوند