بخشی از مقاله
چکیده:
هدف از پژوهش حاضر تحلیل محتوای کتاب جغرافیای چهارم ابتدایی با رویکردی ترکیبی و بررسی داده های این کتاب از نظر فعال بودن و پویایی در جهت نیل به هدف اصلی آموزش و پرورش یعنی یادگیری دانش آموزان بود. از روش تحقیق تحلیل محتوا با رویکردی ترکیبی استفاده شد. برای بررسی داده ها و تحلیل محتوای کتاب از روش ویلیام رومی به عنوان روش کمی و روش سطوح یادگیری بلوم به عنوان روش کیفی بهره گرفته شد. در این بین از ابزار که فقط کتاب می باشد استفاده گردید.
جامعه آماری کتاب جغرافیای چهارم دبستان و نمونه آماری 30 صفحه از کتاب به صورت تصادفی ساده انتخاب شد و مورد پژوهش قرار گرفتند. نتایج به دست آمده از بررسی داده های مربوط به متن روش ویلیام رومی عدد 0/9 یعنی غیر فعال، داده های مربوط به تصاویر 0/19 ، وبه دلیل نبودن پرسش در درس، تحلیلی که انجام شد می توان نتیجه گرفت که محتوای کتاب غیرفعال است .ولی نتایجی که با روش بلوم بررسی شد مطابق استاندارد مربوطه است. طبق نتایج 150 جمله در حیطه شناختی،40 جمله در حیطه عاطفی و 38 جمله در حیطه روانی- حرکتی جای گرفت. استفاده از جملات شناختی بیشتر در اغلب موضوعات به خصوص مفاهیم انتزاعی کتاب اجتناب ناپذیر است.
مقدمه وبیان مسئله
آموزش و پرورش یا تعلیم و تربیت دارای دو مفهوم کاربرد و گسترده ، پیچیده ، و در نتیجه مبهمی است . در تعریف این مفهوم ، نه تنها میان مردم عادی ، بلکه میان صاحبنظران تعلیم و تربیت هم اختلاف نظر وجود دارد. همچنین مفاهیمی مانند سواد آموزی ، کارآموزی تأدیب ، اجتماعی کردن ... نیز جزئی از آموزش و پرورش هستند و یا با آن هم پوشانی دارند و بهترین منبع برای آموزش و پرورش کتب درسی می باشند.
کتاب های درسی به عنوان رسانه ای مهم و پرکاربرد در ساختار آموزشی کشور مطرح می باشد.کتابهای درسی رسانه ای هستند که همه روزه معلمان و شاگردان از آن استفاده می کنند، لذا گاهی اوقات به عنوان تمام برنامه درسی ، معلم بر آن تاکید می کند
این رسانه با اهمیت دارای بخش های نوشتاری ، تصویرها و تمرینهایی است که در راستای تحقق هدف های کتاب ، تهیه و سازماندهی می شوند. چگونگی تنظیم محتوای کتب درسی عاملی مهم در تعیین چگونگی یادگیری است. گاهی عدم کارایی و نامناسب بودن محتوای کتب درسی و عدم تناسب آن با توانایی درک و فهم دانش آموزان ، یادگیری را مشکل می کند یا نتیجه ای کمتر از انتظار به بار می آورد. یکی از راههایی که می تواند این اطمینان را در ما به وجود آورد که منطبق بر اهداف برنامه درسی می باشد و همچنین اصول و معیارهای درست آموزشی در آن به کار گرفته شده ، استفاده از روش تحلیل محتوا است.
برای بررسی محتوای آشکار پیام های موجود در یک متن می توان از روش تحلیل محتوا استفاده کرد. در این روش محتوای آشکار و پیام ها به طور نظام دار و کمی توصیف می شوند. از این رو این روش را می توان تبدیل داده های کیفی به داده های کمی قلمداد کرد.تحلیل محتوا روشی مناسب برای پاسخ به پرسشهای یک متن است.محقق با تحلیل محتوا به این موارد پاسخ می دهد: -1ویژگی های شخصیتهای نامبرده در متن - پسام - -2پیشینه پیام-3اثرات پیام بر مخاطبان. مهمترین کاربرد تحلیل محتوا توصیف ویژگی های یک پیام است.دومین کاربرد استنباط درباره فرستندگان پیام است.این روش به خصوص در علوم تربیتی برای تحلیل داده های موجود در کتب درسی کاربرد دارد. مهمترین مراحل تحلیل محتوا عبارت اند از:-1مرحله قبل از تحلیل - آماده سازی و سازماندهی - -2بررسی مواد - پیام - -3پردازش نتایج .
ازتحلیل محتوا تعاریف گوناگونی به عمل آمده که بخشی ازاختلاف به تاریخچه این تکنیک وروند تکاملی آن برمیگردد و بخشی دیگر از آن مربوط به تفاوت درحوزه گسترده این تکنیک است. درتعریفی دیگر تحلیل محتوا تکنیکی پژوهشی دانسته شده که برای استنباطهایی برحسب شناسایی نظام روز وعینی ویژگیهای خاصی دریک متن بکار میرود. لورنس باردن نیز به نقل ازلانذری مینویسد: تحلیل محتوا فنی است که توصیف های ذهنی وتخمینی را تلطیف وتصفیه میکند وماهیت وقدرت نسبی محرک هایی را که به شخص داده میشود، به صورت عینی آشکارمیسازد. تحلیل محتوا شامل روش های گوناگونی می شود که دو مورد از مهمتریت آنها روش ویلیام رومی و روش بلوم است.
در این مقاله به تحلیل محتوای کتاب جغرافیای پایه چهارم ابتدایی می پردازیم. جغرافیا یا جغرافی در حقیقت مطالعه روابط بین جوامع متشکل انسانی و محیط زندگی آنهاست . به بیان دیگر جغرافیا دانشی است که درباره سطح زمین و پدیده های طبیعی , آب وهوا , خاک , فراورده ها ومانند آن و پراکندگی آنها برروی زمین و روابط با آن ها با انسان گفتگو می کند. تحلیل محتوای کتاب درسی تنها به معنای متن و نوشتار کتاب نیست بلکه تحلیل می تواند سایر اجزای کتاب همچون تصاویر ، جداول ، پرسش ها ، فعالیت و ... را نیز در بر گیرد
بنا بر نظر متخصصان تعلیم و تربیت،یادگیری موثر در تعامل بین سه عنصر اساسی این حوزه شامل معلم،برنامه درسی و دانش آموز صورت می گیرد. بررسی محتوای کتابهای درسی معلمان را قادر می سازد با اهداف مورد نظر برنامه ریزان آشنا و در راستای یادگیری دانش آموزان بهتر عمل کند.کتاب درسی مهمترین ابزار یادگیری است و رسانه های دیگر حول محور کتاب درسی قرار دارند.
در این بین گروهی از دانش آموزان و برخی کتب از اهمیت بیشتری برخوردارند. دانش آموزان ابتدایی از نظر دریافت مطالب و یادگیری و تربیت پذیری دوره ای خاص از دوران تحصیل را می گذرانند،همچنین هدیه های آسمانی در میان دروس ابتدایی به دلایلی چون انتزاعی بودن اغلب موضوعات آن،روش های خاص یادگیری آن و مسایلی از این قبیل موجب توجه بیشتر به این کتاب است. برای بهبود کیفیت کتب درسی و رسیدن به هدف اصلی آموزش و پرورش روشهای مختلفی وجود دارد که از آن جمله روش تحلیل محتوای کتاب درسی است.
در پایه چهارم ابتدایی به عنوان اولین سال تحصیلی در دوره ابتدایی , درس جغرافیا به صورت مستقل تدریس میشود . درس جغرافیای پایه چهارم ابتدای به عنوان اولین بخش از کتاب تعلیمات اجتماعی این پایه ودر 12 درس شامل 67 صفحه می باشد. در تهیه کتاب عکسها , نقاشی و جدول زیادی استفاده شده است وهمچنین تنوع رنگها در این درس جالب توجه می باشد .
درس های اولیه بخش جغرافیای کتاب تعلیمات اجتماعی 4 - درس - جنبه کلیدی , مهارتی , پایه ای و عمومی داشته و8 درس دیگر وضعیت جغرافیایی میباشد که متخصصان سعی دارند به زبان ساده این مفاهیم را به دانش آموزان منتقل نماید .
پژوهش حاضر با هدف ارزشیابی از میزان یادگیری عمیق دانش آموزان در درس جغرافیا انجام شد. روش پژوهش توصیفی و رویکرد آن نیز کاربردی بوده است . نتایج پژوهش بیانگر آن بوده است که دانش آموزان فقط در سطوح پایین - دانش درک و فهم و کاربرد - حیطه شناختی بلوم به یادگیری دست یافته اند ودر سطوح بالاتر - تجزیه و تحلیل , ترکیب , ارزشیابی - با توجه به آمار و ارقام یادگیری عمیقی صورت نیافته است