بخشی از مقاله

چکیده

هدف از تحقیق حاضر، بررسی وتحلیل محتوای کتاب علوم تجربی پایه سوم مقطع ابتدایی با تکنیک ویلیام رومی,سطح خوانایی گانینگ وخلاقیت از نظرگیلفورد، در سال تحصیلی95-96 بوده است.جامعه آماری تحقیق شامل تمام محتوای کتاب علوم تجربی پایه سوم ابتدایی که برابر با جامعه مورد مطالعه انتخاب گردیده است.

روش تحقیق، از نوع تحلیلی بوده و برای بررسی دادهها و اطلاعات, متن, تصاویر،پرسش ها وتمام محتوای کتاب بوده است. یافته ها نشان ازآن داردکه براساس روش ویلیام رومی متن و تصاویر کتاب به صورت فعال است وسطح خوانایی - گانینگ - کتاب متناسب با سن دانش آموزان پایه سوم ابتدایی نیست بلکه متناسب با دانش آموزان پایهن هم است، همچنین براساس مفهوم خلاقیت که درس های زوج کتاب مورد تحلیل قرار گرفت، محتوای کتاب بیشتر به سمت تفکرشناختی است وبعدازآن تفکر واگراوسپس تفکر ارزشیاب وهمگرا به یک نسبت درکتاب رعایت شده بود وبعدازآن به طریق آزمون هم موردارزیابی قرارگرفت وبراساس نتیجه آزمون بین خی دوجدول و خی دو محاسبه شده تفاوت معناداری وجود نداشت وفرضH0هم طبق یافته موردتایید واقع نشد

مقدمه

تاریخچه اولین کندوکاو تجربی محتوای ارتباطات به مطالعات الهیات در اواخر سده هفدهم بر می گردد که به نگرانی کلیسا نسبت به گسترش مطالب غیرمذهبی در روزنامه ها مربوط می شود ، با این حال مورخان آغاز این تحقیقات را به کارهای آن دسته از دانشمندان علوم سیاسی نسبت می دهند که به تأثیر تبلیغات و سایر پیام های اقناعی علاقمند بودند 

وبر - 1991 - نیز در رابطه با تحلیل محتوا می گوید »روش تحقیقی است برای گرفتن نتایج معتبر و قابل تکرار از داده های استخراج شده از متن.

استمپل - 1981 - ، تحلیل محتوا را سیستمی رسمی برای انجام کاری می داند که همه ما بطور غیر رسمی آن را انجام می دهیم، یعنی استخراج نتیجه ناشی از مشاهده محتوا.

کرینجر - 1973 - نیز آن را روش مطالعه و تحلیل ارتباطات به شیوه ای قاعده مند، عینی و کمی به منظور بخش متغیرها می داند. با این حال، از بیشتر تحلیل های محتوا برای مشخص کردن تاکید یا فراوانی انواع مختلف پدیده های ارتباطی استفاده می شود، نه برای پی بردن به مفاهیم مهم نظری.

تعیین محتوای درسی ازمسائل بسیار مهم درنظام های آموزشی ودرسی به شمار می رود.انتخاب محتوا به این پرسش پاسخ می دهد که چه چیز باید آموخته شود؟از این رو نقش کتاب درسی,فراهم کردن امکانات وشرایط مناسب برای ایجاد تغییرات مطلوب دررفتار دانش آموزان ازطریق فرایند یاددهی ویادگیری است.

»اما یکی ازمهمترین برنامه های درسی درمدارس ابتدایی،آموزش علوم است.دراین برنامه درسی که به اسامی مختلفی مانند آموزش علوم تجربی,ارتباط باطبیعت،آموزش پایداری ومحیط زیست،ارتباط با اجسام وامثال درنظر گرفته می شود تجربه مستقیم دانش آموز درارتباط با اجسام وامثال آن درنظر گرفته می شود.تجربه مستقیم دانش آموز درارتباط با این آموزش دراولویت اهداف ارایه برنامه درسی قرار دارد.

امروزه آموختن علوم تجربی همچون سوادآموزی وحساب کردن امری اساسی وضروری است که بازندگی روزمره ما درارتباط است وبا پیشرفت فناوری اهمیت آن بیشتر میشود, به عبارت دیگر آموزش علوم به آموزش راه یادگیری میپردازد که آگاهی ازآن برای هر کودکی لازم است. با توجه به اینکه علوم تجربی یکی از دروس پایه درابتدایی می باشد وباتوجه به پیشرفت های روز که همه روزه درمورد این درس انجام میگیرد, نیاز به تحلیل وبررسی برای تغییر وتحول درکتاب های این برنامه درسی احساس می شود

از این رو سعی شده است محتوای کتاب علوم تجربی پایه سوم ابتدایی از منظر خلاقیت - گیلفورد - که محتوای کتاب را به چهارقسمت - تفکر شناختی,تفکر همگرا,تفکر واگرا وتفکر ارزشیاب - تقسیم میکند ،هرکدام را اندازه گیری میکند و تعداد هر کدام را درکتاب مشخص می نماید.

»خلاقیت همواره مفهومی گسترده وبسیار پیچیده بوده است که تقریبا درهمه سطوح زندگی روزانه ازجمله درقلمروهای پژوهشی , فرهنگی, علمی و همچنین اقتصاد وشغل ما نفوذ کرده است

پندی - » - 2009خلاقیت راپاسخ جدید,مفید,مناسب,صحیح وقابل دسترس،اکتشافی وابتکاری به منظور حل مسئله ومشکلات می داند.« بحث خلاقیت درآموزش علوم درحقیقت به کار برنامه درسی مربوط میشود.اشیا ولوازم زیادی باید پیرامون دانش آموزان را فراگیرد تا او رابه تفکر خلاق درباره اشیا وادارد. اوباید انتقادسازنده از کار خویش وآثار دیگران رابیاموزد تا معیارهای رسیدن به تفکر خلاق رادرخود بالا ببرد.این گونه انتقاد ماهیت منفی ندارد والزاما به وجود نوعی درک کاملا حساس درکودکان وابسته نیست زیرا این جنبه ها را نیز میتوان تحت شرایط گوناگون, ازجمله تجربه وهدایت والدین ومعلمان ایجاد کرد.

درپرورش زمینه تفکر علمی وخلاق باید این آمادگی رادانش آموزان بوجود آوریم که بتوانند مسائل رابررسی کنند, آنها رامشاهده کنند,خودشان مسائل راشناسایی ومشخص کنند وبرای آنها درصدد یافتن راه حل مناسب باشند

بررسی نتایج آزمون هایی مانند طرح تیمزنشان دهنده آن است که عملکرد دانش آموزان ایرانی در دروس علوم تجربی وریاضی مناسب نیست وبیشتر دانش آموزان توانایی پاسخ به سوالات کاربردی,قضاوتی وترکیبی را ندارند ودرمهارت هایی هم مانند ساختن فرضیه وحل مساله درمرتبه پایینی قرار دارند

براساس نتایجی که ازیافته های تحلیل کتاب علوم تجربی ازمنظرخلاقیت - گیلفورد - به دست آمده است،تاکید زیادی به سطح حافظه شناختی وتفکر همگرا شده است و تفکرارزشیاب درحدضعیفی اشاره شده است

به طور کلی ,به عقیده بسیاری ازمتخصصان ومتفکران, خلاقیت ترکیبی از قدرت ابتکار, انعطاف پذیری وحساسیت درمقابل نظریاتی که یادگیرنده را قادر می سازد خارج ارتفکر نامعقول به نتایج متفاوت ومولد بیندیشد که حاصل آن رضایت شخصی واحتمالا خشنودی دیگران خواهد بود.علاوه بر مفهوم خلاقیت - ازنظرگیلفورد - که سعی برآن دارد که تفکر خلاق رادردانش آموزان ازطریق کتابهای درسی بویژه کتاب علوم تجربی بالا ببرد، روش دیگری هم دراین پژوهش به کاربرده شده است که سطح خوانایی کتاب را با سطح سنی و میزان پایه تحصیلی دانش آموزان اندازه میگیرد و بسیار مورد توجه متخصصان قرار گرفته است.

سطح خوانایی برای بررسی تفاوت سطح خوانایی کتاب ازنظر تناسب با سطح سنی و درک وفهم دانش آموزان ومقایسه آنها با سطح توانایی خوانایی دانش آموزان از نظر میزان تناسب متون است.مسئله این است که سطح خوانایی تا چه حدی با قدرت خوانایی فراگیران مربوطه ویادگیری آنها ازمحتوای کتاب مناسب است؟ قابلیت یادگیری محتوا ازنکات مهم درفرایند آموزشی محسوب می شود.اگرمحتوا فاقد چنین قابلیتی باشد, فراگیر صرفا به حفظ مطالب می پردازد و پس از امتحان ,محتوا ازذهن وی پاک خواهد شد, علاوه براین چنین محتوایی ممکن است به سرخوردگی وعدم اعتماد به نفس اوبیانجامد.بنابراین محتوا از آنجایی که برای فراگیر تهیه شده است باید برای او معنادار وبا تواناییها ومهارت های او هماهنگ باشد

انتخاب سطح خوانایی براساس تحلیل محتوا وبا استفاده از فرمول تعیین شاخص های سطح خواناییی گانینگ است.شاخص سطح خوانایی گانینگ درمتوسط تعداد واژگان درهر جمله وکلمات بیشتر ازسه هجا توجه شده است - براساس نظر یارمحمدیان - .»درجه های شاخص گانینگ معادل کلاس های آموزش رسمی است.اگر دشواری متن کتاب مطابق با توانایی دانش آموز باشد, سطح خوانایی کتاب برابر باسطح توانایی دانش آموزان است

فضل الهی و ملکی توانا در پزوهشی با عنوان ارزیابی و سنجش خوانایی کتاب علوم پایه سوم ابتدایی براساس پنج فرمولفرای، گانینک،فلش، الفلین و کلوز در سال 89-90 با هدف ارزیابی و سنجش خوانایی کتاب علوم پایه سوم ابتدا براساس پنج شاخص و دسترسی به میزان پایبندی محتوای آن به رعایت اصول برنامهریزی در تنظیم ساختار است.بررسیها نشانگر عدم تناسب محتوای کتاب از نظر سطح خوانایی برای کلاس سوم است.

براساس نتایجی که ازکتاب علوم تجربی پایه ششم ابتدایی به دست آمده است نشان می دهد که سطح خوانایی کتاب باقدرت خوانایی فراگیران مربوطه مناسب نیست. درطراحی و تنظیم مطالب ومحتوای کتاب اصل ساده به دشوار رعایت نشده است، بلکه ساختار محتوای کتاب از دشوار به ساده طراحی شده است.سطح خوانایی وسطح سنی مناسب برای محتوای این کتاب ازنظرالگوها وشاخص های موردنظر برای کلاس ششم ابتدایی نامناسب می باشد

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید