بخشی از مقاله

چکیده:

افزایش جمعیت در سه دهه گذشته ، توسعه روزافزون صنایع ، افزایش تولیدات کشاورزی وغیره منجر به افزایش انرژی و منابع پایه و به تبع آن تخریب بیشتر محیط زیست و منابع طبیعی شده است. و روز به روز برآلودگی هوا ، آب ، خاک و صدا افزوده شده و ازسطح جنگلها ومراتع کاسته می گردد . در شرایط موجود از یک سو کشور نیازمند توسعه وازسوی دیگر با محدودیتهایی ازجمله کم آبی ، خشکسالی و زیست بوم های شکننده مواجه است. بنابراین برای حفظ منابع طبیعی خداداد و بهره برداری بهینه و پایدار، نیازمند سیاست گذاری و برنامه ریزی کارآمد و تدوین چارچوبی است که با رعایت الزامات آن بتوان به استمرار ، پایندگی و توام توسعه رسید، و درعین حال محیط زیست را حفظ نمود.

توجه کافی به محیط زیست در برنامه های توسعه کشور ، افزایش آگاهی های زیست محیطی برنامه ریزان و مسئولان کشور و همکاریهای فرا بخشی برا ی عملیاتی شدن برنامه های محیط زیستن می تواند حفظ ظرفیت های محیطی برای زندگی بهتر و بهره مند از محیط زیست مطلوب که هدف افق چشم انداز است را تضمین کند.در این تحقیق سعی شده است علاوه بر شناساندن اهمیت حیاتی محیط زیست و توجه دین مبین اسلام به این مسئله ، جایگاه آن در برنامه ششم توسعه با توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری تبیین گردد.

مقدمه :

در ابتدای پیدایش بشر در کره زمین دخالت های انسان در طبیعت از محدوده قدرت ترمیم پذیری طبیعت فراتر نمی رفت و لذا هر خلایی که در نتیجه برداشت های او از طبیعت پدید می آمد، به زودی در نتیجه عملکردهای طبیعی و توان خود پالایی و تجدیدپذیری طبیعت رفع می شد. در این زمان بشر کاملا مقهور طبیعت بوده و قادر نبود دخل و تصرفی در طبیعت انجام دهد.

در این دوره زمانی علی رغم طولانی بودن، اثرات انسان بر محیط زیست بسیار ناچیز و قابل اغماض بود. با آغاز روند صنعتی شدن به تدریج بهره برداری از طبیعت شدت یافت و در برخی موارد فراتر از توان بازیابی و خود پالایی طبیعت گردید. امروزه شدت این تخریب و آلودگی محیط زیستی برای طبیعت غیرقابل تحمل، غیر قابل جبران و غیر قابل بازسازی بود و انواع آلودگی های آب، خاک، هوا، صدا، شیمیایی، هسته ای، نوری، دریایی، آثار زیانباری را بر انسان و محیط زیست داشته است، به صورتی که حفظ محیط زیست به صورت معضلی بزرگ درآمد

گسترش آلودگی های محیط زیستی موجب شد که در برخی از کشورهای پیشرفته و صنعتی و سپس در سطح جهانی تلاش هایی برای حفاظت از محیط زیست صورت گیرد. این تلاش ها از دهه 1960 اوج بیشتری گرفت. از این دوره بشر به علایم تهدید کننده ای که حیات را در این سیاره به خطر انداخته بود، پی برد و دریافت اگر شیوه زندگی و روش های تولید و مصرف را تغییر ندهد نابودی را به دنبال خواهد داشت.

این تلاش ها از دهه 1970 میلادی شکل جدی به خود گرفت بطوری که در سازمان ملل و در کشورها قوانینی برای حفظ محیط زیست مصوب شد. در محیط های آموزشی و پژوهشی حوزه محیط زیست بعنوان یک موضوع جدی علمی وارد شد. بدون شک، داشتن محیط سالم، از نعمت های الاهی و از امور مورد توجّه مردم است. در گذشته، به جهت این که مسأله آلودگی هوا به صورت جدی مطرح نبود و مردم به وفور از نعمت داشتن محیطی پاک بهره مند بودند و طبیعت مورد تهاجم بیرحمانه داعیه داران رشد و ترقّی واقع نشده بود، خطر آلودگی محیط زیست جدّی نبود.

انسان از ابتدای آفرینش با تمام وجود از طبیعت هراس داشت؛ خطر جانوران درنده، خطر آب و هوای نامساعد و خطر محیط زیست وحشی؛ امّا همین طبیعت، ضروریّات زندگی او، از جمله غذای گیاهی و جانوری را به وی ارزانی می داشت؛ سپس انسان ماهر، به کمک اندیشه و ابزار، خود را برای رویارویی با خطرها آماده کرد و به مهار عوامل طبیعی و رام کردن آن ها و بهره کشی از آن ها در جهت منافع خود پرداخت.

انسان ها با کوشش و اتّحاد توانستند جنگل ها را به صورت زمین های آباد و قابل کشت و زرع درآورده، مسیر جریان رودخانه ها را تغییر داده، به ساختن بناها و آثار بزرگ اقدام کنند. با این حال، تمام این اقدام ها به همان اندازه که جمعیّت بشری تابع نوسان ها و نشیب و فرازهای برخاسته از رویدادها، جنگ ها، بیماری های مسری و بلاهای طبیعی است، محدود بود.انقلاب صنعتی، همراه با پیشرفت های علمی، فنّی و پزشکی اوضاع را دگرگون ساخت. از سده هجدهم، عواملی چون گسترش کشاورزی، انفجار جمعیّت، تغییرات را سرعت بخشیدند. انسان، بیش تر از همیشه، به راه ها و وسائل پیشرفته تری مجهّز شد که در جاه طلبی ها و بلندپروازی های وی برای چیرگی بر نیروهای طبیعت و تولید به کار می رفت

سده های نوزدهم و بیستم، شاهد تغییرات عظیم و شگفت آوری بود. صنعتی شدن و گسترش شهرنشینی، سیمای آبادی هایی را که بر مبنای ضوابط مذهبی قرون وسطا ایجاد شده بودند، تغییر داد. در این دوره، انسان بر این باور بود که می تواند از ذخایر و منابعی که طبیعت به وی ارزانی داشته، جاودانه استفاده کند. آن روز تعداد کسانی که منابع طبیعی را پایان پذیر می دانستند، اندک بودند. در مقدّمه ای که ژان رستان بر کتاب انسان یا طبیعت نوشت، اعتراف کرد که از این پس، انسان می فهمد برای حفظ مصالح و منافع خویش، باید به نگهبانی و پاسداری از طبیعت بپردازد و بر منش و رفتار خود در برابر طبیعت لجام زند

امروز نه تنها بیش تر کلان شهرها، بلکه شهرهای کوچک و گاهی جنگل ها و دریاها، از جبهه های متعدّد مورد تهاجم واقع شده اند. توسعه صنعت به رغم خدمات فراوان آن به بشر، خسارات بسیاری به منابع زیست محیطی وارد کرده که دامنه آن افزون بر انسان، جانوران و گیاهان را نیز در بر گرفته است. از بین رفتن جنگل ها، آلودگی آب های سطحی و زیرزمینی و به تبع آن، مرگ و میر فزاینده حیوانات آبزی، تخریب لایه اُزُن و باران های اسیدی و ... جهان هستی را با بحران های متعدّدی مواجه ساخته است. برخی از این بحران ها را می توان چنین برشمرد: کاهش منابع قابل تجدید به ویژه کمبود آب ومواد غذایی، تغییرات زیست محیطی در سطح جهان، آلودگی ها، سلاح های هسته ای یا بیولوژیکی، کاهش تنوّع بیولوژیکی، افزایش گرسنگی و فقر.

تعریف محیط زیست

منابع، محیط زیست را از ابعاد گوناگون تعریف کرده اند. طبق نظر بارو در سال 1914 نخستین ماهنامه اکولوژی منتشر شد و در سال 1927 چارلز التون، اکولوژی را مطالعه ساختار و عملکرد طبیعت تعریف کرد -

بارو می گوید: اصطلاح اکوسیستم در سال 1935توسّط تنسلی Tansley ارائه شد و از آن سال، به عنوان واحدی برای عملکردهای اساسی در علم اکولوژی به کار می رود. - بارو، - 1380 پرمن، اکولوژی را مطالعه توزیع و فراوانی حیوانات و گیاهان می داند.وی، واژه محیط زیست را از یک طرف معطوف به میزان عملکرد منابع طبیعی، و از طرف دیگر،معطوف به کیفیّت محیط زیست می داند که عامل مهمّ کیفیّت زندگی را تشکیل می دهد و افزون بر این ها، کمّیّت و کیفیّت منابع تجدید شونده را نیز تعیین می کند.

برنامه ملل متّحد برای محیط زیست،محیط زیست را مأوای کامل انسان تعریف می کند.از طرف دیگر، هانلی، شوگرن و وایت از جنبه دیگری به تعریف محیط زیست پرداخته اند. منظور از محیط زیست - بیوسفر - لایه نازک روی سطح زمین است که حیات و زندگی در آن جریان دارد و به تعبیر نیسبت - 1991 - اتمسفر - جو - ، ژئوسفر - قسمتی از زمین که زیر بیوسفر قرار دارد - و همه گیاهان و جانوران روی زمین را شامل می شود. بنابراین تعریف، محیط زیست شامل تمام اشکال حیات، منابع انرژی و معدنی، استراتوسفر - جو بالا - و تروپوسفر - جو پایین - می شود

حفظ محیط زیست، پاسخ به یکی از نیازهای امروز جامعه برای نگاهداری بیشتر از محیط زیست و رعایت حقوق عمومی است و تخریب محیط زیست معلول نابرابریهای اجتماعی و استفادههای غلط از طبیعت و یکی از عوامل تضییع حقوق انسانهاست .با نگاهی به متون دینی میتوان دریافت که محیط زیست و توجه به تأمین سلامت آن و حرکت در جهت دستیابی به محیط سالم، از حقوق اساسی بشر است؛ همانگونه که تخریب محیط زیست در اثر نشناختن حقوق بشر است.

انسان به عنوان اشرف مخلوقات و جانشین خداوند بر روی زمین، حق دارد از نعمتهای الهی استفاده کند؛ اما این استفاده نباید آنچنان باشد که حق دیگران در بهرهبرداری از این نعمت الهی در خطر قرار گیرد. به عبارت دیگر، انسان همانگونه که حق استفاده و بهرهمندی از محیط زیست سالم را دارد، مسؤولیت درست استفاده کردن از آن را نیز بر عهده دارد . با نگاهی به وضعیت فعلی محیط زیست، در مییابیم که انسانها در بهرهبرداری از طبیعت و محیط زیست به مسؤولیت خود در حفظ و حراست از آن به درستی عمل نکردهاند. شاهد این سخن، بحران عظیمی است که محیط زیست دچار آن شده است.

تخریب و نابودی روز افزون جنگلها و مراتع، نابودی گونههای نادر گیاهی و جانوری، آلودگی آب، خاک و هوا، استفاده از سلاحهای هستهای و شیمیایی، ورود مواد نفتی و آلایندههای دیگر مانند :فاضلاب کارخانهها و مجتمعهای صنعتی به رودخانهها و دریاها، آسیب دیدن لایه ازن، بارانهای اسیدی، مصرف روز افزون سوختهای فسیلی، استفاده بیرویه از سموم دفع آفات نباتی و دهها عامل آلودهکننده دیگر که نام بردن از آنها فقط بر تلخ کامی و ناراحتی انسان میافزاید گویای این واقعیت مهم است که بشر در داد و ستد خود با محیط زیست، راه خطرناک و مهلکی را در پیش گرفته که نتیجه آن چیزی جز به خطر افتادن سلامت و حیات انسان و دیگر موجودات نخواهد بود .اندکی تأمل و تفکر در آمارهایی که همه روزه در مورد وضعیت محیط زیست بیان میشود، کافی است تا انسان خود را بر لب پرتگاهی احساس کند که ساخته و پرداخته خود اوست

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید