بخشی از مقاله
چکیده
یکی از مهمترین بخشهای حیات اجتماعی و فرهنگی جوامع، سبک و سلوک زندگی است. هر جامعهای شیوه و سبک حیات خاص خود را داراست که با خصوصیات اجتماعی، اعتقادی، دینی و فرهنگی مردم آن سرزمین هماهنگی و سازگاری وافری دارد. جایگاه سبک زندگی بومی و محلی در رشد و پیشرفت جوامع به حدی است که دیگر عرصه های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی از سبک و سلوک زندگی ساکنان آن جامعه نشات میگیرد.
مفهوم »سبک زندگی« از جمله مفاهیم علوم اجتماعی، علم جامعهشانسی و مردم شانسی است کهاخیراٌ و در دهه اخیر بسیار مورد توجه عالمان علوم اجتماعی و مدیران فرهنگی قرار گرفته است. رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنان مهم و راهبردی خود، به بررسی این مقوله تحت عنوان »سبک زندگی اسلامی« پرداختند، مقولهای که تا قبل از این، کمتر در فضای نخبگان ما به آن پرداخته شده بود.
اما از آن تاریخ به بعد، پرداختن به آن در بین رسانهها، نخبگان جامعه، فضاهای علمی و دانشگاهی مجموعاً در بسیاری از محافل داخل، به شکلی واضح گسترش پیدا کرد و هرکس در حد توان و بضاعت خود، این موضوع را مورد تحلیل و بررسی قرار داده است. هدف از نوشتار حاضر بررسی و تحلیل سبک زندگی اسلامی- ایرانی در اندیشه مقام معظم رهبری است. بر این اساس سؤال اصلی نوشتار حاضر این است که سبک و الگوی زندگی اسلامی- ایرانی در اندیشه ایشان چه جایگاهی دارد ؟
با کنکاش در تفکر و بیانات ایشان میتوان دریافت که تمدن نوین اسلامی دارای دو بخش -1 ابزاری که دربردارنده مواردی چون: علم، اختراع، اقتصاد، سیاست، اعتبار بینالمللی و نظایر آن و -2 بخش اصلی و متنی تمدن یا همان بخش نرمافزاری تمدن که شامل موارد چون: خانواده، سب ازدواج، نوع مسکن، نوع لباس، الگو مصرف، نوع خوراک، نوع آشپزی، تفریحات، مسئله خط، مسئله زبان، مسئله کسب و کار. بنابراین، »سبک زندگی اسلامی« بخش اساسی و حقیقی پیشرفت و تمدن سازی نوین اسلامی میباشد. روش پژوهش این نوشتار کیفی از نوع تحلیلی-توصیفی با بهرهمندی از منابع کتابخانهای و اینترنتی خواهد بود.
-1 مقدمه
مفهوم »سبک زندگی« عنوانی است شناخته شده در بیشتر علوم انسانی در سطح بینالملل، لیکن از زاویههای متعدد به آن نگاه میشود.مؤلفههای شناخته شده آن در دنیای علمی امروز، عبارتنداز: فعالیتهای فیزیکی، اوقات فراغت، خواب و بیداری، روابط اجتماعی، روابط خانوادگی، معنویت، و آرامش و ... که هر کدام به منزله بزرگراهی از راههای زندگی افراد شمرده میشوند.
سبک زندگی، شیوهای نسبتاً ثابت است که فرد اهداف خود را به وسیله آن پی میگیرد. این شیوهها، حاصل دوران کودکی فرد است. به عبارت دیگر، سبک زندگی بعد عینی و کمیتپذیر شخصیت افراد است. مطالعات در باب سبک زندگی، بیشتر از نوع توصیفی و هنجاری است، لیکن در جامعه اسلامی ممکن است این مسأله نیز مطرح شود که سبک زندگی افراد و گروهها، چهقدر با آموزههای اسلامی منطبق است؟
آیا میشود افراد و گروهها را از این جهت درجهبندی کرد؟ برای مثال، آیا مردم متدین ایران، پس از گذشت سه دهه ازانقلاب اسلامی، سبک زندگی کاملاً اسلامی دارند؟ آیا اساساً نظریه سبک زندگی دینی که با موضوعات مهمی، مثل انسان کامل، انسان سالم، معیار بهنجار و ناهنجار، پیشگیری و درمان و ... ارتباط مستقیم دارد، شناسایی و تحلیل شده است؟
اولین بار آلفرد آدلر از بین روانشناسان سبک زندگی را مطرح کرد، سپس توسط پیروان او گسترش یافت. آنان سبک زندگی، شکلگیری آن را در دوران کودکی، نگرشهای اصلی سبک زندگی، وظایف اصلی زندگی و تعامل آنها با یکدیگر را به تفصیل بحث کرده و آن را در قالب درخت سبک زندگی نشان داده، مفاهیم ارزشی و انسانشناختی و فلسفی را مطرح کرده و تمام زندگی را به صورت یکپارچه به تصویر کشیدند.
آدلر بر خلاف بسیاری از روانشناسان، علاوه بر نگاه توصیفی، نگاهی ارزشی و تجویزی هم به روانشناسی داشت. آنچه رویکرد آدلر به روانشناسی، با آنچه آن را »رویکرد اسلامی« نامیده میشود، چند مشابهت دارد؛ بعضی از مشابهتها عبارتنداز: .1 توجه به ارزشها .2 کلنگری .3 غایتگرایی.4 جهتیابی فردی .5 خود خلاق .6 جبرگرایی ملایم .7 نظریه میدان اجتماعی .8 تلاش برای برتری .9 اولویت دادن به هشیاری.10 معیارهای آسیبشناسی و درمان.11 تأکید بر پیشگیری .12 کارکردهای سبک زندگی.
اما در اسلام و سبک زندگی آن، تفاوتها و برتریهایی نیز وجود دارد. مثل: .1 توجه و عدم توجه به دوره جنینی.2 تعریف کهتری و مهتری واقعی .3 معیارهای احساس کهتری و مهتری .4 تعداد و جایگاه نگرشهای کلی حاکم بر زندگی .5 مبتنی بودن و نبودن بر دین .6 جایگاه اراده در شکلگیری سبک زندگی .7 عدم توجه کافی و صحیح به نگرش معنویت .8 کیفیت عمل کردن به سبک زندگی و ...
مهمترین نوآوری در مفهوم سبک زندگی اسلامی این است که به آموزههای اسلام و کلیت اسلام نگاه شده است. سبک زندگی اسلامی، با تمام زندگی افراد و ابعاد آن مرتبط است.
سبک زندگی اسلامی، از جهتی با دیگر سبکهای زندگی متفاوت است. در جامعهشناسی، مدیریت، علوم پزشکی و روانشناسی بالینی و ...، نیز بحث از سبک زندگی مطرح است، اما در این قلمروها فقط به رفتاری خاص میپردازند و با شناختها و عواطف ارتباط مستقیم برقرار نمی کنند. اما سبک زندگی اسلامی، از آن جهت که اسلامی است، نمیتواند بیارتباط با عواطف و شناختها باشد.
بر این اساس، هر رفتاری که بخواهد مبنای اسلامی داشته باشد، باید حداقلهایی از شناخت و عواطف اسلامی را پشتوانه خود قرار دهد. در سبک زندگی از دیدگاه روانشناختی، جامعهشناختی و علوم پزشکی تنها به رفتار نگریسته می شود، اما در هیچ یک نیت افراد، شناختها و عواطف آنان محسوب نمیشود. سبک زندگی اسلامی، نمیتواتند بیتوجه به نیتها باشد. مانند نماز، که اگر اعتقاد به خداوند و معاد را پشتوانه خود نداشته باشد، رفتار اسلامی محسوب نمیشود.
برای معرفی سبک زندگی اسلامی، میتوان به »درخت سبک زندگی« اشاره نمود. آدلر و پیروانش سبک زندگی هر فرد را از شکل-گیری تا پیامدها و آثارش به یک درخت تشبیه کرده اند:
.1 ریشههای این درخت همان ریشههای سبک زندگی است که شکلگیری آن را بیان میکند؛ .2 ساقه این درخت درباره اعتقادات و نگرشهای کلی افراد - شامل اعتقادات و عواطف و حتی آمادگی رفتاری و غیره - است. شاخهها و سرشاخههای این درخت، وظایف زندگی هستند.
در حقیقت، سبک زندگیِ واقعی همان شاخهها و سرشاخههاست. سبک زندگی اسلامی - سرشاخهها - در سه سطح فردی، خانوادگی و اجتماعی مطرح میشود. یکی از مهمترین و راهبردیترین بخشهای اندیشهها و راهبردهای رهبر انقلاب اسلامی طرح بحث جدید، جذاب و جالب شاخصههای »سبک زندگی اسلامی« و »سبک زندگی غربی« از سوی ایشان باشد.
پس از کلیدواژه های »تهاجم، شبیخون و ناتوی فرهنگی«، »عبرتهای عاشورا و بحث خواص و عوام«، »جنبش نرم افزاری، تولید علم و نهضت آزاد اندیشی« و ... اکنون در آستانه دهه پیشرفت و عدالت و در آغاز ورود به مرحله چهارم از مراحل پنجگانه -1 انقلاب اسلامی -2 نظام اسلامی -3 دولت اسلامی -4 جامعه اسلامی و -5 دنیا و تمدن نوین و شکوهمند اسلامی، رهبر حکیم و دوراندیش انقلاب در قامت یک نظریهپرداز مسلط به واقعیات کشور، بحث تئوریک، انتقادی و دقیقی را با عنوان »سبک و فرهنگ زندگی« کلید زدند. در این نوشتار برانیم تا به تحلیل این مقوله در اندیشه ایشان بپردازیم.
-2 مبانی نظری پژوهش
1-2 مفهوم شناسی پژوهش -1-1-2 چیستی و ماهیت سبک زندگی
بحث از آئین و روش زندگی در ادیان الهی یا بشری، به مفهوم عام، از دیرباز مطرح بوده است؛ اما موضوع »سبک زندگی « به عنوان یک اصطلاح، در گذشته بهصورت مستقل مطرح نبوده بلکه بخشی از محتوای آن - با تسامح در معنی - در ضمن مسائل دیگر مانند آئین و آداب زندگی، برنامه زندگی و... عنوان شده است.
خاستگاه بحث » سبک زندگی« با این عنوان خاص، به عالم غرب بر می-گردد؛ که از عمر آن حدود صد و اندی سال میگذرد. این مفهوم در آغاز با مباحث طبقه و منزلت اجتماعی پیوند خورده بود. در اوائل قرن بیستم، از یک سو »سبک زندگی« فرصت تبیینهایی غیرمارکسیستی را فراهم کرد و از سوی دیگر بسیاری از جامعه-شناسان، این اصطلاح را گویاتر از شاخصههای رایج در مطالعه طبقهبندی اجتماعی دانستند.
در غرب کارهایی در این موضوع صورت پذیرفته که بهعنوان نمونه میتوان به دیدگاههای آدلر، وبلن، زیمل، هوتن، کانل و بوردیو اشاره کرد؛ که برخی از آنها به طور صریح و برخی دیگرتلویحاً این موضوع را مورد مطالعه و ملاحظه قرار دادهاند. طرح علمی این موضوع برای نخستین بار در روانشناسی، از سوی آلفرد آدلر بود و سپس پیروان او آن را گسترش دادند
»سبک زندگی« از دهه 1990میلادی مورد اقبال بیشتری قرار گرفت و آثار و مقالات مختلفی با رویکردهای متمایز در این زمینه به رشته تحریر درآمده است. برخی آثار مکتوب فارسی نیز در این زمینه منتشر شده است.
مطالعه و پژوهش در موضوع سبک زندگی بیشتر به عنوان یک حوزه مطالعاتی »بینرشتهای« تلقی میشود. ورود دانش پزشکی و دینشناسی به این حوزه نیز شاهدی بر مدعای فوق است. سبک زندگی به عنوان دانشی نوپدید و فراگیر، ظرفیت مسألهسازی در حوزههای مختلف عمل و زندگی از یک طرف و علم و نظر از طرف دیگر را داشته و دارد.
این موضوع اگر با نظر به خاستگاه، پیدایش و رشد اولیه آن در سده گذشته مورد ملاحظه قرار گیرد،طبعاً در بستر و فضای مدرنیته غربی با مبانی و معیارهای تمدن غربی و لیبرال دموکراسی و فرهنگ مصرفگرایی و توجه به جلوه بیرونی و نمود ظاهری، همراه است. ورود این مفهوم به فضای فرهنگ دینی به ویژه در اسلام،طبعاً این واژه را دستخوش تفاوتهایی در زاویه نگاه به آن خواهد نمود، چرا که مبانی و معیارهای ادیان آسمانی در تقابل کامل نسبت به مدرنیته غربی قرار دارد.
طبیعی است که در این فضای جدید تعریف مفاهیم نیز باید با تکیه بر این مبانی و ارزشهای معنوی صورت پذیرد. واژه »سبک زندگی« مقسمی است برای اقسام و انواع سبکهای مختلفی از زندگی با رویکردهای متفاوت، مانند سبک زندگی اسلامی، غربی، شرقی و یا سبک زندگی در روانشناسی، جامعه شناسی و... . در مجموع آنچه از مفهوم سبک زندگیمعمولاً در نوشتار، گفتار، رسانهها و به ویژه در فضای مجازی و اینترنت به تصویر کشیده میشود، بیشتر ناظر به همان جلوههای بیرونی و خارجی حیات و تمدن غربی از قبیل مد، دکوراسیون، الگوی مصرف و مفاهیمی از این قبیل میباشد
2-1-2 سبک زندگی
معادل واژه »سبک« در زبان عربی تعبیر»اسلوب« و در زبان انگلیسی« Style » است. عبارت »سبک زندگی« در شکل نوین آن - life style - اولین بار توسط »آلفرد آدلر« در روانشناسی در سال 1929 میلادی ابداع شد. این عبارت به منظور توصیف ویژگیهای زندگی آدمیان مورد بهرهبرداری قرار گرفت. در کتابهای لغت انگلیسی، این واژه در معانی کم و بیش مشابهی به کار برده شده است