بخشی از مقاله

چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی تحلیل محتوای کتاب علوم پایه سوم ابتدایی از منظرفعال و غیر فعال بودن بر اساس روش ویلیام رومی است. برای جمع آوری اطلاعات در این روش براساس چک لیستی که طراحی شده است ابتدا متن، تصاویر و عکس ها و همچنین سوالات و فعالیت های کتاب درسی بر اساس مقوله های فعال و غیر فعال تفکیک شدند و بر اساس روش ویلیام رومی مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان می دهد که متن کتاب علوم تجربی با ضریب درگیری 0/85، متنی فعال و پویاست و زمینه را برای یادگیری فعال فراهم می کند. ضریب درگیری عکس ها و تصاویر 0/35 نشان دهنده غیر فعال و غیر پویا بودن تصاویر است و سوالات پایان فصل و همچنین خلاصه فصل بر اساس این روش 0 بوده است

-1مقدمه

کتاب های درسی، یکی از مهم ترین منابع یادگیری در نظام های آموزشی هستند و مواد اصلی برنامه درسی مدارس را تشکیل می دهند. پژوهش پیرامون تحلیل کتاب های درسی نیز تلاش ارزنده ای است. زیرا معلمان و دانش آموزان زیادی از آن بهره می برند و این مطالعات در طراحی فرصت های مناسب برای یادگیری دانش آموزان تاثیر گذار است. همچنین مطالعه و بررسی کتاب های درسی می تواند ارتباط بین برخی از مشکلات یادگیری دانش آموزان یا برنامه درسی را آشکار نماید و کمک کند که مفاهیم برنامه درسی به شکل مناسبی در کتاب درسی گنجانده شوند.

محتوای برنامه درسی از نظر نقشی که در تحقق اهداف ایفا می کند، از اهمیت خاصی برخوردار است. از آنجا که برنامه ریزی، تدوین، تغییر و روزآمد کردن کتب درسی یکی از الزامات نظام آموزشی است، تحلیل و بررسی علمی آن اهمیت خاصی پیدا میکند

تکنیک ویلیام رومی یکی از روش های تحلیل متن،تصاویر و سوالات کتاب های درسی است که می تواند میزان درگیری فعال یادگیرنده را در جریان آموز تعیین نماید. ابتدا محتوا را به سه قسمت متن کتاب درسی، تصاویر و سوالات تقسیم بندی می کند و سپس برای هر قسمت مقوله هایی را تعریف میکند

در چند دهه اخیر، هیچ یک از موضوعات درسی در سطح جهانی، به اندازه دروس علوم تجربی دچار تغییر و تحول نشده است. گرچه محتوای درسی علوم تجربی به خودی خود به دلیل پیشرفت فزاینده علم و دانش بشری، روز به روز جدید تر و حجیم تر می شوند، ولی این تغییر تنها از جنبه محتوایی، آموزش علوم را در بر نمی گیرد

با توجه به اینکه علوم تجربی یکی از دروس پایه در مقطع ابتدایی می باشد نیاز به تحلیل و بررسی برای تغییر و تحول کتاب های این برنامه درسی احساس می شود. از این رو در این پژوهش سعی شده تا به بررسی و تحلیل کتاب علوم پایه سوم ابتدایی سال 1395 با استفاده از روش ویلیام رومی میزان فعال و غیر فعال بودن متن و تصاویر این کتاب پرداخته و ضریب درگیری هر مقوله بیان شود.

-2تعریف تحلیل محتوا

فن پژوهشی عینی، اصولی و احتمالا کمی در محتوا به منظور تفسیر آن را تحلیل محتوا می دانند. تفکر بنیادی تحلیل محتوا عبارت است از قرار دادن اجزای یک متن - کلمات، جملات، پاراگراف ها و مانند آن برحسب واحد هایی که انتخاب می شود - در مقولاتی که از پیش تعیین شده اند. البته تحلیل محتوا مربوط به متن و نوشته نمی شود، بلکه می تواند شامل سایر مطالب از جمله تصویر ها،نقشه ها و نقاشی ها و نمودار ها نیز باشد.

مواردی از تحلیل محتوا عبارت اند از: .1 تحلیل محتوا به منظور مشخص ساختن انواع مفاهیم و مطالب به کار رفته .2 تحلیل محتوا به منظور تعیین اهداف آموزشی .3 تحلیل محتوا به منظور بررسی معیار های انتخاب محتوا .4 تحلیل محتوا به منظور تعیین نقاط ضعف و اصلاح برنامه .5 احلیل محتوا به منظور بررسی میزان درگیر شدن یادگیرنده با محتوای کتاب

-3 سازماندهی محتوا

علاوه بر ضرورت توجه به انتخاب محتوا لازم است سازمان دهی آن نیز به صورت مناسب انجام شود. ممکن است یک محتوای خوب بدون سازماندهی مناسب، در یادگیری موثر نباشد. سازماندهی محتوا یعنی ترتیب ارائه محتوای آموزشی بر پایه ملاک هایی مشخص. ملاک های سازماندهی محتوا عبارتند از:

-1 توالی: کدام محتوای یادگیری باید در پی کدام مطلب بعدی قرار گیرد؟

برای پاسخ به این سوال باید اصول توالی محتوا را بشناسیم. توالی در سازماندهی محتوا دارای 5 اصل است که عبارت اند از:

الف - از ساده به مشکل باشد ب - از کل به جزء باشد پ - دارای ترتیب زمانی باشد ت - از معلوم به مجهول حرکت کند. ث - آموزش همراه با عمل باشد.

-2تداوم: انتقال یک نوع از تجربه های آموزشی طی یک دوره زمانی معین

-3 وسعت: برنامه درسی دارای گستردگی لازم باشد

-4تعادل: بین محتوا و توان یادگیرنده

-5ارتباط عمودی و افقی یک درس، در یک کتاب، در یک برنامه، دریک دوره تحصیلی، در یک نظام آموزشی - امروزه روش های متعدد جهت نقد محتوای آموزشی کتاب های درسی وجود دارد که محقق باید با توجه به هدف تحقیق، روش ویلیام رومی را انتخاب کند.

-5 تحلیل محتوا بر اساس روش ویلیام رومی

ویلیام رومی یکی از صاحب نظران تعلیم و تربیت کتاب خود را به نام - - تکنیک های پژوهشی در آموزش علوم - - را در سال 1986 ارائه کرد. روش او چنانکه خود او معتقد است یک روش تحلیل کمی است. که به توصیف عینی و منظم محتوای آشکار مطالب درسی و آزمایشگاهی می پردازند.

مراحل اصلی تحلیل محتوا عبارتند از: تعیین هدف، نمونه گیری، رمز گذاری و مقوله بندی طبقه بندی مقوله ها ، ارزیابی عینی طبقه ها.

درباره هدف روش تحلیل محتوای ویلیام رومی می توان گفت که هدف آن بررسی این موضوع است که آیا کتاب و یا محتوای مورد نظر، دانش آموزان را به طور فعال با آموزش یادگیری درگیر می نماید؟ به عبارت دیگر هدف این است که بسنجیم آیا کتاب به شیوه فعالی ارائه و تدوین و تنظیم شده است یا خیر؟

درباره نمونه گیری نیز همانند سایر روش های دیگر پژوهش، اگر جامعه آماری وسیع باشد می توان دست به نمونه گیری دیگری زد و چنانچه جامعه آماری مورد نظر وسعت چندانی نداشته باشد می توان از تمام جامعه به عنوان نمونه استفاده کرد.

در مرحله سوم محتوا کد گزاری و مقوله بندی می شود که ویلیام رومی برای تحلیل محتوای کتاب های درسی ابتدا محتوا را به سه قسمت متن کتاب درس، تصاویر، سوالات تقسیم می کند و سپس برای هر قسمت مقوله های را تعریف می کند.

درباره قسمت اول، یعنی متن کتاب درسی، ده مقوله تعریف می کند. در ارتباط با قسمت دوم یعنی تصاویر چهار مقوله، و در مورد قسمت سوم سوالات چهار مقوله کد گذاری می شود و در قسمت خلاصه فصل دو مقوله قرار دارد.

مهم ترین اصل در مقوله بندی این است که تحلیل گر از یک سو بایستی متغیر های را که با آن سرو کار دارد به وضوح تعریف نماید و از سوی دیگر باید شاخص هایی که اطلاعات محتوا بر اساس آن در مقوله قرار می گیرد تعریف کند به عبارت دیگر هر مقوله بایستی منعکس کننده هدف پژوهش باشد.

درباره روش ویلیام رومی می توان اظهار داشت که این اصل تا حد زیادی مراعات شده است و مقوله ها منعکس کننده هدف پژوهش هستند برای اثبات آن می توان مثالی از مقوله های آورده شده را در روش وی را ذکر نمود.

در قسمت تصاویر اگر به مقوله b توجه شود: از فراگیر خواسته شده که با استفاده از مفروضات داده شده فعالیت یا آزمایشی را انجام دهد. ملاحظه می شود که در این مقوله تحرک و فعالیت و انجام کار برای فراگیر مطرح است این مقوله را ویلیام رومی جز مقوله های فعال آورده است با دقت در این مقوله مشخص می شود که با هدف پژوهش که سنجش ارائه محتوای فعال است کاملا هماهنگی دارد. این اصل درباره سایر مقوله های مطرح است و می توان آن را به سایر مقوله ها تعمیم داد. در مرحله چهارم طبقه بندی مقوله ها، ویلیام رومی، مقوله را به سه طبقه تقسیم می نماید، طبقه فعال، طبقه غیر فعال و طبقه مقوله های خنثی.

در طبقه بندی فعال، دانش آموز با فعالیت های علمی و به طور کلی با یادگیری و آموزش درگیر است و چون مستلزم فعالیت فراگیر است و یادگیری فعال را رائه می دهند به آن مقوله های فعال گفته می شود. در طبقه بندی غیر فعال دانش آموز مشغول فعالیت های علمی به معنی واقعی نمی باشد و کتاب هایی که روی این مقوله ها تاکید نمایند کتاب های غیر پژوهشی خواهند بود. مقوله های خنثی مقوله هایی هستند که نقش مهمی در ارزشیابی و تحلیل کمی کتب و متون درسی ایفا نمی کند و بنابراین در ارزشیابی می توان از آن ها صرف نظر نمود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید