بخشی از مقاله

خلاصه

تحلیل گفتمان رویکردی بینرشتهای است که به مطالعه ساختار متون میپردازد و برای آنکه چگونگی تکوین معنا را توضیح دهد، ویژگیهای زبانی و اجتماعی- فرهنگی متون را بررسی میکند. در این مقاله با بهرهگیری از رویکرد تحلیل گفتمان به بررسی سبک زندگی و مؤلفههای آن در نمونههایی از ادبیات داستانی معاصر فارسی پرداخته میشود.

هدف از این پژوهش نشان دادن جلوههای سبک زندگی اسلامی- ایرانی از جمله انتخاب نامها، نحوه پوشش، نوع خوراک، ظاهر و رفتار شخصیتها و آداب و رسوم در ادبیات داستانی معاصر فارسی است، چراکه داستانها تجلّی واقعیتهای جاری در جامعهاند و مسائل و رخدادهای اجتماع را به نمایش میگذارند. تجزیه و تحلیل گفتمانی متون ادبی هم در حوزه ارزیابی ارزشهای ادبی و هم در زمینه شناخت ابزارهایمؤثّر زبانی بسیار کارآمد است و میتواند در شناخت مسائل و مشکلات اجتماعی و فرهنگی و نمایاندن حقایق پشت پرده راهگشا باشد.

.1مقدّمه

تحلیل گفتمان را اولین بار زلیگ هریس در سال 1952 به عنوان روشی برای تحلیل زنجیره کلام یا نوشتار به کار گرفت. از دید او تحلیل گفتمان یعنی ادامه رویکرد زبانشناسی توصیفی امّا در حدّی فراتر از جمله و ارتباط و همبستگی بین فرهنگ و زبان

گفتمان را مراوده کلامی، بررسی فرمال یک موضوع در گفتار یا نوشتار، بدهبستانی بین گوینده و شنونده، بازنمود یک صدا در دل یک متن و تلازم گفته با کارکردهای اجتماعی و معنایی [3] دانستهاند. بعضی نیز گفتمان را مجموعه بههمتافتهای از عمل اجتماعی، عمل گفتمانی و متن میدانند [.4]عدّهای نیز معتقدند که تحلیل گفتمان یا سخنکاوی چگونگی تبلور و شکلبندی معنا و پیام واحدهای زبانی را در ارتباط با عوامل درونزبانی - بافت متن - و عوامل برونزبانی - بافت اجتماعی، فرهنگی و موقعیّتی - بررسی میکند

در تحلیل گفتمان برخلاف تحلیلهای سنّتی زبانشناختی صرفاً با عناصر نحوی و لغوی تشکیلدهنده جمله به عنوان عمدهترین مبنای تشریح معنا، یعنی بافت متن - Co-Text - سروکار نداریم بلکه فراتر از آن با عوامل برونزبانی یعنی بافت موقعیّتی - Context of situation - ، فرهنگی و اجتماعی نیز روبهروییم. به این دلیل است که براون و یول در تعریف تحلیل گفتمان نوشتهاند: تحلیل گفتمان ضرورتاً تجزیه و تحلیل زبان در کاربرد آن است که در این صورت نمیتواند منحصر به توصیف صورتهای زبانی مستقل از اهداف و نقشهایی باشد که این صورتها برای پرداختن به آنها در امور انسانی به وجود آمدهاند

تحلیل گفتمان در پی آن است که کشف کند کارکردهای اجتماعی که مختصّات آن در لایههای زیرین گفتمان لانه گرفتهاند، چگونه در گفتمان در لایههای زبرین تصویرسازی یا بازنمایانده شدهاند. در چنین پژوهشی تعدادی از مؤلّفهها - Features - یا ساختارها - Structures - که گفتمانمدار - Discursive - هستند، انتخاب میشوند و سپس با به کارگیری این مؤلّفهها میتوان به تجزیه و تحلیل متون مورد نظر پرداخت 

بهطور کلّی از سه رویکرد در تحلیل گفتمان میتوان سخن گفت: تحلیل گفتمان ساختگرا که برای تحلیل زبان در سطحی بالاتر از سطح جمله به کار گرفته شد؛ تحلیل گفتمان نقشگرا که گفتمان را به مثابه زبان به هنگام کاربرد تعریف میکند و اولویّت را به نقش و به بافت کاربرد زبان میدهد؛ و تحلیل انتقادی گفتمان که معتقد است تحلیل سنّتی گفتمان تنها در سطح توصیف صرف بازمانده است و از این رو بافتهای وسیعتر اجتماعی و قدرت و ایدئولوژی را نیز در تحلیل به کار میگیرد

تحلیل گفتمان انتقادی جدیدترین رویکرد در تحلیل گفتمان است. این رویکرد که- از لحاظ فلسفی متأثّر از نظرات میشل فوکو، فروید و مارکس است- در نظر دارد که نگرش صورتگرایی نسبت به زبان را به مسائل اجتماعی ارتباط دهد و آن را به جهتی سوق دهد که زبانشناس خود را عنصری مسئول نسبت به مسائل اجتماعی بداند. تحلیل گفتمان انتقادی به تحلیل در سطح توصیف بسنده نمیکند بلکه به مرحله تبیین نیز نظر دارد .[9] تحلیل گفتمان انتقادی با ارتقا بخشیدن تحلیل متن از سطح کفایت توصیفی به سطح کفایت تبیینی و دخالت دادن عواملی همچون ایدئولوژی، قدرت، تاریخ و... در ارتباط با زبان، از واقعیّت زبانشناختی جامعتری در امر تفسیر متن برخوردار است.

براساس یک ملاک فوکویی، ادبیّات علاوه بر اینکه ابزاری است که از طریقن آحسّی از یک فرهنگ ملّی تثبیت میشود، در عین حال ابزاری است که از طریق آن، هنجارهای یک فرهنگ مشترک میتوانند مورد چون و چرا قرار بگیرند .[10] مسئله زبان، ایدئولوژی، جهانبینی و قدرت که از مفاهیم بنیادی در تحلیل گفتمان انتقادیاند، در تحلیل متون ادبی بسیار پررنگ ظاهر شدهاند. رونالد کارتر معتقد است واژه ادبیّات را جدا از اصطلاح ایدئولوژی نمیتوان تعریف کرد. برچ نیز بر این اعتقاد است که زبانشناسان و منتقدان با فرایندهای فرهنگی سروکار دارند که مملوّ از مسائل ایدئولوژیکی است، بنابراین نباید به داشتن نقش بیطرفانه و خنثای علمی تظاهر کنند

.2 پیشینه تحقیق

تحلیل گفتمان از رویکردهایی است که در دهههای اخیر موردتوجّهمحقّقان زبان وادبیّات فارسی قرار گرفته و پژوهشهایی در قالب پایاننامه و مقاله در این زمینه نوشته شده است. از پایاننامهها میتوان بررسی تحلیل انتقادی گفتمان داستانهای کوتاه معاصر بزرگسالان و داستانهای کوتاه معاصر نوجوانان [12]را نام برد. مقالههای »تحلیل گفتمانی شعر پیغام ماهیها از سهراب سپهری«، [13]، »تحلیل گفتمانی جزیره سرگردانی و پیوند معنایی آن با دیگر رمانهای سیمین دانشور[14] « و »تحلیل گفتمان انتقادی رمان دکتر نون زنش را بیشتر ازمصدّق دوست داشت[15] « نیز از مقالههایی است که با رویکرد تحلیل گفتمانی به بازخوانی و بررسی متون ادبی فارسی پرداختهاندامّا. در زمینه تحلیل گفتمان سبک زندگی در داستانهای زویا پیرزادو گلی ترقّی تاکنون پژوهشی منتشر نشده است؛ به این دلیل هدف این پژوهش، پرداختن به داستانهای این دو نویسنده، به عنوان نمونهای از نویسندگان معاصر است.

بررسی پژوهشهای انجامشده در زمینه سبک زندگی نیز نشان میدهد که هر کدام از این پژوهشها به یکبُعد خاص از سبک زندگی توجه کردهاند و جای خالی یک پژوهش که به ابعاد گوناگون سبک زندگی توجه کند، احساس می شود. علاوه بر این توجه به جلوههای گوناگون سبک زندگی در متون ادبی نیز امری لازم و ضرورتی انکارناپذیر است، چراکه متون ادبی علاوه بر اینکه بازتابدهنده تفکرات و گفتمان حاکم بر جامعهاند، میتوانند بر گفتمان جامعه تأثیرگذار نیز باشند. از نمونه پژوهشهای منتشر شده درباره سبک زندگی میتوان به مقاله »مؤلفههای سبک زندگی دینی از دیدگاه مقام معظم رهبری« از نوروز امینی و کوثر حلالخور [16] اشاره کرد که در آن به بررسی و ارائه مؤلفههای سبک زندگی از دیدگاه مقام معظم رهبری پرداختهاند.

نوذری و زمانیمقدم نیز در مقالهای با عنوان »نقش مدیریت شهری در ترویج سبک زندگی اسلامی- ایرانی شهروندان« مؤلفههای مؤثر در سبک زندگی با رویکرد اسلامی - ایرانی را استخراج کردهاند. این مؤلفهها با مطالعه منابع غنی اسلامی، سبک زندگی اجتماعی ائمه اطهار و آسیبشناسی سبک زندگی ایرانیان از دیدگاه رهبر انقلاب و جامعهشناسان داخلی استخراج شده است.

مدل استخراج شده دارای سه بُعد اصلی اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی است. بُعد اجتماعی شامل سه مؤلفه نظم و نظارت اجتماعی، روابط اجتماعی و نشاط اجتماعی؛ بُعد فرهنگی شامل دو مؤلفه اخلاق و اوقات فراغت و بُعد اقتصادی نیز دربردارنده دو مؤلفه الگوی مصرف و حفظ محیط زیست و توسعه پایدار است. الگوی مفهومی مؤلفههای ذکر شده در شکل - 1 - نشان داده شده است                

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید