بخشی از مقاله

خلاصه

بعد زمان بخش مهمی از فرآیند ادراک در شهر است و در سطوح مختلف از جمله شیوه ادراک شخص در فضا قابل تعمیم و بررسی است. زمان به تنهایی درک نمی شود و آنچه ادراک زمان را ممکن می سازد، ادراک تغییر است. عدم توجه به توانایی طراح شهر در ایجاد تغییر در ادراک زمان از طریق راهکارهای طراحی، موضوعی است که امروزه در شهرهای ما مورد غفلت قرار گرفته است؛ از اینرو ضرورت توجه به ادراک زمان در فضاهای شهری می بایست در فرآیند طراحی و برنامه ریزی شهر بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد.

در واقع این که شهرسازی و طراحی شهری چگونه می تواند تجربه ادراک ذهنی افراد را به طور مناسب برای مقاصد کلی طراحی، دستکاری کند و زمان ادراک شده را کوتاه تر یا طولانی تر از زمان حقیقی تداعی کند، موضوع اصلی مقاله حاضر است.

بر این اساس این مقاله با روش توصیفی و رویکرد کیفی به مطالعه و بررسی ابعاد مختلف موضوع پرداخته تا از این طریق و با بهره گیری از استدلال منطقی به اصول طراحی فضاهای شهری مبتنی بر ادراک زمان دست یابد. نتایج حاصله در قالب راهنمای طراحی شهری پیاده راه با محوریت ادراک زمان می تواند ابزار کار شهرسازان و طراحان شهری در طراحی و بازطراحی فضاهای های شهری مبتنی بر ادراک زمان استفاده کنندگان، قرار گیرد.

.1 مقدمه

آیا ممکن است ادراک یک فرد از گذر زمان توسط ویژگی های متفاوت فضای شهری دچار تغییر گردد؟ زمان بعدی از طراحی شهری است که با سایر ابعاد آن در ارتباط است. برای اتخاذ رویکردی جامع در باب مطالعه زمان در طراحی شهری نیاز به تبیین مؤلفه ها، پارادایم ها و متغیرهای آن احساس می شود. دستکاری عامدانه و البته سنجیده حس زمان افراد به کمک طراحی مکان های مصنوع شهری، می تواند کاربرد های جالبی برای طراحی محیطی داشته باشد. موضوع طراحی فضای شهری بر اساس تأثیرات احتمالی کیفیت های محیطی بر ادراک زمان، به خودیِ خود موضوعی نو در طراحی شهری است به گونه ای که در متون تخصصی طراحی شهری کمتر منبعی را می توان یافت که از این دیدگاه به مقوله زمان پرداخته باشد. یک طراح با علم به این موضوع می تواند مسیر کوتاهی را که واجد ارزش های معماری، فرهنگی و ... است؛ طولانی تر بنمایاند.

پژوهشگران بسیاری در حوزه های گوناگون، نظیر معماری، هنر و علوم اجتماعی، به بعد زمان و جنبه های مختلف آن پرداخته اند، چنان که در زمینه منظر شهری، اندیشمندانی همچون کالن، کرنر و بل، به اهمیت موضوع زمان در پدیدار شدن مناظر شهری مختلف، در قالب بازه های زمانی پیوسته، اشاره کرده اند. در حوزه علوم اجتماعی، بارکر به اهمیت بررسی ریتم های فعالیت در تحلیل قرارگاه های رفتاری اشاره کرده است و در زمینه روان شناسی و ادراک زمان، افرادی همچون جیمز، فریس، ایوانز، بازلمن و ایزاکس به بحث در مورد زمان و عوامل تأثیرگذار بر آن پرداخته اند. ریموند ایزاکس - 2001 - در مقاله ارزشمند خود با عنوان "طول زمان ذهنی در تجربه مکان های شهری" با انجام دو دسته آزمایش میدانی، اثبات نمود که میان فضای کالبدی خیابان و ادراک فردی گذر زمان رابطه ای دو سویه وجود دارد.

از نمونه های به کارگیری حس زمان در طراحی می توان به دستکاری زمان در باغ های تفریحی قرن 17 در ژاپن اشاره کرد. در این باغ ها کنترل حرکات بدن از طریق ایجاد یک محیط پیچیده و چند لایه صورت گرفته که این امر علاوه بر آرام کردن فیزیکی شخص، توجه مستقیم، انگیختگی و همچنین میزان پردازش اطلاعات را افزایش می دهد. در نتیجه این حقیقت که شخص به لحاظ فیزیکی کندتر می شود، می تواند با یک افزایش در طول زمان ذهنی همراه شود. این امر منجر به یک خطای حسی مبنی بر این که زمان بیشتری گذشته و فاصله بیشتری پیموده شده، می گردد. بنابراین باغ تجربه شده به لحاظ فضایی و زمانی بزرگتر از ابعاد باغ واقعی به نظر می رسد

این مقاله به دنبال بررسی رابطه ویژگی های محیطی با ادراک زمان توسط عابران پیاده است تا از این طریق به اصول طراحی فضاهای شهری با محوریت ادراک زمان دست یابد. همچنین در این مقاله، به تبیین مفهوم زمان به عنوان موضوع کلیدی پژوهش و شناخت عوامل مؤثر بر ادراک زمان پرداخته می شود و در انتها نیز مواردی از راهنمای طراحی موردنظر به اجمال مورد اشاره قرار می گیرد.

شکل-1 مدل مفهومی تحقیق. منبع: نگارندگان

.2 مرور ادبیات

.1,2 ادراک

ادراک بخشی از روند زندگی است که به وسیله آن هر یک از ما، از دیدگاه نظری خاصی، برای خود جهانی را تصور می کنیم که در آن نیازهای ما ارضا می شود.

به عبارتی می توان این گونه نیز بیان نمود که ادراک، فرآیندی است که در مرکز هرگونه رفتار محیطی قرار دارد زیرا منبع تمام اطلاعات، محیط است. در تعاریف روانشناسان، هنگامی که فرد از بودن یک محرک در پیرامونش آگاه می شود، آن را ادراک کرده است و نسبت به آن واکنش نشان می دهد.

فرآیند ادراک فرایند ذهنی یا روانی کسب اطلاعات از محیط اطراف انسان است. در این فرآیند، محیط تفاوت ها و ارتباطات عناصر را معرفی می کند و از میان آن ها بیننده بخشی را انتخاب کرده، سازمان می دهد و معنی دار می کند.

ایتلسون برای ادراک چهار بعد گوناگون را معرفی کرده که به طور همزمان عمل می کنند:

▪    بعد شناختی: در واقع فکر کردن در مورد محرک محیطی و سازمان دادن و ذخیره کردن اطلاعات است که به معنادار شدن محیط کمک می کند.

▪    بعد احساسی: شامل احساسات ماست که بر درک محیطی اثر می گذارد و در مقابل، درک از محیط نیز بر احساسات ما تأثیرگذار است.

▪    بعد تفسیری: بعد تفسییِر ادراک، همان معانی و مفاهیمی است که از محیط به دست می آید به طوری که خاطرات و اندوخته های ذهنی خود را برای مقایسه و تفسیر محرک های جدید محیطی به کار می بریم.

▪    بعد ارزش گذاری: از منظر این بعد از ادراک، محیط به عنوان یک ساختار ذهنی یا تصور محیطی که از طریق افراد گوناگون به شکل های مختلف، خلق و ارزش گذاری شده در نظر گرفته می شود.

اپلیارد بر این باور است که ارتباط انسان با محیط از سه طریق صورت می گیرد:

-    شیوه پاسخده-واکنشی ؛ تمرکز بر واکنش های عاطفی به محیط و استفاده از محیط به عنوان محرکی برای غلیان احساسات و تداعی کننده معانی و مفاهیم خاص

-    شیوه فعال-عملیاتی ؛ هنگامی که افراد شتابان از مکانی به مکان دیگر می روند تا به کارهای روزمره شان رسیدگی کنند در حقیقت از این شیوه برای ارتباط با محیط استفاده می کنند    

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید