بخشی از مقاله

خلاصه

یکی از موثرترین عوامل تاثیرگذار در خلق فضاهای آرامش بخش، طبیعت شناخته شده است. در طول تاریخ، طبیعت همواره به طرق گوناگون در طراحی معماری بکار گرفته میشده است. امروزه اما با پیشرفت صنعت و مدرن شدن شهرها و از بین رفتن رابطهی میان انسان و طبیعت، بر رابطهی طبیعت و معماری نیز، خدشه وارد گشته است و درنتیجه، مشکلات متعددی برای انسانها پدید آمد.

بنابراین بمنظور احیای این رابطه و ایجاد فضاهای آرامش بخش، رویکردهای گوناگونی به طبیعت در معماری پدیدار شدند. اما بهرهگیری از طبیعت در معماری معاصر، بیشتر به یک رابطهی صوری تبدیل شده است. بدین ترتیب این نوشتار با هدف تدوین موثرترین راهکارهای معماری بهرهگیری از طبیعت در راستای طراحی فضاهای آرامش بخش شکل گرفت تا با ایجاد رابطهای مناسب میان طبیعت و معماری، گامی در جهت ارتقا رابطهی انسان و طبیعت و ایجاد محیطهای آرامش بخش، برداشته شود.

روش تحقیق استفاده شده در این رساله، روش توصیفی و تحلیلی میباشد. در ابتدای این مقاله به بررسی ضرورتهای ارتباط انسان، طبیعت و معماری میپردازیم سپس راهکارهای معماری بهرهگیری از طبیعت از دیدگاههای گوناگون مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در نهایت بهترین راهکارها در راستای طراحی فضاهای آرامش بخش مشخص میگردند. بهترین این راهکارها شامل آن دستهای میگردند که به ایجاد رابطهی ملموس و فیزیکی با طبیعت میپردازند. از جملهی این راهکارها میتوان به طراحی در بستر طبیعت، استفاده از عناصر و مصالح طبیعی و توجه به اقلیم و پدیدههای طبیعی اشاره نمود.

.1 مقدمه

معماری آرامش، معماری برای کالبد روحی انسان است و مهم تر از پاسخگویی به نیازهای فیزیکی، از نظر حسی و روانی تاثیرگذار میباشد

این معماری، با هدف ایجاد فضایی آرامش بخش، از ذهن انسان پدید میآید و نمیتوان آن را تنها در جهت پاسخگویی به نیازهای مادی و فیزیکی انسان محدود کرد .[2] اما رسیدن به فضایی آرامشبخش در گرو توجه به عوامل و عناصر گوناگونی میباشد. ایجاد ارتباطی مناسب میان معماری و طبیعت، یکی از مهمترین این عوامل بشمار میرود

امروزه نیز با پیشرفت علم و صنعت و ایجاد فاصله میان انسان و طبیعت، رویکردهای گوناگونی در خصوص ارتباط و بهرهگیری از طبیعت در معماری، بوجود آمده است. در نظریههای بسیاری از متفکران معاصر نیز، از یک نوع هستیشناسی نوین سخن به عمل میآید که در آن رابطهی هماهنگ میان انسان، طبیعت و معماری جستجو میشود. اما استفاده از طبیعت در معماری معاصر امروز بیشتر به تقلیدی ظاهری از طبیعت انجامیده است. تقلیدی که در آن به هیچ عنوان اثری از طبیعت و عناصر آن دیده نمیشود و نتیجهی آن معماری است که حتی به لحاظ ظاهری ارضا کننده نمیباشد

این اشتباه از اینجا ناشی شده که زیبایی طبیعت، جدا از بقیه اصول آن متصور گردیده است، غافل از این که هدف اولیه در طبیعت، خلق زیبایی نیست . حال آنکه دستیابی به این کیفیت، از طریق ایجاد رابطهای ملموس و عمیق با طبیعت ایجاد میگردد. در این رابطه فضا از طریق توجه به ذات و نیازهای انسانی به طبیعت مرتبط میشود و تحلیل این کیفیت در درک بهتر خواستها و نیازهای طبیعی انسان نیز، موثر خواهد بود

بنابراین این نوشتار، با هدف تدوین راهکارهایی مناسب بهرهگیری از طبیعت در معماری و در راستای طراحی فضاهای آرامش بخش صورت پذیرفتهاست تا با ایجاد رابطهای مناسب میان طبیعت و معماری، گامی در جهت ارتقا رابطه-ی انسان و طبیعت و در نتیجه ایجاد محیطهای آرامش بخش، برداشته شود. این پژوهش در زمرهی تحقیقات کاربردی قرار میگیرد و روش تحقیق و بررسی به کار گرفته شده نیز روش توصیفی و تحلیلی میباشد. همچنین روش گردآوری اطلاعات نیز به از طریق مطالعات اسنادی و کتابخانه ای قرار گرفته است.

.2 چهارچوب نظری:

.2,1 طبیعت:

آنچه که انسان در پدید آوردن آن دخالتی نداشته باشد را طبیعت گویند .در فرهنگ معین طبیعت به معنی سرشتی که مردم بر آن آفریده شدهاند، نهاد، فطرت، خلق، خوی و عناصر چهارگانه میباشد .

در لاتین، لغت طبیعت "QDWXUH" از لغت ناتورا "QDWXUD" به معنای تولد است. که از آن لغتهای ملت "QDWLRQ" هم وطن "QDWLYH" و مادر زادی "LQQDWH" نیز گرفته شده است. طبیعت و ملت نه تنها دارای ریشهی لاتین یکسانی هستند بلکه تاریخچهی مشترکی نیز دارند و همواره یکی از آنها در حال توضیح دیگری بوده است

طبیعت همهجا هست و بر هر چیز تاثیر دارد. طبیعت در تماس با موجودات روح حیات را در آنها میدمد و امکان رویش آنها را فراهم می-سازد. همواره یکی از راهکارهای مهم طراحی چه در معماری و یا سایر علوم و هنرها، الگو گرفتن از طبیعت بوده است .[9] در جدول - 1-1 - خلاصهای از معنا و مفهوم طبیعت آورده شده است.

جدول شماره: . - 1-1 - معنا و مفهوم طبیعت.

معنا و مفهوم

در فارسی سرشتی که مردم بر آن آفریده شدهاند، نهاد، فطرت، خلق، خوی و عناصر چهارگانه، مبدا در اصطلاح تصوف طبیعت حقیقت الهی تعریف شده است

در لاتین لغت طبیعت "QDWXUH" از لغت ناتورا "QDWXUD" به معنای تولد

.3 طبیعت و انسان:

ارتباط انسان و طبیعت، از لحظهای که او پای بر کرهی خاکی نهاد شکل گرفت و انسان همواره علاوه بر تأثیرگذاری بر طبیعت، از آن نیز تأثیر پذیرفته است. طبیعت همواره به عنوان مجموعهای از الگوهای مناسب پاسخ بسیاری از سؤالات بشر را داده و قوانین خود را به آنان آموخته است

باورها و دیدگاههای گوناگونی در طول تاریخ در باب ارتباط انسان و طبیعت نیز شکل گرفته است. از دیدگاه برخی از نظریهپردازان، انسان برای حیات در جهانی دیگر خلق شده و عالم طبیعت به منزلهی بستری برای صلاحیت یافتن و تکامل انسان برای ورود به حیات ابدی به منصه ظهور رسیده است. از سوی دیگر، اندیشهای مبنی بر وحدت ذاتی انسان و طبیعت وجود دارد که بیانگر آن است که کیفیات ذاتی و ویژگیهای سرشتی طبیعت، مبنای اصلی حیات و روح آدمی اند

بطور کلی میتوان گفت، انسان ذاتا با طبیعت در ارتباط است و طبیعت نقش بسزایی در زندگی او دارد . ارتباط ذاتی میان انسان و طبیعت، در همهی ابعاد وجودی او یعنی جسم، روح و ذهن برقرار است. ارتباط با طبیعت به رشد انسانها در جنبههای گوناگون زندگی کمک میکند و قدرت زیادی در ایجاد حس آرامش، نشاط و شادابی در انسان دارد. بعبارت دیگر میتوان گفت، سلامت انسانها و جامعه، بسیار به طبیعت وابسته است .

نظریه پردازان گوناگونی به بررسی خلا ناشی از ارتباط انسان با طبیعت در دنیای امروزی پرداختند، ازجمله چرمایف1 والکساندر2، و آنها نتیجهی تماسهای صمیمانه آدمی با طبیعت را شادیهای بی نظیر توصیف میکنند . آنتونیادس3 نیز معتقد بود که ارتباط با طبیعت، روح حیات در انسان میدمد و امکان رویش و تکامل او را فراهم میسازد .

.3,1 اثر شفابخشی طبیعت بر انسان:

امروزه در علم روانشناسی ثابت شده است که طبیعت ذاتا اثرات مثبتی بر جسم و بهزیستی روان انسان دارد و تحقیقات روانشناسان در مورد تاثیر گل وگیاهان بر رفتار انسان نشان میدهد که ارتباط با طبیعت و لذت بردن از مناظر زیبای آن، راهی ساده اما مهم جهت کسب آرامش وتلطیف روح و روان انسان است و ارتباط انسان و طبیعت میتواند در کاهش بروز خشونت، افسردگی، خودکشی و...، مفید باشد. همچنین امروزه از طبیعت درمانی بعنوان یکی از راههای بهبود درمان بیماریهای روحی و ذهنی استفاده میشود

از سوی دیگر، در تحقیقات علمی نیز وجود مادهای به نام فیتونسید به اثبات رسیده است که در اثر ترشح از درختان، سبب ایجاد حالت آرامش و خلسه در انسان میشود. بنابراین فضای سبز در ایجاد تعادل عصبی انسان و آرامش او نقش عمدهای ایفا میکند

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید