بخشی از مقاله
چکیده
تربیت عبارت است از فعل و انفعالاتی که میان دو قطب سیال انجام می شودو این فرایند تعاملی مسبوق به اصول، معطوف به اهداف و مستلزم طرح ونقشه اي می باشدهمچنین تربیت داراي ابعاده و ساحتههاي مختلفی می باشد که تربیت اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادي واز این قبیل اندگوبه طور خاص در تربیت اجتماعی درونی کردن ارزشها، هنجارها وسازگاري اجتماعی و سازندگی اجتماعی مورد نظر متخصصان علوم تربیتی، روانشناسان وجامعه شناسان می باشدگیکی از ارزشمندترین منابع تربیتی گنجینه نهجهالبلاغه می باشد که از قرآن سرچشمه می گیرد وگزیده اي از سخنان امام اول شیعیان حضرت علیهعاهمی باشدگبنابراین در این پژوهش به روش تحلیلی –ه تفسیري گنجینه تربیتی عظیم نهجهالبلاغه مورد تحلیل وبررسی قرار گرفته است تا یافتهههاي پژوهشی در قالب اصول و روشهاي تربیت اجتماعی والگویی اسلامی – تربیتی مورد نظر پژوهشگران علوم تربیتی و برنامه ریزان آموزش وپروش کشورمان قرار گیرد.
واژه هاي کلیدي:تربیت، تربیت اجتماعی، نهجهالبلاغه، اصول و روشها، الگویی اسلامی –ه تربیتی
طرح مسأله
نهجهالبلاغه کتابی است» شامل خطبه، ؤننامه و طمع حکمت«از امام علی هعا، در موضوعات مختلفی از قبیل اجتماعی، اخلاقی، سیاسی، فرهنگی، کلام، عقاید و مواعظ که توسط سید رضی در سال هجري جمع آوري شده استگهدر گنجینه تربیتی نهجهالبلاغه به ابعاد مختلف تربیت پرداخته شده است؛ یکی از مهم ترین ابعاد تربیتی اش، ساحت اجتماعی تربیت می باشد که به رفتارهاي افراد جامعه در ارتباط با دیگر اعضاي جامعه، گذشته و حال و آینده جامعه توجه می نماید و آشنائی با ارزشهها و هنجارهاي جامعهتفکر، نقّاد، مسئولیت پذیري در قبال اعضاي جامعه را مد نظر قرار می دهد و به مهارتههاي ارتباطی و اجتماعی براي زندگی سازگار و موفق در جامعه و در عین حال شکوفایی و سازندگی اجتماعی می پردازد علی رغم دیدگاههاي مختلف در غرب در خصوص تربیت یا اجتماعی بودن انسان، نظریه پردازان مکتب اسلام دیدگاه تعاملی را بر اساس منابع اسلامی پذیرفته اند و بدان می پردازند، به این تعبیر که در عین حال که به تفاوتههاي فردي و استعدادهاي ذاتی و فطري انسانهها احترام می گذارند و آن را می پذیرند ام این توجه و تمرکز یر روي تفاوتهها و استعدادههاي فردي منحصر به فرد انسانها می بایست در خدمت جامعه و شکوفایی و سازندگی اجتماع قرار گیرد.
و بنابراین استعدادههاي فردي را در تعامل با نیازههاي جمع و اجتماع می دانند که این رشد و شکوفایی در سایه اجتماع و براي خدمت به سایر اعضاي جامعه اتفاق می افتددر نهجهالبلاغه امیرالمومنینهعا، تربیت اجتماعی جایگاه قابل توجهی دارد، تعلیمات آن بر اساس محور احساس مسئولیت در قبال خود و اجتماع می باشد و توجه و ارج نهادن به حیات اجتماعی مسلمین، یکی از اساسی ترین بخشههاي نهج اللاغه را تشکیل می دهدهمحمدي، ؤننگاگهاستاد شهید مطهري در خصوص کمال اجتماعی و مسئولیت پذیري در قبال اجتماع ِ امام علی علی هعا می گویندث" علیهعاولِاه زاهدان جهان بودو ودر عین حال حساس ترین قلبهها را نسبت به مسئولیتههاي اجتماعی داراست.
علیهعاچون زاهدي بی اعتنا و بی طمع بود و از طرف دیگر، قلبش از عشق الهی مالامال بود و جهان را از کوچکترین ذره تا بزرگترین ستاره، یک واحد مأموریت ومسئولیت می دید، این چنین نسبت به حقوق و حدود اجتماعی حساس بود"همطهري، لاننگ، صنخچاگهه همچنین حضرت علی هعاهمی فرمایندث" هرچه براي خود می خواهی براي مردم نیز همان را بخواه آنچه براي خود نمی پسندي، براي آنان نیز نپسند"هتحف العقول، صنماگهو این بیان معروف امام علیهعا، مسئولیت پذیري در قبال اجتماع و سایر اعضاي جامعه را می رساند و از وظایف و حقوق متقابل همه افراد جامعه می باشد که از این عبارت استنباط می گردد برخی از صاحب نظران در خصوص اهداف تربیت اجتماعی، انتقال میراث فرهنگی از نسل گذشته به نسل حاضر و عده اي دیگر غایت تربیت اجتماعی را پرورش و آموزش افراد جامعه براي کسب حرفههها و مشاغل مورد نیاز جامعه تلقی می کنند.
صاحب نظران تربیتی با گرایش ارزشههاي اخلاقی و دینی، هدف تربیت اجتماعی را تقویت و توسعه هنر" خوب زیستن"، هنر»با هم زیستن«پرورش»حس مسئولیت«هبه دیگران می دانندهکریمی، خمنگ، صلاعاگهبر همین اساس، هدف از تربیت اجتماعی در نهایت، قرب الهی می باشد ضیمري، چمنگاگبنابراین با توجه به مبانی نظري موضوع، در تربیت اجتماعی بویژه مبانی و منابع ارزشمند تربیتی اسلامی، افراد با دانش، مهارت، ارزشهها و هنجارههاي جامعه خود آشنا می شوند و در وجودشان نهادینه می گردد و این قابلیت موجب می شود که افراد یک جامعه از از امکان مهارتههاي لازم براي برقراري ارتباط با سایر افراد جامعه خویش و سایر جوامع برخوردار شوند.
اصول تربیت اجتماعی برخاسته از نهج البلاغه
دکتر هوشیار می گوید»اصل داراي ماهیتی هنجاري، و ناظر به بایدههاست، از این جهت با مبنا که خود منشأ اشتقاق اصل است و ماهیتی کاملاً توصیفی دارد و ناظر به هسته است، متفاوت است هوشیار، عننگ، صلاگاگبا تمام این تعاریف باید گفت که اصولهجمع اصلا، نظریههها و