بخشی از مقاله
چکیده
ترور یک رفتار وفعل ناپسند و مذموم می باشد وجامعه بین المللی در حال حاضر با پدیده تروریسم مواجه شده است فلسطین خسته از رنجی دیرین، رنجنامهای بیدادگری بر خویش را مظلومانه سر میدهدو از سرزمین های اجدادی خودکه توسط یک رژیم غاصب به نام صهیو نیسم آواره شده اندو سرزمینی که قبله اول مسلمان بود.در سالهای اخیر با حمایت کشور آمریکا که مدافع حقوق بشر و از عضو دایم شورای امنیت به شمار می آید از این رژیم صهیونیسم حمایت واز لحاظ مالی و نظامی تجهیز می کند تا به کشتار و جنایتهای خود ادامه دهد و بارها ترورهایی توسط این رژیم غاصب در جهان صورت گرفته است ولی متاسفانه نه تنها ترور و جنایتهای اینها را محکوم نمی کنند بلکه بدلایل مختلف حمایت می کنند در سالهای اخیرنه تنها در فلسطین بلکه در کشورهای اسلامی با گروهای وهابیت همدست بوده و حتی به صورت مباشرت اقدامات نظامی انجام دادند جنایتهای این رزیم بر کسی پوشیده نیست بعد از تشکیل دیوان کیفری بین المللی - I.C.C - طبق ماده 5 اساسنامه که صلاحیت رسیدگی به جنایت علیه بشریت ،جنگی،نسل کشی و تجاوز را دارد در دهه اخیر فلسطین سعی کرد تا عضو دیوان کیفری بین المللی شود تا دیوان به جنایتهای این رژیم رسیدگی کند وبا تلاش ایران اسلامی در سال جاری عضویت فلسطین مورد پذیرش قرار گرفت تا اینکه مرتکبان بی کیفر نماند.
مقدمه
دین مبین اسلام جز در دفاع متقابل از خودش، کشتار بیگناه انسانها را حرام می داند. اسلام دین برابری و برادری است و هرگز کشیدن شمشیر و اسلحه بر روی انسان بیگناه را جایز ندانسته و ریختن خون انسانها را عملی مذموم میشمارد. چنین دینی کشتار متدینان مذهبی را هرگز ترویج و تجویز نکرده است. سیاستهای ظالمانه جهان معاصر در پشت این قضایای مسلمانکشی و شیعیکشی قرار دارد که باعث افتراق امت اسلامی و اغتشاش جوامع اسلامی است تا با این موقعیت های رعب و وحشت، بتواند اموال و سرمایههای جهان اسلام را به یغما برده و تصویری کریه از جهان اسلام ارائه بدهد. اسلام حتی برای پیروان ادیان دیگر نیز موقعیتهایی را در نظر گرفته که با منطق و عقل سلیم انسانی سازگاری دارد.
هرچند که بنیاد شیعه بر خون استوار است اما این بنیاد با تجاوز سایرین خونین شده و دین تشیع هرگز به احدی ظلم نکرده بلکه در مقابل ظالمان ایستادگی نموده است. شهادت ائمه اطهار در طول ماموریت الهیشان و به شهادت رسیدن یاران اصیل و وفادارشان و ریخته شدن خون تشیع تا به امروز ادامه داشته است ولی هرگز دیده نشده است که مسلمانان شیعه خود خونریز باشند. شمشیر آنان در مقابل کسانی برنده است که حق را برتابند و بر ناحق و باطل استوار گردند.
-1تروریسم
ترور، در لغت، در زبان فرانسه ،به معنای هراس و هراس افکنی است . و در سیاست به کارهای خشونتآمیز و غیر قانونی حکومتها برای سرکوبی مخالفان خود و ترساندن آنها ترور میگویند و نیز کردار گروه های مبارزی که برای رسیدن به هدفهای سیاسی خود، دست به کارهای خشونت آمیز و هراس انگیز میزنند، ترور نامیده میشود . همچنین ترور به معنای کشتار سیاسی نیز به کار میرود. - آشوری ،1373ش،صص - 98-99 ترور هم به یک حالت و نیز اقدام خاصی اشاره دارد.
منظور از حالت، وضعیت ترس و هراس است که از دست زدن به اقدامات خاص که تروریستی نامیده میشوند، ناشی میگردد. پس میبینیم که ایجاد ترس، وحشت و هراس اجزای لاینفک ترور است . پس در حالت کلی میتوان ترور را به صورت زیر تعریف کرد: رفتار، فرد، گروه، حزب ویا دولت که از طریق خشونت قتل وخونریزی وایجاد ترس ووحشت میخواهد به هدفهای سیاسی خود برسند. تروریسم که از ریشه لاتینی " Terror " به معنای ترس و وحشت گرفته شده است به رفتار و اعمال فرد یا گروهی اطلاق میشود که از راه ایجاد ترس و وحشت و به کار بستن زور میخواهند به هدفهای سیاسی خود، برسند.
- بخشی ،1379ش،ص - 583 در مجموع میتوان گفت که تروریسم، به معنی استفاده منظم و سازمان یافته از ترور است. ترور با آنکه شیوه ای نامشروع و پذیرفته نشدهای برای دستیابی به اهداف سیاسی است، ولی به هر حال مورد استفاده قرار میگیرد . اگر فرد، گروه و یا دولتی، برای رسیدن به اهداف سیاسی خود، بطور سیستماتیک، منظم و سازمان یافته، از حربه ترور استفاده کند، به این نوع رفتار و پدیده تروریسم اطلاق میگردد.
-2ترور از دیدگاه فقه شیعه
در فقه شیعه، بحثی تحت عنوان ترور مطرح نیست تا سخن از محکوم بودن یا نبودن آن بشود. آنچه در فقه مطرح است، برخی موارد است که احیاناً عنوان ترور با آن منطبق است، مثل عنوان قتل و محاربه و افساد فی الارض و ایذا و حتی عنوان فتک. قتل ناگهانی که در احادیث آمده در فقه به صورت رسمی مطرح نیست. بنابراین، محکومیت برخی از مصادیق ترور که به عناوین دیگر محکوم هستند، نباید به عنوان محکومیت ترور به طور مطلق مطرح گردد. - سلامتی، 1378ش، ص - 42
بنابراین، اگر مسلمانی در سرزمینهای اشغالی ایجاد نا امنی کند، از نظر فقه محارب شناخته نمیشود؛ هر چند حقوق بینالملل یا دیگران این عمل را محکوم کنند. از نگاه فقیهان محارب کسی است که برای ترساندن مردم سلاح بکشد، چه در خشکی و چه در دریا چه شب و چه روز، چه در شهر و چه در بیرون شهر. فقیهان بزرگوار در تعریف محارب اتفاق نظر دارند. این تعریف اگر هم مورد اتفاق فقهای مذکور باشد، حداقل با تعریف امام خمینی - ره - که در تحریر الوسیله نقل شده متفاوت است. حضرت امام - ره - فرموده اند: محارب کسی است که سلاح خود را برای ترساندن مردم و به منظور ایجاد فساد در زمین، چه در خشکی و چه در دریا، چه در شهر و چه در بیرون از شهر، چه شب و چه روز، برهنه یا آماده کند.
همچنان که مشاهده میشود در تعریف امام دو قید اضافی اخذ شده است:
1. این کار به منظور ایجاد فساد در زمین باشد.
2. سلاح خود را برهنه یا آماده کند. ظاهراً قید ایجاد فساد ماخوذ از آیه ای باشد که جنگ با خدا و رسول و سعی در فساد در آن ذکر شده است. به علاوه، میدانیم که قیام به خاطر اصلاح در زمین هرگز محاربه با خدا و رسول و افساد در زمین نیست. اما آماده کردن شمشیر نیز به خاطر عدم احتمال خصوصیت برای کشیدن شمشیراست. ملاک ترساندن مردم با ابزار متعارف است و حتی می توان این مفهوم را از روایت خریس که میگوید: "هر که شبانگاه سلاح بردارد محارب است مگر آنکه اهل ریبه و فساد نباشد"استفاده نمود. - خمینی، وسائل الشیعه ، ج 18، ص - 532
-3کشتار شیعیان و وهابیت
فرقه وهابیت از مذهب حنبلی پدیدار شد و همه پیشوایان وهابیت و بطور کلی عموم کسانی که از ابتدا زیارت قبور و توسل و استغاثه به پیامبر اعظم - ص - را منع کردهاند، از علمای حنبلی بودهاند. ابو محمد بربهاری، ابن بطه، ابن تیمیه و شاگردش ابن قیم و محمد ابن عبدالوهاب همه از علمای حنبلی محسوب میشدند و به همین علت وهابیان از ابتدا خود را حنبلی میدانسته و هنوز هم خود را پیرو احمد ابن حنبل میدانند.
محمد بن عبداللطیف، یکی از نوادگان محمد ابن عبدالوهاب مینویسد:"مذهب ما مذهب احمد ابن حنبل است". - - آهنگر، 1387ش، ص - 9 امروز دو اتفاق در اطراف ما در حال رخ دادن است که هر دو اتفاق مانند دو لبه یک قیچی در حال از بین بردن جامعه شیعی و کلاً جامعه مسلمانان میباشد؛خصوصاً در منطقه حساس خاورمیانه. اولین اتفاق هول ناک وجود دینداری منحرفانه است که با ترویج دادن افکار التقاطی، آسیبهای اساسی به جامعه مسلمانان وارد آورده است.
همین تفکر وهابیت وسلفی گری را که خوب بررسی کنیم میبینیم که این تفکر علاوه بر اینکه به شیعه رحم نمیکند حتی به اهل سنت هم رحم نکرده و با منطق بی منطقی، به هر بهانه ایی به جوامع مسلمانان آسیبهای اساسی وارد کرده است. - همان ، ص - 1 فرقه وهابیت از مذهب حنبلی پدیدار شد و همه پیشوایان وهابیت و بطور کلی عموم کسانی که از ابتدا زیارت قبور و توسل و استغاثه به پیامبر اعظم - ص - را منع کردهاند، از علمای حنبلی بودهاند. ابو محمد بربهاری، ابن بطه، ابن تیمیه و شاگردش ابن قیم و محمد ابن عبدالوهاب همه از علمای حنبلی محسوب میشدند و به همین علت وهابیان از ابتدا خود را حنبلی میدانسته و هنوز هم خود را پیرو احمد ابن حنبل میدانند.محمد بن عبداللطیف، یکی از نوادگان محمد ابن عبدالوهاب مینویسد:"مذهب ما مذهب احمد ابن حنبل است". - همان، ص - 9