بخشی از مقاله
مبارزه با تروریسم: چالش ها و راهکارها
چکیده
امروزه یکی از عمده ترین مسائلی که صلح و امنیت بین المللی را تهدید می کند، مسئله ی تروریسم است. تروریسم، از چالش های جدی امنیتی در دوران جهانی شدن شمرده می شود که بر ناامنی های جهانی افزوده است. همچنین این پدیده به سبب پیوند آن با تکنولوژی های تازه، به یک گرفتاری راهبردی تبدیل شده و توانسته است گروه های کوچک، اما با ساختارهای پیچیده را به بازیگران برجسته در پهنه ی بین المللی تبدیل کند. البته به منظور ریشه یابی تروریسم، در کنار مسائلی عینی مانند خشونت سیاسی، به مسائلی همچون بی عدالتی و نابرابری در عرصه های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی نیز باید توجه کرد. مبارزه با تروریسم مستلزم شناخت زمینه ها و عواملی است که تروریسم در آن ها ریشه دارد و برای شناخت همه جانبه ی این عوامل و یافتن راه حل اصولی، به نظر اتخاذ یک روش معقول و جهانشمول ضروری است. همچنین مبارزه با تروریسم از دید حقوق بین الملل اقدامی است که باید از سوی جامعه ی جهانی پیگیری شود و توسل یک دولت به اقدامات خشونت آمیز و جنگ طلبانه نه تنها خود نمونه ای از تروریسم به حساب می آید از منظر حقوق بین الملل نیز مورد قبول نیست. روش تحقیق حاضر به صورت توصیفی- اسنادی می باشد.
واژگان کلیدی: تروریسم، علل و عوامل، راهکارها.
1
مقدمه
تروریسم بزرگترین خطر برای صلح و امنیت ملی و بین المللی شمرده می شود. این پدیده به سبب پیوند آن تکنولوژی های جدید،به یک گرفتاری و معضل بین المللی تبدیل شده است و توانسته است گروه های کوچک، اما با ساختارهای پیچیده را به بازیگران برجسته در عرصه ی بین المللی تبدیل کند. در این سال ها، با گسترش پدیده ی تروریسم، جامعه ی انسانی مورد تهدید قرار گرفته است و این پدیده در درون مرزهای جغرافیایی ویژه ای قرار ندارد و خطری برای جهان شمرده می شود. تروریسم بی گمان یکی از برجسته ترین مسائل و دشواری های جهان کنونی است. صدها سمینار و همایش برای شناختن و بررسی علل و ریشه های تروریسم و روش های جلوگیری از آن برپا شده و هزاران کتاب، دراین باره در زمینه های گوناگون مانند جامعه شناسی، سیاسی، حقوقی، مذهبی و اخلاقی نگاشته شده است. اما، نه تنها پدیده ی تروریسم از میان نرفته یا کمتر نشده است، بلکه بر دامنه و گوناگونی آن افزوده شده است.
درواقع می توان گفت، تروریسم پدیده ای بسیار پیچیده است؛ زیرا در چند دهه ی گذشته همواره دگرگون شده است. شاید بتوان گفت که تروریسم، در شکل نخستین آن، رابطه ای نزدیک با آرمان های جامعه ی بشری داشته است. در دوران جنگ جهانی اول، این واژه، مفاهیم انقلابی پیشین خود را به همراه داشت. در آن دوران، با فروپاشی امپراتوری های عثمانی و اتریش- مجارستان، ناآرمی ها و شورش ها افزایش یافت. پس از جنگ جهانی دوم، تروریسم، نخست برای اشاره به شورش های خشونت آمیز به کار می رفت؛ سپس از سوی گروه های ضد استعماری- ناسیونالیست و قومی گوناگون در آسیا، آفریقا و به ویژه در خاورمیانه در پایان دهه های1940و1950 در مخالفت با استعمارگران به کار گرفته شد. در دهه های1960و1970، تروریسم رنگ انقلابی به خود گرفت. با وجود این، واژه ی تروریسم اکنون ابعاد گسترده تری پیدا کرده و گروه های جدایی خواه قومی و ناسیونالسیت را در خود جای داده است یا برخی گروه ها را که به گونه های تازه ی استعمارگری مخالفت می کنند. همچنین، تروریسم، به عنوان ابزاری برای بی ثبات کردن جهان به کار گرفته می شود( مقصودی و حیدری،. (1388
بیان مسئله
تروریسم در ادبیات سیاسی بسیاری از کشورها همواره یک مسئله یا موضوع امنیتی مهم بوده است؛ اما پس از رویدادهای 11سپتامبر2001 به یکی از مهم ترین جستارها و مقوله ها در زمینه ی امنیت بین المللی تبدیل شد. در واقع یکی از آثار رویدادهای11سپتامبر، دگرگون شدن حوزه ی اقدامات تروریستی بوده است. همچنین با ورود به عصر جهانی شدن و گسترش سلاح های کشتار جمعی، اقدامات تروریستی ابعادی گسترده یافت و گروه های تروریستی به عنوان بازیگران بین المللی مطرح شدند. با وقوع این تحول جدید در عرصه ی بین الملل این سؤال مطرح شد که جایگاه این پدیده در حقوق بین الملل چیست و آیا در حقوق بین الملل تمهیدات جدی برای مقابله با این پدیده در نظر گرفته شده است؟
در این میان سازمان ملل متحد به عنوان عالی ترین مرجع حقوقی در نظام بین الملل مورد توجه قرار گرفت و مجمع عمومی و شورای امنیت به عنوان مهم ترین ارکان سازمان توجه خود را به این پدیده معطوف داشتند. اما سؤال اینجاست که سازمان ملل چه اقدامات و تمهیداتی برای مقابله با تروریسم در نظر گرفته و آیا این تهمیدات کافی است؟
2
در پاسخ به سؤال فوق این فرضیه مطرح می شود که اقدامات سازمان ملل( به ویژه مجمع عمومی و شورای امنیت در مقابله با تروریسم) اقداماتی انفعالی، و متأثر از قدرت های بزرگ بوده و این سازمان تاکنون نتوانسته سازوکار منسجم و مبتنی بر واقعیات جهان حاضر ارائه دهد. این نحوه ی برخورد سازمان ملل با پدیده ی تروریسم مقابله ای ریشه ای با این پدیده را به شدت تضعیف می کند( اقارب پرست، . (1386
بدین ترتیب جامعهی بینالمللی باید اقدامات ضدتروریستی مؤثری را توسعه دهد که تجلّیات پیچیده و جهانی تهدیدهای فزایندهی تروریستی را مورد توجه قرار دهد. اقدام یکجانبه یا حتی دوجانبه برای مقابله با تهدیدی که جهانی است، کافی نیست. همکاری و هماهنگیهای بینالمللی برای محدود ساختن تروریستهای بینالمللی، لازم و ضروری است. بنابراین در این عرصه، رویکردی جهانی مورد نیاز است.
نکته ی دیگری که نبایستی آن را از نظر دور داشت این است که، تروریسم پدیده ای است که تفاوتی بین افراد نظامی و غیر نظامی قائل نمی شود بلکه اکثر اوقات با استفاده از کشتار غیرنظامیان می خواهد به اهداف سیاسی و ناعادلانه ی خود دست یابد. بی شک هر پدیده ای دارای علل و عواملی است و بسترهایی برای ایجاد خود لازم دارد. مطالعه در زمینه ی علل و عوامل تروریسم کمتر از حد نیاز صورت گرفته و آنچه هم اکنون در سطح جهان در برابر تروریسم اجرا می شود بیشتر مبارزه با سازمان ها و گروه های تروریستی است که صرفاً راهکارهای نظامی در مواجهه با این پدیده است. بدین ترتیب مبارزه با تروریسم مستلزم شناخت علل،
ریشه ها و زمینه های وقوع این پدیده است. در این نوشتار ابتدا به بررسی مفهوم و تعریف تروریسم، تقسیم بندی انواع تروریسم،تروریسم جدید و ویژگی های آن ، ریشه های تروریسم و راهکارهای مبارزه با این پدیده را مورد بحث و بررسی قرار خواهیم داد.
هدف تحقیق
هدف پژوهش حاضر نقد و بررسی پدیده تروریسم و چالش های ایجاد شده ی ناشی از آن در جهان و ارائه ی راهکارهایی به منظور مقابله با این پدیده می باشد.
پرسش تحقیق
.1چه علل و مواملی سبب تحول پدیده ی تروریسم در عصر حاضر شده است؟
.2چه راهکارهایی را می توان به منظور مقابله با پدیده ی تروریسم بکار گرفت؟
روش تحقیق
روش تحقیق در پژوهش حاضر به صورت توصیفی- اسنادی ( کتابخانهای) میباشد و منابع مورد استفاده اعم از کتب، مقالات و مطالب مندرج بر روی سایتها و خبرگزاریها ابتدا جمعآوری شده و سپس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و پس از تجزیه و تحلیل در متن تحقیق منعکس گردیده اند.
3
- 1 مفهوم تروریسم
واژه ی ترور از ریشه ی لاتین((Ters به معنی ترساندن آمده است. عالمان علم سیاست معتقدند روی طیف خشونت سیاسی، تروریسم به روشنی جایی بین دعوا و جنگ قرار می گیرد( فکوهی،.(1385 اما جنگ، به معنای نوعی خشونت سازمان یافته از سوی دولت هاست که بر اساس قواعدی معین استوار است. در حالی که تروریسم بر اساس کاربرد نامنظم و پیش بینی ناپذیر خشونت برای دستیابی به اهداف گوناگون رخ می دهد.(.(Derderian,1991
همچنین بر پایه فرهنگ علوم سیاسی آکسفور، »تروریسم« اصطلاحی است که بر سر تعریف آن توافقی میان حکومتها یا تحلیلگران دانشگاهی وجود ندارد، اما کما بیش به شیوههای گوناگون و با برداشتی منفی برای بیان اقدامات (خشونتآمیز) گروه-های فرو دولتی خود ساخته (Self- appointed sub- state groups) با انگیزهها و اهداف سیاسی (همراه با ایجاد ترس و وحشت) بر ضد جان افراد به کار میرود. .(Mc Lean,1996)
امروزه مفهوم تروریسم ماهیت متفاوتی پیدا کرده و به شکل معناداری از سایر مفاهیم خشونت بار نظیر ترور، جنگ چریکی و جنگ کلاسیک متمایز شده است. البته، در مورد تعریف تروریسم بایستی گفت که محققین و اندیشمندان سیاسی و روابط بین الملل به تعریف واحدی دست نیافته اند و لذا با انبوهی از تعاریف در خصوص این پدیده مواجه هستیم. واژه ی»تروریسم« و »تروریست« به نسبت واژه های نوپایی هستند( طیب، .(1382 در اعلامیه ی حقوق بشر، تمدن به منزله ی پیشرفت و توسعه ی جوامع انسانی تعریف شده است، در حالی که ترور به معنای کشتار سیستماتیک و سازمان یافته تعریف شده است( سفارت جمهموری اسلامی ایران، .(1381 همچنین»ترور در زبان فرانسه، به معنای هراس و هراس افکنی است؛ و در سیاست به کارهای خشونت آمیز و غیر قانونی حکومت ها برای سرکوب مخالفین خود و تهدید آن ها اطلاق می گردد و همچنین عمل گروه های مبارزی که جهت رسیدن به اهداف سیاسی خود به کارهای خشونت آمیز و هراس انگیز دست می زنند، ترور نامیده می شود) « آشوری، .(1378
در قانون کشور فرانسه تروریسم در واقع به عمل مجرمانه ای اطلاق شده است که به صورت فردی یا جمعی و با توسل به رعب و وحشت و به قصد برهم زدن شدید نظم عمومی، ارتکاب می یابد(. (Deen,2005 در این تعریف 3 عنصر مهم نهفته است: .1استفاده از خشونت( همچنین تهدید به استفاده از خشونت) ،2هدف. ایجاد رعب و وحشت و عدم امنیت، اگرچه الزاماً جماعت مورد نظر دچار ترس و وحشت نگردند،.3 ایجاد فضای سیاسی متشنج از طریق بی ثبات کردن نظم عمومی.
با توجه به مطالبی که عنوان گردید، اگر بخواهیم تعریف جامعی از تروریسم ارائه بدهیم می توان آن را به این صورت تعریف نمود:»هرگونه رفتار خشونت آمیز و تهدیدکننده که از جانب فرد یا دسته ای از افراد و یا دولت خاصی که علیه یک کشور یا یک جمعیت و یا فردی با هدف ایجاد ترس و وحشت در میان مردم که می تواند نظم و امنیت موجود را به هم زده و موجبات تهدید صلح و امنیت بین المللی را فراهم نماید و به این طریق هدفی قدرت طلبانه را دنبال کند، تروریسم نامیده می شود.«
-2تقسیم بندی انواع تروریسم
گونه های مختلف تروریسم عبارتند از:.1 تروریسم دولتی( (State Terrorism که در این شکل از تروریسم سازمان های دولتی و حکومتی، خود به کشتار شهروندان می پردازند؛ مانند عملکرد رژیم های مستبد و دیکتاتور در قبال شهروندان،.2 تروریسم بین
4
الملل( (International Terrorism که در آن تروریست ها با پشتیبانی برخی دولت ها اقدام به عملایت تروریستی در دیگر کشورها میکنند؛ از جمله پشتیبانی فالانژهای لبنانی از سوی اسرائیل در برابر مردم،.3 تروریسم محلی( (Domestic Terrorism که در آن تروریست ها در داخل کشور خود بر ضدحکومت دست به عملیات تروریستی می زنند،.4 ترانزنشنال تروریسم یا تروریسم بین ملتی( (Transnational Terrorism است. تروریسمی که در قالب آن تروریست هایی از ملت های مختلف در کشورهای دیگر اقدام به عملیات تروریستی می کنند( سمیعی، .(1384 البته در تعریف و تقسیم بندی تروریسم نبایستی قضاوت های ارزشی که صورت می گیرد، نادیده پنداشت و از ضوابط موردنظر یک محقق و دولت غفلت کرد. امکان دارد افراد یا گروه هایی از سوی یک دولت تروریست خوانده شوند ولی دولت های دیگر آن ها را مبارزان راه آزادی بدانند. همانگونه که اشاره گردید، مصداق های تروریسم تا حدی مبهم هستند که پاره ای گروه ها و افراد زمانی به عنوان تروریست و زمانی دیگر از مبارزان راه آزادی شناخته می شوند. در سال1985، نلسون ماندلا رهبر کنگره ی ملی آفریقا به عنوان تروریست در زندان رژیم نژادپرست آفریقای جنوبی به سر می برد ولی هم اکنون به عنوان مبارز راه آزادی و نماد مخالفت با نژادپرستی ستوده می شود. پدیده ی تروریسم با تمام این احوال امروزه یکی از مهم ترین مسائل در ابعاد جهانی است.( نکته ی حائز اهمیت در زمینه ی تروریسم براساس تعاریف سازمان های بین الملی و قطعنامه های سازمان ملل متحد این است که می بایستی میان مقاومت و تروریسم تفکیک قائل شد).( عبدالغنی،.(1382
-3تروریسم جدید و ویژگی های آن
وقوع حوادثی نظیر حملات11سپتامبر سال 2001 میلادی، بمب گذاری در مرکز تجارت جهانی در سال1993 میلادی و حمله به متروی توکیو در سال1995 میلادی با گاز سارین، نشانه هایی از تغییر اساسی تروریسم بوده و بیانگر مسأله ای است که از آن به »تروریسم جدید« نام می برند. واژه ی تروریسم پست مدرن( جدید) نخستین بار توسط والتر لکوئر در مقاله ای با همین نام در نشریه ی( (Foreign Affaires در سال1996 میلادی به کار رفت( .(Lequere,1996 وی معتقد است تروریسم از سال1990 میلادی به بعد دچار تحولاتی از لحاظ انگیزه، استراتژی ها و ابزارها( سلاح ها) شده است. به عنوان مثال گروه های آنارشیستی دهه 1970 میلادی جای خود را به گروه های بنیادگرا، ناسیونالیست ها و عقاید هزاره گرایانه داده اند( همان). به منظور رسیدن به برداشتی یکسان از تروریسم جدید مهم ترین ویژگی های آن را به صورت خلاصه در ذیل بیان می کنیم.
-3-1تروریسم جدید؛ ریشه در ایدئولوژی
اساساً از آن جا که در رویکردی کلان ایدئولوژی ارئه کننده ی چاه جویی جهت تبیین و نگاه به مسائل مختلف می باشد. در شکل گیری تروریسم جدید عامل ایدئولوژی به عنوان عامل رهایی بخش از سرخوردگی و بی هویتی ناشی از عامل نامطلوب جهانی شدن می تواند نقش کلیدی پیدا کرده و توجیه کننده ی اقدامات خشونت بار افراد و گروه ها دارد.
-3-2تروریست های جدید؛ درپی افزایش تعداد قربانیان خود
این مسأله یکی از نقاط افتراق تروریسم سنتی از جدید می باشد. در تروریسم سنتی تروریست ها خواهان آن بودند که تعداد مشاهده کنندگان حادثه ی تروریستی افزایش یابد، در حالی که در تروریسم جدید علاوه بر این مسأله، این افراد خواهان نابودی تعداد زیادی از مردم است. از این رو تروریسم جدید خشن ترین شیوه ها را برای رسیدن به هدف به کار می برد( گوهری مقدم،.(1390
ش