بخشی از مقاله
چکیده
هدف از پژوهش حاضر به بررسی رابطه حجاب عفاف و سلامت روانی - مطالعه موردي دانشآموزان دختر دوره دوم متوسطه شهرستان نورآباد لرستان - میباشد. در این تحقیق، روش پژوهش، از لحاظ دستهبندي تحقیقات بر حسب نحوه گردآوري دادهها، توصیفی از نوع همستگی بوده و ویژگیهاي جامعه آماري، شرایط موجود چگونگی ارتباط بین آنها را توصیف مینماید جامعه آماري ما در این پژوهش شامل کلیه دانشآموزان دختر دوره دوم متوسطه شهرستان دلفان میباشند.
بر اساس جدول تعیین حجم نمونه مورگان، تعداد340 نفر از به عنوان نمونه پژوهشی انتخاب شدند. روش نمونه گیري نیز به صورت تصادفی طبقهاي بود که 340 نفر دانشآموز دختر بر اساس جدول تعیین حجم نمونه مورگان به عنوان نمونه آماري انتخاب شدند. در این پژوهش از پرسشنامه 25 سؤالی حجاب و عفاف و پرسشنامه سلامت روانی ویر و شربورن استفاده شده است. یافتههاي پژوهش نشان میدهد که مقدار تی به دست آمده: 23/02 با درجه آزادي 99 در یک آزمون دو دامنه از مقدار بحرانی تی جدول - 1/99 - در سطح 0/05 بزرگتر است. بنابراین با توجه به نتایج حاصل شده میتوان گفت که بین حجاب عفاف و سلامت روانی در دانشآموزان دختر دوره دوم رابطه مستقیم و معنیداري وجود دارد یعنی دانشآموزانی که حجاب و عفاف را رعایت کردهاند از سلامت روانی بالاتر برخوردار هستند از کسانی که حجاب و عفاف را رعایت نکردند.
مقدمه
سازمان جهانی بهداشت، سلامت روان را ترکیبی از دوبعدمیداند:بعدمنفی یا سلامت روان منفی که بر عدم وجود اختلالات، نشانه ها و مشکلات روانی دلالت دارد وبعدمثبت یا سلامت روان مثبت که در برگیرنده هیجانات و خصوصیات شخصیتی مثبت از قبیل: عزت نفس، غلبه بر محیط، حس یکپارچگی و خود - کارآمدي است. بر این اساس، برنامههاي ارتقاي سلامت روان نیز نباید تنها بر جنبه پیشگیري از بیماريهاي روانی تکیه کنند؛ بلکه طبق تعریف داوین، - Dowine-1996 - این برنامهها علاوه بر تلاش در جهت کاهش خطر بروز بیماري در جامعه، باید در برگیرنده اقداماتی باشند که به منظور افزایش شاخصهاي مثبت سلامت روان و میزان آسایش روان شناختی در افراد صورت میگیرد.
مطالعات نشان دادهاند که ارتقاي سلامت روان کودکان و نوجوانان علاوه بر مزایاي بالقوه آن در حوزه سلامت، یکی از روشهاي شناخته شده در راستاي پیشگیري از رفتارهاي پر خطر نیز میباشد - احمدي، 1388، ص - Zukherman-1994 - - 65 خطر »احتمال ارزیابی شده از پی آمد منفی یک رفتار« میباشد. بر این اساس، رفتارهاي پر خطر بهاَعمالارادي، هدفمند و مبتنی بر منظور گفته میشود که بالقوه آسیب و صدمه را براي فرد به دنبال داشته - تبارکی ، 1390، - 75 و سلامت و بهزیستی نوجوانان، جوانان و افراد جامعه را در معرض خطر قرار می دهد. اینگونه رفتارها به دو گروه تقسیم می شوند.
گروه اول رفتارهایی که بروز آنها سلامت خود فرد را تهدید میکند و گروه دوم رفتارهایی را شامل میشود که به تهدید سلامت و آرامش افراد دیگر منجر میشود - اسماعیلی، . - 1385 برخی عناصر از جمله: گرایشهاي هیجانخواهی بالا، تمایل طبیعی رشدي به خطرپذیري، تکانشی بودن، خودمحوري، پرخاشگري، عدم آگاهی نسبت به پیآمدهاي رفتار، جنسیت، سن، تأثیرات هورمونی، عزت نفس، تغییرات اجتماعی، نژاد و قومیت، وضعیت اقتصادي - اجتماعی، عوامل خانوادگی، تأثیرات گروه همسالان و متغیرهاي مربوط به محله و محیط زندگی در برگیرنده عوامل زیستی، روانی، اجتماعی و عوامل محیطی هستند که میتوان آنها را به عنوان عوامل زمینهساز رفتارهاي پر خطر به حساب آورد.
شکی نیست که حجاب و پوشش تأثیر زیادي بر روح و روان جوانانخصوصاًدانشآموزان دختر دارد. عفاف و پوشیدگی براي جوانان همچون سد و حفاظی است که در سایه آن از هرذلّتو تحقیري در امان میماند. دین اسلام با واجب کردن حجاب، میخواهد زن بازیچه دست شهوتپرستان نباشد و ارزش او به میزانیتنزّلنکند که تنها وسیلهاي شود براي اطفاء شهوتها. اهمیت حجاب زن از آن جهت است که نهتنها حافظ اخلاق و تجسم تقوي و عفت در سطح جامعه است، بلکه وجود چنین حکمی در اسلام نوعی احترام گذاردن به زن مسلمان و محفوظ نگهداشتن وي از نگاههاي گناهآلود مردان است.
شهید مطهري میگوید: حقیقت این است که بدبختیها و سیهروزيهاي قدیم زن غالبا معلول این جهت بود که انسان بودن او به فراموشی سپرده شده بود و بدبختیهاي جدید او از آن جهت است که عمدا یا سهوا زن بودن او و موقعیت طبیعی و فطرياش، رسالتش، تقاضاي غریزياش و استعدادهاي ویژهاش به فراموشی سپرده شده است - مجموعه آثار، ج 19، ص . - 30 زن به دلیل اینکه عواطف و احساسات قويتري نسبت به مرد دارد، از نظر روانی نفوذ پذیرتر از مرد است و در بین عوامل بیرونی، بیشتر از مردمتأثّرمیشود. اینتأثّرو نفوذپذیري وقتی از سوي شوهر باشد، باعث میشود وحدت و یگانگی روانی زن حفظ شود، اما وقتی از چند منبع باشد و آن زمانی است که زن بدون حجاب در اجتماع مردان نامحرم حاضر میشود، به آسانی تحت تأثیر روانی و عاطفی آنان قرار میگیرد و وحدت روانی او از بین میرود و با از بین رفتن وحدت روانی، دچار اضطراب و آشفتگی میشود - حجاب از دیدگاه روانشناسی - .
بیان مسئله
توجه به نقش سازندهاي که سلامت روان دارد، ارتقاي آن ضروري به شمار می آید. در مورد کودکان، نوجوانان و جوانان، روابط سالم والدین با فرزندان می تواند زمینه رشد و سلامت روانی فرزندان را فراهم کند و باعث شود تا فرزندان بتوانند عواطف و احساسات خود را تعدیل کنند. والدینی که با فرزندان خود روابط محبتآمیز دارند، شرایط را براي سازندگی بیشتر آنها فراهم می کنند. محبت، عامل سلامت جسم و روان است و نبود آن سبب ظهور نابهنجاريهاي رفتاري میشود براي سلامت روانی یک کودك، رفع نیازهاي اولیه لازم است.
این نیازها عبارت است از: خانواده با محبت و حامی، داشتن فرصت براي صحبت کردن با خانواده، فرصت براي بازي با کودکان دیگر، امنیت، آرامش، راهنمایی و انضباط مناسب. براي پدر و مادر شناخت این نیازها و نیازهاي جسمی فرزندشان مثل: تغذیه، لباس گرم به هنگام سرما و زمان خواب در ساعت مناسب آسان است؛ ولی نیازهاي روحی و اساسی او که نقش مؤثري در سلامت روانی وي دارد ممکن است مشخص نباشد.
درحالیکه سلامت روانی فرزند باعث میشود تا او خوب تفکر کند، پیشرفت اجتماعی داشته باشد و مهارتهاي جدید را به خوبی یاد بگیرد - نشریه انجمن سلامت روانی ملی، 1385، . - 78-80 یکی دیگر از عوامل مؤصر در ارتقاي سلامت روان، نماز و آموزه هاي دینی است. نماز مهمترین عامل و اصولیترین روش تربیت در جلوگیري از انحرافات اخلاقی و مؤثرترین روش درمانی در اصلاح انحرافات و اختلالات رفتاري میباشدر مطالعه خود نشان دادند که بهترین عامل تأمینکننده سلامت روانی افراد، پرداختن به عبادت است. آقایی، چاوشی و همکاران - 1387 - نیز در تحقیقی که به بررسی رابطه نماز با جهتگیري مذهبی و سلامت روانی پرداختهاند، نشان دادند افراد مذهبی و کسانی که مذهب در آنها درونی شده است و در ذات آنها ریشه دارد در مقایسه با افرادي که مذهب را وسیلهاي براي دستیابی به اهداف می دانند از سلامت روانی بیشتري برخوردارند.
در این میان، مطالعات - 1388 - نشان میدهد والدینی که خودشان نماز میخوانند تأثیر بیشتري در جذب فرزندشان به اداي نماز دارند - مصطفوي، 1385، . - 79-87 در میان آموزههاي دینی، عبادت و ذکر خدا از جایگاه ویژهاي برخوردار است و در ایجاد بهداشت روانی - Hygiene Mental - و آرامش افراد نقش اساسی دارد. چنانکه بعضی از بزرگان معتقدند تا زمانی که سلامت و بهنجاري اعتقادي حاصل نشود، سلامت روانی هم حاصل نمیشود. از نظر روانشناسان، بیشتر بیماريهاي روانی که از فشارهاي روانی و ناکامیهاي زندگی برمیخیزد، در میان افراد غیر مذهبی دیده میشود. در این خصوص - کارل گاستاو یونگ، - Carl Gustave Jung 1961 - - 1961 میگوید: »در طول سال ها درمان بیماري هاي روانی، حتی یک بیمار را ندیدم که مشکل اساسی او نیاز به گرایش دینی در زندگی نباشد.
به جرأت میتوان گفت همه بیماران روانی به این علت بیمار شدهاند که از درون مایههاي دینی در زندگی بی بهره بوده اند و تنها وقتی به طور کامل درمان شده اند که به دین و دیدگاههاي دینی بازگشتهاند.« بنابراین، افراد مذهبی به هر نسبت که ایمان محکمی داشته باشند از بیماري روانی دورتر هستند. ازاینرو یکی از پی آمدهاي زندگی در عصر حاضر که برآمده از ضعف ایمان مذهبی است، افزایش بیماريهاي روانی میباشد.چاهن به ذکر پنج الگوي رفتاري در ارتباط با سلامت روان مبادرت ورزیده است:
-1 حس مسئولیت پذیري: کسی که داراي سلامت روان است، نسبت به نیازهاي دیگران حساس بوده و در جهت ارضاي خواستهها و ایجاد آسایش آنان میکوشد.
-2 حس اعتماد به خود: کسی که واجد سلامت روانی است، به خود و توانایی هایش اعتماد دارد و مشکلات را پدیده اي مقطعی می انگارد که حل شدنی است. از این رو، موانع، خدشه اي به روحیه او وارد نمیسازد.
-3 هدف مداري: به فردي اشاره دارد که واجد مفهوم روشنی از آرمان هاي زندگی است و ازاینرو، تمامی نیرو و خلاقیتش را در جهت دستیابی به این اهداف هدایت میکند.
-4 ارزشهاي شخصی: چنین فردي در زندگی خود، از فلسفهاي خاص مبتنی بر اعتقادات، باورها و اهدافی برخوردار است که به سعادت و شادکامی خود یا اطرافیانش می انجامد و خواهان افزایش مشارکت اجتماعی است. -5 فردیت و یگانگی: کسی که داراي سلامت روان است، خود را جدا و متمایز از دیگران می شناسد و می کوشد بازخوردها و الگوهاي رفتاري خود را توسعه دهد، بهگونهاي که نه همنوایی کور و ناهشیارانه با خواسته ها و تمایلات دیگران دارد و نه توسط دیگران مطرود و متروك می شود. با توجه به آنچه که گفته شد در این پژوهش به دنبال آن هستیم که حجاب و عفاف چه تأثیر میتواند بر سلامت روان دانشآموزان دختر دوره دوم متوسطه شهرستان دلفان داشته باشد؟