بخشی از مقاله

 چکیده:

شتاب روزافزون تحولات سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی ، فرهنگی و علمی در دهههای اخیر طی تاریخ بشر بیسابقه بوده است. این تحولات شگرف ، زندگی جوانان و نوجوانان را دگرگون ساخته و مساله ای را با عنوان مناسبات نسلی و پدیده تفاوت و به تعبیر برخی ، گسست نسلی را پیش روی متولیان رسمی امر تعلیم و تربیت به وجود آورده است، به گونه ای که باید مناسبات جدید و روزآمدی را جهت کارآیی هرچه بیشتر شیوههای ارائه و ترویج تعلیم و تربیت اسلامی در پیش گرفت تا بتوان آن را به اهداف عالیه ای که از آن متصور است نزدیک کرد. با توجه به اهمیت این مساله، در این مقاله به بررسی رویکردهای مختلف در خصوص تعلیم و تربیت اسلامی و نقش نهادهای رسمی در ارائه و ترویج آن خواهیم پرداخت.

-1 مقدمه:

تعلیم و تربیت رسمی، تعلیم و تربیتی »نهادینده« است که دارای سطح بندی های زمان دار بوده و از سلسله مراتب خاص برخوردار است، براساس یک برنامه درسی مشخص، و در مکان ویژه ای مانند مدرسه انجام می گیرد. نهاد »آموزش و پرورش« در کشور،متولّی چنین تعلیم و تربیت است؛ از این رو، فرایند متعارف یادگیری که در خلال مراودات روزانه و به وسیله بهره گیری از رسانه ها و یا فضای اجتماعی، و یا در کانون ها و مساجد صورت می گیرد، تعلیم و تربیت غیررسمی است. ورود تعلیم و تربیت جدید به ایران و ظهور پیشدرآمدهای اجتماعی و اقتصادی مقتضی آموزش و پرورش نوین که مشتمل بر نقد و خردهگیری بر تربیت سنتی و از جمله تربیت اسلامی بود، تردیدهایی را در باب ضرورت، امکان و کارآمدی تربیت اسلامی و ارائه و ترویج آن از ظریق نهادهای رسمی تعلیم و تربیت برانگیخت.

این امر بررسی تربیت اسلامی به عنوان یک موضوع سیاسی فرهنگی مستقل را در محافل دینی و مرتبط با تعلیم و تربیت موجب گردید. با پیروزی انقلاب اسلامی این مبحث به صورت جدیتری در محافل علمی مطرح شد و چالشها و تردیدهایی در مورد کارآمدی آن بروز یافت. مهمترین ریشههای این تردید را میتوان در غفلت از تعارض مبانی تربیت اسلامی با تربیت فنآورانه، فقر بنیادین در حوزهی تئوریپردازی در باب تربیت اسلامی، کمتوجهی به تحقیقات فلسفی نظری، و اقدامات عجولانه و بیبنیاد، جستوجو کرد. با این همه، میتوان ادعا کرد که مهمترین مسأله که بنیاد دیگر مباحث است »تبیین مفهومی تربیت اسلامی» و تبیین نهاد مشخص و مستقل ارائه و ترویج آن است که تاکنون توجه چندانی به آن نشده است؛

ضرورت طرح این مسأله آنگاه بیشتر هویدا میشود که بدانیم تربیت دارای ماهیتی هنجارین است و با متصف شدن آن با وصف اسلامی به دلیل گوناگونی معنایی اسلام، قرائتها و تفاسیر متعددی میپذیرد و انضمام راهبردها و توصیههای متفکران مسلمان بر دیگر حوزههای زندگی بشر، چالشهای جدی، در پی خواهد داشت.در این مقاله ضمن ارائهی تعریفی از تعلیم و تربیت اسلامی و تبیین اهداف و ابعاد آن، به بررسی نقش و جایگاه متولی رسمی این نوع از تعلیم و تربیت در ایران میپردازیم.

-2  تعلیم و تربیت در فرهنگ اسلامی:

 در فرهنگ اسلامی سدههای نخست،نوعاً عنوان »علم« بر دانشی که ماهیت دینی داشته اطلاق میشده و در نتیجه در تقابل با دانش دنیوی و غیر دینی بوده است، به همین سبب واژه »عالم« نیز معنای دانشمند در علوم و موضوعات دینی را داشت و کاربرد آن به معنای مطلق دانشمند، استعمال متأخر این واژه است. فعل علّم«» در صیغههای مختلف آن، بیش از 40بار در قرآنکریم به کار رفته است - نساء113/،4؛ یوسف12/، 37 ... - امّا؛ از فعل ربّی«» تنها دوبار بهشکل ربّیانی«» و ربّک«» - اسراء24/،17؛ شعراء18/، - 26 آمده است.

برخی از آیات قرآن نیز به دلالت التزامی به تعلیم اشاره دارد؛ مثلا از واژه تفقّه«» - فهمیدن و آگاهی یافتن در دین - در آیه122توبه9/ استنباط میشود که اساس انذار، به عنوان یکی از اهداف بعثت پیامبران، بر تعلیم است، چنانکه برخی روایات نیز تفقه را بهتعلّم آنچه بر پیامبر نازل شده تفسیر کردهاند. - طبری، 1415، ج - 90 :11 در 25 مورد از آیات قرآن که از تعلیم بحث شده با اسناد تعلیم به خداوند، فاعل آن ذات اقدس الهی دانسته شده است. - بقره31/،2؛ الرحمن2/،55؛ علق96/، 4 - ... 5 البته این در صورتی است کهشَدیدُ»القُوی« در آیه 5 نجم53/ را نیز خداوند بدانیم.

تعلیم و تربیت با توجه به مخاطب آن، سه قسم است: تعلیم و تربیت فرد که در درجه نخست قرار دارداَنفُسَکُم:»قواواَهلیکُمنارًا« . - تحریم6/،66؛ نیز نک : شمس9/، - 91 امیرمؤمنان، امام علی - علیه السلام - در تفسیر این آیه فرمود: نیکی را به خود و خانوادهتان یاد دهید و خود را بر آن پرورش دهید. - نیشابوری، 1406، ج - 494 :2 در مرحله بعد، تعلیم و تربیت خانواده که همین آیه با تعبیراَهلیکُم«»به آن اشاره دارد. آخرین مرحله، تعلیم و تربیت جامعه است. آیات امر به معروف و نهی از منکر - آلعمران104/،3 و... - و آیه نفر - توبه122/، - 9 ناظر به این قسم از تعلیم و تربیت است.

-3 هدف از تعلیم و تربیت اسلامی:

مفهوم کمال مفهومی بسیار عام و مبهم است و به خودی خود نه ویژگی های هدف نهایی را نشان می دهد، نه اهداف دیگر را مشخص می کند. به این جهت، در مبحث مبانی برای آن که این مفهوم روشن تر شود و مصداق آن تعیین گردد، از مبانی انسان شناختی و الهیاتی نیز استفاده کردیم. انسان موجودی مرکب از روح و بدن است و انسانیت انسان به روح اوست. حقیقت وجودی انسان دارای مراتبی است و می تواند با انجام دادن افعال اختیاری در این مراتب صعود کند و به کمال برسد .

اما دامنه ی کمال طلبی و کمال پذیری انسان، که روحی جاویدان دارد و از قدرت تعقل برخوردار است، پایانی ندارد. از سوی دیگر، مطابق مبانی الهیاتی، خداوند کامل مطلق است و تنها اوست که واجد همه ی کمالات بی نهایت است. از این رو، آنچهنهایتاً باید مصداق کمال نهایی انسان به حساب آید و هدف نهایی او قرار گیرد، عبارت است از قرب اختیاری به خداوند متعال.1 در نتیجه، هدف نهایی در همه ی فعالیت ها و رفتارهای اختیاری انسان، از جمله در تعلیم و تربیت، قرب اختیاری به خداوند است. در روایات اسلامی نیز بر این نکته تأکید شده است چنان که از رسول گرامی اسلام روایت شده است کهتُعَلﱢموا:لا العلم لتباهوا به العلماء، أولتُمارُوا بهالسﱡفهاء، أو لتصرفواوجوهَ الناسإلیکُم؛فَمَن فعل ذلکفهوَ فیالنّار. - متقی هندی؛ :1409 ح - .29032

علم را برای آن که با آن به دانشمندان فخر بفروشید یا با کم خردان مراء کنید یا مردم را به سوی خود جلب کنید، فرا نگیرید که هر کس چنین کند در آتش خواهد بود؛ ومَنتعلﱠمَالعلمَلغیرِااللهِفلیتبوﱠا من نار - همان: ح : - .29035 کسی که دانش را برای غیر خدا فرا گیرد، جایگاه خود را در آتش قرار دهد. این همان هدفی است که نه تنها تعلیم و تربیت، بلکه سایر حوزه های رفتاری انسان و حتی رفتارهای جزئی باید در جهت آن قرار گیرند تا ارزش حقیقی بیابند.

-1 برای توضیح بیشتر درباره معنای قرب به خدا و ویژگی های آن ر.ک. مبنای چهاردهم از مبانی انسان شناختی.
-4 تربیت اسلامی در ایران:

الف- پیش از انقلاب:

موضوع تربیت اسلامی، پس از گسترش جریان علمطلبی و سرایت موج مطالبهی تربیت جدید به ایران، از حدود دهه 1260 1250، در کشور ما آغاز شده است؛ البته تاریخچهی تربیت اسلامی، از یک لحاظ، به تاریخ ظهور اسلام باز میگردد، ولی مسئلهی تربیت اسلامی، به عنوان یک موضوع سیاسی فرهنگیِ مستقل، از زمان ورود تعلیم و تربیت جدید به ایران وشاید کمی قبلتر، از تاریخ ظهور پیش درآمدهای اجتماعی و اقتصادیِ مقتضی آموزش و پرورش نوین، مطرح بوده است.

حوادث اجتماعی مختلف، از جمله: مسافرت کارگزاران حکومتی قاجار به اروپا، اعزام محصل به خارج، گسترش احساس عقبماندگی از کاروان تمدن در میان مردم، تأسیس مؤسسات تمدنی جدید و مراکز تجاری اقتصادی تازه، تلاش جهت افزایش توان نظامی صنعتی کشور به دنبال شکستهای پیدرپی از روس و انگلیس و وقایعی از این دست، موجبات تردید در کارآمدی تربیت رایج در ایران که آب و رنگ مذهبی داشت و همچنین احساس نیاز به تحول بنیادین در نظام تربیتی را فراهم آورد - مجموعه مقالات تاریخ معاصر ایران، 1376 و مددپور، . - 1379

از سوی دیگر، ظهور استعمار نو و تغییر راهبردهای سیاسی نظامی به راهبردهای فرهنگی برای جلب منافع اقتصادی از جهان سوم، به پافشاری کشورهای توسعهیافته برای گسترش نهادهای مدنی مدرن نظیر مطبوعات و آموزش و پرورش به کشورهای مستعمره منتهی شد - کارنوی، . - 1367 بدینترتیب، توصیه برای تأسیس و توسعهی تربیت جدید، با نقد و خردهگیری از تربیت بومی یا اصطلاحا تربیت سنتی مذهبی همراه گشت. تلاشهای مبلغین مسیحی امریکایی و فرانسوی - کمتر انگلیسی - در جهت تأسیس مدارس جدید که از 1834 میلادی با افتتاح اولین دبستان امریکایی در قریه "سیر" در ارومیه آغاز شده بود و با تأسیس مدارس خارجی در اصفهان، تهران، همدان، رشت و ... ادامه داشت با اقدامات تبلیغی برخی تجددطلبان و روشنفکران اولیه، نظیر آخوندزاده، طالبوف، ملکمخان، آقاخان کرمانی، مستشارالدوله، امینالدوله، و دیگران همنوا گشت - مددپور، . - 1373

عموم این اقدامات تبلیغی در جهت تأکید بر ضرورت جایگزینی نظام تربیتی جدید غرب، با انتقاد از زبان عربی، خط فارسی و جلوههای مذهبی رایج در تربیت ایران همراه بود - خاتمی، . - 1376 تأسیس دارالفنون در 1267 به پیروی از الگوی مدارس پلیتکنیک اروپا، نیز چالش تربیت جدید را با تربیت سنتی تشدید کرد. "تأسیس دارالفنون تأثیرات فراوانی در ایران داشت که بهطور کلی عبارت است از: اشاعهی نامنسجم علوم جدید، دگرگونی در ساخت و نگرشهای فرهنگی و طرح بحث سنت و تجدد، به وجود آمدن قشر تحصیلکرده، ایجاد دوگانگی در کادر مدیریت و دیوانسالاری کشور و تضاد گرایشهای سنتی و نو و..." - محسنی، . - 359 : 1378 مدرسهی دارالفنون به عنوان اولین مرکز آموزش عالی جدید، سبب پیدایش نهضت ترجمه شد .

- اکبری، - 1371 و نهضت ترجمه به رغم فقدان طرحی منطقی، آگاهانه و دلسوزانه جهت انتقال محصولات فرهنگی خارجی با وارد کردن آثار تفکری و هنری غرب موجبات تغییر ذائقهی مردم برای دستیابی به لایههای هر چندسطحیِ تمدن غرب را فراهم آورد. از سوی دیگر، دارالفنون موجبظهورِ نسل تازهای از روشنفکران تجددطلب گشت که شامل فارغ التحصیلان، استادان،مدیرانِ دارالفنون، مترجمان، مؤلفان کتابهای درسی و برخی بازگشتگان از فرنگ بود. نسل تازهی روشنفکری نیز توانست به رغم فقدان آگاهی از زیرسازهای اصلی تمدن غربی یا وابستگیهای گوناگون نهادهای تمدنی آن، موقعیت ویژهای را در عرصهی سیاسی فرهنگی کشور تحصیل کند و برای گشودن دروازههای تمدن جدید به روی جامعهی عقبماندهی ایران شتاب گیرد.

با توسعهی نهضت ترجمه و در پی اقدامات روشنفکری تجددطلب، همراه با دخالت برخی عوامل دیگر، - مددپور، 1379، کتاب اول و دوم - به تدریج، جریان خردهگیری از تربیت سنتی به جریان دینزدایی فرهنگی یا سکولاریسم تربیتی تبدیل گشت. این جریان در فضایفکریِ بعد از مشروطه توسعه یافت و ذیل سکولاریسم سیاسی دوران پهلوی، بر نظام آموزش عالی و آموزش و پرورش رسمی کشور حاکم گردید. بدین

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید