بخشی از مقاله

چکیده:

با توجه به برخورداری انسان از قدرت اراده واختیار، قابلیت تربیت را دارد. ارسال انبیا و کتابهای آسمانی، بهترین دلیل بر تربیت پذیری و اراده واقعی انسان است. اما از میان تمام ادیان و کتابهای آسمانی، تنها مکتبی که از حین تولد انسان - بلکه قبل از تولد - تا زمان وفات او برنامه کامل زندگی ارائه کرده، اسلام است. برای رسیدن به زندگی متکامل،انسان نیاز به حرکت دارد و آنچه حرکت انسان را به سوی کمال نهاییاش که چیزی جز قرب به خداوند نیست، میسر میسازد و استعدادهای بالقوه او را به فعلیت میرساند، تعلیم و تربیت وحیانی است. در صورتی که انسان اراده و همت خود را در جهت پیروی از راهنمایی های تعالیم قرآنی قرار دهد رسیدن به کمال خود را سهل الوصول تر می نماید، درست مانند دانش آموزی که در مراحل اولیه تحصیل خود نیازمند هدایت و مراقبت و توجه بیشتر از جانب مربی می باشد و لیکن در مقاطع بالاتر اوست که باید کار بکند و تنها به راهنمایی و یاد آوری از جانب مربی نیاز دارد.

مقدمه:

شناخت هستی به نحوه جامع تنها از طریق جهان بینی الهی میسر است. جهان بینی اسلامی به دلیل این که از طرف خالق عالم ارائه شده، کسی که عالم به همه موجودات است دارای همه معیارهای مقبولیت جهان بینی می باشد. یعنی هم از طرف عقل و منطق پشتیبانی می گردد و هم به زندگی معنا می دهد و انسان را از پوچ گرایی نجات می دهد و    آرمان ساز بوده، تعهدآور نیز می باشد و با استدلال، گفته هایش را اثبات می کند.

به همین دلیل در بین انواع جهان بینی، به عنوان یک جهان بینی صحیح آشکار می گردد. این نوع جهان بینی - اسلامی - ، منجر به وسعت اندیشه انسان می شود. برای سوق دهی اندیشه آدمی به راه راست خداوند، تعالیمی را برای انسان مقرر کرده که آن ها را به واسطه انبیا و کتاب آسمانی برای انسان فرو فرستاده است. انسان به واسطه این تعالیم، دایره بینش و آگاهی خویش را از ظواهر و    سطوح طبیعت عبور می دهد و همین موضوع که انسان را در مرتبه ای فراتر از سایر موجودات قرار می دهد نشان دهنده جایگاه ممتاز انسان در نظام هستی است که نیازمند دست یابی به معرفت از طریق تربیت و تعلیم می باشد.

از دیدگاه اسلام، معرفت لازم برای تربیت دینی، تشکیک و دارای سه مرتبه وحیانی، عرفانی و عقلانی است. اسلام، معرفت را امری مرتبه مند و تشکیکی می داند و در این میان تعلیم و تربیت وحیانی از همه مقدم تر و سرآمدتر است چنانکه سرتاسر قرآن، حاوی معرفتی وحیانی و نازل شده از سوی خداوند بر قلب پیامبر - صلی االله علیه و آله و سلم - موید و    شاهد این مطلب است. بنابر ضرورت موضوع و جامعیت دین اسلام لازم است راههای ترویج وحی و آموزه های دین در قالبی ساده و مستند بیان و از الگوهای قرآنی و روایی جهت کاربرد و نهادینه سازی در جامعه امروز سخن گفته شود. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر، توصیفی B تحلیلی است. بر این اساس برخی از آموزه های دینی در قلمرو تعلیم و تربیت، توصیف محتوایی شده و راهکارهای تربیت وحیانی یعنی آموزش دین و اعتقادات تبیین گردیده است.

-1   مفهوم شناسی:

»تربیت« در لغت به معنای رشد و نما دادن، زیاد کردن و مرغوب یا قیمتی ساختن است.2 تربیت به معنای پرورش دادن و    استعدادهای درونی، بالقوه را به فعلیت رساندن است.3 انسان، استعدادهای گوناگونی دارد که با تقویت و تربیت هر یک از آنها شخصیتی مییابد و چون در ابتدا و پیش از تربیت، بعد حیوانی انسان بالفعل است، بر مقتضای فطرت و بعد معنوی خود عمل کردن دشوار مینماید. پس بر خلاف بعد مادی یا حیات طبیعی محض، بعد روحی انسان، به تعلیم و تربیت و اراده به فعلیت رساندن استعدادهای خود نیاز شدید دارد.

فقط این اراده است که انسان را متولد میسازد؛ یعنی از موقع بروز این اراده است که فرد در جایگاه انسان شروع به زندگی میکند. پیش از بروز آن، حیوانی است که استعدادهای متنوعی دارد.4 بنابراین، برای به فعلیت رساندن بعد معنوی انسان، به شرایط مساعد و مناسب نیاز است که چون این شرایط فراهم آید، رشد استعدادها آغاز میشود. در واقع، تربیت از یک دیدگاه، اتخاذ تدابیر مقتضی جهت فراهم ساختن شرایط مساعد برای رشد استعدادهای انسانی است. به بیان دیگر، منظور از تربیت انسان، به فعلیت رساندن استعدادهای بالقوه موجود در او است.

-2   اهمیت تربیت وحیانی

حیثیت انسان، حیثیتی نامتناهی است. او می تواند از جنبه سعادت و فضیلت تا آن جا اوج گیرد که »یداالله«، »اذن االله« شود. و از نظر جنبه شقاوت نیز تا حدی سقوط کند که تصور آن در وهم هم ناممکن است؛ این ناظر بر اختیار و انتخاب گری انسان است. انسان موجودی برگزیده شده است 1و همین مسئله، مسئولیت خطیری را بر دوش او نهاده است: مسئولیت انتخاب سرنوشت خود. به همین علت، خداوند متعال با فرستادن انبیا و نزول قرآن، او را در این انتخاب گری یاری نموده است. انسان نه تنها در جهت رشد و شکوفایی و فعلیت توانایی های بالقوه، بلکه در زندگی، همواره نیازمند به مکتب وحی - مکتب انبیا - است تا راه سعادت را بپیماید .

از راه وحی و مکتب انبیا، نه تنها فطرت و بینش های فطری انسان به فعلیت و تجلی درمی آیند و افق عقل و میدان دید آن نیز گسترده تر می گردد، بلکه انسان به بسیاری از حقایق فراتر از تیررس حس و عقل آدمی دست می یابد. در ارزش و اهمیت نقش تربیت و پرورش همین بس که خداوند در آیات بسیاری خود را رب و پروردگار موجودات دانسته و پس از مقام الوهیت به ربوبیت و پروردگاری خویش بر جهانیان اشاره می کند.

در آیه 129 و 151 سوره بقره مقام تربیت و رشد انسان ها را به عنوان وظیفه پیامبران و هدف بلند ایشان می شمارد و تزکیه به معنای رهاسازی شخص از عناصر بازدارنده برای دست یابی به مواد و منابع نمو و رشد را از اصول دعوت و وظیفه یکایک پیامبران برمی شمارد. در آیه 164سوره آل عمران و نیز آیه 2 سوره جمعه هدف از آموزه های وحیانی و ارسال کتاب و پیامبران را تعلیم و تربیت و تزکیه انسان ها می داند. امام خمینی - ره - نیز می فرمایند: آگاهی، از ابعاد وجودی انسان است که می تواند برایش تربیت واقعی را به ارمغان آورد.

به عبارت دیگر کسی که از تمام ابعاد وجودی انسان آگاهی داشته باشد، توانایی تربیتصحیح را دارد و این فقط مختص انبیاء الهی است.2 تاریخ تعلیم و تربیت در اسلام مشخص میسازد. »در صدر اسلام در مکتبخانهها، تعلیمات مقدماتی، یعنی خواندن و نوشتن و حساب ساده و اندکی شعر و تاریخ و قرآن و حدیث به صورت ساده آموزش داده میشد 3.بدون شک، اساس سیره تربیتی امامان معصوم - ع - برگرفته از سیره نبوی است. بنابراین، زمانی که امام علی - ع - به فرزند خود امام حسن - ع - میفرماید: »تعلیم و تربیت تو را با آموزش کلام خدا آغاز کردم4«، نشان میدهد که این مرحله آموزش از لحاظ موضوع و محتوا، پس از سوادآموزی اولیه است که از سیره نبیاکرم - ص - درباره خود حضرت - حضرت علی - ع - - و نیز درباره اطرافیان و یاران اولیه خویش گرفته میشود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید