بخشی از مقاله
چکیده
هدف از مطالعه حاضر، تعیین اثربخشی راهبردهاي خودتنظیمی بر یادگیري ریاضی دانش آموزان ناتوان یادگیري پایه ششم شهر دهلران است. جامعه ي آماري دانش آموزان دختر باناتوانی یادگیري ریاضی پایه ي ششم ابتدایی آموزش و پرورش شهرستان دهلران بودند که از بین آن ها30 نفر که در آزمون ریاضیات کی – مت نمره پایین تر از نقطه برش گرفتند با روش نمونه گیري خوشه اي چند مرحله اي، انتخاب و به روش تصادفی در دوگروه 15 نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند.
آزمودنی هاي گروه آزمایش در 12 جلسه 60 دقیقه اي، آموزش توجه را دریافت کردند. به منظور جمع آوري داده ها از، آزمون ریاضیات کی- مت - براي اندازه گیري ناتوانی یادگیري ریاضی دانش اموزان - استفاده شد. اعتبار ازمون کی- مت با استفاده از روش الفاي کرونباخ 0/81 بدست آمد . همچنین، از آزمون عملکرد ریاضی دانش آموزان دختر پایه ي ششم ابتدایی استفاده شده است.که توسط جمعی از معلمان ابتدایی شهر دهلران مورد تأیید قرار گرفت. پایایی این مقیاس توسط آلفاي کرونباخ برابر با 0/ 78 بدست آمد .
داده هاي جمع آوري شده توسط آزمون تی و تحلیل کواریانس با استفاده spss18 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان دادکه آموزش خود تنظیمی بر عملکردتحصیلی ریاضی دانش آموزان با ناتوانی یادگیري ریاضی مؤثر است.
.1 مقدمه و بیان مسأله
خودتنظیمی1، یکی از مفاهیم مطرح در تعلیم و تربیت معاصر است - حسنی و همکاران ،. - 1387 به اعتقاد صاحب نظران یادگیري خود تنظیمی به یک کانون مهم در تحقیق و به یکی از محورهاي اساسی در کار تعلیم و تربیت تبدیل شده است و با توجه به ویژگی هاي آن به نظر میرسد ضمن تعمیق بخشیدن به فرآیند خود جوش یادگیري دردانش آموزان، دربهداشت روانی آنان نیز نقشی به عهده داشته باشد
یادگیري خودتنظیمی عبارت از توانایی مشارکت فعال از نظر فراشناختی، انگیزشی و رفتاري درفرآیندیادگیري است. در واقع، خودتنظیمی، نوعی فرایند فعال و سازمان یافته است که طی آن، فراگیران اهدافی را براي یادگیري خود انتخاب می کنند؛ سپس سعی می کنند تا شناخت، انگیزش و رفتار خود را تنظیم، مهار و نظارت نمایند
گرچه، مهارتهاي دانشآموزان داراي اختلال ریاضی براي استفاده از راهبردهاي یادگیري خود تنظیم کمتر از دانشآموزان عادي است . با این حال،از ویژگی راهبرد هاي خود تنظیمی این است که قابل آموزش هستند. این دانش آموزان به واسطه خودتنظیمی می توانند از مفید بودن راهبردهاي خاص براي حل مسئله کارا و یادگیري مؤثرآگاهی داشته باشند - ملتزر1، . - 2004 و به این وسیله، می توان به کودکان ناتوان یادگیري کمک نمود تا با کاربرد راهبردهایی مناسب روند یادگیري را تسریع نمایند.
در آموزش خودتنظیمی مدل هاي متفاوتی وجود دارد، مدل پینتریج2به عنوان یکی از مدل هاي آموزش خودتنظیمی شامل سه دسته کلی است: باور هاي انگیزشی، راهبردهاي شناختی و خودنظم دهی فراشناختی یادگیري و راهبردهاي مدیریت منابع. راهبردهاي فراشناختی به صورت خود نظارتی، خویشتن نگري و خود قضاوتی نقش محوري در خودتنظیمی دارند و مولفه هاي شناختی، مدیریت منابع و باورهاي انگیزشی در تعامل با یکدیگر موجب افزایش توانایی میشوند.
مدل راهبرد هاي شناختی حل مسئله مونتاگو - 1999 - 3 نیز، عبارت از، خواندن مساله، بیان مجدد مسئله، ترجمان مسئله بارسم شکل،نمودارمسئله،سمبل ها، عملیات یا هر روش دیگرکه مسئله را به شیوهاي روشن تر و قابل فهمتر نشان دهد، فرضیه سازي باطرحریزي،پیشبینی، محاسبه و ارزیابی فرایند ها ي فراشناختی نیزشامل آموزش به خود،پرسش ازخود و خود بازبینی است. منظور از خودبازبینی آن است که دانشآموزان میزان درك و فهم و پیشرفتی را که حل مسئله و درست بودن شیوه حل مسئله دارد، بررسی کنند و در انتها راهبردهاي زمان، مکان و رفتاري همان مدیریت زمان و منابع و مکان است. در تمامی این تحقیق ما در پی یافتن پاسخ این سوال هستم که آیا آموزش یادگیري خود تنظیمی بر یادگیري ریاضی دانش آموزان ناتوان یادگیري تاثیر گذار است؟
-2 چارچوب نظري
مطالعه اولیه در این زمینه، مبتنی بر خود تنظیمی به معناي عام کلمه بود. از دهه 1980،این سازه در زمینه یادگیري مطرح شد. اهمیت این سازه دریادگیري، بویژه در موفقیت تحصیلی و شغلی، به حدي است که مورد توجه تئوري هاي رفتاري، شناختی، ساخت گرایی و بویژه شناخت اجتماعی قرارگرفته است - فتحی، . - 1388 درنظریه شناختی - اجتماعی راهبردهاي یادگیري، خودتنظیمی را نوعی از یادگیري تعریف کردهاندکه درآن یادگیرندگان به جاي آنکه براي کسب دانش ومهارت برمعلمان، والدین و یا دیگر متولیان آموزشی تکیه کنند،شخصاً کوششهاي خود را شروع و هدایت میکنند؛به عبارت دیگرخود تنظیمی در یادگیري را به مشارکت فعال یادگیرنده از نظر رفتاري،انگیزشی،شناختی و فراشناختی در فرایند یادگیري براي بیشینه نمودن یادگیري اطلاق میشود
با توجه به این نظریه می توان گفت، یادگیرندگان خودتنظیم در دانش فراشناختی مهارت داشته و میدانند چگونه فرآیندهاي ذهنی خود را در جهت پیشرفت و اهداف فردي سوق دهند. همچنین آنها در مراحل مختلف یادگیري اقدام به برنامهریزي، خودنظارتی، خودکنترلی و خودسنجی میکنند. از نظر انگیزشی این نوع از یادگیري به داشتن باورها و نگرشهاي انطباقی مناسب در حوزه-ي تحصیلی به ویژه علاقهمندي در انجام تکالیف تحصیلی و تلاش و پشتکار لازم در این زمینه، کمک فروانی نموده و سبب میشود فرد خود را لایق، خودکارآمد و مستقل تصور نماید. همچنین از نظر رفتاري، این یادگیرندگان قادرند محیط-هایی را براي یادگیري بهینه، انتخاب، پی-ریزي و خلق نمایند به عبارتی، فراگیران خودتنظیم، اهداف مشخصی براي خود در نظر میگیرند و براي دستیابی به آنها راهبردهایی را به کار می برند. این یادگیرندگان، خود شروع به یادگیري می کنند، بر پیشرفت یادگیري خود نظارت دارند و آن را ارزیابی می کنند
از طرفی، از نظر بندورا4 خودتنظیمی با ارتقاي سلامتی مرتبط است و در کنترل سلامتی اهمیت ویژه اي دارد بر این اساس، ارتقاي سلامت روانی دانش آموزان به ویژه در زمینه ي رشد و خودشکوفایی جنبه هاي مختلف روانی آنان، موضوعی حساس و مهم است که یادگیري خودتنظیمی، ضمن تعمیق بخشیدن به فرآیند خود جوش یادگیري در دانش آموزان،دربهداشت روانی آنان نیز نقشی به عهده داشته باشد - مونتالف و تورس5، - 2003این موضوع، در خصوص اختلالات روانی فراگیران اهمیتی دو چندانی می یابد.
اختلالات روانی دانش آموزان، مشکلات فراوانی در زندگی روزمره ي آنان ایجاد نموده و نه تنهاخود دانش آموز بلکه خانه، مدرسه وجامعه را نیز متاثر می سازد.این اختلالات، همچنین بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان به شدت اثر گذاشته و رشد شناختی، عاطفی، اخلاقی و اجتماعی آنان را مختل می سازد. یکی از این اختلالات که مخصوصا در حوزه آموزش و یادگیري مشکلاتی را براي فراگیران به همراه دارد. اختلالات یادگیري یا ناتوانی یادگیري است.
کودکان مبتلا به اختلال یادگیري گروه ناهمگونی را تشکیل می دهند، وجه اشتراکی که بین همه آنها وجود دارد این است که همگی در یادگیري دروس مدرسه مشکل دارند از جمله زدروسا مختلفی که در سیستم آموزش معمولاً دانش آموزان در آن دچار مشکل می شوند درس ریاضی است که باعث می شود که آنها به درستی مفاهیم این درس را یاد نگیرند و نگرش منفی نسبت به پیدا می کنند
ناتوانی یادگیري ریاضی1 بر طبق ملاكهاي آسیب شناسی روانی یکی از زیر مجموعههاي ناتوانی یادگیري است
اختلال در ریاضیات را ناتوانی در انجام مهارت هاي مربوط به حساب می دانند که باتوجه به ظرفیت هوشی و سطح آموزش از کسی انتظار می روداختلال. در ریاضیات معمولاً از کلاسهاي دوم و سوم ظاهر می شود. هرگاه اختلال در ریاضی همراه با هوشبهر بالا در کودك وجود داشته باشد، او می تواند کارکرد نزدیک یا در حد کلاسهاي ابتدایی داشته باشد، ولی امکان دارد اختلال ریاضیات تا کلاس پنجم و بالاتر آشکار نگردد
-3 پیشینه تحقیق
در خصوص اثر گذاري آموزش خودتنظیمی بر یادگیري دانش آموزان تحقیقات صورت گرفته است. در این راستا، کازن - 2012 - در پژوهشی به این نتیجه رسید که راهبردهاي یادگیري خودتنظیمی، خودکارآمدي تحصیلی و اضطراب امتحان پیش بینی کننده هاي سازگاري تحصیلی است، و قو یترین پیش بینی کننده راهبردهاي خودتنظیمی فراشناختی بود. پرلس، دیکنث و اشمیتز - 2009 - در بررسی اثربخشی راهبردهاي خودتنظیمی بر پیشرفت در ریاضی به این نتیجه دست یافتند که حمایت از مهارت هاي خودتنظیمی و پیشرفت ریاضی در کلاس ششم با مداخله آموزشی راهبردهاي خودتنظیمی وجود دارد.
پژوهش میکانا و کرونک - 2008 - 4، در زمینهي تأثیر آموزش راهبردهاي شناختی و ادراك خود نشان داد که چنین آموزشهایی میتواند ادراك خود و حرمت خود دانش آموزان را افزایش دهند. با این آموزشها دانش آموزان از سوي همسالان خود بیشتر پذیرفته می شوند، مهارت اجتماعی آنها افزایش و احتمال برچسب خوردن آنها کاهش مییابد.
دیگنث و باتنر - 2008 - 5 در مطالعه اي فراتحلیل بر دانش آموزان ابتدایی و متوسطه به این نتایج دست یافتند که راهبردهاي فراتحلیل بیشتر تاثیر نسبت به خواندن و نوشتن دارد. در هر دو سطح ابتدایی و متوسطه این راهبردها موثر می باشد. گریکوري - 2007 - 6درپژوهشی، نقش خودکنترلی و یادگیري خود تنظیمی در پیشرفت تحصیلی را مورد توجه توجه قرارداد و نشان داد افرادي که خود کنترلی مناسبی دارند در اغلب کارها خوب عمل کرده وتلاش مناسبی از خود نشان میدهند و بر حواسپرتی ها غلبه میکنند.
پرلس، گاتلر و اشمیتز - 2005 - 7 نیز، در مطالعه خود، نشان دادند که کاربرد راهبردهاي خودتنظیمی باعت بهبود توانایی حل مسئله ریاضی و خودتنظیمی در دانش آموزان می گردد.ابوالقاسمی - 1393 - به بررسی اثربخشی آموزش یادگیري خودتنظیمی بر خودکارآمدي و رضایت از زندگی دانشآموزان داراي اختلال ریاضی بود. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش یادگیري خودتنظیمی خودکارآمدي و رضایت از زندگی دانشآموزان داراي اختلال ریاضی را بهطور معنیداري افزایش میدهد.