بخشی از مقاله

چکیده

پژوهش حاضر به منظور تعیین میزان رابطه ادراک شیوه والدینی با سازگاری در نوجوانان - سال تحصیلی -96 - 95 انجام شده است. در این پژوهش، که از تحقیقات رابطه ای و از نوع مدل همبستگی است، تعداد گروه نمونه شامل 380 نفر از دانش آموزان دختر دوره اول دبیرستان شهر اهواز میباشد که برای انتخاب آن ها از روش نمونه گیری خوشهای تصادفی استفادهشده است. ابزار پژوهش پرسشنامه پرسشنامه ادراک شیوه والدینی - آر. جی رابینز، - 1994، پرسشنامه سازگاری نوجوانی - سنها و سینگ، - 1993 بود. آلفای کرونباخ پرسشنامه محاسبه شده و به ترتیب 0/89 - ، - 0/53 به دست آمده است. مشاهده شد که بین ادراک فرزندان از شیوه والدینی پدر و مادر با سازگاری آنان رابطه معنیداری وجود دارد.

نتیجه رگرسیون نشان داد که رابطه همبستگی معنیداری بین ادراک شیوه والدینی با سازگاری نوجوانی وجود دارد. چنانچه آموزش های والدین درزمینه ی روابط نوع دوستانه و همکاری با انسان های دیگر ضعیف، باشد، در ادراک شیوه والدینی از سوی فرزندان نیز چنین نگرش ها و رفتارهایی ضعیف رشد نموده و چنین رفتارهایی را در روابط بین فردی خود انتقال نخواهند داد. بنابراین ادراک شیوهی والدینی، تأثیری در افزایش سازگاری اجتماعی آنها برجای نخواهد گذاشت.

.1 مقدمه و هدف

سازگاری را می توانیم مترادف با کلمات ذیل بدانیم: مدارا، سازش، توافق، آمیزش، تطبیق، مصالحه، همکاری، کنار آمدن، همسویی، یکی شدن. به طور کلی انسان در طول زندگی با مسائل و مشکلاتی روبرو می شود که نیازمند نیرویی برای غلبه کردن یا کنار آمدن است. [1] سازگاری یک مفهوم عام است و به همه راهبردهایی که فرد برای اداره کردن موقعیت های استرس زای زندگی، اعم از تهدیدهای واقعی یا غیر واقعی به کار می برد، گفته می شود . [2]

پژوهش ها نشان می دهد که بین شیوه های تربیتی خانواده با سازگاری اجتماعی و عاطفی دانش آموزان رابطه وجود دارد از جمله در پژوهشی که توسط جعفر قادری انجام شده تحت عنوان رابطه شیوه های تربیتی خانواده با سازگاری اجتماعی و عاطفی دانش آموزان ، تعداد 388 دانش آموز و 388 نفر از والدین به عنوان نمونه انتخاب شدند . نتایج بدست آمده حاکی از آن است که بین شیوه های تربیتی سهل گیرانه و استبدادی با عدم سازگاری اجتماعی عاطفی رابطه مثبت وجود دارد و بین شیوه های تربیتی سهل گیرانه و استبدادی با ناسازگاری اجتماعی رابطه مثبت وجود دارد. در پژوهش دیگری که بر روی 200 نفر از دانش آموزان در شهرستان اسلام آباد غرب انجام شده یافته ها نشان می دهند که بین شیوه فرزند پروری دمکراتیک با سازگاری اجتماعی فرزندان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد و هر چه شیوه فرزند پروری والدین مبتنی بر اصول دموکراتیک و عقلانی باشد فرزندان آنها از سازگاری اجتماعی بیشتری برخوردارند.

گلدبرگ1و گلدبرگ - 2000؛ به نقل از درخشان خواه، - 1390 ویژگیهای مهم خانواده را چنین می شمارند، خانواده یک نظام اجتماعی - طبیعی است که ویژگیهای خاص خودش را دارد. نظامی که قواعدی را استنتاج کرده و بوجود آورده که نقش ها و وظایفی را برای اعضای خود تبیین کرده است. از قدرت ساختار یافته ای برخوردار است که شکل های آشکار و نهان پیچیده ای دارد و شیوه هایی برای مقابله با مشکلات و حل آنها ابداع می کند تا وظایف خود را به طور مؤثر به انجام رساند. رابطه بین خرده فرهنگ، عمیق و چند لایه است و بطور آشکار بر اساس تاریخچه مشترک فرضیه های و ادراکات درونی شده مشترک درباره جهان و یک احساس هدفمند مشترک بنا شده است. در چنین نظامی، اعضاء از طریق رابطه عاطفی مستحکم ، پایدار و متقابل به یکدیگر پیوند خورده، هرچند ممکن است در طی زمان، شدت این عواطف و پیوندها نوسان یابد، ولی به هر حال در فراخنای حیات خانواده جریان دارد.

خانواده همچنین، چیزی بیش از مجموعه افرادی است که در یک فضای مادی و روانی به سر می برند. خانواده یک نظام اجتماعی و طبیعی است که ویژگی های خاص خود را دارد و کانون ظهور عواطف انسانی و روابط صمیمانه میان افراد است و می توان گفت عملکرد خانواده تأثیر مستقیم و بسزایی بر عملکرد جامعه دارد.[3] پژوهشگران بر این عقیده اند که بهترین ملاک و معیاری که بر اساس آن می توان کیفیت اخلاقی، اجتماعی و روانی افراد را مورد ارزیابی و دقت قرار داد، همان شبکه ارتباطی اعضای خانواده و مجموعه قوانین حاکم بر محیط و جو خانواده است.[4] خانواده با ایجاد پیوندهای عاطفی و مراقبتی قوی، اعضاء را کنار یکدیگر نگه می دارد. در این سیستم ، اعضای خانواده کنترل، تأثیر و اختلاف عقیده داشتن با یکدیگر را تمرین می کنند.

در بخشی از این تعامل، هر خانواده ای که ساختار دارد، می تواند کارآمد یا ناکارآمد، بی نظم و آشفته یا خشک و انعطاف ناپذیر باشد. وجود چنین سازمانی در خانواده کمک می کند تا در این چارچوب زمانی و تحولی خانواده به اهداف خود دست یافته و بقای خود را به عنوان یک واحد اجتماعی حفظ کند.[5] تعریف مفهومی سازگاری: دوران تحصیل، دوره ای از زندگی است که در آن تغییرات شناختی و اجتماعی سریعی اتفاق می افتد. کنار آمدن با چنین تغیراتی مستلزم آن است که فرد از توانایی سازگاری مناسبی برخوردار باشد همچنین ، سازگاری جریانی است که در آن فرد برای وفق دادن خود با فشارهای درونی و ملزومات بیرونی تلاش می کند .

[6] منظور از ادراک شیوه والدین ، ادراکی است که فرزند نوجوان از سطح درخواست کنندگی و پاسخ دهی والدینشان همراه با سه حیطه اقتدار منطقی، استبدادی، آزاد گذاری به دست می آورد[7] بررسی نوجوان بر اساس خود تعیین گری رفتار والدین از جمله : درگیری مادر، حمایت مادر از خودمختاری، گرمی مادر، درگیری پدر، حمایت پدر از خودمختاری و گرمی پدر می باشد.[8] ادراک شیوه والدین نمره ای است که آزمودنی از پرسشنامه ادراک شیوه والدین دریافت می کند.

.2 تئوری و پیشینه تحقیق

خانواده به عنوان کوچکترین واحد اجتماعی ، اساس تشکیل جامعه و حفظ عواطف انسانی است و هرگونه نارسایی در عملکرد خانواده تاثیرات نامطلوبی در بهنجار نمودن فرزندان ایجاد می کند .[9] بیشترین افراد ناسازگار و مساله دار وابسته به خانواده های آسیب دیده هستند و فرزندانی که مربوط به خانواده ای پرکشمکش می باشند به سبب عدم برخورداری از آرامش روانی و عدم تمرکز و آشفتگی بیشتر در معرض رفتارهای ناسازگارانه قرار دارند. سازگاری از رفتار مفید و موثر آدمی در تطبیق با محیط فیزیکی و روانی ، به گونه ای است که تنها با تغییرات محیطی همرنگی نکرده و به پیروی ناهشیار از آن کفایت نکند و خود نیز بتواند بر محیط تاثیر گذاشته و آن را به گونه ای مناسب تغییر دهد.[10] پژوهشها نشان می دهد که خانواده ، مؤثر ترین عامل محیطی در رشد و تحول شناختی کودک است و بسیار از مشکلات کودکان از خانواده های آنها ناشی می شود .

[11] به طوری که خانواده به عنوانی یکی از محیط های مؤثر در سلامت جسمی و روانی فرد در نظر گرفته می شود.[12] وجود ادراکی مبنی بر فقدان محبت، تعارض و خصومت پیوست - شی بر1 و همکاران، 1997؛ کار، 1999؛ کاشانی و همکاران 1999؛ گورمن اسمیت2 و همکاران، 2000؛ یاهاو3، - 2002 نقش بسیار مهمی بر سلامت روان آنها می گذارد. در مجموع ادراک نوجوان از خانواده اش غالبا رابطه ی مستقیم و محکمی با کار کرد روان شناختی او دارد . [13] با توجه به نظریه یادگیری اجتماعی ، تجارب محیطی بر شکل گیری صفات و زمینه های در افراد اثر می گذارد. این صفات و زمینه های ارتباطی گرایش فرد به رفتار به شیوه های مشخصی تعیین می کنند و در وافع سازه های اساس شخصیت به شمار می روند .[14] مطالعات نشان می دهد که محیط ارتباطی بر صفات شخصیتی کودکان مؤثر است الگوهای متفاوتی ارتباطی ، الگوهای تعاملی متفاوتی در هنگام درگیری در مباحثه موجب می شوند. مسلماً محیط خانوادگی در شرایط اولیه زندگی مثل تشویق کودکان به بحث کردن ، اجازه تصمیم گیری مستقل و بی کم و کاست به قوانین در تعیین میزان سازگاری آنان مؤثر است.

هریک از محققان به جنبه های خاصی از خانواده نظر انداخته و پیامدهای آن را بر رفتار کودکان و نوجوانان مورد بحث قرار داده اند. یک از مهم ترین ابعاد خانواده که تأثیر غیر قابل انکاری بر ویژگی های کودکان و نوجوانان دارد، شیوه های فرزند پروری والدین است. منظور از شیوه های فرزند پروری روش هایی است که والدین برای تربیت فرزندان خود به کار می گیرند، بیانگر نگرشهایی است که آنها نسبت به فرزندان خود دارند. هم چنین ، شامل معیارها و قوانینی است که برای فرزندان خویش وضع می کنند.[15]

بامریند - 1973 - 4 از اولین صاحب نظرانی بود که به بررسی پیامد های مختلف شیوه های فرزند پروری پرداخت و سه مدل اصلی تعامل خانوادگی - سبک قاطع5، مستبد6، آسان گیر - 7 را مطرح کرد. او مشاهده کرد که بهترین سبک تربیتی سبک قاطع و اطمینان بخش است، زیرا به فرزندان کمک می کند تا با هنجارهای اجتماعی سازگار شوند. این سبک دارای کمترین تأثیر منفی بر آزادی های فردی فرزندان است. والدین مستبد خود به تنهایی تصمیم می گیرند، اما والدین مقتدر یا قاطع اجازه می دهند تا کودک تصمیم بگیرد و در عین حال بر تصمیمات او نظارت می کنند.[16] همچنین مشاهده کرد کودکانی که دارای والدین آسان گیر هستند خوداتکایی کمتری دارند. والدین مستبد کودکانی منزوی و فاقد اعتماد به نفس پرورش می دهند ولی فرزندان والدین قاطع دارای اعتماد به نفس و عزت نفس بیشتری هستند. خانواده اولین پایه گذار شخصیت، ارزشها و معیارهای فکری کودک است

[17] .خانواده را سیستمی قانون گذار تعریف می کنند که اعضای آن به طور مداوم در حال تعریف و تجدید نظر در تعریف ماهیت روابط خود بر مبنای الگوی ارتباطشان هستند . نحوه ارتباط والدین با فرزندان و اینکه فرزندان، رفتارهای والدین خود را چگونه درک می کنند، نه تنها در شکل گیری هویت نوجوانان بلکه در نحوه تعامل آن ها با دنیای بیرون اثرگذار است. والدینی که روابطی گرم و دوستانه با فرزندان خود برقرار می کنند، این مفهوم را به آن ها منتقل نموده که انسان هایی قابل احترام و ارزشمند هستند. آن ها میزان تلاش والدین خود برای ایجاد فضای گفتگو بین اعضای خانواده را مشاهده نموده و از والدین خود سرمشق می گیرند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید