بخشی از مقاله
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین شیوه های فرزندپروری با احساس تنهایی و ادراک شایستگی در نوجوانان دختر دبیرستان های شهر گرگان بود. تعداد 230 نفر از دانش آموزان به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های شیوه های فرزندپروری بامریند - 1967 - ، مقیاس احساس تنهایی - UCLA - و مقیاس خود ادراکی هارتر - 1980 - پاسخ دادند. نتایج آزمون همبستگی نشان داد که بین شیوه فرزندپروری مستبدانه با احساس تنهایی رابطه مثبت معنادار و بین شیوه های فرزندپروری مقتدرانه و سهل انگار با احساس تنهایی رابطه منفی معنادار وجود دارد. همچنین بین شیوه فرزندپروری مستبدانه با احساس شایستگی رابطه منفی معنادار و بین شیوه های فرزندپروری مقتدرانه و سهل انگار با ادراک شایستگی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. با توجه به یافته های پژوهش می توان بیان داشت که شیوه فرزندپروری مستبدانه احساس تنهایی را افزایش و ادراک شایستگی را کاهش می دهد. اما، شیوه فرزندپروری مقتدرانه موجب کاهش احساس تنهایی و افزایش ادراک شایستگی می گردد.
واژگان کلیدی: شیو های فرزندپروری، احساس تنهایی، ادراک شایستگی، نوجوانان دخت
مقدمه
تأثیر والدین بر اجتماعی شدن فرزندان به عنوان پایه جریان اصلی نظریه های روانشناختی درنظر گرفته می شود. به عبارت دیگر، بیشتر پژوهشها در مورد رفتارهای والدین با توجه به اهمیت آنها در رابطه والد - کودک و نقش فرزندپروری1 بر اجتماعی نمودن کودکان و روابط اجتماعی آنان در بزرگسالی راه اندازی شده است - برن استاین2، . - 2002 نوجوانی دوره ای از زندگی است که در آن تغییرات بسیاری در فرآیندهای زیستی، شناختی، روانی و اجتماعی به وقوع می پیوندد و تمایل برای برقراری رابطه صمیمانه و خودافشایی افزایش می یابد. یکی از عناصر نوجوانی طی کردن مسیر اجتماعی شدن است.
در واقع اجتماعی شدن حوزه های متفاوتی مانند ارتباطات بین فردی و صمیمی، مواجهه اجتماعی و جرات ورزی را شامل می شود که بطور گسترده ای از سبک های فرزندپروری تاثیر می گیرد - دروزدز و پوکورسکی3، . - 2007از جمله بحرانهای مهم دوران نوجوانی که سازگاری فرد با محیط را دچار مشکل می کند ، احساس تنهایی است. الهاگین4 احساس تنهایی5 را این گونه تعریف می کند: تنهایی، تجربه فردی ناخوشایندی مانند تفکر فرد مبنی بر متمایز بودن از دیگران است که با مشکلات رفتاری قابل مشاهده مانند غمگینی، عصبانیت و افسردگی همراه بوده و ناهمخوانی بین توقعات و آرزوهای فرد با امکان دستیابی او به این آرزوها را در روابط اجتماعی نشان میدهد و به صورت رفتارهایی نظیر اجتناب از تماس با دیگران مشخص می گردد.
متغیر دیگری که اساس پیدایش سلامت روان در نظریه اریکسون - 1950 - 6 است ادراک شایستگی7 است. ادراک شایستگی در نظریه اریکسون عبارت است از احساس توانمندی برای انجام دادن موفقیت آمیز تکالیفی که مستلزم برخورداری از مهارت های معینی است و از طریق تعامل با محیط اجتماعی و فیزیکی به وجود می آید - سیف، بشاش و لطیفیان،. - 1383 هارتر8 - 1999 - ادراک شایستگی را به عنوان محرکی چند بعدی که افراد را در حوز ه های فیزیکی، اجتماعی و شناختی هدایت می کند، توصیف نمود. براساس این دیدگاه، ادراک شایستگی و لذت درونی که از موفقیت به دست می آید، منجر به افزایش تلاش برای موفقیت می شود. در حالی که ادراک عدم شایستگی و نارضایتی منجر به اضطراب و کاهش تلاش برای موفقیت می گردد - رد فیلد9،. - 2008
تربیت و فرزندپروری والدین، نیز یکی از مهمترین عوامل تحول و پایداری مشکلات رفتاری فرزندان قلمداد می شود - لعلی فاز و عسکری،. - 1387 شیوه فرزندپروری یک مفهوم روانشناختی است ک به عنوان ارائه راهبردهای استانداردی که والدین در پرورش و تربیت فرزندان استفاده می کنند، تعریف می شود - ویجیلا، توماس و پونوسامی10،. - 2013بامریند11 سبک فرزندپروری را به عنوان کارکرد کنترلی والدین معرفی می کند که به سبک مستبدانه12، مقتدرانه13 و سهل انگار14 تقسیم می گردد - بامریند،. - 1991 سبک فرزندپروری مستبدانه، با کنترل سخت، سطح بالای محدودیت، انضباط ناپایدار و خشن، میزان پایین حمایت هیجانی و گرمی مشخص می گردد.
بر طبق پژوهش های انجام شده، این سبک با پیامدهای رفتاری منفی همچون پرخاشگری، اختلال های برون سازی و درون سازی، و کارکرد هیجانی پایین تر در ارتباط است - لعلی فاز و عسکری،. - 1387 همچنین این شیوه فرزندپروری با تحمیل نظام مند قوانین و مقررات محدود کننده، شیوه های خشن، ارزش ها و سنت ها مانع از رشد و تحول یک ادراک شایسته از خود می شود - استن15، . - 2011 از سوی دیگر سبک فرزندپروری مقتدرانه، با ترکیبی از کنترل بالا، حمایت هیجانی بیشتر، سطح مناسب استقلال، و روابط دوسویه بین والدین و کودک، شناسایی می شود. بر پایه پژوهش های انجام شده این سبک فرزندپروری با پیامدهای تحولی مثبت همچون پیشرفت تحصیلی بیشتر، اتکاء به خود بالاتر، کج رفتاری کمتر، و روابط بهتر با همتایان رابطه دارد - استینبرگ16 و همکاران، - 1994 و در نهایت سبک فرزندپروری سهل انگار که با فقدان کنترل والدین، و پاسخ دهی به خواسته های کودک مشخص می شود.
این شیوه فرزندپروری با بزهکاری، و پرخاشگری فرزندان، به دلیل فقدان نظارت و ویژگی اهمال کارانه والدین، ارتباط دارد - هاپاسالو و ترمبلی17،. - 1994پژوهش های زیادی بر نقش ادراک شیوه های فرزندپروری بر احساس تنهایی و ادراک شایستگی تاکید داشته اند. فرانزوی و دیویس1985 - 18؛ نقل از خویی نژاد، رجایی و محب راد، - 1386 به ارتباط منفی معنی داری بین احساس تنهایی در هر دو جنس و ادراک گرمی از پدرانشان دست یافتند. رفیعی و چهری - 2016 - نقش سبک فرزندپروری مستبدانه را در احساس تنهایی تایید کردند. خویی نژاد و همکاران - 1386 - نیز دریافتند بین سبک های فرزندپروری با احساس تنهایی رابطه معنادار وجود دارد. لعلی فاز و عسگری - 1387 - نیز نشان دادند که سبک تربیتی مقتدرانه می تواند احساس تنهایی را در دختران کاهش دهد.
دی سوزا و پاول - 2013 - دریافتند که ادراک شیوه های فرزندپروری با شایستگی اجتماعی دانش آموزان رابطه معنادار دارد. بیناباجی - 1393 - در مطالعه ای نشان داد که شیوه های فرزندپروری سهل انگار و مقتدرانه پیش بینی کننده قوی برای ادراک شایستگی دانش آموزان است.ویجیلا و همکاران - 2013 - نشان دادند که از میان سبک های تربیتی والدین سبک مقتدرانه با شایستگی اجتماعی نوجوانان ارتباط دارد. سبک تربیتی مقتدرانه که بر اساس استدلال، فهمیدن، گرمی و اعتماد است، به رفتارهای پختگی اجتماعی می انجامد، در حالیکه سبک مستبدانه که بر پایه قوانین محدود کننده، زور، تهدید و تنبیه جسمی و کلامی است، به رفتارهای ضداجتماعی منجر می شود - منسا و کرانچی19، . - 2013