بخشی از مقاله
مقدمه
در سالهای اخیر یکی از عواملی که نگران کننده و تاثیرگذار در روند شغلی افراد می باشد خستگی عاطفی از مولفه های تحلیل رفتگی است که فرد در اثر از دست دادن نیروی هیجانی خود قادر به برقراری ارتباط عاطفی با دیگران نیست، تهی شدن از ویژگیهای فردی که فرد با نگرش های منفی اقدام به پاسخهای غیر احساسی و خشن در ارتباط با دیگران می نماید.
نظریه پردازان معتقدند، خستگی عاطفی عامل شروع کننده تحلیل رفتگی شغلی است. کارکنانی که دچار خستگی عاطفی می شوند، نمی توانند از عهده تقاضاهای شغلی خود برآیند لذا انرژی خود را برای انجام کار و برخورد مناسب با مشتریان از دست می دهند
به نظر می آید خستگی عاطفی نوعی پاسخ فرد به عوامل فشارزای میان فردی در محیط کار باشد که در طی آن تماس بیش از ظرفیت متصدی شغل با رؤسا، مرئوسان، همکاران، ارباب رجوع و... باعث تغییراتی در نگرشها و رفتار و ینسبتبه آنها می شود
خستگی عاطفی باعث از دست رفتن انرژیهای عاطفی فردی می شود که انگیزه خود را در جهت فعالیت از دست داده و انجام کار برایش خسته کننده شود و هنگامی علائم خستگی عاطفی نمایان می شود که احساس ناتوانی کند. به عبارت دیگر فرسودگی عاطفی زمانی است که ذخیرههای جسمانی بر اثر ادامه یافتن شرایط شغلی فشارزا کاهش یافته، نیروهای عاطفی تحلیل می رود و موجب کاهش سطح نگرش مثبت فرد به شغل شده و انجام کار برای وی خسته کننده گردیده و روی هم رضایت کلی شخص از زندگی کم می شود
منظور از خستگی عاطفی وجود احساساتی است که در آن شخص نیروی هیجان خود را از دست داده و قادر به برقراری روابط عاطفی با دیگران نیست
خستگی عاطفی مربوط به تحلیل یا خستگی هیجانی است که طی آن نیروهای هیجانی شخص تحلیل می رود
مبانی نظری تحقیق
کاهش قدرت سازگاری فرد با عوامل فشار زاست و سن درمی است مرکب از خستگی جسمی و عاطفی که منجر به ایجاد خودپنداره منفی در فرد، نگرش منفی به شغل و فقدان احساس ارتباط با مراجعان به هنگام انجام وظیفه می شود. فرسودگی عاطفی و فقدان عاطفه نسبت به مراجعین شامل علایمی مانند ناامیدی، بدبینی نسبت به آینده از بین رفت نانگیزه مثبت، کاهش تمام کوششهای سازنده شغلی، عدم احساس همدردی، آرزوی داشتن رفاه شغلی که مشغولیت ذهنی زیادی را ایجاب می نماید، افزایش رشد تغییرناپذیری و فقدان احساس خلاقیت حرفهای نیز می گردد. ممکن است یک شغل رضایتبخش، به مرور زمان به منبع نارضایتی تبدیل شود و شخص را در جهت تحلیل رفتگی شغلی سوق دهد.
خستگی عاطفی نشان دهنده تخلیه عاطفی بلند مدتی است که در ارتباط با فعالیت های کاری دشوار تجربه می شود و همچنین، نشان دهنده خستگی جسمی و عاطفی بوده و به عنوان اولین مرحله و پایه تحلیل رفتگی شغلی، مورد پذیرش قرار گرفته است. خستگی عاطفی عمدتا مربوط به فشارهای کاری است و بیشتر در میان کارکنانی که ارتباط چهره به چهره زیادی با دیگران دارند، مشاهده می شود. فرد به خاطرخستگی عاطفی، فکر می کند دیگر اثر بخشی ندارد و نمیتواند به افرادی که قبلا خدمت رسانی میکرده، پاسخگو باشد؛ و رفتن به سر کار را، نوعی شکنجه می پندارد؛ و به خاطر اینکه فکر میکند قادر نیست کارش را بیش از یک روز پوشش دهد؛ احساس تنش و خستگی می کند
خستگی عاطفی مربوط به تحلیل یا خستگی هیجانی است که طی آن نیروهای هیجانی شخص، تحلیل میرود. این مولفه؛ بعد اصلی در تحلیل رفتگی شغلی است که حضور آشکارتری در این معضل پیچیده دارد. زمانی که افراد، تحلیل رفتگی شغلی را در ارتباط با خود یا دیگران توضیح می دهند منظور آنان، بیشتر عامل خستگی است. خستگی بیشترین مورد گزارش شده در پژوهش ها و نیز بیشترین مورد تجزیه شده توسط اشخاص مورد ارزیابی است. خستگی عاطفی چیزی نیست که به آسانی آزمایش شود بلکه در احساس و عملکرد فرد به عنوان علامتی برای مقابله با کار بیش از حد، دیرتر خود را نشان می دهد و همین امر سبب می شود تا در خدمات عمومی و بهداشتی، توانایی فرد در ارائه خدمات کاهش یابد
فرسودگی هیجانی نشانگانی مبتنی بر خستگی روانی و فیزیکی، همراه با افت سطح انگیزش فرد در محیط کار محسوب می شود. همین عامل خستگی در تحلیل رفتگی شغلی، سبب شده که برخی بر این عقیده شوند که دو جنبه ی دیگر تحلیل رفتگی شغلی؛ مسخ شخصیت و کاهش عملکرد شخصی، عوامل فرعی وغیر ضروری تلقی شوند. هرچند خستگی، تنش های ناشی از تحلیل رفتگی شغلی را منعکس می نماید اما قادر نیست تا موارد انتقاد برانگیز رابطه افراد با کارشان را بیان کند. نکته ای که ذکر آن در اینجا کاملاً ضروری احساس می شود این است که خستگی عاطفی ناشی از تحلیل رفتگی شغلی را نباید با - نشانگان خستگی مزمن یا ضعیف اعصاب - 2 اشتباه بگیریم. خستگی مزمن یا ضعف اعصاب لزوماً با تحلیل رفتگی شغلی همراه نیست و نشانگانی است که هنوز علت دقیق آن مشخص نشده و با برخی از علائم زیر شناخته می شود:
1. شکایت مداوم و ناراحت کننده از احساس فرسودگی پس از تلاش مختصر ذهنی یا جسمی
2. گیجی
3. احساس درد و ناراحتی عضلانی
4. سردردهای تنشی - نه سردردهای میگرنی -
5. اختلال خواب
6. تحریک پذیری و...
روش تحقیق
با توجه به مطالب گفته شده، تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر روش گردآوری دادهها، توصیفی - همبستگی از شاخه میدانی است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه کارکنان رسمی و غیر رسمی بودند که تعداد آنها 146 نفر بودند. با توجه به این که تعداد کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان تهران در شهرستان های مختلف، متفاوت بوده، و برای این که بتوان سهم کارکنان ادارات ورزش وجوانان هر شهرستان را با توجه به حجم جامعه آماری آنها در تحقیق گنجاند، بنابراین از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با جغرافیای محل خدمت استفاده گردید و با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد 105 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند.
در این پژوهش از دو پرسشنامه به شرح زیر استفاده شد:
پرسشنامه ی خستگی عاطفی - تحلیل رفتگی شغلی -
پرسشنامه استاندارد خستگی عاطفی مسلش و جاکسون - 3MBI - 1981می باشد. این پرسشنامه رایج ترین ابزار اندازه گیری خستگی عاطفی است و به عنوان یک وسیله سنجش استاندارد طلایی برای اندازه گیری میزان خستگی عاطفی شناخته شده که از 22 سؤال تشکیل شده است که همه جوانب خستگی عاطفی را در بر می گیرد. 9 سؤال مربوط به فرسودگی عاطفی هیجانی - به پاسخ دهنده اجازه می دهد احساسات مربوط به ضعف بیش از اندازه و خستگی عاطفی در برابر ارباب رجوع و محیط کار را بیان کند - ، برای ارزشیابی این پرسشنامه نیز از مقیاس پنج ارزشی استفاده گردیده است، که هر کدام از ارزش های کیفی معادل یک ارزش عددی از یک تا 5 می باشد. در این پرسشنامه نمرات بالا در مؤلفه خستگی عاطفی را دارد.
جدول - 1 - تعداد و شماره ی سوالات خستگی هیجانی - عاطفی -
پایایی پرسشنامه خستگی عاطفی - تحلیل رفتگی شغلی - به کرات توسط پژوهشگران ایرانی به کار برده شده با اعتبار علمی بیش از 0/90 تأئید شده است. مسلش و جاکسون پایایی درونی را برای هریک از تست ها محاسبه کردند پایایی درونی برای خستگی عاطفی r=0/90می باشد. همچنین ضرایب اعتبار به گزارش پارسا معین و همکاران - - 1389 خستگی عاطفی 0/76، صباغیان راد و همکاران - - 1385؛ خستگی عاطفی 0/77گزارش شده است.
در پژوهش حاضر برای سنجش پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید که ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه خستگی هیجانی - عاطفی - 0/90 به دست آمد. به این صورت که ابتدا تعداد 9 پرسش نامه در بین اعضای جامعه توزیع شد و بس از جمع آوری داده ها و وارد کردن داده ها در spss و تعیین واریانس نمونه و با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ پایایی بدست آمد. همچنین برای تعیین روایی صورری و محتوایی پرسش نامه بین 15 نفر از اساتید، و دانشجویان دکتری توزیع شد و مورد تائید قرار گرفت.