بخشی از مقاله
چکیده
هدف اساسی از انجام این پژوهش بررسی رابطه ویژگی شخصیتی گشودگی با سبک مدیریتی رابطه مدار مدیران آموزش و پرورش استان کرمان 1394 می باشد. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه پژوهش حاضر تمامی مدیران، معاونان مالی، معاونان آموزشی، معاونان آموزش ابتدایی، معاونان آموزش متوسطه، معاونان پرورشی، معاونان اجرایی و معاونان تحقیق و توسعه کلیه مدارس استان کرمان در سال 1394 بوده که براساس جدول مورگان 108 نفر به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب گردید. ابزار جمع اوری داده ها پرسشنامه ویژگی های شخصیتی Neo وپرسشنامه سبک مدیریتی هالپین - 1957 - بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از رگرسیون چندمتغیره استفاده گردید. نتایج نشان داد ویژگی شخصیتی گشودگی با سبک مدیریتی رابطه مدار رابطه معناداری دارد.
مقدمه
مدیریت آموزشی در مقایسه با انواع سایر مدیریت به لحاظ تاثیری که بر جریان و گردش فعالیت های آموزشی و پرورشی و کیفیت فارغ التحصیلانی دارد که در دوره های آموزشی مدیریت می شوند از اهمیت بیشتری برخوردار است[1 ]بدون شک نیروی انسانی ماهر و کارآمد یکی از مهم ترین ابزارها برای رسیدن به اهداف سازمان می باشد. زیرا نیروی انسانی نقش مهمی در افزایش و کاهش بهره وری سازمان را برعهده دارد، یعنی اگر سازمان از بیشترین سرمایه و بهترین تکنولوژی و امکانات برخوردار باشدامّا فاقد نیروی انسانی مولد و باانگیزه باشد به هدف خود نخواهد رسید[2 ]
در عصر کنونی شناخت ویژگی های شخصیتی افراد در بسیاری از موقعیت زندگی ضرورت پیدا می کند. شخصیت مدیران در فرایند و انتخاب سبک مدیریت انان تاثیر گذار است. تحقیقات نشان می دهد که بین وژگی های شخصیتی و سبک مدیریت رابطه معنی داری وجود دارد. مدیر خونسرد از کنار مساله گذشته و آن رانادیده می گیرد، در حالی که مدیر دیگر واکنش شدید از خود نشان می دهد[3 ] بنابراین برای دست یابی به اهداف سازمان، توجه به این عوامل ضرورت دارد. چرا که هر مدیری با هر تیپ شخصیتی از سبک مدیریتی خاصی پیروی می کند.[4 ] تحقیق مهدی پور نشان می دهد که ویژگی شخصیتی برون گرا با سبک مدیریت به شیوه همکاری و تسریک مساعی و نرمش رابطه دارد. ویژگی شخصیتی درون گرا و روان آزردگی نیز با سبک مدیریت به شیوه اجبار و اعمال قدرت رابطه دارند. تفاوت های شخصیتی مدیران می تواند منبع توسعه و خلاقیت یا ریشه بسیاری از مشکلات سازمانی باشد و برعمل، تصمیمات و رفتار سازمانی آنان تاثیر گذار است[5 ]
خصوصا در بحث مدیریت، ویژگی های شخصیتی نقش بسیار مهمی دارند. زیرا ارتباط مستقیم به سلامت روان دارد. داشتن سلامت روانی برای مدیران مهم است چرا که با داشتن درکی درست از هیجان خود، به خود تنظیمی بهینه نیز بپردازد. از طرفی داشتن سلامت روانی خود نشانگر، مهارت روانشناختی سازگار در مدیر تلقی می شود که به پایش خود می انجامد. به نظر می رسد شخصیت افراد می تواند پیش بینی کننده هوش هیجانی آنهاباشد اساساً روانشناسان، شخصیت را سازمان پویایی از سیستم های روان تنی فرد که رفتارها و افکار خاص او را تعیین می کند تعریف می کنند که امکان پیش بینی آنچه را که فرد در موقعیت خاص انجام خواهد داد را نشان می دهد6 ]اساساً[ عوامل شخصیتی نوروزگرایی که با توانایی خلقی و روانی بهنجار مرتبط است و همچنین برونگرایی که بعد توانایی های اجتماعی و ارتباطی را نشان می دهد می تواند با سازه هوش هیجانی مرتبط باشد. بنابراین پژوهش حاضر بدنبال تعیین رابطه بین ویژگی شخصیتی گشودگی با سبک های مدیریتی رابطه مدار می باشد.
روش پژوهش
پژوهش حاضر توصیفی واز نوع همبستگی می باشد جامعه آماری این پژوهش تمامی مدیران، معاونان مالی، معاونان آموزشی، معاونان آموزش ابتدایی، معاونان آموزش متوسطه، معاونان پرورشی، معاونان اجرایی و معاونان تحقیق و توسعه کلیه مدارس استان کرمان که تعداد آنها 250 نفر می شود در سال 1394 می باشد.براساس جدول مورگان از بین250 نفر، 108 نفر به صورت نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه پژوهش در نظر گرفته شد.
ابزارهای پژوهش پرسشنامه صفات شخصیتی نئو
این پرسشنامه که توسط کاستا و مک کرا در سال 1992 تهیه گردیده است. پرسشنامه مذکور دارای پنج مولفه است و جمعا دارای 60 سئوال است و 5 بعد روان رنجوری، برون گرایی، تجربه گرایی و توافق پذیری و وظیفه شناسی که هر بعد 6 سئوال جنبه یا مقیاس فرعی دارد.پاسخ گویان هریک از این سئوال ها را برمبنای یک مقیاس 5 قسمتی - کاملا مخالفم، مخالفم، نظری ندارم، موافقم و کاملا موافقم - درجه بندی می کند. برای هر عبارت پرسشنامه یک مقیاس درجه بندی 5 رتبه ای وجود دارد که دارای ارزش صفر تا چهار است . برای برخی از جمله ها این نمره گذاری از کاملا مخالفم تا کاملا موافقم به ترتیب صفر تا چهار تعلق می گیرد و برعکس. در خصوص اعتبار نئو نتایج چندین مطالعه حاکی از آنست که زیر مقیاس های نئو همسانی درونی خوبی دارد.
به عنوان مثال کاستار مک کرا ضریب آلفای کرونباخ بین 68 درصد تا 86 درصد گزارش کردند. این پرسشنامه در ایران توسط گروس هنجاریابی شده است.اعتبار این پرسشنامه با استفاده از روش آزمون محدد در مورد 208 نفر از دانشجویان به فاصله سه ماه به ترتیب %83، %75، %80 ، %79 ، برای عوامل N,E,O,A,C بدست آمده است. در زمینه روایی همزمان گزارشهایی نیز در ارتباط با روایی عوامل نئو ارائه شده است. مک گرا و کاستا اظهار می کردند که ابزار کوتاه شده نئو با فرم کامل آن مطابقت دقیقی دارد. بگونه ای که مقیاس فرم کوتاه همبستگی بالاتر از 0/68 با مقیاس های فرم کامل دارا می باشد.
پرسشنامه سبک مدیریتی هالپین
این پرسشنامه را استاگدیل - 1947 - از دانشگاه اوهایو آن را تدوین و هالپین - - 1957 آن را توسعه داده است. این پرسشنامه دو سبک مدیریتی وظیفه مدار و رابطه مدار را می سنجد امتیاز 98 و 98 به بالا رابطه مدار و از 98 به پایین وظیفه مدارند. سوالهایشماره1و2و5و6و7و10و11و15و16و17و20و21و25و27و29 جهت آنها مثبت بوده گزینه همیشه نمر 5 غالبانمره 4، گاهی نمره 3 ، غالبا نمره 2و همیشه نمره 1 دارد. روایی این پرسشنامه در پژوهش هالپین با روش آلفای کرونباخ 0/86 و در پژوهش پورکریمی 0/73 - 1379 - به دست آمده است. همچنین روایی سبک رابطه مدار 0/62 و سبک وظیفه مداری 0/67 محاسبه شده است.
یافته های پژوهش
بحث و نتیجه گیری
پژوهش حاضر بدنبال " بررسی رابطه ویژگی شخصیتی گشودگی با سبک مدیریتی رابطه مدار مدیران آموزش و پرورش استان کرمان می باشد و یافته های پژوهش نشان دادند که بین ویژگی شخصیتی گشودگی و سبک مدیریتی رابطه مدار رابطه معنی داری وجود دارد. در تبیین فرضیه می توان گفت با توجه به نتایج به دست آمده می توان این گونه استنباط کرد که یک مدیر رابطه گرا، بیش از همه ترجیح می دهد که فردی آزاداندیش و برون گرا باشد .آزاداندیشان تمایل دارند پیشرو باشند، فراتر از مراتب و مقررات موجود گام بردارند. در جستجوی حداکثر تغییر وتحول هستند و ریسک پذیری بالایی دارند. در پی موقعیت های پیچیده و مبهم هستند و یا حداقل در مواجهه با چنین موقعیت هایی احساس ناراحتی نمی کنند.
ترجیح می دهند در زندگی و کارشان تا حدودی مسایل و موارد جدید و ناآشنا وجود داشته باشد. با توجه به اینکه تمایل به برون گرایی نیز دارند، باید گفت این گونه رهبران با رویی گشاده به استقبال از دیگران می روند .به ارتباطات اهمیت می دهند وسعی می کنند در ارتباط با دیگران به آنها اعتماد کنند. حساسیت زیادی نسبت به مسایل اجتماعی دارند. این رهبران شرایط دوستانه ای را در سازمان به وجود می آورند. از توانایی نفوذ برخوردارند و کارکنان را در جهت انجام بهتر کارتشویق می کنند. به افراد اعتماد می کنند و به آنها نشان می دهند که به توانایی آنان اطمینان دارند .به استقبال تغییر می روند و بدین صورت سازمان را در حالت پویا قرار می دهند. این مدیران به فعالیت گروهی نیز علاقه مندند. سبک رهبری رابطه گرا دارای رابطه منفی ضعیف با سبک تفکر محافظه کار است. بدین معنا که احتمالا هرچه مدیران تمایل به سوی رهبری رابطه گرا داشته باشند، از تفکر محافظه کار فاصله می گیرند. این رابطه نتیجه قبلی مبنی بر همبستگی معنادار بین سبک رهبری رابطه گرا و سبک تفکر آزاداندیش و برون گرا را تأیید می کند.[7 ]
نتایج نشان می دهد که رهبران وظیفه گرا بیشتر به سبک تفکر اجرایی تمایل دارند .البته این نتیجه پیش بینی هم می شد. افراد اجرایی دوست دارند در سازمان هایی کار کنند که قوانین و خط مشی های آن کاملا مشخص است .این افراد سازمان های بروکراتیک را می پذیرند و به راحتی به ایفای نقش خود می پردازند .علاقه دارند قوانین و مقررات خودشان و یا دیگری را تحمیل کنند، به دنبال پیروی ازقوانین هستند. آنها سرنخ را گرفته و دنبال می کنن د تا به هدف برسند . قوانین موجود را دوست دارند و آنچنان در چارچوب فرو می روند که تغییر را نمی توانند بپذیرند و این درست همان چیزی است که در وصف رهبران وظیفه گرا می آید. احتمال دارد که رهبران وظیفه گرا به جزئی نگری نیز تمایل داشته باشند . رهبران جزئی نگر ترجیح می دهند به جزئیات بپردازند. البته منظور از جزئیات امور جزئی و کوچک نیست، بلکه اجزای یک وظیفه است.