بخشی از مقاله

چکیده

پدیدهی »جهانیسازی « در عصر حاضر، با حذف فاصله ها و از میان برداشتن مرزها، جهانی کوچک تر و مسطح تر ایجاد کرده است. در سال های اخیر توجه به هوش فرهنگی به طور روزافزونی افزایش پیداکرده است که به همین جهت آشنایی با این دانش برای کلیه افرادی که به نحوی با سازمان ها و نیروی انسانی سروکار دارند، ضروری به نظر میرسد. در همین راستا پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه مؤلفههای هوش فرهنگی با ویژگیهای شخصیتی مدیران و معاونین دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران – شمال صورت گرفته است که سؤال اصلی پژوهش این است که آیا بین مؤلفه های هوش فرهنگی و ویژگیهای شخصیتی مدیران و معاونین دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال رابطه معناداری وجود دارد؟ در این تحقیق که ازنظر هدف کاربردی است، از روش پیمایشی استفاده شده است.

بر اساس مدل مفهومی دکتر لیور مور و مدل پنج عاملی شخصیت رابرت مک کری و پل کوستا تحقیق انجام شده است. جامعه آماری موردمطالعه 178 نفر شامل کلیه مدیران و معاونین دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال بود. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده گردید و تعداد 121 نفر به عنوان نمونه آماری به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های موردنیاز از دو پرسشنامه هوش فرهنگی آنگ و همکاران و پرسشنامه پنج عاملی شخصیت نئو استفادهشده است.

در این مقاله برای تعیین روایی از روایی محتوایی استفاده شد و پایایی پرسشنامه ها با استفاده از روش آلفای کرونباخ تعیین گردید. ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه هوش فرهنگی 82/0 و پرسشنامه ویژگی های شخصیتی برابر 80/0 به دست آمد. برای تجزیه وتحلیل داده ها و آزمون فرضیه های تحقیق علاوه بر شاخص های آمار توصیفی ازجمله میانگین و انحراف معیار استاندارد از آزمون های آمار استنباطی مانند ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شده است. نتایج نشان داد که بین پنج ویژگی بارز شخصیتی - برون گرایی، وظیفه شناسی، تطابق پذیری، روان رنجوری و گشودگی نسبت به تجربه - و هوش فرهنگی رابطه معنادار وجود دارد و ویژگی تطابقپذیری، بهترین پیشبینی کننده هوش فرهنگی است.

مقدمه

یکی از مفاهیم جدیدی که میتواند چارچوبی را در اختیار اندیشمندان و پژوهشگران حوزه مختلف علمی به ویژه علوم انسانی قرار دهد، مفهوم هوش فرهنگی است. این مفهوم برگرفته از نظریه هوشهای چندگانه گاردنر1 است. مفهوم هوش فرهنگی اولین بار توسط ارلی و آنگ مطرح شد. آن ها معتقدند هوش فرهنگی قابلیت یادگیری الگوهای جدید در تعاملات فرهنگی و ارائه پاسخ های رفتاری صحیح به این الگوهاست همچنین آن ها اعتقاددارند که تفاوت های فردی نظیر شخصیت فردی میتواند مقدمه و شرط لازم برای بهرهمندی از هوش فرهنگی باشد . Earley & Ang, 2003: 54 آنگ و ونداین معتقدند هوش فرهنگی به مفهوم توانمندی فردی برای عمل و مدیریت اثربخش در مجموعهای بافرهنگ متنوع هست. - Ang & Van Dyne , 2008: 121 -

توماس هوش فرهنگی را در قالب سه متغیر دانش فرهنگی، مهارتها و مراقبتهای فرهنگی موردبررسی قرار میدهد . Thomas , 2006: 78 ارلی و موساکوفسکی هوش فرهنگی را شامل سه جزء شناختی، رفتاری و انگیزشی معرفی میکنند . Early & Mosakowski, 2004: 144 آنگ، ونداین، کاه و همکاران برای سنجش هوش فرهنگی چهار عامل راهبردی فراشناختی، شناختی، انگیزشی و رفتاری را پیشنهاد میکنند Ang, Van Dyne, Koh & et al, . 2007: 335 هوش فرهنگی توضیح میدهد که چرا بعضی افراد، بیشتر قادر به مقابله و تطبیق و انجام بهطور مؤثرتر در محیطهای فرهنگی متنوع از دیگران هستند. - Ang et al., 2007: 336 ; Van Dyne et al., 2012: 13 -

مفهوم هوش فرهنگی بهعنوان یک ساختار چندبعدی با اجزای روانی؛ فراشناختی و شناختی، انگیزشی و رفتاری است . - Earley & Ang, 2003: 55 - جهانی که در آن زندگی میکنیم در مقایسه با جهان سه یا چهار دهه پیش واجد خصایصی شده که آن خصایص اقوام، ملیت ها، ادیان و مذاهب، نژادها و زبانها و به طورکلی فرهنگ ها و خرده فرهنگ های مختلف را در مواجهه با یکدیگر قرار داده است. - یزدخواستی، قاسمی و وحیدا، :1390 . - 136

تفاوت در زبان، قومیت، سیاستها و جنسیت، رنگ پوست، مذهب و فرهنگ میتواند بهعنوان منبع تعارض بالقوه ظهور کند و در صورت نبود درک صحیح، توسعه روابط کاری مناسب را با مشکل مواجه کند - قادری، ایروانی و فرنیا، . - 50 :1392 در چنین فضای تعاملی چند فرهنگی برخی از افراد و گروهها از خود توانمندی بالاتری برای دستیابی به هدفهای مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی یا سیاسی نشان دادهاند. درحالی که برخی افراد و گروههای اجتماعی با افزایش درگیریها و رقابت های منفی مواجه شدهاند. به لحاظ عملی می توان افراد و گروه هایی از نوع اول - دارای تعامل های اثربخش - را دارای هوش فرهنگی بالا و افراد و گروه هایی از نوع دوم - درگیر در منازعات - را دارای هوش فرهنگی پایین دانست - یزدخواستی و دیگران، . - 8 : 1390

بیان مسئله

رشد روزافزون تعاملات و مبادلات بین المللی و ناهمگونی نیروی کار، توجه بسیاری از صاحبنظران مدیریت و کسبوکار را به شناسایی و تقویت قابلیت هایی که به حضور اثربخش در محیط های بسیار پیچیده و پویای جهانی بیانجامد، معطوف کرده است. در میان این قابلیت ها، هوش فرهنگی ابزاری است که میتوان برای مواجهه مناسب با موقعیتهای چند فرهنگی به کار گرفت - راد، امین مظفری و سلمان زاده مظلومی، . - 117 : 1390 به عبارت دیگر در میان مهارت های موردنیاز مدیران قرن حاضر، توانایی تطبیق مستمر با افرادی از فرهنگ های مختلف و توانایی اداره ارتباطات بین فرهنگی موردتوجه قرارگرفته است. امروزه محیط کار جهانی، نیاز به افرادی دارد که به فرهنگ های مختلف آشنا باشند و بتوانند با افراد سایر فرهنگ ها ارتباط مناسب برقرار کنند.

برای این منظور، افراد نیاز به هوش فرهنگی دارند. توانایی فرد برای تطبیق باارزشها، سنتها و آداب ورسوم متفاوت ازآنچه به آن ها عادت کردهاند و کار کردن در یک محیط متفاوت فرهنگی، معرف هوش فرهنگی است مدیران هرروز باخرده فرهنگ های بیشماری مواجه میشوند، مانند فرهنگ های مربوط به سازمان و کارکنان از مناطق مختلف کشور، فرهنگ مذاهب، خرده فرهنگ اتحادیه های صنفی و بسیاری دیگر از این قبیل. هر یک از کارکنان و یا دانشجویان عضو تعداد زیادی از محیط های متفاوت فرهنگی هستند.

به طور طبیعی دانشجویان با زمینه های متفاوت فرهنگی نیازهای دانشگاهی و شخصی متفاوتی دارند. داشتن مدیران و ساختارهای هوشمندانهی فرهنگی برای کمک به موفقیت آنها ضروری است . - Moody, 2007: 1 - از عوامل مختلفی که ممکن است باهوش فرهنگی در ارتباط باشد میتوان به ویژگیهای شخصیتی اشاره کرد. شخصیت جنبه آشکار منش فرد است که بهگونهای بر دیگران تأثیر میگذارد. ولی هنگامیکه واژه شخصیت به کاربرده میشود، منظور فقط این جنبه نیست. مقصود، در نظر داشتن بسیاری از ویژگیهای فردی و به طور دقیق تر کلیت یا مجموعه ای از ویژگیهای مختلف است که از ویژگیهای جسمانی و سطحی فراتر میرود.

این واژه تعداد زیادی از ویژگیهای ذهنی، اجتماعی و هیجانی را نیز دربر میگیرد. ویژگیهایی که ممکن است بهطور مستقیم قابل مشاهده نباشد، زیرا که هر شخصی امکان دارد آن ها را از دیگران مخفی نگه دارد - رضایی، آذرمیدخت، تشویه، سروقد و سیروس، . - 120 : 2010 از سوی دیگر نیروی انسانی یک عامل استراتژیک و از ارزشمندترین دارائیهای هر سازمان محسوب میشود. عرضه نیروی انسانی توانمند و کارآمد، امری وقتگیر و پرهزینه است. با توجه به این مسئله، مدیران دانشگاه بایستی درراه شناسایی تفاوت های فرهنگی کارکنان و دانشجویان خود تلاش نموده و در جهت متناسب کردن تفاوت های فرهنگی با ویژگیهای رفتاری کارکنان خود گام بردارند.

تحقیقات نشان داده است که بسیاری از کسبوکارها، دانشگاه ها، بالأخص دانشگاه هایی که دانشجویان خارجی دارند شاهد دست آوردهای مثبتی از کاربرد هوش فرهنگی جهت دستیابی به نتایج مطلوب خود بودهاند . - Livermore, 2009: 165 - ورود افراد به سازمانها و محیطهای کاری متفاوت و جابهجاییهای شغلی افراد، آنها را مجاب به آشنایی بافرهنگهای مختلف و فراگیری مهارتهای ارتباطی میان فرهنگی کرده است. این مهارت ها در سرعت و چگونگی انطباق فرد با محیط کاری خود مؤثر است. به همین منظور در محیطهایی مانند دانشگاه که افراد از فرهنگهای مختلف و باشخصیتهای متفاوت گرد هم میآیند و با توجه به اینکه دانشگاه یک محیط فرهنگی است لذا برای مسئولین بخشهای مختلف داشتن هوش فرهنگی بالا اهمیت بسیاری دارد.

اهمیت و ضرورت انجام تحقیق

با توجه به اکتسابی بودن بخش قابل توجهی از مهارت ها و قابلیت های هوش فرهنگی، سازمان ها میتوانند علاوه بر اینکه در هنگام استخدام به میزان هوش فرهنگی افراد بهعنوان یک شاخص ضروری کار توجه میکنند، در برنامههای آموزش و توسعه مدیران نیز جایگاه ویژه ای برای تقویت این توانمندی در نظر بگیرند و با بهرهگیری از آموزشهای رسمی و غیررسمی در جهت بهبود مهارتهای شناختی و رفتاری مدیران خود گام بردارند - خاشعی و مستمع، . - 65 :1390 بر این اساس، هوش فرهنگی بهعنوان مبنا یا توانمندی تمرکز بر قابلیتهای خاصی که برای روابط شخصی باکیفیت و اثربخشی در شرایط فرهنگی مختلف لازم است، تلقی میگردد.

علاوه بر مباحث فوق، ویژگی چند فرهنگی و چند قومی بودن جامعه ایران، اهمیت مباحث مبتنی بر تفاوتهای فرهنگی و راهکارهای مدیریت آن ها و پیشبرد روند تعاملات میان فرهنگی جهت تبدیل تنوع جامعه از وضعیت تهدید به فرصت را بیش ازپیش میسازد. ورود افراد به سازمان ها و محیط های کاری متفاوت و جابهجاییهای شغلی افراد، آنها را مجاب به آشنایی بافرهنگهای مختلف و فراگیری مهارتهای ارتباطی میان فرهنگی کرده است.

این مهارتها در سرعت و چگونگی انطباق فرد با محیط کاری خود مؤثر است. دانشگاه آزاد اسلامی با توسعه و گسترش فراوان خود در مناطق مختلف کشور موجب مهاجرت بسیاری از دانشجویان و کارکنان شده و آمیزه ای از فرهنگهای مختلف را گرد هم آورده است. با افزایش ارتباطات میان دانشجویان و همچنین ارتباط آنان با کارکنان دانشگاه، توجه به تفاوت های فرهنگی اهمیتی خاص یافته است و لازم است که مدیران و معاونین دانشگاه با هوشمندی فرهنگی به مدیریت رفتار افراد زیرمجموعه خود بپردازند. 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید