بخشی از مقاله

چکیده

انسان عصر حاضر در جریان سازگاری با محیط اجتماعی و شغلی خود ناچار است محدودیتها و فشار هایی را متحمل شود به نحوی که این فشارهای موجود در محل کار منجر به فرسودگی شغلی کارکنان شود. فرسودگی شغلی به خستگی ناشی از فشارهای موجود در محل کار، نفس کار و همچنین علایم و حالات تحلیلی رفتگی قوا، سرخوردگی و گوشه گیری در کارکنان گفته میشود. تفاوت های افراد بر پایه شخصیت، باعث می شود که افراد به شیوه های مختلفی نسبت به فرسودگی شغلی واکنش نشان دهند، در این میان برخی از ویژگی های شخصیتی باعث فرسودگی شغلی در افراد می شوند، لذا شناخت بهتر شخصیت افراد از سوی فرد و سازمان و ایجاد تناسب بین شغل و ویژگی های شخصیتی افراد می تواند نقش به سزایی در کاهش فرسودگی شغلی افراد داشته باشد.

هدف از انجام این تحقیق شناخت رابطه ویژگی های شخصیتی بر اساس مدل 5 عاملی و فرسودگی شغلی معلمان شهرستان فومن می باشد. روش تحقیق از نوع توصیفی است. جامعه آماری انتخاب شده معلمان ابتداتی و متوسه آموزش و پرورش شهرستان فومن می باشند ، که تعداد 230 نمونه از طریق روش نمونه گیری غیراحتمالی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شد. بمنظور تجزیه و تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون استفاده شد. با توجه به نتایج به دست آمده مشاهده شد بین ویژگی های شخصیتی بر اساس مدل 5 عاملی و فرسودگی شغلی معلمان شهرستان فومن رابطه معنادار وجود دارد بطوریکه رابطه برون گرایی ، سازگاری ، باوجدانی و گشودگی با فرسودگی شغلی منفی و رابطه روان رنجوری و فرسودگی شغلی مثبت می باشد.

مقدمه

امروزه تنیدگی و فرسودگی شغلی1 مشکلی شایع و جدی در میان افرادی است که به ویژه در شغلهای خدمات انسانی مشغول به فعالیت هستند. این پدیده زمینه ساز بیماری های فیزیکی و عاطفی است که می تواند به افزایش غیبت از کار ، ترک خدمت و کاهش تولید منجر شود. در ابتدا صاحبنظران بالینی تصور می کردند که نشانه فرسودگی شغلی منحصر به حرفه های امدادی و یاری رسانی مانند مددکاری اجتماعی ، روان شناسی بالینی و مشاوره است.

اما امروزه مشخص شده است که این نشانه یک مشکل بالقوه در تمام مشاغل و حرفه هاست .[1] کارکنانی که از فرسودگی شغلی رنج می برند در کار خود کم انگیزه و کم فعالیت می شوند. آنها از نظر روانی بی تفاوت ، افسرده ، خستگی پذیر و زودرنج می شوند. از تمام جنبه های محیط کار خود از جمله همکاران ایراد می گیرند و به پیشنهادهای دیگران واکنش منفی نشان می دهند. کیفیت کار آنها ، نه لزوماٌ کمیت کاهش می یابد .

فرسودگی شغلی مسری است یعنی فردی که دچار فرسودگی شده باشد ، خیلی زود گروهی از همکاران خود را مبتلا می کند. به همین سبب و به علت اثرات مخربی که فرسودگی می تواند بر اثربخشی و عملکرد افراد داشته باشد، تشخیص فردی و جلوگیری از شیوع تسری آن در سازمان ها ضروری به نظر می رسد .[1] مزلاچ و همکارانش فرسودگی شغلی را به عنوان یک سندرم شامل ابعاد خستگی عاطفی ، مسخ شخصیت و عدم احساس کفایت شخصی همراه با اثرات زیان بار هم برای فرد و هم برای سازمانی که در آن فعالیت می کنند تعریف کرده اند. فرسودگی شغلی حالت پیشرفته فشار روانی است که هسته آن خستگی عاطفی است. این سندرم در شاغلینی که زمان زیادی را در ارتباط نزدیک با سایر مردم می گذرانند به وجود می آید .[2]

فرسودگی شغلی عوارض متعددی در خانواده ، زندگی اجتماعی ، فردی و سازمان بر جای می گذارد که از مهمترین آن ها می توان غیبت و ترک خدمت ، تأخیرهای متوالی ، شکایات مختلف روانشناختی ، تضاد ، تغییر شغل و تعارضات بین فردی با همکاران را نام برد. اگر نمی توانیم فرسودگی شغلی را در محیط کار از بین ببریم حداقل می توانیم آن را بهتر بشناسیم و در نتیجه از اثرات آن برای یادگیری و رشد استفاده کنیم تا هم فردی که قربانی آن شده است و هم سازمان جهت حفظ ثبات خود از آن بهره مند گردند.

فرسودگی شغلی به عنوان یک پدیده مربوط به کار و محیط کار ، محصول عواملی است که وجود آنها احتمال آن را بالا می برد و عدم وجودشان به کاهش یا عدم آن منجر می شود. صاحب نظران مختلفی در مورد عوامل فرسودگی شغلی مطالبی را عنوان کرده اند.[3] تفاوت های افراد بر پایه شخصیت ، باعث می شود که افراد به شیوه های مختلفی نسبت به فرسودگی شغلی واکنش نشان دهند، در این میان برخی از ویژگی های شخصیتی باعث فرسودگی شغلی در افراد می شوند، حال آن برخی دیگر مانع بروز فرسودگی شغلی شده و به عنوان یک مکانیزم انطباقی در برابر فرسودگی شغلی عمل می کنند. لذا شناخت بهتر شخصیت افراد از سوی فرد و سازمان و ایجاد تناسب بین شغل و ویژگی های شخصیتی افراد می تواند نقش به سزایی در کاهش فرسودگی شغلی افراد داشته باشد.

فرسودگی شغلی نه تنها با بهداشت روانی یک شخص بلکه بامیزان بهرهوری او نیز رابطه دارد . لذا آشنا شدن با روشهای مقابله مؤثر با فشارهای روانی - استرسها - و غلبه برفرسودگی شغلی میتواند به ارتقای بهداشت روانی و افزایش اثربخشی و بهرهوری نیروی انسانی کمک کند. . [4] پژوهشهایی که در کشورهای مختلف در مورد فرسودگی شغلی صورت گرفته، بر روی معلمان بیشتر از گروههای شغلی دیگر بوده است. در کشور ما نیز حجم این قبیل پژوهشها کم نیستند.

در این بررسیها دیده شده که نارضایتی شغلی که یک شاخص عمده فرسودگی شغلی است، در معلمان بسیار بالاست. برای نمونه در یک بررسی در امریکا برآورد شده که بین 30 تا 35 درصد معلمان امریکایی از شغل خود نارضایتی شدیدی دارند و بین 5 تا 20 درصد آنان به فرسودگی شغلی مبتلا هستند. در بررسی دیگری در هنگ کنگ گزارش شده که میزان فرسودگی شغلی در معلمان مدارس راهنمایی 45 درصد بوده است. بررسیهای صورت گرفته در کشور ما نیز نشان میدهد که درجاتی از فرسودگی شغلی در معلمان ایرانی وجود دارد، از جمله در یک بررسی در استان کرمان و بر روی 1068 معلم و کادر اداری آموزش و پرورش استان، پژوهشگر گزارش داده که در اکثر آزمودنیها فرسودگی شغلی قابل مشاهده است.

همچنین در بررسی دیگری که بر روی 675 نفر از معلمان مدارس ابتدایی استان فارس صورت گرفته، دیده شده است که تنها 30 نفر از گروه مورد بررسی 4/4 - درصد - از فرسودگی شغلی در امان هستند و سایرین سطوحی از این مشکل را از خفیف تا شدید دارند - خفیف 65/8درصد، متوسط 26/5درصد و 3/3درصد شدید - . تردیدی نیست که فرسودگی شغلی در معلمان پدیدهای شایع و جهانشمول است و این امر محصول تاثیر عوامل مختلفی است که در همه اجتماعات وجود دارد. اما به نظر میرسد شدت آن در جوامع مختلف متفاوت است. به عبارت دیگر، عواملی وجود دارند که بر میزان فرسودگی معلمان تأثیرگذارند .[5] به همین دلیل تحقیق حاضر به دنبال این مطلب هست که چگونه ویژگی های شخصیتی براساس مدل 5 عاملی شخصیت - Big five - که شامل - روان رنجوری2، برون گرایی3 ، با وجدانی4،  گشودگی به تجارب5 ، و سازگاری - 6 با فرسودگی شغلی مرتبط هستند؟

مروری بر مبانی نظری تحقیق فرسودگی شغلی

مزلاچ و همکارانش فرسودگی شغلی را به عنوان یک سندرم شامل ابعاد خستگی عاطفی، مسخ شخصیت و عدم احساس کفایت شخصی همراه با اثرات زیانبار هم برای فرد و هم برای سازمانی که در آن فعالیت می کنند تعریف کرده اند. فرسودگی شغلی حالت پیشرفته فشار روانی است که هسته آن خستگی عاطفی است .این سندروم در شاغلینی که زمان زیادی را در ارتباط نزدیک با سایر مردم می گذزانند به وجود می آید. از سال 1980 مقیاس فرسودگی شغلی مزلاچ 7 - MBI - به عنوان یک مقیاس استاندارد شناخته شد. پرنفوذ ترین تعریف از فرسودگی شغلی توسط مزلاچ ارائه شده است.

فرسودگی شغلی یک احساس خستگی روانی و فیزیکی است که به وسیله فشارهای روانی شدید و طولانی ایجاد می شود. این موضوع وقتی اتفاق می افتد که شما احساس بیطاقتی کرده و قادر به برآوردن نیازهای ثابت خود نیستسد. وقتی که استرس ادامه می یابد، در مرحله اول شما شروع به از دست دادن علاقه و انگیزه ای که شما را برای گرفتن یک نقش یاری می دهند ، می کنید. فرسودگی ناشی از انجام کارهای روزمره شادی شما را کاهش داده و انرژی شما را می گیردکه در نهایت شما ممکن است احساسی مانند اینکه چیزی برای از دست دادن ندارید، بکنید. اکثر ما روزهایی داریم که در آن احساس خستگی، پرمشغلگی یا احساس نارضایتی میکنیم.

وقتی که کار زیادی انجام داده و مورد توجه قرار نمی گیرد یا زمانی که به سختی از رختخواب بلند می شوید؛ اگر شما اکثر اوقات چنین احساسی داشته باشید ممکن است به سوی فرسودگی در حال حرکت باشید. فرسودگی شغلی عوارض متعددی در خانواده، زندگی اجتماعی، فردی و سازمانی برجای می گذارد که از مهم ترین آن ها می توان غیبت و ترک خدمت، تأخیرهای متوالی، شکایات مختلف روانشناختی، تضاد، تغییر شغل و تعارضات بین فردی با همکاران را نام برد .[4] شما ممکن است در وضعیت گرفتار شدن به فرسودگی شغلی باشید اگر:

·    هر روز ، روز بدی باشد.

·    توجه به کار و خانهتان کاملاً اتلاف انرژی به نظر برسد.

·    بیشتر وقتتان در انجام وظایفی که برای شما کسل کننده و طاقت فرسات، سپری شود.

·    احساس می کنید کاری که شما انجام می دهید تغییری ایجاد نکرده و از آن قدردانی نمی شود .[5]

ویژگی های شخصیتی

از جمله تعاریفی که برای شخصیت ارائه شده عبارت است از: توصیفی از عواطف و احساسات، افکار و الگوهای رفتاری پایدار در یک فرد.[6]یا می توان گفت شخصیت الگوهای معینی از رفتار و شیوه های تفکر است که نحوه سازگاری فرد با محیط را تعیین می کند.[ 7 ] شکی نیست که کارهای انجام شده توسط رابرت مکرا و پل کاستا - 1985 - در دهه گذشته در زنده نگه داشتن و تحریک حوزه های رو به زوال شخصیت تأثیر گذار بوده است.

[8] شواهد زیادی وجود دارند که نشان می دهد، می توان تمام ابعاد شخصیت را تحت عنوان پنج گانه ای به نام Big Five طبقه بندی کرد. که این عوامل عبارتند از: روان رنجوری، برون گرایی، پذیرای تجربه، سازگاری و وظیفه شناسی. برخی معتقدند که پنج عاملی مدل غالب در روانشناسی صفات می باشد . [9] به گفته مک کرا و کاستا، مدل شخصیتی پنج عاملی تصویر کاملی از شخصیت فرد ارائه می دهد و توصیف بسیطی از ویژگی های شخصیتی افراد را مطرح می کند. این مدل سیستم جامعی از گرایشات شخصیتی اساسی را که نشان دهنده تفاوت های مهم افراد در زندگی شان می باشد، سازمان دهی می کند.

بسیاری از محققان از این مدل به خاطر اینکه تعداد زیادی از متغیرهای شخصیتی را در بر می گیرد حمایت و دفاع کرده اند، به گونه ای که برخی از آنان بیان می کنند، این مدل همسانی کافی برای نزدیک شدن به حالت قانون را دارد.[10] این مدل محصول چند دهه تحقیق عاملی با تمرکز بر ویژگی های شخصیتی می باشد که از برجسته ترین و ابتکاری ترین مدل های ساختار شخصیت می باشد .[9] تحقیقات انجام شده بر روی این پنج بعد اصلی شخصیت نشان می دهد که مؤلفه های بارز شخصیت به حوزه گسترده ای از رفتار انسانی مربوط می شود که هر یک از این مؤلفه ها دارای شش ویژگی خاص تر هستند [11]

·    برون گرایی با اجتماعی بودن، نفوذ ، جاه طلبی و اظهار نظرکنندگی مرتبط است. برون گرایی بیشتر با احساسات مثبت ، داشتن دوستان زیاد و برعهده گرفتن نقش رهبری مرتبط می باشد.

·    گشودگی با گرایش به ابتکار وخلاقیت و آمادگی پذیرش عقاید دیگران مرتبط است. افراد پذیرا تخیلی ، از نظر هنر با احساس و اهل تفکر و شعورند. ویژگی هایی مثل خلاقیت ،روشنفکری و خواهان کسب تجربه و امتحان شیوه های جدید برای توصیف افرادی است که در سطح بالایی از گشودگی هستند.

·    سازگاری با میل به دوستی ،اعتماد به دیگران و فروتنی است مرتبط است. افرادی که در سطح بالایی از سازگاری هستند به آسانی با دیگران معاشرت می کنند. مخصوصاً سازگاری تمایلات درون فردی را منعکس می کند، افراد با قابلیت بالای سازگاری دوستانه، صبور، مفید ، ازخودگذشته، کم توقع، مورد اعتماد و روراست هستند.

•باوجدانی عموماً با میزان وظیفه شناسی و احساس مسئولیت و همچنین نیاز به پیشرفت مرتبط است. افراد با وجدان مسئولیت پذیر، قابل اتکا ، موثر و پیوسته در پی کسب موفقیتند.

• روان رنجورخویی با بی ثباتی ، تمایل به داشتن استرس ، ناامنی فردی و افسردگی مرتبط است. افراد با درجه بالایی از روان رنجوری بیشتر امکان داردکه حالات منفی و علائم مرضی جسمی را تجربه کنند، بیشتر تحت تاثیر حوادث منفی زندگی هستند و حالات منفی شان را به مدت طولانی دارند[12]

ویژگی های شخصیتی و فرسودگی شغلی

محققان در چند سال اخیر بر این نقطه اتفاق نظر دارند که اولا الگوی پنج عاملی شخصیت که می تواند برای توصیف مهمترین جنبه های شخصیت مورد استفاده قرار بگیرد. ساختار پنج عاملی از لحاظ معیارها و فرهنگ ها و منابع ارزیابی عمومیت دارد. ثانیا الگوی پنج عاملی در بسیاری از عرصه های روان شناسی صنعتی و سازمانی بویژه در ارتباط با خصوصیات کارآفرینان مورد پژوهش و بررسی قرار گرفته است [13] تئوری های شخصیت به اتفاق بیانگر آن هستند که شخصیت افراد، رفتار آن ها را پیش بینی می کند .[ 14] متاثر از این دیدگاه ، می توان انتظار داشت که شخصیت یکی از مولفه های موثر بر فرسودگی شغلی می باشد و می توان فرسودگی شغلی را از زاویه تفاوت ها و ویژگی های شخصیتی افراد بررسی و تحلیل کرد.

لطیفی نیا و محسنی نیا - 1389 - به بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی با فرسودگی شغلی معلمان ابتدایی تبریز پرداختند. نتایج این تحقیق نشان داد که عوامل شخصیتی برونگرایی ، سازشکاری ، و باوجدانی تاثیر بیشتری بر فرسودگی شغلی معلمان دارند. تحلیل رگرسیون نشان داد که مولفه باوجدانی بیشترین تاثیر را در فرسودگی شغلی داشت. همچنین شیخی ساری و اسماعیلی فر - 1388 - در تحقیقی به بررسی رابطه تیپ های شخصیتی 5 عاملی و فرسودگی شغلی در بین پرسنل شهرداری تهران پرداختند.

نتایج تحقیق نشان داد که کارکنانی که میزان بالاتری از روان رنجوری را نشان می دهند از فرسودگی شغلی بالاتری برخوردارند و کارکنانی که نمره بالایی در برون گرایی کسب کرده اند فرسودگی شغلی پایین تری را نشان می دهند و بالعکس. همچنین صفری و گودرزی - 1388 - در تحقیقی به بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی و فرسودگی شغلی در بین اعضای هیات علمی و کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد آزادشهر پرداختند. نتایج این تحقیق نشان داد که بین ویژگی های شخصیتی برونگرایی ، سازگاری ، باوجدانی، روان رنجوری و فرسودگی شغلی رابطه معنی دار وجود دارد ولی بیبن گشودگی به تجارب جدید و فرسودگی شغلی رابطه معنی دار وجود ندارد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید