بخشی از مقاله
چکیده
آن چنانکه کیفیت بالای زندگی زیستی و روانی در انسان موجب نشاط و تلاش می شود، سلامت سازمانی نیز سبب ایجاد محیطی دلپذیر برای کار و کوشش، افزایش روحیه سازندگی و دستیابی به اهداف می شود. با وجود ادبیات مختلفی که برای سلامت سازمان در نظر گرفته می شود، ماهیت آن همچنان بر ایجاد محیطی خوشایند برای تلاش و انجام وظیفه در جهت نیل به اهداف دلالت دارد. مدرسه به عنوان یک سیستم اجتماعی حساس، اگر راه تکامل را از مسیر سلامت طی نماید، احساس آرامش و هماهنگی خواهد نمود. لذا این پژوهش با هدف شناسایی تعیین کننده های سلامت سازمانی در مدرسه می باشد.
راهبرد این پژوهش کیفی و در آن برای شناسایی تعیین کننده های سلامت سازمانی مدرسه از روش تحلیل مضمون استفاده شده است. جامعه تحقیق شامل اسناد، مدار ک، متون و صاحب نظران حوزه مدیریت آموزشی به ویژه در مدارس بود. برای نمونه گیری از روش هدفمند استفاده گردید؛ بدین معنا که منابعی انتخاب گردیدند که بیشترین اطلاعات و داده را برای پاسخ به سوال تحقیق فراهم نمودند. همچنین از رویکرد اشباع نظری برای تعیین کفایت نمونه گیری استفاده گردید. نتایج نشان داد که مدیر آموزشی، رهبری آموزشی، ویژگی های دموگرافیک مدرسه، ویژگی های معلمان، فرهنگ مدرسه و محیط سالم از بارزترین تعیین شونده های سلامت سازمانی محسوب می شوند.
مقدمه
تعلیم و تربیت1، سرمایه نسل امروز و آینده ما است؛ سرمایه ای که نمی توان قیمتی برآن نهاد. از طریق آن می توان کیفیت و سلامت2 زندگی را بهبود ببخشید و به جامعه ای منصفانه تر، پیشرفته تر و ملتی سالم تر دست یافت
تعلیم و تربیت ساخت و کار رشد و توانمندی افراد بوده و دانش مورد نیاز پویایی در جامعه امروز را فراهم می کند و با توسعه مهارت های اجتماعی، حل مساله، تصمیم گیری و ... آمادگی افراد در جامعه برای ورود به دنیای واقعی را برعهده دارد
تعلیم و تربیت فرایندی تکاملی در جهت تحقق آن آدمی محسوب می شود که زمینه به فعلیت رساندن همه استعدادهای بالقوه انسان برای زندگی سالم و رضایت بخش را فراهم نموده و از آن طریق او فرصت رشد دادن و ارتقاء تمام جنبه های فیزیکی، اجتماعی، روانی، عاطفی و عقلی اش را پیدا می کند
از آنجاکه آدمی موجودی است در معرض انواع تهدیدات درونی و بیرونی، باید جریان اجتماعی از بیرون و توسط خیرخواهان جامعه، و با فراهم آوردن زمینه مساعد از جمله محیطنسبتاً سالم او را در حرکت آگاهانه به سوی کمال شایسته یاری دهد
در جوامع امروز جریان تربیت کودکان در خانواده آغاز می شود ولی به زودی سازمانی اختصاصی، یعنی مدرسه مسئولیت ایفای این وظیفه را رسماً بر عهده می گیرد و ادامه امر تربیت،عمدتاً در شرایط و وضعیت های سازمان یافته، طبق برنامه های مشخص و به منظور تحقق هدف های معینی صورت می پذیرد
مدرسه سازمان و نهاد بسیار مهمی است که اجتماع آن را بوجود می آورد تا تربیت رسمی کودکان و نوجوانانش را به عهده گیرد و مهارت ها و معارف لازم را در سطوح مختلف به ایشان بدهد. هر اجتماعی تنها هنگامی پایدار و مترقی و پیوسته در حال رشد و پیشرفت خواهد بود که همیشه فکر پرورش کلیه اعضای خویش باشد و برای نیل به این مهم نیز جز مدرسه، وسیله مثبت و موثرتر دیگری را در اختیار ندارد
لذا می توان ادعا نمود که مدارس به عنوان یک نظام اجتماعی حساس و مهم، از جایگاه خاصی برخوردارند. این نظام اجتماعی در صورتی خواهد توانست وظیفه خطیری را که به دوش آن است؛ به نحو احسن انجام دهند که سازمان سالم و پویایی باشد
در آموزه های دینی نیز راه تکامل از مسیر سلامت می گذرد ؛ و سازمان ها به عنوان سیستم اجتماعی اگر در مسیر تکامل قرار بگیرند، احساس نشاط، آرامش و هماهنگی خواهند کرد
سازمان سالم جایی است که افراد می خواهند در آنجا بمانند و کار کنند و خود افرادی سودمند و موثر باشند ، سازمان های سالم در یک وضعیت همیشگی از پویایی، و تعادل بین فشارها و عملکرد و بهره وری قرار دارند. در سیستم های سالم همه نیروها ضمن داشتن زندگی جاری و پویا در حال فعالیت به سمت هدف مشترک هستند ودائماً پاسخگوی یازخوردها و نیازها می باشن
مدرسه یک سازمان آموزشی تلقی می شود و سلامت سازمانی مدرسه به عنوان یک سازمان اهمیت ویژه ای پیدا می کند. سلامت سازمانی مدرسه به منزله توانایی مدرسه برای انجام دادن وظایف خود به طور موثر و رشد و بهبود مداوم است. یک مدرسه سالم مکانی است که اعضای ان ضمن داشتن هماهنگی می خواهند در آنجا بمانند، کار کنند و افرادی سودمند و موثر باشند
مدارس سالم موجبات انگیزش و علاقه مندی به کار را در معلمان به وجود آورده و از این طریق اثربخشی خود را بالا می برند . از طرفی دیگر، جو سازمانی سالم و حمایتگر باعث اعتماد بیشتر افراد و روحیه بالای آنان و بالطبع باعث افزایش کارایی معلمان می شود که افزایش کارایی معلمان به نوبه خود عامل مهمی در افزایش اثربخشی مدرسه محسوب می شود
مفهوم سلامتی در یک سازمان توجه را به شرایطی جلب می کند که رشد و توسعه سازمان را تسهیل کرده و موجب پویایی سازمانی است. در واقع می توان ادعا کرد که سازمان سالم دارای جوی مطلوب و سالم بوده و موجبات انگیزش و علاقه مندی به کار را در کارکنان سازمان فراهم کرده و از این طریق اثربخشی سازمان را بالا می برد
به زعم مایلز - - 1969 سازمان سالم، سازمانی است که علاوه بر دوام و بقاء خود در محیط، در دراز مدت از عهده حفظ آن برآمده و همواره توانمندی های خود را توسعه بخشد
امروزه تبدیل مدارس به یک مکان سالم، زنده، پویا و مهیج یکی از بزرگترین چالش های مربیان محسوب می شود
مدرسه سالم مکانی است که فرصت هایی برای ارتقاء سلامتی فراهم نموده و شادابی ، نشاط، سلامتی و آمادگی کودکان برای یادگیری کمک می کند
مدرسه سالم را یک مکان لذت بخش یادگیری معرفی کرده اند. مکانی که مربیان و دانش آموزان همدیگر را دوست داشته و نسبت به نیازهای اجتماعی و عاطفی فراگیران حساسیت نشان داده می شود
مدیر، معلم، دانش آموز در یک مدرسه سالم هر کدام نقش ممتازی را ایفا می کنند. مدیریت یک مدرسه سالم رهبری است که هر دو سبک رهبری وظیفه مدار و رابطه مدار را بکار می گیرد. چنین رفتاری از جانب مدیریت، باعث حمایت از معلمان و ایجاد تعهد در آنان می شود. دانش آموزان نیز با انگیزه روی تکالیفشان کار می کنند و به دانش آموزان دیگر احترام می گذارند
بنابراین مدرسه سالم فرایندی تکاملی در پاسخ درست به هدف نهایی تعلیم و تربیت خواهد بود که با بنیان نهادن سلامت در شخصیت اعم از انسانی و سازمانی همراه خواهد بود. سلامتی انسانی توسط سازمان بهداشت جهانی - - 1946، رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی تعریف شده است و نه صرفاً عدم بیماری یا داشتن معلولیت. سلامتی فرایندی است برای خود پاداش دهی مورد نیاز برای زندگی مهیج، خلاق و رضایت بخش. سلامتی دانش آموزان به عبارتی دیگرخود تحقق یابی کامل آنان است. خود شکوفایی آنچنان که بوسیله آبراهام مزلو، نظریه پردازی شده گرایشی در جهت تحقق یافتن خود است
مفهوم سلامت سازمانی نیز مفهوم بی نظیری است که به ما اجازه می دهد تصویر بزرگی از سلامت سازمان داشته باشیم
واژه سلامت سازمانی را برای توصیف محیط عمومی ترجیح داده اند. به زعم لینستروم - 2000 - 1 سلامت سازمانی دلالت بر این دارد که یک سازمان می تواند اثربخشی و سلامتی کارکنان خود را بهینه نماید و از عهده چالش ها و تغییرات درونی و بیرونی برآید. در یک سازمان سالم، میان ارزش ها و قوانین با اعمال منعکس شده روزمره این ارزش ها و قوانین همخوانی و تطابق وجود دارد
مفهوم سلامت سازمان پیشنهاد می کند که به موازات سود و منفعت سازمان، سلامتی کارکنان نیز یک هدف مهم برای سازمان محسوب گردد
مایلز به عنوان نخستین نظریه پرداز سلامت سازمان، ویژگی های سازمان های سالم را در تامین سه نیاز اصلی: نیازهای وظیفه ای، نیازهای بقاء و نگهدارنده و نیازهای رشد و توسعه بیان کرده و با توجه به این سه نیاز اصلی، ابعاد سلامت سازمانی را دارای 10 ویژگی می داند. نیازهای وظیفه ای به تمرکز بر روی سازمان به عنوان ابزار مناسب و موثری از ارتباطات و توزیع منصفانه قدرت بر می گردد. نیازهای بقاء و نگهدارنده، به وضعیت درون سازمان و نیازهای رشد و توسعه به سلامت سازمان بر می گردد. این نیازها با توانایی سازمان برای تغییر و سازگاری اثربخش با نیروی بیرونی مرتبط هستند
نیازهای وظیفه ای شامل: تمرکز بر اهدف، شایستگی و کفایت ارتباطات، حداکثر برابری قدرت؛ نیازهای نگهدارنده شامل: به کارگیری منابع، انسجام، روحیه؛ و نیازهای رشد و توسعه شامل: نوآوری، استقلال، سازگاری و شایستگی حل مساله
جدول شماره .1 خلاصه ابعاد سلامت سازمانی مایلز
- توضیح اهداف برای اعضای سیستم روشن بوده و به خوبی توسط آنها پذیرفته شده است
- ارتباطات نسبتا آزاد؛ اعضا به اطلاعات برای عملکرد اثربخش دسترسی دارند.
- در یک سازمان سالم توزیع قدرت نسبتا عادلانه است.
- استفاده موثر از همه ورودی های سیستم، به ویژه پرسنل و نیروی انسانی
- اعضای سازمان احساس می کنند که جذب سازمان شده اند. روحیه به معنی رفاه و یا رضایت است باز سازی و نو سازی خویش، ویژگی سلامت سازمانی است.
- سازمان منفعل از محیط خود نیست و از برخی نیروهای محیطی مستقل است.
- توسعه سازگاری : سازمان توانایی د تغییرات اصلاحی در جهت رشد و توسعه خود را دارد
- حل مساله : مشکلات با کمترین انرژی حل می شوند و مکانیسم حل مساله تقویت می شود
پس از تلاش های ناموفق اندازه گیری سلامت مدارس با توجه به ابعاد سلامت سازمانی مایلز، توجه به سمت تحلیل های نظری پارسونز و همکارانش - - 1953 جلب شد. همه نظام های اجتماعی باید چهار مشکل اساسی را برای بقاء، رشد و توسعه حل نمایند. پارسونز و همکارانش - 1953 - ، به وظایف اساسی انطباق، دستیابی به هدف، انسجام و دوام اشاره نمودند.
پارسونز - 1967 - همچنین، به سه سطح متفاوت از کنترل شامل فنی، مدیریتی و نهادی با توجه به این نیازها اشاره نمود. سطح فنی در رابطه با فرایند آموزش-یادگیری دانش آموزان است. سطح مدیریتی وظایف درونی سازمان را کنترل می کند. آنها منابع را اختصاص می دهند و تلاش ها را هماهنگ می کنند. سطح سازمانی نیز مدرسه را با محیط خود مرتبط می کند زیرا مدارس به مشروعیت و حمایت جامعه نیازمندند. دیدگاه پارسونز بنیان های نظری و عملیاتی برای تعریف مدرسه سالم فراهم نمود. به طور خاص، مدرسه سالم مکانی است که سطح فنی، مدیریتی و نهادی آن با هم هماهنگ باشند. در چنین شرایطی مدارس با هر دودسته نیازهای بقاء و هنجاری مواجه اند