بخشی از مقاله

چکیده
با وجود بررسی مختصات مشترک فکری ، زبانی و ادبی هر دوره، هنوز راه طولانی مانده است تا به رمزو رازهای شاعرانگی آثار برجسته پی ببریم. برای دریافت چنین رازهایی ناگریز از بررسی تفاوت های فردی این آثاریم، تفاوتهایی که در نتیجه ی خروج از هنجارهای زبان با آثار قبلی به وجود آمده و سبک فردی را رقم زده است این ویژگی های سبک فردی در گلستان در حوزه های گوناگونی از جمله موسیقیایی ، زبانی و نحوی نهفته است سعدی با بکار بردن کلمات و ترکیبات رایج و تمثیلهای ساده و همه کس فهم توانسته است نکاتی بسیار ظریف را بیان کند.

واژگان کلیدی: گلستان، سبک فردی، سبک سهل و ممتنع

مقدمه

زمانی که در دبستان تحصیلی می نمودم روزی پدرم با کتابی قطور وارد منزل شد، آن کتاب کلیات شیخ اجل، سعدی سخنور بود. چون پدرم هر روز چند صفحه ای از آن را می خواند من نیز کم کم با این شاعر بزرگ و نامدار آشنا شدم به طوری که گاه گاهی دیوان او را مطالعه می کردم. حال که بیشتر با این شاعر بزرگ و گران قدر آشنا شده ام دریافته ام که سعدی شاعریست اجتماعی، همدرد و همدل با انسان ها که همه ی افراد بشر را گرامی می دارد همه را به شقفت فرا می خواند و در آثار وی کفه ی موضوعات مربوط به ملاطفت، مهربانی و نوع دوستی سنگین تر از موضوعات کینه توزی است.

واژه ی سبک مصدر ثلاثی مجردعربی است به معنی گداختن و ریختن و قالب گیری کردن زر و نقره - المنجد، ذیل واژه سبک - و در زبانهای اروپایی کلمه استیل - style - معادل سبک است. در اصطلاح سبک روش مشخص بیان مطلب است یعنی گوینده به چه نحو خاص و مشخصی مطالب خود را بیان کرده است. تعریف جامع سبک دشوار است اما می توان آن را از دیدگاه های مختلف بررسی کرد مثلاً بر حسب نام افرادی که سبک شخصی داشته اند و بعد از خود جریانی را در شاعری یا نویسندگی ایجاد کرده اند مانند سبک سعدی، سبک صائب. برحسب درکمطلب : سبک دشوار و مغلق ، سبک ساده وروان، سبک بینابین . بر حسب نوع زبان: سبک شاعرانه، سبک علمی، سبک روزنامه نگارانه . بر حسب موضوع: سبک صوفیانه، سبک مذهبی، سبک تاریخی: تقسیم سبک بر اساس دوره: سبک خراسانی، عراقی ، هندی، مشروطیت ومعاصر است. این سبک ها مرز کاملاً مشخصی ندارند. - شمیسا، :1379 - 12 -13

دوره های سبکی نثر ادب فارسی از دیدگاه تاریخی می توان به نثر مرسل، نثر فنی، نثر مصنوع، نثر موزون، نثر قائم مقام، نثر مردمی، نثر جدید نام برد.یکی از ساده ترین راههای بررسی متن به لحاظ سبک شناسی بررسی یک اثر از سه دیدگاه زبان، فکر و ادبیات است. در همین راستا توجه به سه سطح آوایی، لغوی و نحوی در بررسی آن اثر ادبی از نظر زبانی مهم بوده و مورد
 تاکید قرار گرفته است . با این دید در بررسی زبانی یک اثر هنری به لغات، جملات آن اثر از نظر محور همنشینی و جانشینی گزینش واژه می پردازند.عمده ترین عامل تغییر سبک تغییر و تحولات اجتماعی است که باعث تغییر زندگی و بینش و در نتیجه ادبیات می شود. در سبک شناسی وقتی واژه ی سبک به کار می رود مقصود ازآن ممکن است یکی از سه مفهوم زیر باشد:

1.سبک دوره : یعنی سبک کم و بیش مشترک و شبیه آثار یک دوره خاص.

2.سبک شخصی: یعنی سبک خاص یک شاعر یا نویسنده که اثر او را از هر اثر دیگری متمایز می کند.

3.سبک ادبی: هر علم و نظام و هنری سبک خاص خود را دارد.

سبک را در سه عنوان می توان طبقه بندی کرد: 1 -نگرش -2گزینش -3 عدول از هنجار . سبک حاصل نگاه خاص هنرمند به جهان درون و بیرون است که لزوماً در شیوه ی خاصی از بیان تجلی می کند.معنای حقیقی سبک در حقیقت همین سبک شخصی است ، سبک محصول گزینش خاصی از واژه ها و تعابیر و عبارات و خروج از هنجارهای عادی زبان است، سبک شخصی مثل رنگ در تمام زوایای تار و پودر آثار یک هنرمند منتشر است، تجزیه و تحلیل سبک شخصی دشواراست.
کشف مختصات سبک فردی و مخصوصاً آن ویژگی بینادی سبک شخصی دشوارترین مرحله ی سبک شناسی و از سوی دیگر مفید ترین و شیرین ترین بخش از آن است. - شیمسا، - 70- 77 :1373 اکنون به بررسی سبک شخصی سعدی در گلستان می پردازیم.

سبک بیان سعدی در گلستان

سعدی در دوره ترکتازی مغول و دست نشانده های آنان، به حقیقت گویی می پردازد و از عابدریایی و قاضی فاسد وصوفی دنیا دار و پوچ بودن عبادت و ریاضتِ و بی صدق وصفای آنان انتقاد کرده است.درباره ی سبک بیان سعدی در گلستان، ملک الشعرای بهار به نکته های خوبی اشاره کرده است و می گوید: گلستان در واقع مقامات است اما مقامات صرف و خشکی که از بدیع الزمان و حریری تقلید کند نمی باشد بلکه مقامات سعدی مقاماتی است که سراسر ابتکار و ابداع و چابک دستی و صنعت گری است... سعدی در گذشتگان از عرب وعجم غور کرده است وهر چه در نظرش نابایست و نابکار آمده است طرد کرده و هر چه را بکار و در بایست یافته است جلب نموده و بکار برده است و آنچه که خود آن بر آن افزوده است :اول: ترتیب وتناسب و تنوع، دوم: رحجان ضروری بر غیر ضروری،سوم: مراعات حال خواننده مانند جاحظ، چهارم: رعایت مناسبات نثر ونظم که هیچ یک دیگری را نپوشاند، پنجم، رعایت آهنگ کلمات که گذشتگان از آن تاحدی غافل بوده اند، ششم : رعایت اختصار وایجاز که اساس زبان پارسی بر آن نهاده شده است... هفتم: رعایت الفاظ از حیث فصاحت و بلاغت و ترک ترکیبات دشخوار و.. هشتم: رعایت نزاکت و ادب. - بهار، 1373، ج. - 125- 126 :3

غلامحسین یوسفی در کتاب " دیداری با اهل قلم" مقاله ای با عنوان" پادشاه سخن" به شیوه ی نویسندگی سعدی در گلستان، سادگی بیان، توصیف و نگارگری و داستان گویی و طنز وطبیعت وی می پردازد. - یوسفی ، 248 :1376 - 247-سعدی اسوه ی اعلای اعتدال در جمله جهات و جوانب است. تلاطم درونی او در زیر ظاهر آرام و متین او پنهاناست. » بی عربده ای و خشم و خروشی، بی پایکوبی و کف به لب آوردنی... زبان او نیز بهنجارترین و میانه روترین و متین ترین است.« - حمیدیان، - 345 : 1384 در زبان او معمولاً هیچ گونه دخل وتصرف اضافی و مصنوعی در قبال مشاهده وتجربه ی جمال و در تجسم بخشیدن آن صورت نمی گیرد تا موازنه ی همه سویه دستخوش افراط و تفریط نشود.در بیان شورمندترین عواطف شاعرانه و عارفانه هم تودار و خویشتن دار است ، اما هرگز بی توش وتپش و بی حال نیست و گرنه این همه شور و شوق بر نمی انگیخت.

- همان - به طور کلی باید گفت سبک سعدی سهل و ممتنع است گر چه همه کس در ابتدا تصور میکند که می تواند به شیوه ی سعدی تحریر و تقریر کند زیرا مطالب را با کمال سهولت و آسانی دریافته است اما همین که قلم به دست می گیرد و قصد تقلید در سر می پرورد، به زودی عجز و ناتوانی خویش را در می یابد و همگی می دانند که تنها گلستان ، گلستان است - خزائلی، :1366 مقدمه، - 68 گلستان اوج آمیزش دو سبک نثر موزون خواجه عبداالله انصاری و قاضی حمیدالدین است . گویی شیخ اجل با تتبع در آثار ادبی قبل از خود دریافته است که این دو شیوه ابتر مانده است و جای آن دارد که کسی آنها را ادامه دهد از طرف دیگر سعدی شاعر بود و به صورت طبیعی به وزن تمایل داشت و از این رو بسیاری از عبارتهای گلستان وزن عروضی دارد، از طرفی تمایلات صوفیانه او را به شیوه ی مجلس گویی و عبارت موزون مشایخ قدیم متوجه کرده بود و از سوی دیگر اقامت طولانی در کشورهای عربی زبان و تحصیل در نظامیه، او را علاقه مند به مقامات ساخته بود. در گلستان مختصات زبانی سبک خراسانی دیده می شود واز مختصات جدید زبانی هم مواردی قابل تشخیص است.

آنچه در زبان او مهم است این است که او در دوره ای زندگی می کرد که سبک کهن در حال زوال و سبک جدیدی در حال طلوع بود از این رو در هر سه سطح آوایی، لغوی و نحوی می توان در آثار او هر دو نوع را یافت. مهمترین راز موفقیت سعدی درگلستان رعایت اعتدال است. اعتدال در همه چیز، استعمال لغات و ترکیبات عربی وتازی، در هم آمیختگی نظم ونثر ، طول حکایات و ایراد سخنان پرمغز که اغلب حالت ارسال المثل و تمثیل دارد. - شمیسا، - 155- 159 :1379 در بررسی شگردهای زبانی گلستان باید قبل از هر چیز به سوی واژه و لفظ رفت. گلستان از حیث انتخاب درست ومتناسب الفاظ بی نظیرست، زیرا گلستان از لحاظ کاربرد وسیع لفظ به هیچ وجه با آثار فنی و متکلف رایج عصر خود مثل تاریخ وصاف قابل مقایسه نیست.

سعدی بر خلاف سنت زمان خود که انشای نثر متکلفانه همراه با عبارات عربی رواج داشته عمل کرده و در حد اعتدال به این انشا توجه نشان داده، او شیوه ای دیگر در زمان خود آورده به طوری که در آن علاوه بر توجه به زبان سهل و سلیس گذشتگان، با آراستن آن، دست به نوآوری زده است، آثار فنی سرشار از الفاظ و کلمات غریب و دور از ذهن هستند در حالیکه گلستان به دلیل ایجاز خاص سعدی و روانی نثرش ، این واژه ها محدودند.آنچه این اثر را بی نظیر ساخته به کارگیری طیف وسیعی از زیور کلمات نیست بلکه طرز و چگونگی کاربرد آنها و به کارگیری شگردهای مناسب در چیدن آنهاست. با نگاهی سطحی به حکایت های گلستان، متوجه روانی، سادگی واژه های به کار گرفته در آن می شویم به طوری که از لغات عربیو یا مغولی یا کلمات دشوار و پر کاربرد آن روزگار در گلستان، زیاد اثری نمی بینیم.

اگر هم گاهی دیده می شوند در فضای هماهنگ آن رنگ می بازند و جلوه ای ندارند، اما با همه ی سادگی این لغات، متن آراسته است و شاعرانه، زیرا شاعرانگی یک اثر مربوط به کلمه نیست » کلمه ها به خودی خود شاعرانه نیستند« - حسن لی، - 224 : 1387 بلکه هنر در شیوه ی انسجام آنهاست و گلستان از این حیث هنری جاودانه است . همه این شگردها یعنی سجع،توازن و آهنگ کلمات همین طور حسن انتخاب واژه ها و ترکیب شاعرانه ی آنها وبه اقتضای حال بودن و به گفته ی سعدی " بر مزاج مستمع سخن گفتن«. - سعدی ، - 185 :1381 مجموعه ای از عواملی است که در شاخص کردن نثر گلستان سهیم است. اما آنچه بیش از همه موجب تاثیر گذاشتن بر دل و جان انسان ها ، گشته است و ان را شاعرانه کرده، ساختاری نحوی این کتابست. او برای خیال برانگیز کردن گلستانش گاه فعل را به دلایلی بلاغی وتوجه به صنعت با آن که بنا بر رسم در آخر جمله یا بعد از فاعل و مفعول می آوردند،در اول جمله آورده است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید