بخشی از مقاله
چکیده
فرهنگ و تفاوت های جنسیتی در بیماران مبتلا به طور بالقوه ای مرتبط با موضوع درمان و هدایت پزشکان است برای مثال ترس از طرد شدن که از علایم مهم این اختلال است کاملا بسته به فرهنگ و جنسیت توجیح های متفاوتی دارد. آنچه در یک جامعه بهنجار و ناهنجار است، شیوع و پیدایش اختلالات، ایجاد و رشد اختلالات خاص درنهایت میتواند نحوه تبیین و درمان اختلال را در فرهنگ معینی مشخص سازد لذا در این پژوهش در مورد خصیصههای متفاوت در دو جنس بحث کرده و برای هرکدام از تفاوتها توجیه فرهنگی آورده شده است .
روش: به این منظور نمونه 300 نفری شامل مردم شهر تهران در رده سنی 20 تا 39 سال و تحصیلات بالای سیکل بوسیله ی روش نمونهگیری سهمیهای انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه اختلال شخصیت مرزی ایرانی 3بود که بر اساس مدل همبودی اختلال شخصیت مرزی در نظریه میلون و فرهنگ ساختهشده است. میزان همسانی درونی این آزمون، %95 اعتبار بازازمایی %99، روایی محتوا با روش ضریب نسبی روایی محتوا سنجیده شد. روایی ملاکی %48 با پرسشنامه اسکیزو تایپال فرم ب4 به دست آمد.
شیوع اختلال شخصیت مرزی در زنان و مردان ایرانی تفاوتی ندارد. در این پژوهش بهطورکلی خصیصههای ناامیدی و تکانشی در خانمها تفاوت معناداری داشته، آنها خود را سریع از یک رابطه کنار کشیده، درگیر اعمال تکانشی مانند مصرف مواد میشوند. تنها مورد معنی دار در مردان خصیصه ترس زیاد از تنها شدن و مراقبت کردن از خود به چشم میخورد. علائم متفاوتی در هر دو گروه دیده میشود. اکثر علائم معطوف به خانمهاست.که فرهنگ ما این مساله را عنوان میکند همچنین برخلاف تحقیقات ویژگی تکانشی در زنان بیشتر به چشم میخورد. یافته های جانبی، میانگین گروه مجرد در مقایسه با گروه متاهل در متغیر اختلال شخصیت مرزی بیشتر است.
مقدمه
رابطه میان فرهنگ و شخصیت و اینکه تا چه اندازه فرهنگ در شخصیت افراد موثر است همواره مورد توجه روانشناسان بوده است. برخی پیشنهاد کرده اند که باید از فرهنگ در شخصیت و شخصیت در فرهنگ سخن گفت و این دو کلمه باهم به کاربرده شوند. مساله فرهنگ و شخصیت در دهه های اخیر مورد توجه بسیاری از روانشناسان و مردم شناسان در سراسر دنیا قرار گرفته است به طوری که حجم مطالعات زیادی را به ویژه غرب به خود اختصاص داده است
انسان شناسان اجتماعی امریکایی در نیمه اول قرن بیستم، رابطه ای نزدیکی بین فرهنگ و ویژگی شخصیتی افراد مشاهده کرده اند. در این راستا روت بندکیت5، فرهنگ های بشر را به عنوان شخصیت مستند آن ها در نظر گرفت
در کل فرهنگ میتواند اختلالات روانی را به چهار روش تحت تأثیر قرار دهد: آنچه در یک جامعه بهنجار و ناهنجار است، تحت تأثیر قرار دادن شیوع و پیدایش اختلالات، ایجاد و رشد اختلالات خاص و درنهایت می تواند نحوه تبیین و درمان اختلال را در فرهنگ معینی مشخص سازد
برخی انسان شناسان پزشکی اظهار داشتهاند که گزارش مبنی بر زمینهیابی کشوری در موسسه ملی بهداشت روان نشان می دهد بیش از 50 درصد آمریکایی ها زمانی در طول زندگی خود دچار اختلالات روانی شدهاند که شایعترین اختلال افسردگی بود، پس ازآن سو مصرف الکل و انواع هراس قرار دارد که بیشتر بازتاب تغییر تعریف فرهنگی و سیاسی در آمریکا در طول دههی اخیر است تا افزایش واقعی بیماری . برخی جامعه شناسان این افزایش را ناشی از زندگی مدرن غربی، بهخصوص زندگی شهرنشینی میدانند که پراسترستر از هر دورهای دیگری است و بیشتر از گذشته سبب درهمریختگی انسان ها میشود
اختلال شخصیت مرزی یک اختلال روانی پیچیده وجدی است که با تغییرات حالت های مزاجی شدید و سریع، تکانش گری و رفتارهای خودزنی، ترس از ترک و رهاشدگی، عدم تنظیم هیجانی، روابط ناپایدار و خود پنداره بیثبات مشخص میشود. اختلال شخصیت مرزی یک اختلال شدید شناخته شده است . در مطالعات بین فرهنگی پیشنهاد شده که این شرایط در کشورهای مختلف شناسایی شده است. شواهد غیر مستقیم نشان داده شده که اختلال شخصیت مرزی و بعضی علایم وابسته به آن - خودکشی، خودزنی - در کشورهای توسعه یافته شیوع بیشتری دارد. مکانیسم های اجتماعی و فرهنگی ممکن است توسعه این اختلال را تحت تاثیر قرار می دهد
برای مثال بعضی اختلالات خاص مانند ضد اجتماعی در مردان تشخیص محتمل تری دارند. در زنان مرزی، نمایشی، وابسته بیشتر به چشم می خورد. این تفاوت ها احتمالا بیانگر تفاوت های جنسیتی واقعی چنین الگوهایی است
مردان به شکل متفاوتتری این اختلال را بروز میدهند، مردان عموماً مزاج پرخاشگرانهتری دارند بهجای اطاعت و توافق گرایی بیشتر اهل سلطه گری و بهجای درونریزی عواطف دردناک بیشتر اهل برونریزی و کنشنمایی، ابراز آنها به سمت دیگران هستند
معمولاً در پژوهش ها زنان مبتلا به اختلال شخصیت مرزی در ناحیه ی خشم، افسردگی، اضطراب و نشانه های جسمانی، نشانه های کلی بیشتری دارند. همچنین زنان مبتلا به مرزی نرخ بالاتری از اختلالات افسردگی و اختلال پس از سانحه را دارند، در مردان نرخ بالاتری از اختلال شخصیت خود شیفتگی وضد اجتماعی نشان داده شده است
اختلال شخصیت مرزی عمدتاً زمانی پدیدار میشود که فرد درهمشکستگی خانوادگی و فقدان بههمپیوستگی اجتماعی را تجربه کرده باشد، در جامعهای زندگی کند که نقشهای مطلوب اجتماعی به دشواری در دسترس قرار داشته باشند. تکانش گری در جامعههایی که برای مهار و ضربه گیری رفتارهای نمایشی و پرخطر قدرت کافی ندارند، تقویت و تشدید میشود. وقتی حمایتهای اجتماعی در جوامع کاهش مییابند، بیثباتی هیجانی نیز تشدید میشود
این تحقیق به عنوان یک نقطه شروع برای پیدا کردن راه حل های مثبت تر و موثر در زمینه های فرهنگی به حساب می آید. در جامعه ایران به دلایلی همچون گذر از جامعه سنتی به صنعتی - مدرن - و ناهمگونی مسئله اجتماعی و فرهنگی، انواع آسیبها و مشکلاتی مانند اعتیاد، طلاق، فرار دختران و بسیاری دیگر به معضلی حاد تبدیل شده است.