بخشی از مقاله
چکیده
متخصصان بزرگ تعلیم و تربیت با تاکید بر اهمیت تفکر پرورش ان را یکی از هدفهای اصلی تعلیمو تربیت می دانند. بر این اساس، نظام آموزشی باید، به جای انتقال صرف اطلاعات به دانشآموزان موقعیتهای مناسب موقعیتهای مناسب برای پرورش تفکر کودکان را فراهم آورد. تفکر، به ویژه تفکر انتقادی، خود به خود رشد نمی یابد. بلکه ضروری است، که به صورت نظری و عملی تدریس شود. و اگر آموزشوپرورش بخواهد به پیشرفت قابل توجهای برسد، باید به سازماندهی تفکر دانشآموزان بپردازد. و همچنین قدرت تحلیل و قضاوت آنها را با استفاده از روشهای مختلف تربیتی بالا برده تا بتواند، یک شهروند مطلوب تحویل جامعه بدهد. این مقاله به بررسی ماهیت و مولفههای تفکر انتقادی و چگونگی تدریس و شکوفاسازی آن پرداخته است.
.1 مقدمه
اندیشه یا تفکر یکی از نیروهای درونی انسان است که به مفاهیم مربوط است.ایمانوئل کانت از جمله فیلسوفانی است که ازدر کتابش با عنوان - سنجش خرد ناب - درباره ی فکر و مفاهیم به بحث پرداخته است. و تعریف دیگری که ازتفکراست، »تفکر فرایندی است. که از طریق آن یک باز نمایی ذهنی جدید به وسیله تبدیل اطلاعات و تعامل بین خصوصیات ذهنی جدید، قضاوت، انتزاع، استدلال، و حل مسئله ایجاد میگردد7 « تفکر انتقادی به عنوان یکی از مهارتهای زندگی لازمه رسیدن به دانش است. زیرا ما چیزی جز تفکر خود نیستیم. فکر صحیح و به جا موجب احساس خوب میشود.
پیشرفت تحصیلی دانشآموزان از اهداف اساسی آموزش وپرورش میباشد. بانگاهی دقیق به عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی به این نکته پی میبریم که عوامل مختلفی علاوه بر توانایی فرد بر پیشرفت تحصیلی تاثیردارند. از جمله یکی از این عوامل میتوان تفکر انتقادی را نام برد.روان شناسان نیز درسال های اخیر درصدد شناسایی متغیرهایی هستند که با کمک آنها بتوانند پیشرفت تحصیلی را ارتقا دهند. و لذا نهادهای آموزشی نیز افرادی را باید پرورش دهند که توانایی تشخیص، حل مسئله و تصمیم گیری از طریق استفاده از تفکرانتقادی را داشته باشند. توانایی های روانی-اجتماعی لازم برای رفتار انطباقی و موثر، افراد را قادر میسازد تابه طور موثر با مقتضیات و چالش های زندگی روزمره مقابله کند.
آموزش این مهارت ها موجب ارتقا رشد شخصی واجتماعی ، محافظت ازحقوق انسان ها وپیشگیری ازمشکلات روانی- اجتماعی میشود. طبق آمار سازمان های محلی ، بین المللی ومنطقه ای تعداد افرادمبتلا به افسردگی، اظطراب ، تند خویی، بدبینی، ناسازگاری وبه طور کلی اختلال های روانی -اجتماعی روز به روز درجهان درحال افزایش است. وشاید یکی ازاقدمات پیشگیرانه، آموزش مهارت های زندگی باشد. این برنامه سعی دارد سطح بهداشت روانی جامعه راارتقا بخشد وباآسیب های روانی واجتماعی که افراد را تهدید میکند مقایله کند. آموزش تفکرانتقادی نیز مطمئنا یکی ازراه هایی است که میتوان ازگوشه نشینی وانزوای انسان جلوگیری کرد، ازطریق اظهارنظرسنجیده درامور مختلف. آموزش پرورش نیز میتواند باآموزش چنین افرادی در آینده ازتفکراین افراد استفاده کرده وگام بلندی را به سوی پیشرفت بردارد.
.2 روش تحقیق
روشی که در تحقیق فوق بکار برده شده است تلفیقی از روش مطالعاتی کتابخانه ای ، استفاده از مقالات اینترنتی و پایان نامه ای می باشد . بدین ترتیب برای جمع آوری مطالب ابتدا به گردآوری مطالب و بعد به تجزیه وتحلیل آنها اقدام شده است.
.3 نتایج تحقیق
-3-1 تعاریف تفکر انتقادی
افراد منتقد را شاید بتوان دردوگروه قرارداد.
-1گروه اول را میتوان کسانی دانست که دائم به دنبال قضاوت های تند وخرده گیری وایراد گرفتن ازدیگران هستند.
-2واما گروه دوم افرادی هستند که درباره ی هر امری به نحو عقلانی ومستدل اظهار نظر میکنند ودرباره ی ارزش، درستی حقیقت یا زیبایی آن به نحومستدل قضاوت میکنند.
تعریف اصطلاحی تفکر انتقادی:»تفکرانتقادی یک فرایند خودتنظیم وهدف مند میباشد که درنتیجه ی تفسیر، تحلیل، ارزشیابی، واستنباط شکل میگیرد. 10 «
آموزش وپرورش نیز به افرادی دلسوز نیاز دارد تا برنامه های آن را تحلیل، تفسیرکنندوپیشنهادات خودرا بدهند نه به افرادی که به صورت شتاب زده تصمیم بیرند ونتیجه این کار چیزی جزشکست نخواهد بود.
-3-2 خدمات تفکرانتقادی به یادگیری خود راهبر
به طور کلی عنایت به مهارت های انتقادی ویادگیری خودراهبر، شناسایی چالش ها آسیب ها وسایر ابعاد وعوامل تاثیرگذار برآنها به عنوان مهمترین دغدغه های نظام آموزش پرورش میباشد.باتوجه به اهمیت برنامه های درسی در نظام آموزشی وتاثیر آن برمهارت های فکری وتوانایی تحصیلی دانش آموزان ازجمله تفکرانتقادی، یادگیری خودراهبروپیشرفت تحصیلی اتفاق مهمی رخ نخواهد داد مگر اینکه توجه به تمایلات فکری سطح بالا به عنوان نقطه ی عزیمتی در نظام آموزش وپرورش کشورمان مورد توجه دست اندرکاران این نظام قرار گیرد
یافتهی دیگر این پژوهش نشان دادکه بین یادگیری خودراهبر وگرایش به تفکر انتقادی رایطه ی مثبت ومعنا داری وجود دارد معلمان نیز برای موفقیت نظام خود باید از روش تدریس فعال استفاده کنند تا بتوانند گرایش به تفکر انتقادی ویادگیری خودراهبر را دردانش آموزان افزایش دهند.
-3-3 مقایسهی تفکر انتقادی
لیپمن میان تفکر عادی وتفکر انتقادی تمییز قائل میشود. تفکر عادی، ساده و فاقد ملاک است. اما تفکرانتقادی پیچیده تر و بر پایه ی ملاک عینی است.
ریچارد پل ولیندرالدر به نقل از منبع شماره 8 درباره ی ویژگی های تفکرانتفادی اشاره می کند. از جمله:
-1پیشرفت انتقادی مثل پیشرفت در بستکبال، نواختن آلت موسیقی و...است. و غیر ممکن است که بدون تعهد آگاهانه یادگیری و پیشرفت در این زمینه حاصل شود.
-2تا زمانی که ما تفکرمان را بی اهمیت بپنداریم کار مورد نیاز برای پیشرفت آن انجام ندادهایم.
پیشرفت در تفکرانتقادی فرایندی تدریجی است. که شامل سعی وکوشش و کارسخت و صریح و مدارس میتواند با کاربرنامه ریزی شده یک فرد تفکر انتقادی سطح بالا تحویل جامعه داده و به هدف خود برسد.
-3-4 تفکرانتقادی در آیینه متون
علاقه به توسعه تواناییهای تفکر انتقادی در محافل آموزشی پدیدهی جدیدی نیست. چتمایرز، مولف کتاب آموزش تفکرانتقادی معتقد است: الگویی که دانشگاههای مدرن امروز از آن برخاسته اند، اما، به تدریج،از این سنت دیرینه فاصله گرقته و بیشترین توجه خود را به ارائه اطلاعات معطوف کردهاند. ریشههای خرد مندانه تفکرانتقادی قدمتی دیرینه دارد،روش تدریسودیدگاههای سقراط در 2500 سال قبل موید این مطلب است. سقراط این مطلب را بیان کرد که شخص نمیتواند، برای دستیابی به دانش و بصیرت عقلی به کسانی متکی باشد که دارای اقتدار هستند و نشان داد که افراد ممکن است، دارای اقتدار وموقعیت بالایی باشند. اما عمیقا سرگردان و گمراه و غیر منطقی باشند
سقراط اهمیت پرسش سوالات عمیق را که موجب میشود انسان، قبل از پذیرش ایدهای به تفکر در آن بپردازد.و نیزاهمیت جستوجوی شواهد، آزمایش دقیق،استدلال فرضیهها و تحلیل مفاهیم اساسی را نشان داد. روش او به پرسشو پاسخ سقراطی معروف است. و از بهترین راهبردهای آموزش تفکرانتقادی میباشد. که در ان سقراط نیاز به تفکر را برای روشنی و استحکام منطق به طور مشخص نشان میدهد. وایتهد نیز در کلام معروف خود که یادگیری شاگردان بیفایده است، مگر اینکه کتابهای خود را گم کنند،جزوات خود را بسوزانندو... تلویحا به این موضوع اشاره دارد که ثمرهی واقعی یادگیری باید یک فرایند فکر باشد. که از مطالعهی یک رشته بهوجود میآید نه از طریق اطلاعات جمعآوری شده. خرد ابزاری است که همواره میتواند در تبدیل داده به اطلاعات و دانش مورد استفاده قرار گیرد.
»داده، به اضافه تحلیل انسان، به اطلاعات تبدیل میشود. که در تمامی این فرایند رویکرد تفکر انتقادی، که همان خرد و آگاهی شخص است، نقش اساسی دارد. 9 « تفکر انتفادی از نظر ریچارد پائول عبارت است از یک نوع تفکر هدفمند منحصر به فردی که متفکر به طور منظم،وبه طور عادتی معیار استانداردهایی مدبرانه را برای فکر کردن برقرار نموده، مسئولیت ساختار تفکر را میپذیرد، ساختار تفکر را بر اساس استانداردها ارزیابی میکند.
دیویی در کتاب - چگونه فکر کنیم؟ - ماهیت تفکر انتقادی را مورد بررسی قرار داده است. به عقیده او تفکر انتقادی شامل دو مرحله است. مرحلهی اول آن حالت شکو تردید و پیچیدگی است که در آغاز تفکر به کار میرود