بخشی از مقاله
چکیده
بررسی و برآورد تقاضای برق در بخش خانگی از اهمیت فراوانی برخوردار است. برق جزء حاملهای انرژی است که در بسیاری از بخشهامخصوصاً بخش خانگی میزان مصرف آن بالا میباشد و از ضروریترین کالاها به شمار میاید. ویژگی بارز این انرژی آن است که قابلیت ذخیرهسازی ندارد. بنابراین باید عرضه و تقاضای آن متناسب با یکدیگر باشد. از این رو توجه به طرف تقاضای برق از اهمیت دوچندانی برخوردار است. بر این مبنا، تحقیق حاضر به دنبال برآورد تابع تقاضای برق خانگی استان آذربایجان شرقی است.برای این منظور از الگوی خودتوزیع با وقفههای گسترده - ARDL - استفاده شد و دادههای دوره زمانی 1390-1360 مورد استفاده قرار گرفت.
نتایج نشان داد که تئوری متعارف تقاضای اقتصاد خرد در مورد این کالا صدق میکند بهطوری که علایم متغیرهای قیمتی - قیمت کالا و جانشین آن - و درآمدی مطابق تئوری و معنیدار بود. با این وجود، کششهای قیمتی و درآمدی تقاضای برق حاکی از کمکشش بودن تقاضای برق خانگی دارد. با تأیید وجود رابطه بلندمدت، برآورد الگوی تصحیح خطا، حکایت از سرعت بالای تعدیل مدل تقاضای برق به سمت مقادیر بلندمدت دارد. نتایج بر لزوم استفاده از ابزارهای سیاستی دیگر - همچون فرهنگسازی - در کنار ابزارهای قیمتی برای کنترل تقاضا دلالت دارد.
مقدمه
تجزیه وتحلیل تقاضای انرژی جهت شناخت دقیقتر عوامل مؤثر و میزان تاثیر آنها بر مصرف، بسیار حائز اهمیت است چرا که روند تغییرات مصرف انرژی و شدت انرژی مصرفی، با پیشرفت بیشتر فنآوری و اختراع دستگاههای جدید به منظور رفاه مصرفکنندگان از ضرورت بیشتری برخوردار خواهد شد. لذا با در نظر گرفتن محدودیت منابع انرژی و رشد روزافزون تقاضای آن امروزه طرحهای مدیریت مصرف و تقاضا نقش مهمی را در برنامهریزیهای بلندمدت کشورها ایفا میکنند، بنابراین مسالهی کاهش و منطقی کردن مصرف انرژی در سالهای اخیر یکی از اهداف اساسی دولتها در کشورهای مختلف بوده است.
در میان سرفصلهای مختلف مصرف انرژی، بخش خانگی دارای اهمیت و حساسیت خاصی است، چرا که بررسی روند گذشته مصرف انواع انرژی در پنچ بخش عمده مسکونی، تجاری، عمومی صنعتی و کشاورزی نشان میدهد که بخش مسکن سهم قابل توجهی از انرژی مصرفی جهان را به خود اختصاص داده است. به طوری که مصرف انرژی در بخش مسکونی 26 درصد از کل مصرف نهایی انرژی جهان بوده است
این نسبت در ایران بیشتر است بهطوری که بخش خانگی، عمومی و تجاری سهم حدود 37 درصدی از کل مصرف نهایی انرژی را به خود اختصاص داده که بیشترین سهم در میان دیگر بخشهای اقتصادی است. و بیش از 80 درصد مصرف انرژی در این بخش - شامل مصرف برق، گاز طبیعی و سوختهای سنتی - تنها مربوط به بخش مسکونی - خانگی - است لذا برای مدیریت مصرف انرژی در هر بخش از جمله بخش خانگی شناخت الگوی مصرف در هر کدام از این بخشها ضروری به نظر میرسد. در این میان برق جزء حاملهای انرژی است که در بسیاری از بخشهامخصوصاً بخش خانگی میزان مصرف آن به عنوان مهم ترین حامل انرژی در بخش خانگی بالا می باشد و این ناشی از حجم زیاد وسایل برقی به کار برده شده، کاربرد فراوان آنها، افزایش روزافزون وسایل جدید برق، پایین بودن نسبی قیمت برق نسبت به سایر کالاها، افزایش جمعیت و عوامل دیگر میباشد
در ایران نیز بخش خانگی به عنوان یکی از مصرفکنندگان بزرگ برق در کشور طی سه دهه گذشته است که به طور متوسط بیش از 33 درصد از مصرف برق را به خود اختصاص داده است به طوری که متوسط مصرف سرانه برق خانگی در ایران 2900 کیلووات ساعت است درحالیکه متوسط مصرف جهانی زیر 1000 کیلووات ساعت است. بدین ترتیب متوسط مصرف سرانه برق خانگی در کشور ایران سه برابر متوسط جهانی است. از این رو برق مصرفی توسط خانوارهای ایرانی با در نظر گرفتن استانداردهای جهانی پاسخگوی 200 میلیون نفر جمعیت است
در استان آذربایجان شرقی نیز با توجه به اینکه حدود 76 درصد تعداد مشترکین شرکتهای توزیع نیروی برق را مشترکین خانگی تشکیل میدهند که سهمی معادل 5 درصد را در کل کشور داراست و از طرف دیگر در حوزه تحت پوشش این شرکتها بیش از 39 درصد مصرف، به مصرف مشترکین خانگی اختصاص داردکه سهمی معادل 3 درصد را در کل کشور داراست و با جمعیتی بیش از 3724620 نفر اهمیت بررسی تقاضای برق خانگی استان را نشان میدهد.
با توجه به مطالب بیانشده و نیز نظر به اهمیتی که منابع انرژی ازجمله برق در جوامع بشری دارد، ضروری است که ابعاد عرضه و تقاضای این عنصر حیاتی، بهتر شناخته شود علاوه بر این با توجه به کمبود امکانات و نیروگاههای لازم جهت تولید برق، ضرورت بررسی عرضه و تقاضای برق و نیز واکنش مصرفکنندگان در مقابل تغییرات قیمت این محصول آشکارتر میشود که این امر امکان برنامهریزی و تصمیمگیری صحیح در رابطه با این انرژی را میسرتر میگرداند.
زی و همکاران - 2016 - 2 در مقاله تحت عنوان برآورد تقاضای برق در بخش مسکونی چین به برآورد تقاضای برق مسکونی با توجه به سه متغیر طراحی ساختمان، لوازم خانگی، مدیریت مصرف و با استفاده از روش رگرسیون خطی چند گانه پرداختهاند. نتایج نشان میدهد که مدیریت مصرف در خانوارها با تقاضای برف خانگی رابطه مثبت دارد و ساخت و ساز و لوازم خانگی، به خصوص مجموعهای از لوازم تهویه مطبوع، مدت بهرهبرداری از تجهیزات برقی و منطقه اتاق تاثیر معناداری در تقاضا برق مسکونی دارد.
لیو - 2015 - 3 در مقاله تحت عنوان تقاضای برق مسکونی در کره جنوبی به بررسی کششهای قیمتی و درآمدی با استفاده از دادههای ماهانه از سال 2003 تا 2013 پرداخته است. نتایج نشان میدهد که کششهای قیمتی و درآمدی هر دو نزدیک به - قدر مطلق - 0/27 میباشد.
گیری سیو هوانگ - 2015 - 4 در مقاله تحت عنوان عوامل تعیین کننده مصرف برق خانگی در تایوان: شواهدی از رگرسیون چندک، به تجزیه و تحلیل عوامل موثر بر مصرف برق خانگی در تایوان برای دوره .2011-1981 پرداخته است. نتایج نشان میدهد که اثرات ویژگیهای جمعیت شناختی، اقتصادی و اجتماعی، ویژگیهای خانه مورد اقامت در میزان مصرف برق خانگی ممکن است مقادیر متفاوت و در طول زمان تغییرکند.
نتایج تحقیق در مورد ویژگی خانوارها و درآمد و بعد خانوار نشان میدهد که خانوارهای با درآمد بالاتر، اندازه خانوار بزرگتر، اعضای مسنتر، مصرف برق بیشتری دارند . از نظر ویژگیها خانه، مناطق مسکونی بزرگتر، خانههای با لوازم برقی بیشتر، خانههای که مالک آنها در آن ساکن هستند و خانههای چند طبقه به مصرف برق خانگی بالاتر بالاتری دارند. استراتژیهایی که برای کاهش مصرف برق به کار گرفته میشوند باید به گروههای خاص که تمایل دارند مصرف برق بالاتری داشته باشند تمرکز نماید.
کریشنامورتی و همکاران - 2015 - 5 در مقاله تحت عنوان تجزیه تحلیل تقاضای برق مسکونی در کشورهای OECD، به بررسی کششهای قیمتی و درآمدی تقاضای برق در بین 11 کشور OECD با استفاده از دادههای مصرف سالانه برق برای 2011 پرداختهاند. نتایج تجربی نشان میدهد میزان مصرف به تغییرات قیمت بسیار حساس هست و کششهای متفاوت برای کشورها بدست امده است مثلا برای کره - قدر مطلق - 0/27 برای استرالیا 1/4 و برای اکثر کشورها بالای 0/5 بوده است. ولی تغییر در مصرف برق با توجه به تغییرات درآمد زیاد نبوده است. برای اکثر کشورها بین 0/07 تا 0/16 بوده است. همچنین نتایج نشان میدهد که علاوه بر اقدامات قیمتی اقدامات مدیریتی خانوارها هم نقش زیادی در در تقاضای برق مصرفی خانوارها دارد بهطوری که میتواند به اندازه 0/02 تا 0/04 تاثیر گذار باشد.
فولرتون و همکارانش - 2015 - 6 در مقاله تحت عنوان تقاضای برق مسکونی در ایالت آرکانزاس، به بررسی اثرات کوتاهمدت و بلندمدت تقاضای برق مسکونی با استفاده از روش تصحیح خطا میپردازد. نتایج تجربی نشان میدهد که افزایش قیمت برق در بلندمدت بر کاهش مصرف برق تاثیر دارد ولی در کوتاهمدت ندارد و با توجه به تغییرات درآمد خانوارها، برق مسکونی بعنوان کالای نرمال محسوب میشود و اینکه در بلندمدت کشش درآمدی 2 برابر کوتاهمدت است و این تغییرات مصرف برای بلندمدت و کوتاهمدت باعث ایجاد ظرفیت محدود در بورس سهام لوازم برقی خانگی میگردد و نتایج کلی نشان میدهد که افزایش ظرفیت تولید در آرکانزاس با استفاده از روش استاندارد باعث افزایش مصرف میگردد.
یاپ و بخت - 2014 - 7 با استفاده از دادههای سالهای 1978 تا 2011 کشور مالزی با استفاده از مدل لگاریتمی- لگاریتمی و اقتصادسنجی به برآورد کششهای قیمتی و درآمدی مصرف برق خانگی پرداختهاند که نتایج به ترتیب برابر با 0 /84 و -0 /13 بدست آمده است.
ژو و تنگ - 2013 - 8 در مقاله تحت عنوان برآورد تقاضای برق مسکونی شهری در چین با استفاده از دادههای خانوارها به بررسی کششهای درآمد و قیمتی تقاضای برق و همچنین تاثیر شیوه زندگی بر تقاضای برق با استفاده از دادههای نظر سنجی سالانه خانوارهای شهری از استان سیچوان برای دورههای 2009-2007 پرداختهاند. نتایج تجربی نشان میدهد کشش قیمت و درآمد بهتر تیب در محدود -0/35 تا -0/50 و 0/14 تا 0/33 هست و همچنین متغیرهایی مثل میزان جمعیت، اندازه خانه و لوازم برقی خانگی تاثیری معنیدار بر تقاضای برق مسکونی دارند.