بخشی از مقاله
چکیده
تلمیح در لغت یعنی با گوشه چشم اشاره کردن. یکی از امکاناتی که شاعر میتواند نقش خیال انگیزی در شعر را به کمال برساند، تلمیح است. ملاحقعلی سیاهپوش تلمیحات را با انگیزههایی چون روایت داستانهای دینی و تاریخی، سیاسی و یا بیان افکار و عقاید خود به کار گرفتهاند و بر آن بودهاند تا شعر را به عنوان منبع آگاهی برای مردم زمانه ارائه دهند.
یافته های این تحقیق که به شیوه کتابخانهای و اسنادی و فیشبرداری به روش تحقیق توصیفی انجام یافته است، بیانگر آن است که استفاده ملاحقعلی سیاهپوش در اشعارش از تلمیحات بیشتر بوده است و تلمیحات دینی بیشترین کاربرد را در اشعارش داشته است. ملاحقعلی سیاهپوش تلمیح به حضرت محمد - ص - و حضرت علی - ع - و حضرت امام حسین - ع - نسبت به دیگر ائمه بیشترین تکرار و بسامد کاربرد را نسبت به سایر شخصیتها و یا عناوین داشته است.
پیشینه - و سابقه و ضرورت انجام تحقیق -
استخراج تلمیح به صورت فرهنگ سابقهای چندان طولانی ندارد؛ اما با گسترش روزافزون دانش آموختگان ادب فارسی و پیشرفت علوم، استادان طراز اول به تدوین تلمیحات به کار رفته در آثار پرداختهاند. از اهم این موارد میتوان به کتب زیر اشاره کرد:
-1 فرهنگ تلمیحات دکتر شمیسا
-2 فرهنگ و اشارات تلمیحات دکتر شمیسا
-3 اسرارالتوحید دکتر شفیعی کدکنی
-4 مختارنامه دکتر شفیعی کدکنی
-5 فرهنگ تلمیحات شعر معاصر دکتر محمد حسین محمدی
-6 دیوان عثمان مختاری به تصحیح جلال الدین همایی
-1 صفرینژاد، حسین، اسماعیلزاده، جبار، در مجله کتاب ماه و ادبیات، سال 1390 ش 58 به بررسی موضوع نگاهی به تلمیح و بازبینی تلمیحات اسلامی در دیوان نزاری قهستانی، پرداختهاند و در انجام این پژوهش به این نتیجه دست یافتهاند که: چنانچه از شواهد ارائه شده برمی آید نزاری مانند بسیاری از شاعران دیگر عصر خود از تلمیح برای بیان اندیشه های دینی-اخلاقی بهره میگیرد.
-2 آقای محسن اعلا دبیر دبیرستانهای نور در مجلهی رشد آموزش و ادب فارسی شماره دوم در زمستان 1389 به موضوع کندوکاوی در آرایهی تلمیح پرداخته است و پس از بررسی به این نتیجه رسیده است که: آرایهی تلمیح به سخن شاعر ژرفا میبخشد و هم موجب برانگیختگی ذهن خواننده میشود.
-3 آقای حمیدرضا توکلی، استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه سمنان، در مقالهای علمی، پژوهشی سال چهارم، شماره هفتم در بهار و تابستان 1392، به بررسی موضوع حافظ و آشناییزدایی در قلمرو تلمیح پرداخته و در انجام این پژوهش به این نتیجه رسیده است که: حافظ در اشعارش از تلمیحات اسطورهای و دینی استفاده بسیاری کرده است.
مقدمه
تلمیح در لغت یعنی: به گوشه چشم اشاره کردن
تلمیح در لغت »نگاه کردن به چیزی، اشاره کردن به سوی چیزی« است. - معین، ج 1، ذیل واژه - در اصطلاح آن است که شاعر بر تبیین و اثبات سخن خود اشاراتی ضمنی به آیات و احادیث یا داستانهای معروف، بکند.
گفتنی است برخی از متقدمان تلمیح را به تقدم میم بر لام، »تلمیح« گفتهاند، یعنی آن که شاعر مثلی ملیح، در کلام خود ایراد کند. کاشفی سبزواری از جمله نویسندگانی است که به هر دو وجه این کلمه اشاره نموده است.
تلمیح، شامل هر نوع اشاره مذهبی، اساطیری و تاریخی و... است و خواننده باید آگاهی کاملی از کل داستان، واقعه و آیات داشته باشد تا تلمیح را در شعر و یا بیتی درک نماید.
ملاحقعلی سیاهپوش فرزند ملاگرگعلی از طایفه سیاهپوش الشتر با تخلص فیلی به زبان لکی و فارسی شعر سروده است. تاریخ فوت این شاعر گرانقدر بین سالهای 1281 تا هجری ذکر 1285 گردیده است. وی داری دیوان شعر لکی و فارسی است شاعری با بیانی سحر آمیز که بی شکاگر به خوبی شناخته شود حیرت ادیبان کشور را بر خواهد انگیخت. این دُر گرانبهای ادب لکی در پس گمنامی قوم بزرگ لک مهجور مانده و از دسترس محققان کشور دور مانده است.
ملاحقعلی سیاهپوش، بیشتر تمرکز خود را بر روی پیامبر و ائمه اطهار معطوف کرده است که این موضوع، بیان کننده اندیشه نبوی و مذهبی خاص این شاعر است البته او این تلمیحات را به حوادث روزگار خود پیوند زده و از امامان برای پیروزی مردم علیه جور و ستم یاری طلبیده است.
از جمله دیگر اشعار زیبای وی کله باد که با بیانی بسیار ادبی سروده شده است را نام برد. علاوه بر ملاحقعلی دو شاعر و عارف دیگر قوم لک و لکستان کله باد را نیز سرودهاند. نخست ترکه میر که به زیبایی هر چه تمام رهایی بخشی کله باد را به تصویر کشیده و زمستان سخت و ظالم را در برابرش به شکست کشانیده و دوم ملامنوچهر کولیوند کله باد را قاصد دلتنگیهای خویش نموده و او را رهسپار کوی دوست نموده است.
قابل ذکر است در شعر شاعران لک زبان، پیامبر - ص - نماد مبارزه با ظلم و ستم و برافرازنده رایت عدل و مساوات است. در واقع این طرز بیان با هدف بازنگری در الگوهای دینی و احیای ارزشهای اسلامی انجام میگیرد. به همین سبب است که تلمیح به داستان پیامبر اکرم - ص - از جمله پرکاربردترین تلمیحات دینی است. از دیگر تلمیحات پرکاربرد در شعر حقعلی سیاهپوش تلمیح به حوادث جانسوز زندگی امام حسین - ع - و امام علی - ع - است. قیام امام حسین - ع - و یارانش در وادی کربلا و شهادت مظلومانهشان همواره جزو موضوعاتی بوده است که شاعران لرستانی در اشعارشان بدان پرداختهاند.
بیان مسئله
باید گفت لکی در گذشته هماره درلرستان زبان رسمی و دیوانی بوده است، لکی در میان لُرها هم زبان بزم بوده و هم زبان رزم، هم زبان سور و هم زبان سوگ بوده است. بارها دیدهایمدر جای جای سرزمین لرستان مردان و زنان لُر- غیر لک زبان - هنگام شادی بانگبِزَ - ران - و - لرزان لرزان - سرداده و هنگام غم و اندوه به زبان لکیهُ - وره - و - مور - چریدهاند، و یا هنگام بیم و امید با ابیات - چلسِرو - برلندایب - کَوَر - و - گرین - برای وصال دلدار و اتمام - پژاره - هایشان چشم به راههای - کرماشو - دوختهاند.
لَک نام یکی از اقوام ایرانی است که محل سکونت آنان در مناطق غربی ایران و اکثراً در استانهای همدان، ایلام، لرستان و کرمانشاه زندگی میکنند. مناطق اصلی لکنشین الشتر و خاوه - دلفان - هستند کهاست از طوایف لُر کوچک محسوب می-شوند. میرزا محمد حسین مستوفی در رساله آمار مالی و نظامی ایران در سال 1128 در دوره صفویه، قوم لر را ایرانیالاصل دانسته و آنها را مشتمل بر چهار طایفه می داند: فیلی، لک، بختیاری و ممسنی. - افشار، ایرج، فرهنگ ایران زمین، تهران: انتشارات سخن. - زبان مادری قوم لک، لکی است. مذهب اکثریت آنها شیعه دوازده امامی یا اهل حق و برخی نیز پیرو آیین پارسیان هستند
لَک در فارسی به معنی صدهزار بوده و احتمال میرود نامگذاری لَکها به خاطر جمعیت خانوار آنها بوده است. این جمعیت اتحادیهای از قبایل کوچرو بوده است.
زبان و ادبیات لکی یکی از زلالترین زبانهای موجود دنیا برای بیان احساس و عاطفه انسانی است، به گونهای که شنونده با شنیدن ابیات نغز و پر مغز لکی تا لبههای اسطوره و احساس پیش میرود و اگر بخواهد می تواند به فراسوی اندیشهها گام بگذارد.
قوم لک آن پازلی است که در غیاب قطعات گوناگون تاریخی، اجتماعی،.…اش غریب می نماید، که راهیابی به گذشتهی تاریخیاش بسیار دشوار و گاهی ناممکن است؛ اما حافظه سرشار از هوش مردمان این دیار در تلاشی ستودنی بخشی هر چند اندک اما ارزشمند از این پازل را در قالب حفظ سروده ها و تکبیتی ها برای امروز ما به ارمغان آوردهاند. همین مقدار از ادبیات نظمی که اکنون در دست ماست میتواند موقعیت کمنظیری را در میان ادبیات قومی و محلی ایران برای خود رقم زند.
بهطور مستند میتوان ثابت نمود که پیشینیه ی شعر سرایی به زبان لکی با ادبیات منظوم پارسی شانه میزند و مصداق این مدعا آثار شعری به جا مانده از قرون دوم و سوم هجری قمری میباشد که از جمله شعرای عارفی چون بهلول ماهی و شاگردانش بابالره، بابا نجوم؛ بابا رجب و بابا حاتم را میتوان نام برد.
از قرون نخستین پس از اسلام شاعران لک زبان با آنکه توانایی هنرنمایی در اوج ادبیات پارسی را در خود میدیدند اما به سروسامان دادن ادبیات بومی خویش همت گماردند که شوربختانه بهجز مقداری بسیار اندک اغلب آثار گهربارشان از بین رفت و به دست ما نرسید.
از جمله شاعران قرون اخیر که آسمان پر ستاره ادب لک را تلالو بخشیدند، ملا پریشان، ملا حقعلی سیاپوش، ملامنوچهر کولیوند، میرزا شفیع مصدق یوسفوند، کریم کولیوند ، علیمحمد کولیوند - فرجالهی - ، اسماعیل نورمحمدی ،رضاحسنوند - شوریده لرستانی - ، اولاد قباد و ارکوازی میباشند که بر ستیغ مرتفع شعر لکی تکیه زدند و آن را با عرفان همدم نمودهاند. حال در این مقاله به دُرفشانی یکی از ستارگان ادب الشتر میپردازیم.