بخشی از مقاله

چکیده

قرآن کریم پیوسته یکی از منابع مهم فکری و یکی از سرچشمههای الهام بخش شاعران و نویسندگان بوده و در طول تاریخ ادب فارسی شاعران متعددی از مضامین، الفاظ و اشارات این کتاب شریف بهره بردهاند. حسن دهلوی نیز از جمله شاعرانی است که بهره های زیادی از این کتاب آسمانی برده و اشعار خود را با مفاهیم قرآنی آراسته است. تجلی آیات قرآن در دیوان وی به شیوههای مختلف صورت گرفته است، اما آنچه که بیشتر به چشم میخورد، تلمیحاتی است که به مفاهیم و قصص قرآنی داشته و در این مقاله، این تلمیحات مورد بررسی قرار گرفته است.

مقدمه

قرآن کریم، آخرین سند الهی برای همه بشر به خصوص باورمندان مسلمان است که نظر به تعالی بشر از مغاک حیوانی به سوی اوج افلاک دارد. ادبیات کهن سال فارسی وامدار قرآن کریم است که قرن ها ناب ترین مفاهیم آن را با سیمایی جذاب در قالب های ادبی به نمایش گذاشته است. داستانها و آیات قرآن همواره مورد عنایت شاعران و نویسندگان قرار گرفته و می گیرند. شاعر به تبع اطلاع از روایات قرآنی و به فراخور مضمون و محتوای اثرش از این داستان ها و آیات در جهت تفهیم و تایید سخن خود بهره می گیرد. بنابراین تلمیح به عنوان یکی از صنایع ادبی، نمایانگر میزان آگاهی شاعر از مضامین و رویدادهای مختلف دینی، تاریخی و ... است.

تلمیح یکی از آرایههای بدیع معنوی و عبارت است از اشاره به آیه، حدیث یا داستانی مشهور در ضمن کلام. »تلمیح دو ژرفساخت تشبیه و تناسب دارد، زیرا اولا ایجاد رابطهی تشبیهی بین مطلب و داستانی است وثانیاً بین اجزاء داستان، تناسب وجود دارد

آوردن تلمیح در شعر و نثر به زیبایی کلام میافزاید، زیرا اولا: تناسب و رابطهای میان مطلب اصلی برقرار میسازد، یعنی انتقال از کثرت به وحدت است؛ ثانیا: در تلمیح با واژهای یا جملهای، داستانی کامل یا کل مطلبی در ذهن تداعی میشود و این تداعی بسیار شیرین و خوش است؛ ثالثا: در تلمیح ایجاز هست، یعنی معانی بسیار در کمترین الفاظ آورده میشود

کاربرد تلمیح در شعر از یک سو موجب خلق معانی تازه میگردد و از سوی دیگر نقش مهم و مؤثری را در خیالانگیزتر کردن و همچنین غنیتر ساختن تصاویر شعری ایفا میکند. تلمیح به وسیله تداعی مطلب و ماجرای دیگر با وجود ایجاز فراوان، دلالتهای بیان را در شعر گسترش میبخشد. تأثیر شعر را در خواننده بیشتر میکند و بر لطف و عمق آن میافزاید و همچنین بهرهگیری از این آرایه نشاندهندهی دامنهی معلومات و غنای فرهنگی شاعر است. عمدهترین کارکردهای تلمیح عبارتند از: بالا بردن خبر شعر یا ایجاد زبان شعری، اغراق، اشاره به حوادث تاریخی عصر، ایجاز، معنیآفرینی، تمثیل و ایجاد زبان رمزی، پنهانکاری و ابهام 

شاعران زیادی از آیات و داستان های قرآنی استفاده کرده و آثار گرانبهایی به وجود آوردهاند. حسن دهلوی یکی از این شاعران است که آیات و مفاهیم قرآنی به زیبایی در دیوان وی جای گرفته و در ابیات زیادی از دیوان وی می توان تلمیحات قرآنی را مشاهده کرد. حسن دهلوی از شاعران بزرگ پارسیگوی هندوستان در قرن هفتم و هشتم هجری و در علو مقام همطراز امیرخسرو دهلوی و معاصر و دوست و معاشر و مصاحب اوست و تخلص وی در اشعار حسن بوده است.

گرایش حسن دهلویبه تصوّف و به خدمت نظامالدین اولیا در سن کهولت او انجام گرفت. آثار آشنایی وی با صوفیان و گرایش به اعتقادات ایشان در غزلها و مثنوی های او مشهود است. در زمینه ویژگی های اخلاقی، معنوی و عرفانی او در نفحاتالانس جامی از قول صاحب تاریخ هند چنین آمده است: »در مکارم اخلاق و در لطافت و ظرافت مجالس و استقامت عقل و روش صوفیه و لزوم قناعت و اعتقاد پاکیزه و در تجرّدو تفرّد از علایق دنیوی و خوش بودن و خوش گذرانیدن بیاسباب صوری همچون اویی کمتر دیدهام و چنان شیرین مجلس و مدّؤب و مهذّب بود که راحتی که از مجالست وی مییافتم از مُجالست هیچکس نمییافتم

پس از مقدمه ای که ذکر شد، اینک به بررسی تلمیحات قرآنی دیوان حسن دهلوی پرداخته میشود.

تو خواستی کز طوق غم، داغی نهی بر ما ولی  //  داغ تو ما را باغ شد، چون آتش ابراهیم را

در این بیت، شاعر به داستان در آتش افکندن حضرت ابراهیم - ع - توسط نمرود اشاره کرده و به آیه شریفه ذیل تلمیح زده است:

قُلْنا»یا بَرْداًنارُکُونیوَ سَلاماً عَلیإِبْراهیمَ؛ گفتیم ای آتش برای ابراهیم سرد و بیآسیب باش« - انبیا - 69 /

دارم دلی آتشکده، آخر خلیل من تویی  //  بر من فرود آ یک دمی، آتش گلستان کن مرا

تعبیر خلیل که از القاب حضرت ابراهیم میباشد، از آیه زیر مأخوذ است:

و دین چه کسی بهتراست از آن کس که خود را تسلیم خدا کرده و نیکوکار است و از آیین ابراهیم حقگرا پیروی نموده است و خدا ابراهیم را دوست گرفت« - نساء. - 125 /

یارب ز فرط نیکویی، قولم نگهدار از دورویی //  خود بهترین حافظ تویی، فاالله خیرٌ حافظا

فاالله خیرٌ حافظا به آیه ذیل اشاره دارد:

یعقوب[ گفت: آیا همان گونه که شما را پیش از این بر برادرش امین گردانیدم بر او امین سازم. پس خدا بهترین نگهبان است و اوست مهربانترین مهربانان« - یوسف. - 64 /

سن گر طالب حَبل المَتینی  //  ز خوبان تار گیسویی بسندهست
جز گیسوی او حَبلُالمَتین نزد حسن  //  بس دراز است این سخن به کاین کوته کنم

 در این ابیات، کلمه حبل کلمه ای قرآنی است که بارها در قرآن به کار رفته است. تلمیحی که در این ابیات به کار و همگی به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید و نعمت خدا را بر خود یاد کنید، آنگاه که دشمنان ]یکدیگر[ بودید پس میان دلهای شما الفت انداخت تا به لطف او برادران هم شدید و بر کنار پرتگاه آتش بودید که شما را از آن رهانید. این گونه خداوند نشانههای خود را برای شما روشن میکند. باشد که شما راه یابید« - آل عمران. - 103 /

روی او آفاق را شمس الضحی  //  کوی او عشاق را حسنالماب
محمد نام اسکندر خطابی //   درش اسلام را حسنالمابی

حُسن الماب به معنی بازگشت نیکوست اشاره دارد :

آن مایه تمتع زندگی دنیاست و فرجام نیکو نزد خداست« - آلعمران. - 14 /

دلم ز زلف تو »واللیل« خواست یاد گرفت  //  نظر به روی تو افکند و »والضحی« آموخت
روی خوب تو والضحی گفتم  //  زلف واللیل اذا سجی گفتم

در این بیت به آیات شریف ؛ سوگند به روز روشن و سوگند به شب چون بیارامد« - ضحی - 1-2/ اشاره شده است.

عقل ما سر مینهد بر پای عشقت چون کند  //  مور مسکین را ز تعظیم سلیمان ننگ نیست

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید