بخشی از مقاله
چکیده
علیرغم نقش مؤثر حسابداری در تصمیمگیریهای اقتصادی، جایگاه و موقعیت رشته حسابداری به عنوان یک علم دانشگاهی و ابزار تصمیم گیری در ایران چندان مناسب نیست. هدف این مقاله مطالعه نقش آموزش و پژوهش حسابداری در ارتقای حرفه حسابداری و جایگاه آن در جامعه است. این مطالعه بر اساس مسأله وجود شکاف بین آموزش، پژوهش و عمل حسابداری بنا نهاده شده و برای تحلیل منطقی از ادبیات موضوعی مرتبط استفاده شده است. محتوای دانشگاهی درس حسابداری نتوانسته بطور مطلوب ،دانشجویان را از شرایط واقعی و راهکارهای عملی حرفه و نیز ایجاد پشتوانه نظری برای پژوهش حسابداری غنی سازد.
دراین مقاله دلایل این شکاف و چالشهای مربوطه آسیبشناسی شده است. آموزش به عنوان پیش نیاز پژوهش مطرح شده و بدون پشتوانه آموزشی نمیتوان پژوهشهای مفیدی را انجام داد؛ لذا حرکت همزمان روبه جلو این دو میتواند حرفه حسابداری را بیش از گذشته توسعه بخشد. از طرف دیگر انجام پژوهش های گسترده کاربردی حسابداری با مشارکت دولت و صنعت می تواند پژوهش را به حلقه ارتباطی مهمی در کاهش فاصله آموزش و حرفه مطرح نماید. در بخش پایانی مقاله، مسائلی پیرامون نیاز به تغییر در رویکرد آموزشی حسابداری و همچنین تغییر در رویکرد پژوهش مطرح شده و راهکارها و پیشنهادهایی جهت کاهش فاصله بین دانشگاه و حرفه ارائه شده است.
واژه های کلیدی: آموزش حسابداری، پژوهش حسابداری، فاصله تحقیقاتی، برنامه آموزشی حسابداری
مقدمه
بیش از پنج دهه از تربیت اولین فارغ التحصیلان حسابداری در دانشگاهها میگذرد، اما هنوز در بین اعضای حرفه ای و دانشگاهی حسابداری این ذهنیت وجود دارد که دانشگاهها فارغ التحصیلانی با آموزش محدود و متمرکز تربیت میکنند که توان انجام امور ساده حسابداری را داشته و نمیتوانند تفکر نقادانه داشته باشند. آیا در راستای کاهش فاصله دانشگاه و عمل حسابداری تغییری صورت گرفته است؟ در سالهای اخیر شاهد رشد قابل ملاحظهای در رابطه بین دانشگاه و حرفه حسابداری بوده ایم، افزایش حضور فارغالتحصیلان در انجمن های حرفهای از جمله شواهد این ادعا است. با این وجود، همچنان فاصله بین دانشگاه و حرفه زیاد بوده و زمینههای بهبود وجود دارند. دانشگاه محیط اقتصادی ایران را به درستی در نظر نگرفته و از طرفی دیگر، محیط اقتصادی نیز نیازی به ارتباط به دانشگاه احساس نمیکند. حسابداری ابزار قدرتمندی میباشد که در صورت بهرهگیری درست می تواند نقش مهمی در ارتقاء و توسعه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور داشته باشد.
علیرغم نقش مؤثر حسابداری در تصمیمگیریهای اقتصادی، جایگاه و موقعیت رشته حسابداری به عنوان یک علم دانشگاهی و ابزار تصمیمگیری در ایران چندان مناسب نیست. یکی از دلایل این امر ابهام نقش علمی رشته حسابداری در حل مشکلات مالی کشور، عدم اعتماد به نفس و اثر بخشی حسابداری در توسعه کشور از جهت گزارشگری مالی است - اعتمادی و فخاری، . - 1383 در مورد آموزش دانشگاهی حسابداری، درباره درستی شکایتهای فارغ التحصیلان، کارفرمایان و سیاست گذاران مبنی بر این که آموزش حسابداری فارغ التحصیلان را برای محیط کار و حرفه آماده نمیسازد، همواره بحث و منازعه وجود داشته است. در مورد پژوهش حسابداری، بحث به سوی دلایل شکاف بین پژوهشهای دانشگاهی و حرفه حسابداری پیش رفته است. در مورد واقعی بودن این شکاف تردیدی وجود ندارد، بلکه فقط بر سر این که چه راهکارهای قابل اجرایی وجود دارند و چه تغییراتی ضروری می باشند، بحث وجود دارد.
این مطالعه بر اساس نظر سایر پژوهشگران، مبنی بر وجود شکاف بین آموزش، پژوهش و عمل حسابداری بنا نهاده شده است. ساختار این مقاله مروری به این صورت است که ابتدامباحث مربوط به آموزش حسابداری و پژوهش حسابداری به ترتیب بحث شده است. سپس، نقش آموزش حسابداری در توسعه حرفه و در ادامه نقش پژوهش حسابداری در توسعه حرفه و راهکارهای مختلف رویارویی با چالشهای مربوطه بررسی شده و درباره نحوه ارتباط بین دانشگاه و حرفه به منظور تعیین مسیر پیش رو؛ بحث خواهد شد. در پایان، بحث و نتیجهگیری ارائه شده است. انگیزه انجام این مطالعه، فراهم کردن یک چارچوب نظری برای بحث آزاد در مورد تغییرات مورد نیاز آموزشی و همچنین نگرش فعالان آموزشی - دانشجویان، اساتید - ، پژوهشگران و شاغلین حرفه حسابداری از طریق شناسایی چالشها و راهکارها می باشد.
آموزش حسابداری
آموزش مناسب نه با استدلال انتزاعی صرف، که محبوب برخی از اساتید حسابداری بوده، و نه با تاکید بیش از حد بر روی کاربردهای عملی صرف، که مورد علاقه استفادهکنندگان ابزاری است، مفید واقع نمی شود. بلکه آموزشی شایسته است که به کلیه فعالان حرفه، شامل دانشگاهیان، سیاستگذاران و شاغلین حرفه، کمک کند که از طریق بکارگیری آموختههای خود، برای رویارویی با چالشهای کسب و کار آماده باشند - گوتری، باریت و ایوانز، . - 2011 محتوا و روشهای ارائه دروس در رشته حسابداری در سال های اخیر تغییر کرده است. با این وجود، امروزه تمرکز اصلی برنامه آموزشی حسابداری، حداقل در مقطع کارشناسی، تغییر زیادی در چند دهه گذشته نداشته است. دانشگاهیان حسابداری باید تغییرات حرفه را مورد نظر قرار داده و با بهرهگیری از مباحث بین رشتهای و تحلیلی به اصلاح منابع درسی و شیوه آموزش خود بپردازند.
منافع چنین تغییراتی متوجه فعالان حرفه، فارغالتحصیلان و دانشگاهیان بوده و از طریق ایجاد زیربنایی نقادانه و سازنده موجب حفظ مشروعیت حسابداری به عنوان یک حرفه در نظر جامعه میشود.بسیاری از اساتید حسابداری برای تغییر در ساختار برنامه درسی علاقهای نشان نمیدهند. این عدم تمایل به تغییر، به افزایش و تثبیت فاصله بین آموزش، پژوهش و عمل حسابداری دامن میزند. حسابداران جدید به مهارتهای فناوری اطلاعات، توان تصمیمگیری و مهارتهای تجزیه و تحلیل که در سرفصل اغلب مقاطع تحصیلی حسابداری دیده نمیشوند؛ نیاز دارند. یکی دیگر از آسیب های موجود، استفاده از روشهای سنتی آموزش، در تدریس دروس تخصصی حسابداری، به حافظه سپاری حجم زیادی مطالب علمی و یا چگونگی بکارگرفتن