بخشی از مقاله

یکی از راه های ارتقای مولفه های شهروند خوب , توسعه سرمایه انسانی است. با توجه به اهمیت مقوله ی سرمایه انسانی و نتایج آن در رشد و بهبود شاخص های توسعه , یکی از سرمایه گذاری های کشور رشد ,پرورش و آموزش نیروی متخصص و ماهر است. زنان نیز به عنوان بخشی از پرورش دهندگان نیروی انسانی اهمیت زیادی در آموزش و رشد کشور دارند و اعتبار و اهمیتی که زنان یک جامعه در زمینه های مختلف علمی, اجتماعی, اقتصادی و سیاسی دارند از مهمترین مولفه های توسعه یافتگی یک کشور محسوب می شود . بنابر این آموزش زنان و ارتقا علمی آنها, فرصتی را فراهم می آورد تا زنان بتوانند در ابعاد فردی واجتماعی در سطوح مختلف تصمیم گیری کرده و قدرت لازم را برای کنترل منابع بدست آورند و نسبت به حقوق خود آگاهی های لازم را بدست آورند.

افزون بر این نویسندگان بسیاری معتقدند بازده سرمایه گذاری در آموزش زنان تنها به نفع جامعه نمی باشد, بلکه در زندگی فردی و در محیط خانه نیز مادران آثار ماندگار و گسترده ای بر پیشرفت کیفی فرزندان دارند. هدف مقاله حاضر , مقایسه شاخص های کیفی و کمی مرتبط با توانمندسازی و مشارکت زنان در حوزه آموزش عالی و اشتغال در دو کشور ایران و ترکیه است.در این پژوهش که به روش مطالعه تطبیقی - Comparative Study - انجام شده است، به مقایسه وضعیت دو کشور ایران و ترکیه در آموزش عالی و اشتغال زنان و میزان تاثیرگذاریشان در سطوح بالای علمی و اجرایی پرداخته شده است.

یافته های پژوهش نشان می دهد که در کشور ترکیه به مرور زمان نابرابری های جنسیتی در آموزش کاهش یافته است و زنان به مرور زمان سهم خود را در بسیاری از رده های تصمیم گیری افزایش داده اند. این در حالی است که در ایران با وجود افزایش نرخ ثبت نام دختران در مقاطع ابتدایی , متوسطه و عالی، حتی بالاتر از ترکیه، نرخ مشارکت آنها در سطوح بالای تصمیم گیری علمی و مدیریتی پائین است. در ایران و ترکیه زنان با تحصیلات عالی سهم اندکی در نظام اشتغال دارند که این امر نشاندهنده عدم مشارکت کیفی در سطوح بالای آموزشی و موانع ساختاری و فرهنگی است.

واژگان کلیدی: آموزش عالی , توانمندسازی زنان , اشتغال زنان ,شاخص توسعه انسانی , شاخص توسعه جنسیتی

- 1 مقدمه

توسعه جوانب و محورهای گوناگونی دارد, یکی از این جوانب توسعه انسانی و یکی از محورهای آن یادگیری است. توسعه انسانی محیطی را ایجاد می کند تا در آن مردم بتوانند پتانسیل های خود را بهبود بخشیده و وارد پارادایمی شوند که زندگی مولد و خلاقانه ای متناسب با نیازها و علایقشان ایجاد کنند و پس از آن انسانها دست به انتخاب های آگاهانه میزنند . برای گسترش این انتخاب ها , لازم است تا نیروی انسانی را توانمند ساخت. بدین منظور ,نیروی انسانی ازآن جمله زنان ,به عنوان نیمی از جمعیت فعال و موثر ,نیاز به توانمندسازی دارند. - کولایی وحافظیان, - 41 :1385از آنجا که سرمایه گذاری در آموزش در راستای رسیدن به اهداف توسعه و توانمندسازی نیروی انسانی در تمامی جوامع می باشد و زنان نیز به عنوان بخشی از این نیرو در جامعه زندگی میکنند, بنابراین سرمایه گذاری در آموزش آنها ,مخصوصا آموزش های حرفه ای و تخصصی و عالی برای ورود آنها به بازار کار اهمیت بسزایی دارد.

چنانچه این امر نادیده گرفته شود باعث اتلاف بخشی از منابع انسانی شده و نیازهای توانمندسازی آنها را نادیده میگیرد و این امری است که باید توسط نظام های ذی ربط آموزش از جمله آموزش عالی مورد توجه قرار گیرد. همچنین مطالعه وضعیت کشورها و میزان حمایت آنها از زنان برای فعالیت های گسترده از جمله آموزشی جایگاه ایران را از این منظر در میان کشورهای هم سطح و حتی جهان می تواند مشخص سازد. از طرفی در سال های اخیر شاهد مشارکت گسترده کشورها در امر آموزش و تشویق شهروندانشان به یادگیری به منظور بدست آوردن مزیت رقابتی بوده ایم، اما آنچه برای کشورهای جهان به عنوان ملاکی برای توسعه اهمیت دارد, نه تنها دسترسی به آموزش بلکه دسترسی به آموزش "با کیفیت " و "بروز" و استفاده از آن در جامعه و بحث اشتغال است.

در این صورت میتوان اذعان داشت که نیروی انسانی، از جمله زنان نسبت به حقوق خود آگاهی پیدا کرده اند و توانمندی لازم را برای مشارکت در جامعه بدست آورده اند.هدف این پژوهش پاسخ به این پرسش است که چگونه میتوان زنان را از طریق آموزش عالی توانمند ساخت.همچنین از آنجا که کشور ترکیه یکی از کشورهای موجود در سند چشم انداز 1404 و جز رقیبان ایران از نظر پیشتازی علمی و اقتصادی در منطقه میباشد، به بررسی وضعیت آموزش عالی و اشتغال زنان در این کشور و مقایسه آن با ایران می-پردازیم.

- 2 ادبیات و پیشینه پژوهش

توانمندسازی زنان :با رجوع به ادبیات علمی به وجود آمده پس از سال 2000 میلادی, ملاحظه می شود توانمندسازی از جایگاه ویژه ای برای نیل به عدالت و فقرزدایی برخوردار است. در این میان تواناسازی زنان و دختران بسیار مهم است. - غفوری و قدیمی, - 213 : 1394 تواناسازی در اصل براساس مفهوم آگاهی سازی پائولو فریره , مربی برزیلی بنا شده است. از نظر فریره افراد تنها پس از آگاهی یافتن از حقوق و منافع خود, قادر به تصمیم گیری راجع به سرنوشت خویش می شوند. این حقیقت به منزله توانمند سازی افراد است. - مهران به نقل از فریره, - 1385 استفاده از توان بالقوه زنان در جهت تحقق توسعه, ضرورت توانمندسازی آنها را مطرح می سازد. این مفهوم به تدارک و تسلط بیشتر بر منابع و کسب منافع زنان اطلاق می شود و به مفهوم غلبه بر نابرابری های بنیادی است.

رفاه مادی, دسترسی, آگاهی, مشارکت و کنترل از جمله اصول توانمندسازی است که با اجرای آن, زنان به نیروی انسانی موثر در فرآیند توسعه تبدیل می شوند. - رضایی, - 57 : 1388علاوه بر اینها در بند چهارم دستورالعمل توانمندسازی سازمان ملل متحد پنج مورد زیر قید شده است: -1احساس ارزش داشتن -2حق مالکیت و تصمیم گیری -3حق دسترسی به فرصت ها و منابع -4حق کنترل زندگی خود در داخل و بیرون از خانه -5قدرت تاثیرگذاری بر جریان تغییرات اجتماعی برای به وجود آوردن نظام عادلانه تر اقتصادی- اجتماعی در محدوده ملی و جهانیتوانمندسازی به عنوان روندی تعاملی است که در آن افرادی که کم توان تر هستند تغییرات اجتماعی و شخصی را تجربه میکنند و آنها را قادر میسازد تا بر سازمان و یا جامعه ای که در آن زندگی میکنند و بر زندگیشان تاثیر میگذارد , تاثیرگذار باشند - - K ,1989 رویکرد دیگری درباره قدرت , توانایی انتخاب است. توانمندسازی فرآیندی است که از طریق آن افرادی که توانایی تصمیمگیری نداشتند قدرت تصمیمگیری پیدا می کنند. - - Kabeer,1992:2 توانمندسازی با توجه به متون مورد بررسی دارای چهار سطح به شرح زیر است:

-1سطح شناختی   -2 سطح روانشناختی  -3سطح اقتصادی  -4سطح سیاسی

سطوح بالا نشانگر آن است که فرآیند توانمندسازی نه تنها جنبه آگاهی فردی دارد بلکه به آگاهی جمعی نیز اشاره می-کند.همچنین نظریه توانمندسازی در حالی که به اهمیت افزایش قدرت برای زنان واقف است, آن را کمتر به صورت برتری فردی بر فرد دیگر تلقی کرده و بیشتر لحاظ کردن توان زنان را در جهت افزایش اتکا به خود و قدرت درونی, تعریف می کند. این نظریه بر خلاف نظریه برابری تاکید کمتری بر ارتقا موقعیت زن نسبت به مرد دارد ولی در پی توانمندسازی زنان از راه توزیع مجدد قدرت در داخل خانواده و در جامعه است. توانمندسازی اغلب چهار اصل را به دنبال دارد: -1 دسترسی به اطلاعات؛ -2مشارکت؛ -3 پاسخگویی؛ -4 توانایی سازماندهی محلی - رضایی, - 68 :1388 .مهران - 1385 - در پژوهش خود که درباره روند تواناسازی زنان و دختران در آموزش عالی ایران بود ،ضمن استفاده از الگوی تواناسازی سارا لانگه بیان داشت که در ایران با توجه به این الگو، در مراحل بالاتر یعنی مراحل تصمیمگیری و برنامه ریزی و سیاست گذاری آموزشی میزان توانمندسازی زنان و دختران ایرانی در عرصه آموزش کمتر می شود.

محورهای توانمندسازی زنان: یکی از الزام های توانمندسازی, افزایش حق انتخاب است؛ حق انتخابی که به شدت در گروی دسترسی به اطلاعات کافی است. الزام دیگر آن افزایش حس اعتماد به نفس افراد و احساس مفید بودن در آنها است. - غفوری و قدیمی, - 214 : 1394 اصولا توانمندسازی تنها پس از ایجاد تغییر در سه حوزه فردی, ساختاری و روابط ایجاد میشود. در حوزه فردی زنان فقیر به بازیگران ایجاد تغییر تبدیل می شوند. به این ترتیب آنها قادرند به تحلیل زندگی خود بپردازند, تصمیم گیری کنند و آن را به اجرا بگذارند. عملکرد دولت نیز در تغییر ساختار موثر است. بر اساس تجربه های موجود, دولت ها با استفاده از سه ابزار می توانند در راستای تقویت حقوق زنان, منابع در دسترس و حضور آنها در جامعه موثر باشند. این سه ابزار عبارتند از : قوانین, نهادها و سیاست ها. - رضایی, - 77 :1388

محورهای توانمندسازی زنان عبارتند از:

-1مشارکت زنان برای تاسیس جامعه مدنی

-2افزایش دانش, مهارت ها و تجارب زنان در زمینه های دیگر و نواحی که مشغول فعالیت اند.

-3خلق و ایجاد محیطی اجتماعی که به زنان اعتماد به نفس و عزت به نفس دهد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید