بخشی از مقاله
چکیده
با گسترش بیرویه شهرها و تبدیل شدن به کلانشهرها لزوم کنترل اسکان غیررسمی و جلوگیري از گسترش آن بیش از پیش احساس میشود، یکی از رویکردهاي اخیر در حل این مسأله رویکرد توانمندسازي - - Enablingاست. در طرحهاي ساماندهی و توانمندسازي سکونتگاههاي غیررسمی علیرغم اینکه مؤلفههاي اصلی توانمندسازي در مطالعات اولیه طرح و مبانی نظري مورد توجه بودهاند اما در عمل محقق نشدهاند.
در این تحقیق پس از بررسی اسنادي طرح ساماندهی و توانمندسازي سکونتگاههاي غیررسمی شیراز - محله مهديآباد - و سپس بازدیدهاي میدانی و مصاحبه باز با ساکنین، مسؤلین ذيربط شهري و محله سعی شده است دستاوردهاي طرح با اهداف و استراتژيهاي طرح قبل از اجراي آن در محله، مقایسه و موانع عدم تحقق آن مورد بررسی و تحلیل قرارگیرد. نتایج این تحقیق در سه بخش، موانع بیرونی، درونی و مدیریت اجرایی دسته بندي شده است که تعدیل و در نهایت رفع این موانع نیازمند برخی بازنگريها در سطوح مختلف طرح میباشد.
-1 مقدمه
با تمرکز فقر در شهرها در طول چند قرن اخیر و به موازات صنعتی شدن جهان، مشکل نابرابري خدماترسانی و مسکن پر ازدحام به مثابه جنبهاي نامطلوب از زندگی شهري نمایان گشت؛ در واقع چنین روندي با عینیت یافتن جنبه هاي کالبدي فقر در قالب محلههاي فقیر نشین و اسکان غیررسمی به مشخصه اکثر شهرهاي بزرگ کشورهاي در حال توسعه بدل شده است. با وجود چنین مشکلاتی شهرنشینی روند خود را ادامه میدهد و شهرها به مثابه گرهگاه و مکان تمرکز فعالیت و سرمایه تضمین کننده روند رو به رشد انباشت سرمایه و نقطه امید بقاي سرمایهداري بودند که گریز از شهرنشینی را غیر ممکن میکرد و چنین مشکلاتی هیچگاه کند کننده روند شهرنشینی نشد. - ایراندوست،. - 15:1388
در دهههاي اخیر در طول انجام برنامهها و طرحهاي اجتماعی و اقتصادي توسعه خطی و کارکردگرایانه، با نگرشی لیبرالیستی، همه منتظر حل معضل از طریق دست پنهان بازار آزاد بودند و در همین دوران مخصوصا دهههاي 1950 و 1960 راهبرد تخریب و یا انتقال به مسکن اجتماعی و عمومی اندیشیده شد. با انتقاد از آن، در اواخر دهه 1960 و اوایل دهه 1970 راهبرد تامین زمین و خدمات توسط کسانی مانند جان ترنر ارائه شد که با نادیده انگاري موضوعات اجتماع محلی نظیر سرمایه اجتماعی و کالبدي ساکنان، این طرحها نیز با شکست مواجه شده و باعث انتقال کلنی فقر و آلونکنشینی شد.
در اواخر دهه 1980 رهیافت توانمندسازي مطرح گردید که این رویکرد افراد ساکن در این نوع سکونتگاهها را نه به عنوان یک معضل بلکه به عنوان یک دارایی اجتماعی نگریسته و ارتقاي وضعیت اجتماعی اقتصادي آنها را با نقش تسهیلگر دولت بر عهده خود آنان میگذارد تا تعهد و توانمندسازي را جایگزین فرهنگ استحقاق و فرهنگ فقر بنماید - جوان،. - 32:1382 یکی از این رویکردهایی که جهت حل مسأله اسکان غیررسمی، اخیراً در کشور ما نیز مورد توجه بوده است رویکرد توانمندسازي - Enabling - است - هرچند که متأسفانه سیاست تخریب به کلی منسوخ نشده است - . مهمترین مؤلفههاي رویکرد توانمندسازي عبارتند از:
- مبنا بودن در برابر نیاز- مبنایی
- فرآیندگرایی در برابر فرآوردهگرایی
- اجتماع محور در برابر پروژه محور
- انکشاف منابع درونی در برابر تزریق منابع بیرونی
- تسهلگري دوسویه در برابر تأمین کنندگی یکسویه - صرافی:35،. - 1389
بنابراین میتوان گفت توانمندسازي اجتماع محلی عبارتست از: مجموعه اقداماتی جهت مشارکت افراد و گروههاي فقیر در جریان سیاست و تصمیم گیري در جامعه شهري ارگانیک است؛ مشارکتی که براساس گفتگوي دو جانبه شکل میگیرد و شهروند با کسب هویت از طریق این گفتگو دو جانبه شکل میگیرد و شهروند با کسب هویت از طریق این گفتگو به زیستگاه خود نیز هویت میبخشد و باعث ورود آن به حوزه عمومی - public sphere - میشود. و رویکردي جدید در برنامهریزي براي کاهش فقر اقتصادي، اجتماعی، فرهنگی و مجموعه اقداماتی را در بر میگیرد که منجر به شکوفائی قابلیتها و خلاقیتهاي فردي براي ارتقاء وضعیت موجود به وضعیت بهتر شود - همان:. - 38
-2 بیان مسأله
حال با توجه به روشن شدن ابعاد اصلی رویکرد توانمندسازي که پیشتر به آن پرداخته شد و سوابق موجود آن در شهرهاي جهان و ایران در طرح ساماندهی و توانمندسازي محله مهديآباد بعنوان یکی از سه محله اولیه سکونتگاههاي غیررسمی شهر شیراز که طرح ساماندهی و توانمندسازي آن در سال 1388 تهیه و تا مرحله پنجم یعنی اقدامات اجرایی پیش رفته است، بنابراین با توجه به بازدید از محله و مشاهدات میدانی محقق، نگرش توانمندسازي و مؤلفههاي اصلی آن علیرغم اینکه در مطالعات اولیه و مبانی نظري طرح مورد توجه بودهاند در عمل محقق نشده و یا مورد بیتوجهی قرار گرفتهاند.