بخشی از مقاله
چکیده
با توجه به اینکه در واقع یک زنجیره تأمین بسته به نوع محصول - یا خدمت - و نیز توالی مراحل در فرآیندهاي زنجیره به اشکال متفاوتی دستهبندي میشود و نیز با توجه به ضرورت ارزیابی عملکرد و بهبود زنجیره تامین تلاش ما توسعه یک چارچوب ساختاري در ارزیابی عملکرد و بهبود زنجیره تأمینهاي با ساختار پیوندي - که ساختاري با ترکیبی از ساختار زنجیرههاي همگرا واگراست - با توجه به دو مشخصه عملکردي بحرانی کیفیت محصول و تحویل بموقع میباشد، که از ابزارهاي رویکرد شش سیگما استفاده می شود.
در نهایت ساختاري جامع در ارزیابی عملکرد زنجیره تأمین با استفاده از شاخصهاي رویکرد شش سیگما ارائه میشود. ساختار عملکردي بیانشده در ذات خود هدفگراست چراکه بر پایهي ابزارهاي رویکرد شش سیگما که کمی هستند میباشد. رویکرد شش سیگما یک مقیاس اندازهگیري مناسب براي سطح وسیعی از صنایع و فرآیندها فرآهم میکند، به همین دلیل ساختاري جامع میباشد. ساختار اندازهگیري عملکرد زنجیره تأمین پیوندي با استفاده از شاخص RTY رویکرد شش سیگما ارائه میشود و حدود کنترلی آن براي تحلیل عملکرد زنجیره تأمین محاسبه میشود.
.1 متن مقاله
موفقیت مالی در هر تجارتی وابسته به میزان ارزشی است که شما به مشتري خود ارائه می دهید. تا قبل از اواسط قرن 19 میلادي بیشتر سازمانها تنها روي هزینههاي خود تمرکز داشتند. با این حال رشد سریع تکنولوژي و جهانی سازي بازارها، منجر به وجود آمدن سناریوهاي مختلفی در کنار هم شد. در این شرایط براي بهبود عملکرد باید روي عواملی مانند سرویس دهی به مشتریان، تحویل به موقع و کیفیت کالا نیز تمرکز کرد، در یک زنجیره تأمین کارا این شاخصهاي حیاتی مورد پایش مستمر قرار میگیرند و در تعادل با هزینه بهبود داده میشوند. وجود سیستم پایش عملکرد مناسب و مستمر بر زنجیره تأمین از الزامات بشمار میرود. این رابطه بین کارایی زنجیره تأمین، هزینه و بهبود عملکرد در طول 20 سال گذشته به بسیاري از تحقیقات در این زمینه منجر شد و انگیزه اولیه این مقاله نیز میباشد.
عملکرد زنجیره ي تامین به فعالیت هاي گسترده زنجیره ي تامین جهت برآورده کردن نیازمندي هاي مشتري نهایی اشاره دارد ، که شامل قابلیت دسترسی به محصول ، تحویل به موقع ، و موجودي و ظرفیت لازم در زنجیره ي تامین براي عملکردي مناسب است تا پاسخگوي نیازمندي هاي مشتري نهایی باشد.عملکرد زنجیره ي تامین مرزهاي شرکت را پشت سر می گذارد ، زیرا که شامل مواد اصلی ، قطعات ، مونتاژهاي فرعی و محصولات نهایی و توزیع آن ها توسط کانال هاي مختلف به مشتري نهایی است.
براي موفقیت در محیط کسب و کار ، زنجیره ي تامین به بهبود مداوم نیاز دارد. براي این منظور لازم است که عملکرد زنجیره ي تامین ارزیابی شده و معیارهاي عملکردي آن استخراج گردد. یکی از ابزارهاي مورد استفاده براي اندازه گیري عملکرد زنجیره ي تامین، رویکرد شش سیگما می باشدکه یک متدولوژي بهبود مستمر است. تاکید ما در اینجا روي ارزیابی و اندازهگیري کارایی زنجیره تامین با توجه به شاخصهاي عملکردي آن است که در این امر از ابزارهاي رویکرد شش سیگما استفاده می شود. چرا که شش سیگما ابزار هاي اندازه گیري فرایند را به همراه دارد و یک متدولوژي حل مسئله است. از این رو شش سیگما یک ابزار مناسب براي آنالیز و بهبود سیتم هاي پویا مانند زنجیره تامین است.
.1,1 مرور ادبیات
اولین بار داسگوپتا در سال 2003 به استفاده از استاندارد شش سیگما براي اندازه گیري عملکرد زنجیره ي تأمینی با ساختار خطی پرداخته است.[2] در این مقاله یک روش ساختار یافته که در آن عملکرد زنجیره تأمین و نهادهایش براساس شاخص عملکردي کیفیت به طور مؤثر میتواند اندازه گیري، بررسی و بهبود داده شود، به کمک استاندارد شش سیگما بررسی شده است. که براي این منظور از مفهوم RTY استفاده میشود. یوسف عامر - 2007 - در مقاله خود از روش طراحی شش سیگما براي طراحی زنجیره تأمین و اندازه گیري عملکرد آن استفاده کرده. [3]. در آنجا عنوان میشود که هر یک از اعضا زنجیره باید خروجی قابل اندازه گیري داشته باشد تا میزان بهبود در فرآیندها مشخص شود، پس نیاز است یک معیارهاي مناسبی براي زنجیره شناسایی شود.
وي در این راه از چرخه IDDOV - شناخت– تعریف– طراحی– بهینه سازي– اعتبار سنجی - استفاده کرده است. در اینجا شش سیگما براي طراحی و اندازه گیري عملکرد زنجیره تأمین بکار می رود. فرآیند مدیریت تقاضا نیز بعنوان یک معیار نیازهاي مشتري درنظر گرفته شده است. آریانژاد - 2007 - به ممیزي زنجیره به کمک شش سیگما می پردازد. [1]. در این مقاله روش تدوین شده اي براي ممیزي فرآیند زنجیره تأمین، با ترکیب مدل مرجع زنجیره تأمین - SCOR - با ترکیب دو متدولوژي هاي متداول شش سیگما یعنی DMADV براي طراحی زنجیره تأمین و DMAIC براي بهبود فرآیندهاي زنجیره تأمین، متدولوژي هاي جدید DM & MADV و DM & MAIC براي ممیزي زنجیره تأمین را بوجود آورده است. در سال 2011، احمد عمار در اندازهگیري عملکرد زنجیره تأمین با ساختارخطی و بهبود آن از ابزارهاي شش سیگما بهره میگیرد. [4].
.2,1 ساختار پیشنهادي اندازهگیري عملکرد زنجیره تامین
مرور ادبیات بررسی شده در بخش قبل نشان می دهد که می توان یک چارچوب و یا استراژي براي یک زنجیره تامین ایجاد کرد که در آن از ترکیبی از روش هاي کنترل فرایند آماري، شش سیگما استفاده کرد. در دنیاي تجاري امروز، مشتریان به یک تحویل به موقع و قابل اعتماد از تامین کنندگان ، فروشندگان و تولید کنندگان کالاهاشان نیازمندند. انحراف از تحویل، به معناي دیرکرد یا زودکرد از تاریخ تحویل مشخص شده می باشد که هر دو بخاطر تحمیل هزینه هاي اضافی براي زنجیره تامین مخرب است.
زودکرد در تحویل باعث تحمیل هزینه هاي نگهداري اضافی موجودي می شود، در حالیکه دیرکرد باعث هزینه هاي توقف تولید و از دست رفتن اعتماد مشتري می شود. مشتري اغلب براي دیرکرد تحویل هزینه هایی قرار می دهد.همچنین براي زودکرد تحویل با توجه به نیاز مشتري می تواند جریمه قرار دهد و یا هزینه بیشتري براي تحویل زودتر به تولید کننده پرداخت نماید. به وضوح میتوان اظهار داشت که عملکرد زنجیره تأمیناساساَ به دو مشخصهي عملکردي کلیدي شامل کیفیت ثابت و تحویل به موقع وابسته است .یک محصول معیوب یا یک خدمت معیوب منجر به عدم رضایت مشتري خواهد شد، حتی اگر به موقع تحویل مشتري داده شود و برعکس.
1,2,1 گام اول: ترسیم شبکه زنجیره تامین
لمبرت - 1998 - گامهایی کلی براي ترسیم شبکه زنجیره تامین ارائه داد که شامل سه مرحله اصلی شناسایی نهادهاي زنجیره تامین، شناسایی فرآیندهاي کلیدي، و تعریف یک ساختار شبکهاي براي هر فرآیند میباشد. زنجیره تاُمین بسته به نوع محصول - یا خدمت - و نیز توالی مراحل در فرآیندهاي زنجیره دسته بندي میشود. با توجه به این پیچیدگیها در یک طبقه بندي ساختاري بر پایهيجریان مواد بین تسهیلات میتوان زنجیره تاُمین را در چهار دسته همگرا - مونتاژي - ، واگرا - درختی - ، پیوندي - ترکیبی - ، و عمومی - شبکهاي - طبقهبندي کرد : - بیمون . - 2001 در دنیاي واقعی زنجیره تأمینها کمتر به صورت خطی یافت میشوند و اشکال پیچیدهتري خواهند داشت، لذا ساختارهاي پیشین کارایی محدودي خواهد داشت. در اجراي کاراتر این ساختار و توسعهي آن نمونهاي زنجیره تأمین پیوندي که ترکیبی از فرآیندهاي همگرا و واگرا میباشد را در نظر میگیریم.
1,2,1 گام دوم: پیادهسازي چرخه DMAIC شش سیگما روي زنجیره تامین
در این ساختار راهکار ارزیابی زنجیره تأمین، داخل کردن متدولوژي شش سیگما در زنجیره تأمین است. با پیاده کردن متدولوژي DMAIC که شامل پنج فاز - تعریف، اندازهگیري، تجزیه و تحلیل، بهبود، و کنترل - میباشد . شش سیگما مرزهاي استاندارد واحدهاي زنجیره تأمین را با یک چارچوب مناسب مشخص کرده و با شاخص هاي آماري و کیفی شش سیگما آنرا ارزیابی کرده و بهبود میبخشیم.
-1 فاز تعریف: هدف کلی، ارزیابی و بهبود عملکرد زنجیره تأمین میباشد که براي تحقق آن از رویکرد شش سیگما بهره میگیریم. ساختار زنجیره تأمین بایستی در مرحله تعریف به وضوح ترسیم گردد. نوع زنجیره تأمین و ارتباط بین واحدهاي زنجیره مشخص میگردد. CTQ یا مشخصههاي بحرانی کیفیت که با توجه به نوع مشتري و صداي هرنوع مشتري تعیین میشود فرضیات ساختار مورد نظر به این صورت تعریف میشود که عملکرد تمام مراحل زنجیره مستقل از هم هستند، و زنجیره تأمین داراي ساختار پیوندي و تک محصولی میباشد. دو شاخص عملکردي کلیدي کیفیت، تحویل به موقع ارزیابی میشود. خرابی به این صورت تعریف میگردد که یک محصول - یا خدمت - معیوب داراي کیفیت کارکردي قابل قبول نیست یا درون پنجره زمانی تحویل مقرر قرار نگرفته است.
-2 فاز اندازهگیري
شاخص اندازهگیري در این مرحله تعریف میگردد. استقرار زیربناي فرآیند و ارزیابی سیستم اندازهگیري نیز از خروجی هاي فاز دوم چرخه DMAIC میباشد.