بخشی از مقاله
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، تحلیل خطاهای نحوی فارسیآموزان ترکزبان سطح میانی است. به همین منظور خطاهای موجود در انشای 30 فارسیآموز ترکزبان مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتهاست. دادههای پژوهش مشتمل بر 126خطا میباشد که 12 نوع خطا شناسایی و در سه دسته طبقهبندی شدند. طبق یافتههای این تحقیق، انواع خطاهای نحوی در نوشتار زبانآموزان وجود دارد ولی تعداد خطاهای آموزشی نسبت به دیگر خطاها بیشتر است. در میان انواع خطاهای تفکیک شده، خطای مربوط به زمان فعل در میان خطاهای آموزشی بیشتر از انواع دیگر بودهاست وپس از آن به ترتیب خطاهای مربوط به حرف اضافه، حرف ربط، شخص وشمار، فعل نامناسب، کاربرد نامناسب قید و حذف فعل دارای پربسامدترین خطاهای ناشی از روشها و مواد آموزشی بودند.
خطاهای درونزبانی در این پژوهش دومین بسامد وقوع را داشتهاند که در بین آنها حذف نشانه مفعول"را" پربسامدترین خطا بوده و به ترتیب کاربرد نامناسب قید، جابهجایی صفت وموصوف و حرف اضافه از دیگر خطاها در این طبقه بوده اند. نتیجه پژوهش بیانگر ابن است که مراکز آموزش زبان فارسی باید در فرایند آموزش دقت بیشتری داشته باشند و طرح درسهای دقیقتری با توجه به بسامد خطاها تعریف کنند و زمان بیشتری برای یاددهی مقولههایی که خطا در آنها بیشتر صورتگرفته، اختصاص دهند، تا خطاهای آموزشی از طریق روشها و منابع آموزشی و همچنین سایر منابع به فارسیآموزان منتقل نشود.
1.مقدمه
یادگیری انسان همواره فرایندی است که با ارتکاب اشتباه همراه بوده است . اشتباهات، خطاها و فرضیههای غلط، جنبه علمی و مهم یادگیری هر مهارتی را تشکیل می دهد و از آنجا که زبان، مهارتی اکتسابی است اگرچه خود زبان ذاتی است اما همانند سایر یادگیریها، با بروز خطا همراه است وچه در فراگیری زباناول و چه در یادگیری زباندوم، این امری اجتنابناپذیر است. لذا یادگیرندگان باید به خطاها و بازخوردهایی که دریافت میکنند توجه داشته باشند تا فرایند یادگیری به صورت صحیح رخ دهد.کوردر - 167:1968 - 1 معتقد بود که خطاهای یادگیرندگان زبان بسیار مهم است چرا که شواهدی از چگونگی یادگیری یا فراگیری زبان را برای محققان فراهم میسازد و همچنین مشخص میکند که چه راهکارها و روشهایی را یادگیرندگان در کشف قواعد یک زبان در اختیار دارند. برای مدرسان و مؤلفان، این خطاها سرنخهای مهمی برای درک و فهم روند فراگیری زباندوم است لذا تجزیه وتحلیل خطاها، یافتن علل ایجاد آنها و تصحیح آنها از اهمیت بالائی برخوردار است.
2.نظریه بررسی مقابلهای
ضیاءحسینی - 9:1392 - عنوان میکند زبانشناسی مقابلهای1 شاخهای از زبانشناسی است که نظام و زیرشاخههای نظام دو یا چند زبان را مقایسه و مقابله میکند. زبانشناسی مقابلهای، کاربردی در راستای پیشگوئی غلطهای زبانآموزان فعالیت داشته کانون توجه آن روی تجزیه و تحلیل خطاها بوده است. فرایز - 1945 - 2 نخستین کسی بود که تحلیل مقابلهای3 را مطرح کردمعتقد بود یکی از مؤثرترین مواد آموزشی همانهائی است که براساس سنجش و مقایسه توصیف علمی زباندوم با توصیف علمی زباناول پایه گذاری شده باشد.کشاورز - - 1:1992 در مقالهای این چنین مینویسد" مقایسه و مقابله زبانها در طول تاریخ زبانشناسی همواره مورد توجه صاحب نظران بوده و از آنجا که در مقاطع زمانی مختلف اهداف متفاوتی داشته، با عناوین گوناگونی از آن یاد شدهاست."
جنگجهانی دوم علاقه زیادی را به آموزشزبان خارجی به ویژه درایالات متحده آمریکا به وجود آورد. مطالعات مقابله ای به عنوان بخش مهمی از روش آموزش زبان خارجی به رسمیت شناخته شد و در نتیجه اهمیت کاربردی زیادی به آنها داده شد. در حقیقت، تحلیل مقابلهای به عنوان راهحل نهائی مشکلات تدریس زبان در نظر گرفته شد.گس وسلینکر - 72:2001 - 4 تحلیل مقابلهای را روشی برای مقایسه زبانها میدانند تا با مشخص کردن خطاهای بالقوه به این هدف برسند که در آموزش زباندوم چه نکاتی ضروری و چه نکاتی غیرضروریاند. براون - 193:1994 - 5 اینطور مینویسد که فرضیه تحلیل مقابلهایذاتاً دارای این جذبه است که ما عموماً در فراگیری زباندوم تعداد زیادی از خطاها را مشاهده میکنیم که نسبت دادنی به انتقال منفی از زبان بومی به زبان مقصد هستند
3.گونههای مختلف نظریه بررسی مقابله ای
کشاورز - - 10:2012 سه تعبیر برای نظریه بررسی مقابلهای در نظر میگیرد : گونه افراطی6،گونه ضعیف7 و گونه میانه8، که شرح مختصر هر کدام در زیر آمده است.
.1-3گونه افراطی9
این گونه ریشهای عمیق در روانشناسی رفتارگرا وزبانشناسی ساختگرا دارد . گونه افراطی نظریه بررسی مقابلهای بر مفهوم تداخل نظام زباناول در زباندوم به عنوان مانع اصلی یادگیری زباندوم تاکید دارد . تعبیر افراطی نظریه بررسی مقابلهای در مورد پیش بینی مشکلات وخطاهای زبانآموزان زباندوم ادعاهای افراطی داشت. لی - 186:1968 - 10 چارچوب فرضیهای که در پس گونه افراطی بررسی مقابلهای قرار دارد را به شرح ذیل بیان کرد :
- 1 عامل اصلی و به عبارتی تنها عامل بروز مشکل و خطا در یادگیری زبانخارجی، تداخلی است که از طرف زبان بومی زبانآموز ایجاد میشود.
2 - اساساً، سختی به خاطر تفاوت میان دو زبان است.
3 - هرچه تفاوتها بیشتر باشد، شدت سختی در یادگیری بیشتر خواهد بود.
- 4 نتایج مقایسه میان دو زبان برای پیشبینی تفاوتها وخطاهایی که ممکن است در یادگیری زبانخارجی روی دهد، لازم هستند.
.2-3 گونهضعیف
کشاورز - - 2012 اظهار میدارد که بعد از قبول این حقیقت که ادعاهای افراطی زبان شناسی مقابلهای بسیار بلندپروازانه و دور از دسترس دستورهای مقابلهای بودند، وارداف - 1970 - گونهضعیف وقابل قبول تری از بررسی مقابلهای را ارائه نمود. به عقیده او گونه ضعیف، زبانشناس را وادار میکند که تنها از دانشی که در اختیار دارد و از بهترین دانسته هایش بهره ببرد تا دشواریهای قابل مشاهده در یادگیری زباندوم را برشمارد و توضیح دهد. وارداف همچنین اظهار میدارد که این گونه با شواهدی که به وسیله تداخلزبانی به وجود میآید ، شروع میشود و در این تعبیر از این نوع شواهد برای توضیح شباهت ها و تفاوتهای بین دو نظام استفاده میشود. گونهضعیف مدلی است که برخلاف گونهافراطی که ادعایی پیشگویانه دارد ، دارای ادعایی شناختی و توضیحی است. در این تعبیر بعد از آنکه از سوی زبانآموزان خطاهایی انجام گرفت این خطاها مورد بررسی قرار میگیرند. همچنین اگرچه گونهضعیف در مقایسه با گونهافراطی واقع بینانهتر و کاربردیتر می باشد، اما محدود به مفهوم تداخلزبانی است و چنین به نظر می رسد که تنها آن خطاهایی را که از راه انتقال زبانی به وجود میآیند میتواند توضیح بدهد.
.3-3 گونه میانه
اولر و ضیاءحسینی - - 1970 پیشنهادی ارائه دادند که مبنی بر نوعی سازش میان گونه قوی وگونه ضعیف بود. آنها بررسی مقابلهای را بر اساس مطالعه نسبتاً جالب خطاهای املائی پیشنهادکردند. آنها خطاهای زبانی در دیکته زبانآموزانی را که زبانمادری شان یکی از زبان های رومیایی یعنی زبان اسلاوی، اسپانیائی، ژرمنی بود و در حال یادگیری زبان انگلیسی بودند با خطاهای زبانی در دیکته زبانآموزان زبان انگلیسی که زبان مادری آنها غیررومیایی مانند چینی، ژاپنی و یا تایلندی بود مقایسه کردند. برخلاف پیش بینی گونه افراطی با وجود شباهت الفبای زبانهای رومیایی با زبان انگلیسی و کمک این امر به یادگیری انگلیسی، آن زبانآموزان با دشواریهای بیشتری روبه رو میشدند. اولر وضیاءحسینی حقیقت را در عکس ماجرا یافتند و دلیلشان این بود که آگاهی فرد از نظام نوشتاری لاتین، فراگیری یک نظام نوشتاری دیگر را دشوارتر میکند نه آسانتر. آنها به این نتیجه رسیدند که گونه قوی بسیار قوی وگونه ضعیف خیلی ضعیف است، اما گونه میانه که مرکز یادگیری انسان را نشان میدهد و نه فقط تضاد بین دو زبان را ، از قدرت تشریحی بیشتری برخوردار است .
.4 تحلیل خطا
کشاورز - - 57:2012 بیان میدارد که به دلیل ضعفهای نظریه تحلیل مقابلهای در بیان دقیق خطاهای یادگیرندگان زبان دوم، پژوهشگران به دنبال شیوهای دیگر بودند تا خطاها را مطالعه و بررسی کنند. روشی که از دیدگاه نظری توجیهپذیر و از نظر آموزشی مفید باشد. این رویکرد جدید که بر پایه نظریه های یادگیری زبان اول و دوم و همانندیهای ممکن بین آنهاست، تحلیل خطا نامیده میشود. در این شیوه دیگر خطاها به عنوان نشانه شکست در آموزش و یادگیری به شمار نمیآید که به هر طریقی باید از میان بروند، بلکه آنها را به عنوان بخش مهم و ضروری فرایند زبانآموزی در نظر میگیرند. ظهور تحلیل