بخشی از مقاله
چکیده
همیشه بحث از تکریم مقام زن در کلام رهبران جمهوری اسلامی ایران جایگاه رفیعی داشته است. آنان به مناسبتهای مختلف دستاوردهای زنان و شهدای آنان را ستودهاند. حال در اینجا با به کارگیری روش تحلیل گفتمان به دنبال یافتن خط فکری واحد در رابطه با زنان در کلام رهبران انقلاب هستیم. بنابراین سوال ما از این قرار است:
آیا در فرمایشات رهبران انقلاب اسلامی در ستایش و توصیف و تکریم جایگاه زنان خط فکری واحدی مشاهده میشود؟
یافتهها حاکی از آن است که با توجه به تحلیل گفتمان بیانات و فضای عقیدتی رهبران انقلاب -که اسلام در رأس آن جای دارد- میتوان بر عظمت مقام زنان و تجلیل از دستاوردهای آن ها در بیانات دو رهبر به صورت مداوم با مقولاتی چون ارزش های اسلامی، انسانیت، آزادی، برابری، شجاعت، حق و حتی تکلیف مشارکت در تعیین سرنوشت خود تاکید کرد. و با ترفیع جایگاه زن، همه شئون زندگی فردی، اجتماعی و سیاسی، زنان باید عهده دار وظیفه ساخت و حفاظت از نظم سیاسی مبتنی بر اسلام و ارزش های الهی باشند.
مقدمه
بررسی تاریخ ملل مختلف بیانگر ظلم و ستم هایی است که در ادوار مختلف نسبت به زنان اعمال شده است ؛ تا بدان جا که او را از رده انسان ها خارج و به صورت کلی در جهت منافع سوداگران قرار می داد. این گروه عظیم جامعه ی بشری با ظهور هر یک از ادیان الهی تا حدی از ستم ها در امان می ماندند و شأن و مرتبتی می یافتند که البته این وضع، دیری نمی پایید چرا که با اثر پذیری پیروان این ادیان از فرهنگ اقوام بدوی و بت پرست، باز همان ظلم ها×و بی عدالتی ها در حق آنان روا می شد تا جایی که در کتب مقدس ادیانی چون یهود و مسیحیت، برخی از قوانین ظالمانه بشری جایگزین قوانین الهی شده و به خدا و پیامبران الهی منتسب شده است
این در حالی است که در بعضی از قسمت های این کتب، شاهد برخورد یکسان انبیای الهی با زن و مرد هستیم، مانند برخورد یکسان حضرت موسی - ع - با زنان و مردان، به طوری که هر دو قشر را با خطاب انسان، مردم و نظایر این ها مخاطب قرارمی دهد و فرقی میان آنان قائل نمی شود
با توجه به توصیفات فوق، ظهور انقلاب اسلامی و تاکید بر مقام زنان بعنوان یکی از عوامل پیروزی انقلاب، نقش آن ها در صحنه ی سیاست و هدایت جامعه که برای زنان امکان رسیدن به بالاترین مقام مدیریت جامعه و به دست گرفتن زمام امور مردم در دو نقش رهبری معنوی و حتی زعامت نیز خواستار بود باعث شد که سوال خود را در این مقاله اینگونه مطرح کنیم: آیا در فرمایشات رهبران انقلاب اسلامی در ستایش و توصیف و تکریم جایگاه زنان خط فکری واحدی مشاهده میشود؟
برای پاسخ به سوال تحقیق این فرضیه مورد آزمون قرار می گیرد: با توجه به تحلیل گفتمان بیانات و فضای عقیدتی رهبران انقلاب -که اسلام در رأس آن جای دارد- میتوان بر عظمت مقام زنان و تجلیل از دستاوردهای آن ها در بیانات دو رهبر به صورت مداوم با مقولاتی چون ارزش های اسلامی، انسانیت، آزادی، برابری، شجاعت، حق و حتی تکلیف مشارکت در تعیین سرنوشت خود تاکید کرد. براین اساس، پس از طرح چهارچوب مفهومی و روشی و ارائه مختصر جایگاه زن در اسلام، مهم ترین محورهای تکریم جایگاه مقام زنان در کلام و اندیشه های امامان خمینی و خامنه ای به بحث گذاشته می شود.
چهارچوب مفهومی
هر جامعهای برای تداوم نیازمند یک نظام معنایی است. البته، در کنار نظام معنایی مسلط ممکن است یک یا چند نظام معنایی فرعی و رقیب هم وجود داشته باشند، این نظام معنایی را برخی گفتمان مینامند. که میتوان زبان را به صورت انتزاع یا از طریق گرامر و نحو و یا از طریق انضمامی آن و در کاربرد جامعهشناسانه آن فهمید. از اینرو اگر بتوانیم خطابه را هم جز گفتمان محسوب کنیم منشا تحلیل گفتمان به نظریات قدیم خطابه باز میگردد
اما تحلیل گفتمان اصطلاحی است که اگر چه حوزههای بسیار وسیعی را در بر میگیرد ولی هنوز تعریف دقیقی از آن ارائه نشده است. این واژه را در طی زمان با معانی متفاوت، ولی نزدیک به هم به کار بردهاند؛ اما به گفته ون دایک مفهوم آن مانند مفاهیمی چون زبان، ارتباط، تعامل، جامعه و فرهنگ، مفهومی اساساً مبهم میباشد
اصلاح گفتمان ظاهرا اولین بار در مقاله تحلیل گفتمان نوشته هریس به کار رفت که هریس در این مقاله دیدی صورتگرایانه و ساختگرایانه از سازههای بزرگتر از جمله دارد و میگوید تحلیل گفتمان نگاهی صرفا صورتگرایانه به متن است
در مقابل عدهای معتقد بودند که تحلیل گفتمان شامل ساختمان زبان گفتار مانند: گفتگوها، مصاحبهها، تفسیرها و سخنرانیهاست و حتی چندی نگذشت که بعضی از زبانشناسان آن را در معناهای متفاوتی به کار بردند. از آنجایی که در تحلیل گفتمان فقط به بافت متن کار نداریم بلکه فراتر از آن به عوامل برون زبانی یعنی بافت موقعیتی، فرهنگی و اجتماعی سرکار داریم. پس به گفته دکتر لطفی پور میتوان تحلیل گفتمان را چگونگی تبلور و شکل گیری معنا و پیامهای زبانی را در ارتباط با عوامل درون زبانی - بافت متن - واحدهای زبانی؛ محیط بلافاصله زبانی مربوطه و نیز کل نظام زبانی، عوامل برون زبانی - بافت اجتماعی، فرهنگی و موقعیتی - بررسی کرد
در واقع، گفتمانها نظامهایی خودبنیان هستند که برای رسیدن به قدرت، زبان و همه پدیدههای اجتماعی دیگر را در سیطره خود میگیرند. به عبارتی، گفتمان، نظمی است شامل، که از زبان بزرگتر بوده و چگونگی آنرا تعیین میکند
میشل فوکو، فیلسوف فرانسوی، گفتمان را مجموعهای از احکام میداند که در شرایط ویژهای وجود مییابند. وی مینویسد: »ما مجموعهای از احکام را تا زمانی که متعلق به صورتبندی گفتمانی مشترکی باشند، گفتمان مینامیم. گفتمان متشکل از تعداد محدودی از احکام است که میتوان برای آنها مجموعه ای از شرایط وجودی را تعریف کرد«
فیلیپس و یورگنسن نیز در یک تعریف مقدماتی، گفتمان را شیوهای خاص برای سخن گفتن درباره جهان و فهم آن یا یکی از وجوه آن معرفی میکنند
دغدغه اصلی در نظریه گفتمان آن است که مردم در جوامع چه درک و شناختی درباره خود دارند. به عبارت دیگر، تعریف مردم در جوامع گوناگون از خودشان چیست؟ و به تبع این تعریف و شناخت، الگوی رفتاری آنها کدام است؟
از دید لاکلا و موف، گفتمان کلیت ساختاریافته ناشی از عمل مفصل بندی است. مفصل بندی، هر نوع عملی است که رابطهای را بین مؤلفه های متعدد برقرار کند؛ به گونهای که هویت-شان به علت قرار گرفتن در این مفصل بندی تحول یابد. از سوی دیگر، توانش به کار نرفته در هر مفصل بندی را می توان »میدان گفتمان« نامید. به عبارتی، میدان گفتمان کلیه حالت ممکنی است که گفتمان طرد میکند و درعین حال در خارج از خود، به آنها مرتبط میشود
به این ترتیب است که با استفاده از تحلیل گفتمان میتوان علاوه بر توصیف یک گفتمان موجود، عوامل سازنده و علل شکلگیری آن در گذشته را نیز جستجو کرد. با کوشش برای تعریف گفتمان، ممکن است به لغت نامهها، بافت ماده علمی، پاره گفتارها، یا به اصطلاحاتی که در تقابل با گفتمان به کار میروند، متوسل شویم؛ هرچند هیچ یک از این تدبیرها معنایی سرراست و روشن به دست نمیدهند و بلکه تنها سیالیت آن را به رخ خواهند کشید
بنابراین در یک جمع بندی میتوان گفت که در تحلیل گفتمان ما با دو عنصر کلیدی سروکار داریم:
-1 بافت متن: منظور این است که یک عنصر زبانی در چارچوب چه متنی قرار گرفته است جملات ماقبل و مابعد آن چه تاثیری در تبلور کارکردی صوری معنایی آن دارد.
-2 بافت موقعیت: یک عنصر یا متن در چارچوب موقعیت خاصی که تولید شده است مدنظر قرار می گیرد. بافتهای فرهنگی اجتماعی، محیطی وسیاسی همگی از این نوع هستند.
پس اگر محقق گفتمان را به منزله متن - اعم از گفتاری و نوشتار - در نظر گرفته است سطح تحلیل او توصیفی - تحلیل متن - است؛ و اگر محقق گفتمان را به منزله کنش متقابل بین فرایند تولید و فرایند تفسیر متن در نظر میگیرد و میخواهد در بطن جریان تولید متن و متن و جریان تفسیر متن و متن را بررسی کند سطح تحلیل او ناظر به تحلیل فرآیندها یا تفسیر متن است. اگر نهایتا محقق گفتمان را بافت یا زمینه کلیای که متن در آن تولید و تفسیر میشود در نظر بگیرد تحلیل او تبیینی و در عین حال اجتماعی است چرا که این سطح تحلیل نه تنها ناظر به کردار گفتمانی - کنش متقابل بین فرآیندهای گفتمانی تولید و تفسیر متن و متن - است بلکه به کردار اجتماعی و فرهنگی یا به عبارت بهتر به بافت و زمینه کلی متن معطوف است
پیش شرط های تحلیل گفتمان
-1 متن گفتار واحد توسط انسانهای مختلف، متفاوت نگریسته میشود. یعنی انسانهای مختلف از متن واحد برداشت یکسان ندارند.