بخشی از مقاله

چکیده

در این تحقیق ، ثبات سیاسی در وضعیت موجود جمهوری اسلامی ایران - مدل نظام مردم سالار دینی - مورد بررسی قرار گرفته است که نشانه ها حاکی ازثباتی است که وقوع آن مستلزم فراهم آمدن شرایط هشت گانه در فرآیند تغییرات سیاسی و اجتماعی است و بالعکس، بیثباتی سیاسی در جمهوری اسلامی ایران پدیدهای ساده ای خواهد بود که با از بین رفتن یکی از این شرایط، ظهور و بروز مییابد.

بدیهی است که هر کدام از عوامل هشت گانه ثبات سیاسی آسیب پذیر شوند وضعیت نظام سیاسی موجود جمهوری اسلامی ایران با بی ثباتی روبرو خواهد شد. بررسی عوامل اصولی ثبات سیاسی در محیط داخلی و خارجی بر روی وضعیت موجود جمهوری اسلامی ایران ونیزبه راهبردها و مکانیزمها درخصوص ثبات سیاسی اشاره شده است.در نهایت با بهره مندی از نتایج پژوهشها جهت بهبود ثبات سیاسی در وضعیت موجود جمهوری اسلامی ایران ، پیشنهاد ها و زمینه های لازم ذکر شده است.

تقریر موضوع تحقیق:

با توجه به اینکه در مفهوم ثبات سیاسی اختلاف نظر است و نیز ثبات سیاسی در یک نظام سیاسی را برخی بصورت ایستا تلقی کردهاند ضرورت دارد به این مطلب پرداخته شود که برخی نظامهای سیاسی در عین حالی که تحول پذیرند میتوانند از ثبات سیاسی برخوردار باشند. همچنین این پژوهش در آمدی برالگوی مبانی و اصول پایداری و ثبات یک نظام سیاسی اسلامی است و چون جمهوری اسلامی ایران مصداق یک نظام مردم سالار دینی است کوشش شده است این الگو با مولفه هایی مانند - ارزش معنوی،مشروعیت ،رهبری و... - به عنوان الگویی اصولی برای یک مدل نظام سیاسی اسلامی ترسیم شود به ویژه اینکه در مورد تعریف عملیاتی ثبات سیاسی و کاربرد آن به صورت عینی در موردجمهوری اسلامی ایران کمتر تلاش علمی صورت گرفته است.

مضافاً بر اینکه برخی حوادث که در جمهوری اسلامی رخ داده است از قبیل -ترورهای منافقین دراوائل استقرار جمهوری اسلامی ایران -برکناری بنی صدر-جنگ تحمیلی -شورش علیه شهرداری ها در دوره سازندگی- حوادث انتخابات -88و اکنون افزایش آمار طلاق، فساد و اختلاس های دو دهه کنونی که غیر منتظره و به دور از تصورشهروندان در این زمینه ها، کم رنگ شدن ارزش ها، افزایش پرونده ها در دادگستریها، مسئله فقر و محرومیت در جامعه ، کاهش رشد ورفاه اقتصادی، بیکاری و عدم اشتغال ، افسردگی در جامعه ، بد اخلاقی ها در حوزه فرهنگ و سیاست و... و نیزاین سوال که در5 سال حکومت علی - ع - ثبات سیاسی را چگونه متزلزل کردند؟ در مجموع محقق را علاقمند به تحقیق درموضوع ثبات سیاسی در جمهوری اسلامی ایران کرده است.

در مورد عناصر ثبات ساز سیاسی و بی ثبات سازی بحثهای مختلفی انجام گرفته است که متأسفانه اکثر تحقیقات با هدف تعیین ثبات سیاسی تلاش کردهاند از طریق بی ثباتی سیاسی این امر را اثبات کنند در حالی که با شاخص سازی از بحث تغییرات و چالشها میتوان الگوی معمولی یک سیستم خاص حکومتی یا جامعه را مورد مطالعه قرار داد در واقع شاخصهایی مانند میزان مشارکت مردمی، باورها وارزش ها ، رفتار تعاملی ،رهبری -مشروعیت،خشونت های سیاسی،آزادی انتخابات،کارامدی نظام،فقر،نظام مردم سالار،شورش،اعتراض واعتصاب،رقابت سیاسی،میزان مطابقت رفتارقدرت سیاسی با قانون اساسی و... میتوانند میزان تغییرات و چالشهایی که نظام جمهوری اسلامی ایران را به مخاطره میاندازند را تعیین نمایند.

بی شک نظامهای سیاسی با گذشت زمان دستخوش تغییر و تحول میشوند ،بنابراین نکته کلیدی مفهوم و شاخصهای ثبات سیاسی است که وقتی از نظام سیاسی با ثبات سخن رانده میشود تنها نظامهای کاملاً ایستا و بدون تغییر نیستند بلکه نظامهای پویایی که با رویداد و تغییرات مهم و جزئی به حیات خود ادمه میدهند. پس منظور از ثبات سیاسی در درون یک نظام سیاسی چیست؟ شاید بتوان به اختصار گفت ثبات سیاسی ناظر بر تداوم نسبی ، پاسخگویی به خواسته های مردم و کارکردها ی صحیح نظام است. که تعیین کننده بقاء یک نظام سیاسی می تواند باشد.

آنچه درتبین مسئله ثبات سیاسی حائز اهمیت است،استفاده از دیدگاه های علمی و درکنار آن گفتمان امام خمینی - ره - ومقام معظم رهبری در ادامه وبقای جمهوری اسلامی ایران می باشد که بطوراجمال می توان گفت آن بزرگوارن دربحث ثبات سیاسی به عدم اختلال درکارکرد نظام سیاسی واجتماعی اشاره کرده اند وازواژه هایی مانند نقش کارگزاران،اقتصاد ونیازهای مردم ، فقرومحرومیت، باورها وارزشهای دینی ، مشارکت مردم،اعتماد بنفس،اسلامیت وخواست مردم - عوامل سیاسی،اقتصادی وفرهنگی - استفاده نموده اند.منتهی در برخی موارد علاوه برموارد مذکور،براختلال درکارکردمحیطی وبیرونی - از ناحیه قدرت های خارجی - نیز اشاره داشته اند.

بیان پیشینه تحقیق:

در ادبیات سیاسی کلاسیک در غرب مهمترین بحث ثبات سیاسی نظامهای سیاسی مربوط به کتاب شهریار ماکیاول است و در شرق میتوان به سیاست نامهها شریعت نامههای ایرانی و اندرزنامهها اشاره کرد از جمله نصیحت الملوک غزالی، سیاستنامه یا سیرالملوک خواجه نظام الملک طوسی، الوزراء ابوالفضل طباطبائی، و اندرزنامه ابوعبداالله محمد بن عبدوس معروف به اندرزنامه جهشیاری نام برد. و در ادبیات سیاسی معاصر میتوان از هانتیگتون در کتاب سامان سیاسی در جوامع دستخوش دگرگونی که ثبات سیاسی را به منزله متغییری مستقل در تعیین نا آرامیها، رشد و رکود اقتصادی و خشونتها بکار گرفته است و نیز دانیل لرنر در کتاب »عبور از جوامع سنتی« ثبات سیاسی را مبتنی بر مسأله توسعه سیاسی مطرح کرده است در حالی که مسأله ثبات سیاسی مشکل اصلی او نبوده است.

 همیچنین دانکوارات روستو در کتاب »جهان ملیتها« ثبات سیاسی را با عنایت به موضوع مشروعیت سیاسی تعریف کرده و نیز »اسمیت« در کتاب ثبات، دموکراسی و توسعه ثبات سیاسی را در رابطه با دموکراسی معرفی کرده است. و از جمله صاحب نظران بحث ثبات سیاسی ایان لاستیک در کتاب »ثبات در جوامع تقسیم شده« آنرا حالتی روان شناختی میداند و در صورت تعارض در منافع و خواستههای افراد جوامع بحث بی ثباتی و ثبات مطرح میگردد و نیز دیوید ساندرز به عنوان مهمترین فرد در بحث ثبات سیاسی در کتاب الگوهای بی ثباتی سیاسی بحثهای نسبتاً مفیدیتری نسبت به بقیه مطرح کرده است و بحث ثبات سیاسی به عنوان تداوم در شش گونه شناسی از نظامهای سیاسی مورد مطالعه قرار داده است.

از صاحب نظران ایرانی میتوان به کتاب رقابت سیاسی و ثبات سیاسی غلامرضا خواجه سروی اشاره کرد که بحث ثبات سیاسی به عنوان یک مسأله فرعی در کنار رقابت سیاسی به عنوان مسأله اصلی در جمهوری اسلامی مورد مطالعه قرار گرفته است و نیز حسین بشریه در کتاب دیباچهای بر جامعه شناسی سیاسی ایران بحث ثبات سیاسی را در رابطه با دولت ایدئولوژیک مطرح کرده است که از این میان هیچکدام بطور مستقل بحث از الگوی ثبات سیاسی در نظام سیاسی اسلامی را مطرح نکردهاند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید