بخشی از مقاله

جامعهشناسی شهری و روانشناسی محیطی


چکیده

شهر یا به عبارت دیگر موقعیت شهر در جامعه کنونی درخور یک چنین پژوهشهایی و شاخهی جداگانه-ای در جامعهشناسی می باشد، رشد سریع و گسترش مشخص شهر ها موجب بروز بحرانهایی شده است که بیش از پیش به وخامت میگراید و وخیمتر آنکه تاکنون هیچ راه حل منطقی برای پایان دادن به آن پیدا نشده است، شهرها همواره مسائلی را مطرح می سازند که پیچیدگی روز افزون آن موفقیت هرگونه برنامه وطرح شهری را نامعین و احتمالی میسازند. در این گزیده در ابتدا به تعـریف فـرهنگ، شهر و شهرنشینـی پرداخته ایم و سپس به بررسی روابط این واژگان با تأکید بر روانشناسی محیطی میپردازیم. نظریات گوناگون درمورد شهر نشینان و تأکید بر عواملی هم چون حسابگری، روابط سود جویانه، رقابت جویی،فاصله اجتماعی،گسترش روابط پولی و مالی، عقلگرایی و... بیش از عوامل محیطی دیگر مطرح شده است. حال جامعه شهر نشینی نیاز به یک تغییراجتماعی دارد، البته پدیدهایی تغییرات اجتماعی محسوب میگردند، که دارای شرایطی میباشند که تغییرات فرهنگی را نیز در پی خواهند داشت. به منظوردست یابی به این تغییر فرهنگی نیاز به برنامهریزی (فیزیکی، اقتصادی، اجتماعی) ضروری به نظر میرسد. این برنامهریزی که در راستایی ایجاد فرهنگ مادی و غیر مادی متناسب شهری صورت می گیرد،عوامل ذیل را در بر دارد:

الف: توجه به مسائل روان شناسی اجتماعی و آسیب شناسی شهرها

ب: طراحی فضای مناسب شهری.

ج:کنترل جمعیت متناسب با شرایط محیط شهری

د: بهسازی و نوسازی شهری


این پژوهش به شیوه کتابخانهای با هدف برسی عوامل ایجاد فرهنگ متناسب با شهرنشینی با توجه به روانشناسی محیطی در سایهی جامعه شناسی شهری صورت گرفته است.


واژههای کلیدی: روانشناسی محیطی (environmental psychology)، جامعه شناسی شهری (urban sociology)، شهرنشینی (urbanization)، تغییر اجتماعی (social change)، تغییر فرهنگی (culture change)

-1 مقدمه

توسعه و دگرگونیهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در کشور های گوناگون نیازمند تحقیق دگرگونیهای مناسب و بهینه در بسترهایی چون شهر نشینی می باشد. تردیدی نیست که در سطح کلان اجتماعی فراتر از بستر مذکور بسترهای دیگری نیز وجود دارند، ولی این بسترر از عامترین مواردی که در همه جوامع یافت می شود.

گسترش شهرها با انبوهی از مسائل و مشکلات همراه است. »چون بیش از نیمی از جمعیت شهر نشینی جهان اکنون نه در کشورهای صنعتی بلکه در ممالک رشدیابنده زندگی می کنند که این نسبت، تا پیش از قرن حاضر به میزان قابل توجهی افزایش خواهد یافت. اگر چه هنوز کمتر از نیمی از جمعیت جهان در شهرها زندگی میکنند، ولی پیش بینیهای سازمان ملل نشان می دهد که در سال2000میلادی50درصد جمعیت جهان در شهرها زندگی خواهند کرد و در سال 2025میلادی، این رقم به63درصد خواهد رسید.« (از کیا،(52:1381

در ایران طبق سرشماری سال 1390هجری شمسی، میزان جمعیت شهر نشینی 71درصد1 کل جمعیت ایران میباشد که خود بازگو کنندهی رشد سریع ودر عین حال اهمیت پژوهشهای گونا گون در این زمینه را متبلور میگرداند.

این تجمع دائمی انسانها در یک فضای محدود ترسیم شده، سبک زندگی، رفتار و روحیه خاصی را می طلبد. از طرف دیگر گرایش به سوی شهرهای بزرگ و توسعه شهر نشینی و مهاجرت روستاییان و سکونت نامناسب درحواشی اطراف شهر و محلات خاص، ایجاد آسیبهای اجتماعی را در برخواهد داشت.

گسترش کمّی و جمعیتی از سویی، توسعه فضای شهری و بناها و از سوی دیگر، تغییرات فرهنگی خاصی را میطلبند.


در این راستا جامعهشناسی شهری تلاش گستردهای را صورت داده است تا بر عوامل محیطی در کنار سایر عوامل توجه

نماید.

-2 فرهنگٌ

در تعریف فرهنگ تعاریف متعددی آمده است. مثلاً: »هرسکوتیس از دویست وپنجاه تعریف یاد میکند و کروبر به سیصد اشاره می نماید.« (روح الامینی،(13 :1376

تعریف تایلر که درسال 1871 در کتاب فرهنگ ابتدایی آمده است به عنوان تعریفی جامعه ومانع معروف است. »فرهنگ مجموعه پیچیده است که شامل معارف، معتقدات، هنرها، صنایع، فنون، اخلاق و قوانین، سنن و بالاخره تمام عادات و رفتار ضوابطی است که فرد به عنوان عضو جامعه، ازجامعه خود فرا میگیرد ودر برابرآن جامعه وظایف و تعهداتی را برعهده دارد).«آگبرن و دیگران،(120 : 1352

البته تقسیم بندیهای مختلفی را در پدیدههای فرهنگی قایل شده، از آن جمله فرهنگ مادی2 و فرهنگ غیرمادی.3

-3 شهر4

اگر چه شهر را میتوان از وجوه متفاوت تعریف نمود ولیکن در تعریف شهرآمده است: »شهر،تجمع دائمی انبوه عظیمی از انسانها در فضای معین است که بصورت یک مرکز زندگی اجتماعی بسیار پیچیده درآمده است. )«توسلی، .(5: 1378

-4 شهر نشینی5

در تعریف شهر نشینی می توان چنین گفت: »شهر نشینی به فرآیندی اطلاق می شود که به واسطه آن نسبت جمعیت شهر نشینی همراه با بسط و گسترش شبکه های ارتباطی،فعالیتهای اقتصادی،سازمانها سیاسی واداری در مناطق شهری افزایش مییابد.« (ازکیا، (51: 1381

-5 فرهنگ شهری و محیطی (با تأکید بر روانشناسی محیطی)

با توجه به مقدمات و تعاریفی که از فرهنگ، شهر و شهرنشینی گردید، حال به ارتباط و تاثیر متقابل این پدیده ها پرداخته

می شود.


»پیتریم سوروکین در کتاب »جامعه، فرهنگ و شخصیت« در مورد ظهور و رشد 355 شهر بزرگ تحقیقات ارزشمندی انجام داده و طبق این مطالعات لازمه ظهور شهرهای بزرگ وتداوم حیات درونی آنها را، تغییرات عمده فرهنگی دانسته است.« (توسلی،1378 (14:

مطب فوق دربرگیرنده بسیاری از سؤالات مطرح شده دراین گزیده می باشد، ابتدا به این مسائل می پردازیم که شهر نشینها در یک شهر دارای چه ویژگیهای فراگیر زندگی شهری می باشند.

دیدگاههای لویس ورث در این زمینه قابل توجه می باشد.

»لویس ورث در چهار چوب مکتب شیکاگو1 مقاله ای تحت عنوان»شهر نشینی به عنوان شیوه ای از زندگی« ارائه می دهد و ویژگیهای فراگیر زندگی شهری را این چنین می داند:

-1خاصیت جزئی سود جویانه روابط بین افراد در شهر،تخصصی شدن کارها، گسترش روابط و پولی به روابط غارتگرانه می انجامد و کارکرد اجتماعی را دچار وقفه میسازد.

-2تراکم، قیمت زمین، اجاره بها، دسترسی فرد به خدمات، بهداشت، اعتبار خارجی، مسائل زیباشناختی، دوری از سر و صدا، دود و کثافت به معیارهایی بدل میگردند که هر یک برانتخاب محل سکونت شهروندان اثرمیگذارند.

-3زندگی جمعی فشرده و کارکردن افرادی که احساسات وعواطف خاصی نسبت به هم ندارند، درکنار یکدیگر رقابت جویی،جاه طلبی و بهره کشی متقابل را رواج می دهد. برای جلو گیری از بی مسوولیتها وبی نظمیها اجتماعی، نوعی کنترل صوری ضروری میگردد.

-4امکان برنامه ریزی دقیق برای انجام فعالیتهای شغلی، آموزشی،تفریحی و ... عملی می گردد. و جداسازی گروههای اجتماعی براساس ویژگیهای نظیر قومیت، رنگ پوست و منزلت اجتماعی- اقتصادی می شود.

-5هرچند افراد لحاظ مکانی به نزدیکند، اما به لحاظ »فاصله اجتماعی«2 از یکدیگر دورند به نظر ورث تماسهای شهریان با یک دیگر هر چند چهره به چهرهم باشد امّا سطحی و زودگذر، جزئی وغیرعاطفی می باشد.

6شهر- نشینی انسان را پیچیده، حسابگر و عقلگرا می کند، امّا به دلیل تغییرات سریع زندگی، فرد دچار تعارض می شود.

-7بالاخره زندگی شهری، ابزار رسمی کنترل اجتماعی را جایگزین ابزارهای کنترل غیررسمی میکند. (توسلی،(9: 1378

1 شاخص نخستین مکتب عمده شناسی آمریکا برای بررسی شهرگرایی و مسایل آن استفاده شود


صنعتیشدن ش هرنشینی

تغییرات سریع در:

-1سازمان اجتماعی

2فر- هنگ

-3روابط اجتماعی

تایج حاصلبرایفردو جامعه:

-1سازمانشکنی اجتماعی 2فشار- روانی -3ن اهنجاری

-4از خودبیگانگی


مدل نگرش کلاسیک به شهرها (گولنج کوهن)

آنچه از این نظریات بر می آید ساکنان شهر دارای چنین ویژگیهای می باشند. (شکوئی حسین، (496: 1385

حال با توجه به اینکه جامعه شهری مجموعه ای از افراد است با خصیصه های فرهنگی این چنینی در این راستا تغییرات اجتماعی به نظر ضروری می رسد.

تا افراد را آماده زندگی در شهر ها نمایدامّا» پدیده هایی تغییرات اجتماعی محسوب می شوند که: اولاً تغییراجتماعی لزوماً یک پدیده جمعی است، باید شرایط، شکل زندگی یا زمینه فکری و روحی سطح وسیعی از یک جامعه یعنی خیلی بیش از چندنفر را دگرگون کند.




ثانیاً یک تغییر اجتماعی باید یک تغییر ساختی باشد یعنی تغییری که در کل سازمان اجتماعی یا در بعضی از قسمتهای تشکیل دهنده سازمان اجتماعی حادث شود و در حقیقت ما موقعی می توانیم از تغییر اجتماعی صحبت کنیم که بتوانیم عناصر ساختی یا فرهنگی سازمان اجتماعی را که تبدیل یا تغییر یافته اند، به صورت روشن بازشناسیم وشخیصت دهیم، ثالثاً تغییر ساختی در طول زمان شناخته می شود.

رابعاً تغییر اجتماعی برای آنکه واقعاً یک تغییر ساختی باشد باید مداوم و استوار باشد و به عبارت دیگر فقط سطحی زود گذر نباشد.« (گی روشه (30: 1377

تغییرات اجتماعی ساختی، تغییرات فرهنگی را نیز در پی خواهد داشت که به صورت روشن قابل تشخیص و باز شناسی

می باشند.

»رواشناسان اجتماعی،تغییرات فرهنگی را با توجه به رفتارهای جمعی و ویژگیهای شخصیتی به عوامل و انگیزه،های چند نسبت می دهند:

الف) نوجویی و نوآوری: نوآوری دارای عمومیت می باشد، انگیزه های رواشناسی فردی در نوآوری و تغییرات فرهنگی موثر است.

ب) پذیرش اجتماعی: قبول عامه.

ج) طرد انتخابی: برخی عناصر فرهنگی رایج جامعه بعنوان کهنه، قدیمی، متروک، یا فراموش شود و عناصر فرهنگی جدید غیر مستقیم یا پذیرفته یا طرد می گردد.

د) تلفیق و انطباق: همجواری و ترکیب فرهنگی ایجاد می گردد.« (روح الا مینی، (28-29 : 1376

بنابراین با ایجاد تغییرات اجتماعی که تغییرات فرهنگی را در پی دارد،جامعه برای ایجاد فرهنگی هماهنگ جهت زندگی شهری که با مسائل و مشکلات خاص توأم می باشد.

لزوم برنامه ریزی در این زمینه با توجه به کیفیت زندگی مردم شهر ضروری به نظر می رسد. »می توانیم به سه نوع برنامه ریزی عمده بدین شرح توجه کنیم:

-1برنامه ریزی فیزیکی. شامل نظامی منطقه بندی و کاربری زمین،خانه سازی، تأمین حمل و نقل و تسهیلات عمومی و عملکردهای مربوط به بازساخت.

-2برنامه ریزی اقتصادی. هنگام تهیه برنامه ریزی اقتصادی برای جامعه شهری ابتدا باید درباره این موارد تحلیل بیشتری صورت بگیرد:

الف) آیا این برنامه اقتصادی، می تواند به موازات رشد جمعیت شهر،درآمد سرانه و معیارهای زندگی را بالا ببرد؟

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید