بخشی از مقاله

چکیده:

مساله جامعهپذیری سیاسی از مسائل اساسی در هر جامعهای است. اهمیت بحث از جامعهپذیری سیاسی آنجاست که فرایند یادگیری است که به وسیله آن افراد درجامعهای معین با نظام سیاسی و ملزومات آن آشنا میشوند و تا اندازه قابل توجهی ادراکشان از سیاست و واکنشهایشان نسبت به پدیده های سیاسی تعیین می شود. این تحقیق، تلاش کرده است نحوه جامعه-پذیری سیاسی قشر دانشجوی کشور که از سیاسیترین اقشار جامعه هستند و نیز تاثیرگذاری قابل توجهی بر آینده جامعه دارند، را بررسی نماید.

در این بررسی دو استان تهران و کردستان انتخاب شدهاند. استان تهران بعنوان پایتخت کشور، استان نماد ثروت، قدرت، منزلت انتخاب شده است و استان کردستان بعنوان استانی که نمادی از شکافهای متعدد قومیتی، مذهبی و سیاسی نسبت به پایتخت است و در عین حال علارغم داشتن پتانسیلهای قابل توجه از استانهای محروم کشور به شمار میرود، انتخاب شده است. روش پژوهش کمی و تکنیک پیمایشی انتخاب شده است. جامعه آماری، دانشجویان کشور در سال 1392 یعنی2.413.756 دانشجو است.

نمونه انتخابی با فرمول کوکران محاسبه شده و با کمی افزایش عددی 400 نفر تعیین شده است که در دانشگاههای دولتی استان تهران - دانشگاه تهران، دانشگاه علامه طباطبایی، دانشگاه صنعتی شریف، دانشگاه علم و صنعت، دانشگاه امیرکبیر، دانشگاه بهشتی، و دانشگاههای دولتی استان کردستان تکمیل گردیده است. برای سنجش جامعه پذیری سیاسی شاخصی با 44 گویه ساخته شده است. آنچه بررسی گویهها به دست میدهد، جامعهپذیری غیر سیاسی دانشجویان است. رابطه عوامل مختلف با این متغیر بررسی شده است.

مقدمه:

از زمان شکلگیری محیط اجتماعی و پیدایش و تشکیل حکومتها، حاکمان و برنامهریزان جامعه به منظور حفظ ثبات نظام سیاسی درصدد همسو و هماهنگ کردن آحاد افراد جامعه با اهداف و آرمانهای خویش بودهاند و از هر وسیله ممکن برای این کار بهره میجستهاند. زور، تهدید، ارعاب و فشار از راههای معمول برای این منظور بوده است. به تدریج خردمندان و سیاستمداران حکومتها به این نتیجه رسیدند تا از وسایل جایگزین بیشتر استفاده نمایند تا این که کم هزینهتر و پرسودتر و اثر بخشتر بتوانند جامعه را اداره نمایند.

آنان جامعه پذیری را در همه اشکال اجتماعی فرهنگی و سیاسی آن بهترین جایگزین برای همنوا و همسو ساختن همه قشرها پیشنهاد نمودند و حکومتهای معاصر آن را با شگردهای خاص در سیاستهای کلان خویش لحاظ نموده-اند - آذین/ جهانشاهی، . - 106 :1389 اصطلاح جامعهپذیری سیاسی یکی از اصطلاحات مهم در علوم اجتماعی و علوم سیاسی است که با مشخص کردن مفاهیم جامعه پذیری و سیاست، ابعاد آن کاملتر و روشنتر جلوه میکند. مفهوم جامعهپذیری یا اجتماعی کردن قدمت زیادی ندارد.

در دههی 1920 انسان شناسان و سپس در دههی 1940 جامعهشناسان و روانشناسان از آن استفاده کرده اند - . - Robert, 1980: 109 میتوان گفت که جامعهپذیری، سازش کنش فرد با شرایط و پدیدههای متنوع است - فرجاد، . - 65:1368 جامعهپذیری سیاسی فرایندی است که براساس آن جامعه گرایشها، نگرشها، دانشها و اطلاعات و خلاصه ارزشها و معیارهای اساسی خود را از نسلی به نسل دیگر انتقال میکند - مهرداد، . - 17:1376

جامعهپذیری سیاسی و پژوهش بر روی آن در مطالعات سیاسی، این امکان را برای رهبران وکارگزاران سیاسی فراهم خواهد ساخت که درتجزیه و تحلیل خود از طبقهبندی اجتماعی، امر یکپارچگی سیاسی و یا عبور موفقیتآمیز از بحرانهایی که درمسیر توسعه سیاسی وجود دارد، با راهبردهای عملی نمایش حمایت از حکومت - به ویژه به وسیله قشر جوان - و جامعهپذیرکردن افراد از طریق ابزارها و مکانیسمهایی که دراختیار دارند، به ویژه مراکز آموزشی و دانشگاهها امکان پذیر سازد. به عبارتی این بحرانها در ارتباط مستقیم با هم می باشند و به بیانی بهتر تشدید شکافهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی هستند.

چنانچه به وسیله جامعه پذیری سیاسی، رهبران و نخبگان سیاسی بتوانند احساس وفاداری برای کشور و نظام سیاسی فراهم نمایند Bبه گونهای که افراد جامعه احساس هویت بیشتری با کشور و با نظام سیاسی خود پیدا کنندB، میتوانند از این بحرانها عبور کنند. مفهوم جامعهپذیری سیاسی یکی از مفاهیم مهم درحوزه علم سیاست است که توسط نویسندگان غربی از جمله گابریل آلموند، سیدنی وربا و لوسین پای بسط وگسترش داده شده است.

این مفهوم ارتباط بسیار پیچیدهای با فرهنگ سیاسی حاکم بر یک جامعه دارد. مطالعه برروی فرهنگ سیاسی چنانچه مورد علاقه پژوهشگران است و پژوهش توسط آنان پیرامون تفاوت و انواع فرهنگهای سیاسی، استمرار و مهمتر ایجاد تغییرات اساسی درآن است، از طریق مطالعه فراگرد و فرایند جامعهپذیری سیاسی که انتقال دهنده فرهنگ سیاسی است، امکان پذیرمی باشد. اساسآ از نظر کارشناسان سه وظیفه و کارکرد اساسی حفظ، تغییر و خلق فرهنگ سیاسی که به تناسب شرایط و تحولات تاریخی جوامع پدیدار میشود به عهده جامعهپذیری سیاسی است.

به عبارتی نظام-های سیاسی و دولتهای برآمده از آن نیک میدانند که سمت و سو دادن به گرایشها، ایستارها و جهتگیریهای سیاسی افراد نسبت به نظام سیاسی، ارکان و رهبران که موضوع اساسی فرهنگ سیاسی است را باید با شیوهها و درنظرگرفتن مکانیسمهایی در جامعه پیگیری نمایند که جامعهپذیری سیاسی این شیوهها ومکانیسمها را یک جا در اختیار دارد. به عبارتی مکانیسمهای جامعه-پذیری سیاسی دائما تحت فشارند تا به گونهای فرهنگ سیاسی را متناسب با تغییرات ایجاد شده متحول سازند. 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید