بخشی از مقاله

چکیده

جهانی شدن امری اجتناب ناپذیر است و آموزش و پرورش ایران مثل بقیه کشورها از آن متاثر می شود. تبادلات علمی بین المللی به عنوان یکی از نتایج جهانی شدن می تواند باعث ارتقا کیفیت تعلیم و تربیت در کشورهای مختلف از جمله ایران شود. بررسی های این پژوهش نشان می دهد که کشور ایران در تولید اسناد علمی بین المللی مربوط به آموزش و تعلیم و تربیت جایگاه قابل توجهی ندارد.

علیرغم وضعیت مناسب ایران از نظر تعداد اسناد علمی تولید شده در علوم پایه و علوم به معنی عام آن در منطقه، سهم آن در آموزش علوم پایه و فیزیک و شیمی که در این مقاله بررسی شده اند بسیار ناچیز بوده و از نظر تعداد اسناد علمی فاصله زیادی با کشورهای مهم آسیا و رقبای اصلی منطقه ای خود دارد. با افزایش مبادلات علمی بین المللی ضمن افزایش سطح کیفی آموزش در ایران تجربیات ارزنده پژوهشگران داخلی نیز در اختیار پژوهشگران دیگر کشورها قرار می گیرد. با توجه به مزایای متعدد آن، افزایش مبادلات علمی بین المللی برای پژوهشگران حوزه آموزش علوم ضرورتی اجتناب ناپذیر است.

واژگان کلیدی: آموزش علوم؛ آموزش علوم در ایران؛ مبادلات علمی بین المللی

مقدمه

در عصر جهانی شدن، دانش و قدرت پیوند وثیقی یافته و علم مرزهای ملی را درنوردیده و فراملی شده است. اکنون همکاری های علمی بین المللی به عنوان یکی از رویکردهای نوین کشورها در صحنه بین المللی حائز اهمیت است. جهانی شدن علم و فناوری در قرن بیست و یکم، وابستگی متقابل علمی کشورها به ویژه کشورهای در حال توسعه را افزایش داده و مبادلات و تعاملات علمی و فناوری را ضرورتی اجتناب ناپذیر نموده است. با بررسی اسنادات علمی بین المللی حوزه آموزش علوم در ایران و مشاهده حضور بسیارکمرنگ پژوهشگران ایرانی در عرصه های بین المللی، بهره مندی پژوهشگران آموزش علوم در ایران از آخرین یافته های پژوهشی حوزه تعلیم و تربیت و به اشتراک گذاشتن تجربیات ارزنده ایشان با پژوهشگران دیگر کشورها ضرورتی انکارناپذیر است.

آموزش و پرورش و جهانی شدن

رابرتسون، مفهوم جهانی شدن را اینطور تشریح کرده است: »جهانی شدن یا سیاره ای شدن جهان مفهومی است که هم به فشرده شدن جهان، هم به تشدید آگاهی درباره جهان به عنوان یک کل، هم به وابستگی متقابل و واقعی جهان و هم به آگاهی از یکپارچگی جهان در قرن بیستم اشاره میکند. مک گرو، میگوید: جهانی شدن، عبارت است از برقراری روابط متنوع و متقابل بین دولتها و جوامع که به ایجاد نظام جهانی کنونی انجامیده است و نیز فرآیندی که از طریق آن، حوادث، تصمیمات و فعالیتها در یک بخش از جهان، میتواند پیامدهای مهمی برای سایر افراد و جوامع در بخشهای دیگر کره زمین داشته باشد.

بررسی اسناد و کتابهای نوشته شده - عمدتاً در کشورهای پیشرفته - این واقعیت را روشن میکند که نظام آموزش و پرورش تا اواسط قرن بیستم به بیراهه رفته و بین آموزش و زندگی شکاف عمیقی را به وجود آورده است. شکاف بین واقعیتهای زندگی و آموزشهای مدرسه ای، گرفتاریها و شکستها و سرخوردگیهای دردآور و زحمت افزآیی را درست میکرد. از جمله تحصیل کردگان را از آنچه در بیرون مدرسه میگذشت دور نگهداشته و آنها را با رویدادها و تغییرات بیرونی بیگانه میکرد.

این در حالی بود که بیستمین کنفرانس عمومی یونسکو که اوایل دهه 70 در پاریس برگزار گردید، اعلام داشت: آموزش و پرورش بعد از دهه 60 میلادی گسترش بی سابقه ای پیدا کرده به طوری که طی 15 سال تعداد دانش آموزان جهان بیش از 70 درصد، تعداد معلمان بیش از 100 درصد وتعداد بزرگسالانی که میتوانستند بخوانند و بنویسند بیش از 30 درصد افزایش یافته است.
در ابتدای آخرین ربع قرن بیستم، جهانیان دریافتند که آموزش و پرورش نمی تواند و نباید از واقعیتهای زندگی دور بماند.

این موضوع وارد زبانها شد و سرانجام نظام آموزشی تازهای را پی ریخت و معلم را در پایه و شالوده خود قرار داد. از آن به بعد در گیرودار دگرگونیهای محتوایی برنامه ها و نوآوریهای آموزشی نقش معلم عمده ترین موضوعی بود که بیشترین توجه را به خود جلب میکرد. به دنبال این موضوع در نوامبر 1980 یک گروه بین المللی متشکل از شخصیتهای علمی، آموزشی تایلند، فرانسه، یوگسلاوی، هند، برزیل، آمریکا و ...به عنوان مشاور دبیرخانه یونسکو در پاریس گردهم آمدند و موضوعات اساسی آموزشی را مورد بررسی قرار دادند.

پس از آن دومین گردهمایی بین المللی تفکر درباره آینده آموزش و پرورش در دسامبر 1981 در پاریس تشکیل شد و به جمعبندی و نتیجه گیری از کوششهای به عمل آمده پرداخت. اهم این نتایج عبارت بودند از:اهمیت دادن به نقش معلم و طولانی کردن مدت کارآموزی و بازآموزی تربیت معلم؛گسترش کمی و کیفی تربیت معلم متناسب با رشد و گسترش آموزش و پرورش؛تحول در برنامه های آموزشی، محتوای کتابهای درسی و اضافه شدن منابع دانش و اطلاعات از قبیل :روزنامه ها، کتابخانه ها، موزه ها، فیلم، برنامه های رادیویی و تلویزیونی، تئاتر، رایانه و میکرو الکترونیک و... همه اقدامات به عمل آمده سبب پیوند آشکارتر و ضروریتر آموزش و پرورش با جامعه، اقتصاد، علم و فناوری، فرهنگ، و نیز با دنیای خارج از مرزها گردید .

تا با جهتگیری صحیح به سوی استعدادهای فردی سازگاریهای بیشتری پیدا کند. در نتیجه در برنامه های آموزش علوم، در کشورهای پیشرفته، دگرگونیهای علمی بیشتری توصیف و به کار گرفته شدند. اصلاحات آموزشی در کشورهای مختلف در 1993 ششمین کنفرانس وزیران آموزش وپرورش منطقه ی آسیا اقیانوسیه متشکل از 33 دولت ازجمله ایران که در مالزی برپا شد بهتوصیه نامه ای رسید که بر مبنای آن توجه به اصلاحات در آموزش و پرورش باید سرلوحه ی امور اعضا قرار گیرد.

این توصیه نامه چهار موضوع عمده ی زیر را در بر گرفته است:آموزش برای همه.آموزش زنان و دختران.   کیفیت و تناسب آموزش با زیرعنوانهای تحقیقات آموزشی و نوآوری برای توسعه، آموزش برای دنیای کار و آموزش معلمان. همکاری منطقه ای و بین المللی در آموزش وپرورش. ملاحظه می شود که همکاریهای بین المللی و منطقه از جمله توصیه های این کنفرانس است. در کشورهای غربی نیز اصلاحات آموزشی در حال انجام بوده و هست. دولت ایالات متحده آمریکا در راستای اصلاحات آموزشی اقدامات متعددی انجام داده که از جمله آنها جذب معلمان با مدرک دکترا در مدارس این کشور است.

در راستای بهبود وضعیت آموزشی، شورای ملی پژوهش آمریکا بعد از انجام پژوهشی در زمینه های آموزشی، اعلام کرده است که آمریکا با کمبود معلمان علوم و ریاضیات رو به رو است و باید کسانی که در این رشته ها مدرک دکترا دارند را راضی کرد تا در مدارس به تدریس این دروس بپردازند. شورای ملی پژوهش آمریکا بخشی از آکادمی ملی علوم است که گروهی از دانشمندان و مهندسان و متخصصان در آن عضویت دارند و وظیفه آنها ارائه توصیه به دولت و کنگره است .این شورا با بودجه دولت کارهای پژوهشی انجام میدهد و نتایج آن را به صورت گزارش حاوی توصیه هایی به دولت وکنگره منتشر میکند.

پژوهشگران این شورا دریافته اند که معلمانی که در رشته ریاضیات و علوم تحصیل نکرده اند، به بیش از 26 درصد از دانش آموزان، ریاضی و به بیش از 16 درصد از آنها، علوم می آموزند. این درحالیست که هر روز افق تازه ای در رشته های مختلف علوم گشوده میشود و این رشتهدائماً در حال تغییر و تحول است .پروژه هایی همچون کشف نقشه ژنتیکی انسان از جمله این تحولات جدید است که شورای ملی پژوهش در آمریکا اصرار دارد دانش آموزان با این تحولات آشنا شوند. تاحدی معلمانی که در این رشته ها تحصیل کرده اند و به تحولات جدید آن علاقه مند بوده و آن را پی گیری میکنند، کیفیت آموزش در مدارس هم بالا می رود.

دیپلماسی علمی و فنآوری دیپلماسی علمی و فنآوری عبارت است از استفاده از همکاری های علمی میان ملت و ملیت ها برای رفع مشکلات مشترک و ایجاد مراودات بین المللی سهل و حساب شده می باشد.انواع فعالیت در حیطه دیپلماسی علمی را می توان به سه دسته تقسیم کرد:علم و فناوری در دیپلماسی که در این حالت علم در راستای شکل دهی و حمایت از اهداف سیاست خارجی بعنوان پشتوانه عمل می نماید.دیپلماسی برای علم و فنآوری که در این حالت دستگاه دیپلماسی همکاری های علمی و فنآوری بین المللی را تسهیل می نماید.علم و فنآوری برای دیپلماسی که در این حالت همکاری های علمی و فن آوری، روابط بین المللی را بهبود می بخشد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید