بخشی از مقاله
چکیده
نقش حیاتی و استراتژیک بخش کشاورزی در نظام اقتصادی و اجتماعی و رسالت سنگین این بخش در پیشبرد اهداف توسعه ملی و تامین نیازهای اساسی جامعه، بر اهمیت و لزوم برنامهریزی و بهرهگیری مطلوب از منابع و عوامل تولید و بازنگری و بررسی و ارزیابیفعالیّتهای انجام شده در بخش مذکور میافزاید. در جریان توسعه، بخش کشاورزی بیش از هر بخش دیگری باید مورد توجه قرار گیرد، زیرا توسعهی بخش کشاورزی لازمه توسعهی سایر بخشها میباشد. توسعه کشاورزی نیز نیازمند توسعهی تعاملی سیستمهای فشرده و متمرکز دانش کشاورزی، تکنولوژیها وفعالیّتها میباشد که در همین راستا؛ گروهی از دانشمندان طبیعتگرا رهیافت پیشالگوی تعاملی را بنیان نهادند. لذا در پژوهش حاضر که به شیوه مطالعه تحلیلی- انتقادی صورت گرفته است، ضمن تشریح رهیافت پیشالگوی تعاملی به تحلیل نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدهای این رهیافت پرداخته شده است.
-1 مقدمه
امروزه ارتقای بهرهوری در بخشهای مختلف اقتصادی - با فرض ایجاد توان تولید محصولاتی باکیفیّت بالاتر و هزینه کمتر - ، فراهمکنندهی قابلیت رقابت در بازارهای جهانی میباشد. لذا توجه به بهرهوری برای بقا و توسعهفعالیّتهای یک بخش اقتصادی و اصولاً رشد اقتصادی یک کشور، امری اجتنابناپذیر است
بهطورکلی مطالعات صورت گرفته در زیربخشهای گوناگون اقتصادی؛ موید اهمیت و نقش انکارناپذیر تغییرات تکنولوژی در بهبود بهرهوری میباشد
امروزه در کشورهای جهان سوم و در حال توسعه، موضوع تکنولوژی، توسعه و راههای نیل به آن از عمدهترین مسایل مورد بحث است ، چرا که توسعه تکنولوژی، پدیدهای تام و دارای ابعاد گوناگون است که در درون یک ساختار کلی اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی رخ میدهد
از سویی دیگر؛ توسعه اقتصادی در هر کشوری علاوه بر پیشرفت بخش صنعتی، مستلزم افزایش میزان تولید در بخش کشاورزی میباشد که یکی از راههای عمده افزایش میزان تولید در این بخش بکارگیری روشهای پیشرفته و استفاده از تکنولوژیهای مناسب و مدرن جهت افزایش بهرهوری و بازدهی عوامل تولید است
از اینرو کشورهای پیشرفته در جهان با درک محدودیت رو به تزاید عوامل تولید و کمبود شدید منابع طبیعی، بخش عمدهای از سیاستها و برنامهریزیها را به بهرهبرداری و استفاده صحیح از عوامل تولید معطوف کردهاند
با یک نگاهی کلی میتوان چنین استنباط کرد؛ آنچه که سبب ایجاد تمایز بین دو نظام کشاورزی کارآ - که دارای ظرفیت بالایی در امر تولید بوده و مختص کشورهای توسعه یافته میباشد - و غیرکارآ - که دارای قدرت تولید پایینی بوده و اغلب در کشورهای کمتر توسعه یافته و در حال توسعه مشاهده میباشد - شده است؛ موضوع بهکارگیری تکنولوژی، نحوهی استفاده صحیح و بهینه از نهاده و متعاقباً روشهای بهینهی تولید در بخش کشاورزی میباشد
بهطورکلی و همچنین با توجه به اهمیت بهکارگیری تکنولوژی در بهرهوری بخش کشاورزی، میتوان چنین بیان داشت که امروزه نیاز به سازگاری و طراحی مجدد تکنولوژیهای بخش کشاورزی احساس میشود، چرا که افزایش پایداری نیازمند؛ استفادهی دقیقتر از نهادههای خارجی، مدیریت بازنگری شده و هماهنگی چرخههای اکولوژیکی میباشد و همچنین تکنولوژیها وفعالیّتها جهت کشاورزی پایدار میبایست نسبت به تکنولوژیهای سنتی رایج انطباقپذیری بهتری با شرایط محلی زراعی- اکولوژیکی داشته باشند. در واقع تکنولوژیها وفعالیّتهایی توسعه یابند که کشاورزان به استفاده از آنها مشتاق آن بوده و قادر به بکارگیری آنها و انطباق و سازگاری با آنها باشند
بهطورکلی امروزه تمایلی زیادی برای گذار از مدل خطی تکنولوژی راجع به تحقیق، ترویج و کشاورزان و حرکت در راستای طراحی تکنولوژیهای پایدار زراعی وجود دارد. در همین راستا؛ گروهی از دانشمندان طبیعتگرا - Vereijken & Kropff, 1995 - رهیافت »پیشالگوی تعاملی«3 را بهمنظور حصول به سیستمها، تکنولوژیها وفعالیّتهای زراعی پایدار، بنیان نهادند که هدف کلی این نوشتار؛ بحث پیرامون نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدهای این رهیافت میباشد.
-2 معرفی رهیافت پیشالگوی تعاملی
گروهی از دانشمندان علوم طبیعی واگنینگن4 رهیافتی توسعه دادهاند که هدف آن؛ گسترش سیستمهای تولید زراعی پایدار و تکنولوژیها وفعالیّتهای همراه آن میباشد. رهیافت پیشالگوی تعاملی هم اکنون در تعدادی از کشورهای اروپایی به کار گرفته شده است. در این رهیافت بهطور جدی تحقیق در مزارع و تعامل با کشاورزان مدنظر است و بهطور خلاصه این رهیافت شامل پنج مرحله است که توسط یک تیم پیشالگوسازی میانرشتهای رهبری میشود
-1-2 گام اول: تعیین اهداف
لیستی سلسله مراتبی از اهداف ساخته میشود و سپس آن را به اهداف اختصاصی به عنوان پایهای برای ایجاد پیشالگویی که در آن نقایص استراتژیک سیستمهای موجود، مورد تجدید نظر قرار گرفته باشد، تقسیم میشود. در واقع وریجکن و کروپف - Vereijken & - Kropff, 1995 طراح سیستم تولید را به عنوان فردی میبینند که اهداف را در این چارچوب تعیین میکند و همچنین معتقدند که ترتیب سلسله مراتبی از اهداف را نباید تنها از دیدگاه تیم پیش الگو در نظر گرفت، چرا که اهداف سلسله مراتبی یک ابزار ساده و موثر برای رسیدن به توافق بین محققان و کشاورزان میباشد.
-2-2 گام دوم: تعیین اهداف قابل سنجش و اندازهگیری و شناسایی روشهای حصول آن
اهداف تبیین شده در گام قبل به معیارها و پارامترهای چندگانهای ترجمه و تبدیل میشوند تا هم اهداف کمیسازی شوند و هم روشهای رسیدن به این اهداف شناسایی شوند. در اینجا استفاده از معدودی پارامتر برای رسیدن به هدف، عقلاییتر بهنظر میرسد چرا که این امر صرف هزینه و زمان بیشتر را کاهش میدهد و به تلفیق بهتر اهداف کمک میکند و از ایجاد تضاد در بین اهداف جلوگیری میکند. در این مرحله؛ روشهای چند هدفی در این شرایط به عنوان »روشهای زراعی«7 در نظر گرفته میشوند که مجموعهای از تکنولوژیها و
فعالیّتهای کمک کننده در رسیدن به اهداف و معیارها و پارامترها مربوط به آن را تشکیل میدهند.
-3-2 گام سوم: طراحی پیشالگوی تئوریک
در واقع پیشالگوی تئوریک با اضافه کردن روشهای زراعی به پارامترهای هدف اصلی طراحی میشود و در واقع برای ارتقاء روشهای چند هدفی طراحی و عملیاتی میشود تا آمادهی آزمایش اولیه گردد. بهطورکلی پیشالگوی تئوریک را میتوان به صورت بصری و با کشیدن خطوط علی- ارتباطی بین پارامترهای چند هدفی و روشهای زراعی ارائه نمود.
-4-2 گام چهارم: پیشالگوساز تکرار شونده
در این مرحله پیشالگوی طراحی شده در یک عملیاتی واقعی به کار گرفته میشود و مورد آزمایش قرار میگیرد و اصلاحات احتمالی در آن لحاظ میگردد تا اهدافی که در پارامترهای چند هدفی کمّی شدهاند، حصول گردند. از آنجایی که ممکن است این مرحله چندین سال به طول بینجامد و به نیروی کار زیاد و هزینه بالا نیاز ارد، حائز اهمیت است که مجدداً گامهای قبلی مورد بازبینی قرار گیرند تا اینکه در سلسله مراتب اهداف، اهدافی همچون؛ طبیعت و چشمانداز خیلی در انتهای لیست طبقهبندی نشوند و همچنین اهدافی همچون درآمد و سود در ردههای بالایی لیست قرار نگیرند. پیشالگوی طراحی شده را میتوان در یک مزرعه آزمایشی پیشرو و یا در چندین مزرعه مورد آزمایش قرار داد. چنانچه پارامترهای چند هدفی حاصل نگردد، پیشالگو را میبایست اصلاح نمود.
-5-2 گام پنجم: نشر
در نهایت هنگامی که تعامل بین محققان و کشاورزان تکمیل شد، پیشالگو به سمت ترویج سوق مییابد تا نشر پیدا کند. همچنین به عنوان یک روش ترویجی پیشنهاد میشود که از مزارع آزمایشی پیشگام به عنوان مزارع نمایشی استفاده شود و از آن در راستای آموزش و هدایت کشاورزان به سمت یک تغییر تدریجی استفاده گردد. در واقع انتشار و پراکندگی پیش الگو میتواند از طریق گروههای مزارع پیشگام و سپس شبکههای منطقهای و نهایتاً از طریق شبکههای ملی صورت پذیرد