بخشی از مقاله

چکیده

از مهم ترین مباحث اساسی که در جوامع علمی و فرهنگی متفکران و اندیشمندان به آن توجه کردهاند، "حقوق و شخصیت زن "است. جایگاه و شخصیت زن در فرهنگ هر جامعه، نشان دهنده میزان اهمیت و منزلت زنان در آن جامعه است .مسئله ای که بیشتر در این مقاله مورد نظر است بررسی جایگاه انسانی زن از دیدگاه دین مبین اسلام است .اما سؤال اصلی در این زمینه این است که زن از چه موقعیت و جایگاه انسانی در دین اسلام برخوردار است؟ آیا زنان همانند مردان در گوهر خلقت و آفرینش مشترک هستند؟ آیا برای همه امکان کسب کمالات انسانی مقدور است؟ آیا در سنجش اعمال زنان از جزای مساوی مردان برخوردار خواهند بود؟ از آنجائیکه دین مبین اسلام دین عدالت و حقانیت است، به نظر می رسد، زن از جایگاه انسانی بلندی همانند مردان برخوردار باشد.

واژه های کلیدی: جایگاه و شخصیت زن، دین اسلام، کمال انسانی.

-1 مقدمه

هدف ما مسلمانان، رسیدن به کمال مطلوب انسانی است. یکی از دغدغه های اساسی در تاریخ تفکر بشر، تعیین جایگاه انسان، ارائه تعریفی از او و بر شمردن ویژگی های وجود وی است. تعیین جایگاه انسان نیز به همین تعاریف و شاخص های انسان شناختی باز می گرد. دایجاد و جهت گیری تمدن ها همواره به تعیین این جایگاه وابسته بوده است. تعیین جایگاه انسانی زنان نیز بحث مهم، دیر باز و پر دامنه است که آثار فراوانی در زندگی آنان به طور ویژه و در زندگی نوع انسان به طور عام داشته است. که آن هم بدون دانستن جایگاه واقعی زن در اسلام غیر ممکن است. روشن شدن این مسئله تأثیر زیادی بر افکار افراد جامعه به خصوص قشر زنان جوانان جامعه که بیشتر در معرض آسیب فکری هستند، دارد. به این صورت با روشن شدن افکار وعقاید نسبت به این موضوع می توان به بیداری زنان به این موضوع و بالاتر از آن اقدامات خود زن برای یافتن جایگاه واقعی خود در اسلام امیدوار بود.

مکاتب دینی و سیاسی درباره حقوق زن، نظرات مختلفی را بیان کردهاند. در میان این مکاتب، مکتب انسان ساز و جامعنگر اسلام که قوانین آن از سرچشمه زلال وحی سرچشمه گرفته است با نگرشی فراگیر و با در نظر گرفتن همه ویژگیهای زنان، منزلت و کرامت والایی را برای آنان قایل شده است. بهطور مسلم از نظر تکوینی تفاوتهای حکیمانه ای میان زن و مرد وجود دارد، اما در عین حال بین حقوق و تکالیف زن و مرد نوعی تعادل برقرار است .هیچگاه تفاوتهای حقوقی و حکمی بر وجود تفاوت در هویت انسانی »جنس زن« و »جنس مرد« دلالت نمیکند .در لابهلای آیات قرآنی نمونههای فراوانی در این خصوص به چشم میخورد، همانند سوره نساء ، .1

شخصیت انسانی زن

آیا راه کشف ماهیت عقل و ایمان زن متون دینی است و یا پرداختن به عناصر ذاتی زن از طریق بررسی نوع عملکرد وی در عرصه جامعه مانند روی آوردن به مسائل علمی با همه گسترگی و وسعت آن و نگاه وی به اشیاء و نوع التزام درونی وی به عقیده و ایمان به خداوند و پیامبران و کتب و ادیان الهی و التزام بیرونی او و رنجهایی که می برد و رعایت تقوای الهی در عرصه های فکری و معنوی و توانمندی در رویارویی با چالشهای فکری و در عرصه دعوت و مشکلات واقعی در عرصه جهاد؟ ما بر این عقیده هستیم که پرداختن به وضعیت واقعی زن و نیز وضعیت واقعی مرد بهترین راه برای رسیدن به نتیجه ای متوازن است .سپس بر اساس آن باید وارد متون شویم تا ماهیت شرایطی را که زن در آن قرار دارد و دیدگاهی را که از آن نشأت گرفته است، بشناسیم. در این صورت است که شاید به بعضی از قرائنی دست یابیم که متن را از ظاهر آن منصرف نماید تا برای متن تفسیر دیگری صورت گیرد که با واقعیت بیرونی تفاوت نمی نماید و برایمان روشن شود، حدیث به دلیل مخالفت داشتن با اصول ثابت اعتقادی، درست نیست .زیرا چنین حدیثی مخالف ضروریات دینی از کتاب و سنت و نظایر آن است.

با توجه به اینهاست که اگر مرد و زنی را که در شرایط یکسان فرهنگی و اجتماعی و سیاسی قرار دارند مورد مقایسه قرار دهیم، می بینیم که خیلی دشوار است بین آنها تفاوت قائل شویم. نمی بینیم که در مسائل فرهنگی و اجتماعی و سیاسی، آگاهی مرد از زن بیشتر باشد. بلکه گاهی می بینیم در موارد متعددی از نظر وسعت دید و دقت اندیشه و آگاهی عمیق و دید روشن، به خاطر بعضی از عناصر داخلی و خارجی ممتاز، زن بر مرد برتری داشته است. این را می توان در بعضی از موارد تاریخی دید که زنان به جهت رشد عقلی و فرهنگی و اجتماعی، در شرایط متوازنی قرار داشته اند و توانسته اند با تکیه بر ایمان و فکر، موقعیت عالی خود را تثبیت نمایند .خداوند در این باره برای ما از شخصیت

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید