بخشی از مقاله

چکیده

انسان یکی از مباحثی است که همواره مورد توجه اندیشه ی بشری بوده است. بحث شناخت انسان از گستره ترین مباحثی است و به تمامی فعالیت های علمی و فکری انسانها جهت می دهد. از آنجا که آدمی میل به کمال که در وجود او نهادینه شده است همیشه در جستجوی انسان کامل بوده، که در کلیه ی ادیان بزرگ و مکتب های فلسفی و فکری جهان در شرق و غرب به الگوهایی از انسان کامل برمی خوریم که مورد ستایش واقع شده اند. و این موضوع نیز همواره در فلسفه متعالیه و عرفان مورد بحث بوده است و کیفیت مراحل رسیدن به سلوک و در نهایت انسان کامل مورد توجه عارفان بوده است.و از مهمترین موضوعاتی بوده است که ذهن عارفان ومتفکرانِ هر دوره ای را به خود مشغول نموده است. پژوهش حاضر با هدف آشنایی با انسان کامل از نظر مکاتب مختلف شرقی و غربی و عرفان اسلامی و به شیوه توصیفی- تحلیلی نوشته شده است.

نگارنده در این پژوهش پس از ارائه تعاریفی از انسان و انسان کامل، به بررسی نظریهها و دیدگاه های مختلف در مورد انسان و در نهایت انسان کامل و ویژگی های آن پرداخته و به این نتیجه رسیده است که اومانیسیم یا فرهنگ انسان محور، خصیصه غرب مدرن است و آن را از تمامی دوره های ماقبل خود و نیز دنیای شرق متمایز می کند و اومانیسم غربی با اصالت دادن به انسان، در حقیقت وجود خداوند را نفی می کند. اما در عرفان اسلامی انسان کامل طبیب دردهای انسان های هبوط یافته و رانده شده است، انسان کامل مظهر صفات الهی و و نور می باشد. او مقصود و خلاصه جملگی آفرینش و معشوق خداوند است.

واژگان کلیدی: انسان ، اومانیسم، اگزیستانسیالیسم، عرفان، انسان کامل

-1 مقدمه

در قلمرو گستره علم انسان شناسی که خود سابقه ای طولانی در تاریخ و دانش های بشری دارد،تا کنون دانشمندان بزرگی کوشیده اند تا از انسان این موجود برتر که به ظاهر و عالم اصغر است و به معنی عالم اکبر تعریف هایی ارائه دهد و این موجود ناشناخته را ضمن مطالعات و بررسی های مستمر بشناسند و او را آنچنان که هست معرفی کنند اما هیچ یک تعریف جامعی از او ارائه نکرده اند، زیرا هر کدام از زاویه ای به وی نگریسته اند و در واقع گوشه هایی از دنیای پهناور در درون و ابعاد پیچیده شخصیت آدمی را از دیدگاه خود توصیف نموده و تعریف های متفاوتی را از او ارائه کرده اند و تصاویر مختلفی را از سیمای باطنی انسان مصور ساخته اند.

»در میان موجودات جهان، هیچ موجودی به اندازه انسان، نیازمند شناخت و تفسیر نیست چرا که وی ناشناخته ترین موجود هستی است و سیستم پیچیده ای است که درک و تجزیه و تحلیل آن، علم و دانایی بسیاری را می طلبد. پیشرفت های بشری نیز نتوانسته است جواب قانع کننده و کاملی به آن بدهد. انسان موجودی طبیعی و فرا طبیعی است که جنبه طبیعی او از خاک آغاز می شود و مراحل تکامل را یکی پس از دیگری طی می کند تا پیکری معتدل و کاملا پرداخته و مستوی ایجاد شود؛ اما جنبه فرا طبیعی او خارج از محدوده زمان و مکان است و حقیقت و هویت اصلی او را تشکیل می دهد. شناخت بعد مادی و طبیعی انسان خالی از دشواری نیست اما شناخت فرا طبیعت و حقیقت غیر مادی او به مراتب دشوارتر است. در نتیجه تنها مبدئی که می تواند حقیقت او را معرفی کند خالق انسان است؛

پس بهترین راه برای تعیین چیستی و جایگاه انسان است پس بهترین راه برای تعین چیستی و جایگاه انسان مراجعه به کلام الهی است. - «جوادی آملی، - 61:1390

سه محور اندیشه ی غربی از دورترین ایام انسان، جهان و خدا بوده و البته اهمیت نسبی هر یک در ادوار مختلف تفاوت داشته است، در غرب از دوره ی رنسانس به بعد بررسی »انسان« به جای »الهیات و متافیزیک« کانون اصلی توجه شد و به صورت فلسفه یاولی یا به تعبیر انگلیسی ها first philosphy درآمد. در قرن نوزدهم یعنی در دوره ی رمانتیک، با تأثیر متفکرینی مانند داروین، مارکس، نیچه و فروید نگاه غرب به دنیا و انسان کاملا دگرگون شد و معنای همه چیز در همین دنیا نهفته است.در× کثر مکاتب بشری و در نظر بسیاری از صاحب نظران،انسان کامل دارای صفات و ویژگی های مشترکی می باشد و همه ی کسانی که در باب  انسان کامل سخن گفته اند، انسان رامتّصف به فضایل اخلاقی و کمالات انسانینموده اند ؟این مکاتباکثراً بر این باوراند که انسان کامل، انسانی است که از سایر انسان ها برتر و والاتر بوده و به عنوان یک الگو و آیینه ی تمام نما، برای دیگران مطرح اشند ؟

ا نسان کامل به واسطه ی روح بلند و منیعی که  دارد، در قلب آدمیان نفوذ کرده و همه را  منقلب می گرداند ؟در جوامع اولیه و ملت های باستانی که چشم انداز تاریخ اجتماعی و فرهنگی گذشته آنان با اساطیر آغاز می شود، انسان×آرمانی یا خداگونه، مظهری از قدرت های فوق طبیعی است که با گذشت زمان در سیمای قهرمانان حماسه هایملّی متجلّی میشود و با عملیات خارق العاده و فوق انسانی، آرزوهای عملی نشده قبیله، قوم و یا ملت×خویش×را×در فضای داستان های حماسی تحقق می بخشد”؟ رزمجو ، - 24:1375 انسان برای رسیدن به حقیقت وجودی خود و هستی، روش های گوناگونی را برگزیده و هر کسی به شکلی و طریقی این مسیر را طی کرده است، عرفان یکی از این مشرب هاست که انسان حقیقت جو را در مسیر رسیدن به مقصدش راهنمایی می کند. این روش هر چند به ظاهر اختصاص به طبقه خاصی پیدا کرده است؛ اما با توجه به ماهیت این اندیشه، هر فردی می تواند از آبشخور آن بنوشد و به اندازه ظرفیت درونی خود، از آن بهره مند شود .

-1-1  اهمیت و ضرورت تحقیق

شناخت مسائل مربوط به انسان کامل در مکاتب شرق و غرب و همچنین عرفان وتصوف و به تبع آن عارفان و صوفیان ما را در فرهنگ ایرانیان یاری میکند، زیرا عرفان وتصوف چنان با فرهنگ ما درآمیخته است که بی توجهی به آن بی توجهی به همه مفاخر فرهنگی وپشتوانه های علمی، ادبی کشور عزیز ماست لذا شناخت بیش از پیش این عارفان بزرگ ضروری به نظر می رسد.

-2  بحث

-1-2  تعاریف و اصطلاحات

-1-1-2 انسان

واژه انسان اسم جنس است که بر تک تک افراد بنی آدم اطلاق می شود؛ و به خاطر ظاهر بودنش که لباس طبیعی خلقت بر تن دارد، انسان نامیده می شود و نقطه مقابلش جن است که مخفی و پوشیده است. انسان از 4 صفت ترکیب شده است:

-1  صفت حیوانی مانند حرص و شهوت

-2  صفت شیطانی مانند مکر و حیله

-3 صفت درندگی مانند غضب و دشمنی -4 صفت ربانی مانند عزت و ستایش - راغب اصفهانی، - 126:1412

-2-1-2 عرفان

عرفان، شناختن حق تعالی، خداشناسی و در اصطلاح مراد، شناسایی حق است و نام علمی است در علوم الهی که موضوع شناخت آن حق و اسماء و صفات او است و بالجمله راه و روشی که اهل االله برای شناسایی حق انتخاب کرده اند عرفان می نامند. عرفان و شناسایی حق به دو طریق میسر است یکی به طریق استدلال در اثر به مؤثر و از فصل به صفت و از صفات به ذات و این مخصوص علما است. دیگری به طریق تصفیه باطن و تخلیه سرّ از غیر و تحلیه روح و آن طریق معرفت خاصه انبیاء و اولیاء و عرفا است و این معرفت کشفی و شهودی را هیچ کس میسّر نیست مگر به سبب طاعت و عبادت قالبی و نفسی و قلبی و روحی و سری و خفی و غرض از ایجاد معرفت شهودی است. - لاهیجی، - 7:1337

کشف و شهود یا عمل عرفانی، عملی است که بر اساس نوعی آگاهی صورت می پذیرد و انجام آن نیز خود موجب پیدایش نوعی معرفت میگردد. بدین ترتیب وقتی از عرفان عملی سخن به میان میآید، منظور این است که شخص سالک از طریق مقامات یعنی زهد، ورع، عمل به احکام ظاهری و باطنی قلب خود را از هرگونه هوی و هوساکپ ساخته و دل خویش را برای اشرلقات ربّانی و تجلیات الهی آماده می سازد - ر.ک.ابراهیمی دینانی، - 93:1389

-3-1-2 انسان کامل

به اعتقاد اهل عرفان، انسان کامل نسخه حق است که عالم قائم به حقیقت اوست. و افلاک با قدرت روحانی او در گردشند وی محور خلقت و رحمت الهی ومظهر و مُظهر اسماء و صفات الهی است، هر فیضی که از خداوند به بندگان و حتی فرشتگان می رسد، به دلیل وجود انسان کامل است. انسان کامل معلم همه ملائک است و خداوند تمام اسما خود را به او آموخته است که منظور از آدم در ایه مشهور »علم آدم الاسماء کلها« - بقره - 31/

انسان کامل انسانی است که از زندان تن گریخته و روح خویش را در عرصه گاه هستی از تمام قیود و بندها آزاد کرده و از چنان عظمتی برخوردار است که هیچ گاه در حیطه ای از زمان و مکان قرار نمی گیرد.کامل ترین مصداق کمال انسانی و انسان کامل، ولی کامل و ولی خاتم است که عرفای شیعی، وجود مقدس پیامبر - ص - ، و امیر المومنین - ع - ، امام عصر - عج - و حضرت عیسی - ع - را در مراتب خود، فرد اکمل انسانی دانسته اند.

-2-2 انسان از نگاه مکاتب غربی

انسان مفهوم سیال و پیچیده ای است که پیوسته مورد مناقشه بوده است و هر آئین و مکتبی در درازای تاریخ از زاویه دید خویش بدان نظر افکنده است واز جهات مختلف یکی از مهمترین محورهای بحث همه مکتب ها و جهان بینیها است .در این میان تبیین سعادت و کمال انسان در راه رسیدن به آن، از حساسیت و اهمیت بیشتری برخوردار است. یکی از اصول و مبانی هر جهانبینی و یکی از محورهای اساسی معرفتو اندیشه بشری، »انسان« و مباحث مربوط به او است که همواره توجّه و اهتمام اندیشهوران و متفکّران را به خود جلب کرده است و در بخش ها و به شیوههای گوناگون، شناخت انسان و خصوصیات و توانمندیهای او را مطرح کردهاند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید