بخشی از مقاله

چکیده

جمهوری اسلامی ایران در حوزه های اقتصادی با مسائل یا مفاهیمی مواجه شده که تا کنون در عرصه عمل و تجارب بشری مشابه ای نداشته است. بنابراین خود انقلاب اسلامی مکلف به نوآوری و ابتکار و نظریه پردازی و الگوسازی در این عرصه های جدید اقتصادی است. یکی از این مفاهیم، »اقتصاد مقاومتی« است. بازار اسلامی یکی از مباحث مهمّ اقتصاد اسلامی است.

بازار اسلامی، بازاری است که در آن یاد خدا و ترس از روز قیامت را تقویت میکند و این ناشی از انگیزه های قوی و الهی عاملان اقتصادی برای پرهیز از عوامل رکود اقتصادی است. کاهش قیمت، تسهیل مبادلات، افزایش رفاه مصرفکننده، افزایش ارزش تولیدکننده، و سرانجام افزایش کارایی بازار می باشد. این بازار تبلور دیدگاه اسلام در اقتصادی بدون چالش است. در مقاله حاضر، به بررسی ویژگیهای بازار اسلامی و تاثیر آن بر اقتصاد مقاومتی میپردازیم.

مقدمه

بحث درباره ویژگیهای بازار از جمله مباحث بسیار مهم در دانش اقتصاد است. در اقتصاد خرد اثباتی، تلاش بر این بوده است که تحلیلی از بازار ارائه شود، انواع بازار همراه با مشخّصههای هرکدام ب ررسی گردد و کارامدترین آن یعنی بازاری که کمترین قیمت، بیشترین مقدار تولید و در نتیجه بالاترین سطح رفاه را داشته باشد مورد شناسایی قرار گیرد.

در اقتصاد سرمایهداری، درباره انواع بازار - نظیر: رقابت، انحصار، انحصار دو یا چندجانبه، و رقابت ناقص - و ویژگیهای هریک بحث شده و کارامدترین بازار این اقتصاد - بازار رقابت کامل - مورد تأکید قرار گرفته است. امّا تحقیق حاضر به دنبال تبیین ویژگیهای بازار اسلامی است و تاثیر گذاری آن بر اقتصادی پویا - اقتصاد مقاومتی - می باشد.

تمدن اسلامی تاثیری شگرف بر رعایت موازین شرع و اخلاق اسلامی در بازار داشته است. نهادهای اسلامی با دمیدن روح تقوی در بازار، موجب از بین رفتن زمینههای فساد مالی و بروز آثار تربیتی اهتمام به لقمه حلال می شوند. این رویکرد اسلامی اگر بدان توجه کافی نگردد موجب ض ررهای می باشد که اقتصاد را دچار تزلزل می کند. شفافیت بازار اسلامی و رویکرد الهی آن باعث میگردد که روند پویایی آن حفظ گردد.

در عصر حاضر با توجه به مشکلات پیش رو به خصوص مسائل تحولات سیاسی و اقتصادی، اقتصاد مقاومتی رویکردی می باشد به مفهوم شکوفایی اقتصادی و رفع مشکلات موجود در زیر بخش های اقتصادی برای جلوگیری از امتیاز دهی به دشمنان و بهبود سطح رفاه عموم مردم می باشد. این در سایه یک بازار اسلامی تحقق می یابد. به این سبب با اتکا به توان بومی و استفاده از تعلیمات اسلام بویژه در موضع اقتصاد و بازار اسلامی میتوان اقتصاد مقاومتی را یک چشم انداز بلند مدت پیش روی اقتصاد ایران دانست.

تعریف بازار

برای بازار تعاریف فراوانی در متون اقتصادی به چشم میخورد که میتوان گفت: یکی از علل تفاوت آنها تلقی گوناگون گویندگان این تعاریف از مفهوم بازار است.

.1 بازار مکان و یا موقعیتی است که در آن خریداران و فروشندگان، کالاها و خدمات و منابع را خرید و فروش میکنند. برای هر کالا، خدمت یا منبعی که در اقتصاد خرید و فروش میشود، بازاری وجود دارد

این تعریف دو ویژگی دارد:

الف. بازار را به مکان یا موقعیت تعریف کرده است. این تعریف هم با بازارهای امروزی سازگار است و هم با بازارهای اولیه در زمانهای قدیم که اقتصاد بسیار ساده بود و مردم برای مبادله کالاها در مکانهای خاصی گرد هم جمع میشدند.

ب. ویژگی دوم این تعریف این است که عام است و شامل بازار کالاها و خدمات و منابع میشود.

.2 بازار عبارت از شبکه روابط بین مبادله کنندگان یا تمرکز سازمان یافته برخورد عرضه و تقاضای مربوط به کالاها و خدمات معیّن است

این تعریف بازار را به مکان و موقعیت منحصر نکرده؛ بلکه در عین این که شامل بازارها در زمانهای گذشته میشود، با وضعیت فعلی نیز که با گسترش امکانات ارتباطی، مبادلات از مکان و موقعیت خاص فراتر رفته نیز سازگار است. ویژگی دوم این تعریف این است که فقط شامل بازار کالاها و خدمات میشود.

.3 بازار فرایندی است که در آن، رویارویی خریداران و فروشندگان یک کالا با یکدیگر، قیمت و مقدار کالا را تعیین میکند

این تعریف نیز محدویت زمان و مکان را حذف کرده؛ پس با وضعیت بازارهای امروزی سازگارتر است. همچنین فقط بازار کالاها و خدمات را مدنظر قرار داده است؛ امّا نکته بسیار مهم این است که کاربردهای اصطلاح »بازار« امروزه از آنچه در این تعاریف آمده نیز فراتر میرود. در متون اقتصادی، اصطلاح »اقتصاد بازار« به اقتصادهایی اطلاق میشود که گرچه دولت، دخالتهای فراوانی در اقتصاد دارد، قسمت بیشتر ثروتها و وسائل تولید در دست بخش خصوصی است و »مکانیزم بازار« عمده فعالیتها را هماهنگ میکند.

در  این  صورت،  مقصود  از  »اقتصاد  بازار«  اقتصادی  است  که پارامترهای اصلی آن از قبیل تولید، توزیع و مصرف به وسیله سازوکار عرضه  و  تقاضا  معیّن  میشود.  در این اقتصادها  سؤالات اصلی کارگزاران اقتصادی به وسیله سازوکار عرضه و تقاضا پاسخ داده میشود. این سؤالات عبارتند از: چه باید تولید کرد؟ چگونه باید تولید کرد؟ توزیع باید به چه نحو باشد؟ منابع موجود در اقتصاد چگونه باید به بخشهای گوناگون تخصیص یابد؟ حفظ موقعیت اقتصادی جامعه به چه نحو امکان پذیر است؟

در اقتصاد بازار، قیمتی را که در اثر تعامل عرضه و تقاضا تعیین میشود، تعیین کننده جواب سؤالات مذکور میدانند.

جرج کلارک در تعریف و توصیف بازار مینویسد: بازار عالیترین و عملی ترین مرکز برای تجارت و کسب و کار است که بشر تاکنون برای خود ابداع کرده است.

امروزه کشورهای پیشرفته دنیا برای تمرکز کسب و کار و خرید و فروش و سایر فعالیتهای شهری خود، مرکزی به وجود آوردهاند. به طور کلّی میتوان گفت که بازار بهترین مرکز برای تولید و توزیع محصولات و انجام معاملات است. بازار یک سیستم مناسب اجتماعی و  اقتصادی  است  و  از  نظر  شهرسازی  نیز  مقامی  بسزا  دارد.

جایگاه بازار در تمدّن اسلامی

تاریخ نگاران آوردهاند: پیامبر اکرم - ص - ، قبل از رسالت، خود بازرگانی امین و درستکار بوده است. با شکلگیری نظام اسلامی در مدینه، از همان روزهای نخست، پیامبر بزرگوار اسلام الگوی بازار را تعیین کردند. ایشان وارد بازار بسیط شدند، به آن نگاهی انداختند و فرمودند: این ب ازار مناسب شما نیست. سپس به بازار دیگری رفتند، نظارتی بر آن کردند و مجدداً فرمودند: این بازار مناسب شما نیست.

سرانجام وارد بازار دیگری شدند و پس از ارزیابی فرمودند: این بازار مناسب شماست؛ از آن کم نکرده و خراجی بر شما بسته نمی شود. - ابوعبداالله ربعی قزوینی - ابن ماجه - ، سنن ابن ماجه، ص - 751 فضای رویارویی عرضهکنندگان و تقاضاکنندگان در تمدّن اسلامی همان بازار سرپوشیدهای است که در شهرهای اسلامی شکل گرفته و در نوع خود، از حیث ساختاری، بینظیر است. در این الگو، بازار به دلیل ویژگیهای منحصر به فردش تنها محّل کسب سود نیست؛ بلکه جلوگاه اخلاق، مهرورزی، باور و ارزشهای اسلامی نیز به شمار میرود.

مجموعه بازار یا سوق، یکی از بزرگترین دستاوردهای تمدّن دوره اسلامی است؛ نه در مشرق زمین باستان نظیری داشته است، نه در یونان و روم قدیم، و نه در اروپای قرون وسطا. زمانی که اسلام بر بخش بزرگی از جهان حاکم شد، بازار نیز به عنوان یکی از وجوه اشتراک شهرهای تحت قلمرو آن گسترش یافت. بنابراین، یکی از ویژگیهای اصلی شهر در دوره اسلامی همانا ساختارهای بازرگانی آن است که در فضایی فشرده، به صورت مجموعهای یکدست و به هم پیوسته، در میان شهر جای دارد.

در شهرهای اسلامی، بازارها به مساجد جامع آن شهرها متّصل میشدند و کاخهای اقتصاد و حکومت در کنار یکدیگر قرار میگرفتند. امّا این بدان معنا نیست که بازار نقش اجتماعی ندارد؛ بلکه هرجا که انسانهایی دور هم جمع شوند، بدون شک، برخورد افکار مختلف به وجود خواهد آمد و فعالیتهای اجتماعی سیاسی شکل خواهد گرفت. - سیروس شفقی، بازار بزرگ اصفهان، ص. - 45 بی دلیل نیست که بازار را از جهت داشتن عناصری مذهبی چون مساجد، تکایا، مدارس و حسینیهها »روح شهر«، خود بازار را با عناصر و نقشهای فضایی آن »قلب شهر - « همان، ص - 40 و کاسب را »حبیب خدا« معرفی کردهاند.

بازار به عنوان مظهر و نمود روشنی از مظاهر دنیا می تواند بسیار فریبا باشد و انسان را از یاد خداوند بازدارد و از ارزشهای انسانی تهی ساخته و او را به دنیاگرایی محض در همه عرصههای زندگی سوق دهد. در عین حال، جامعه بدون تجارت و خرید و فروش نمیتواند به حیات اجتماعی خود ادامه دهد. پس، از یکسو، افراد در بازار به جایگاهی تکیه زدهاند که هر آن، احتمال سقوط و انحطاط مالی و اخلاقی میرود و از سوی دیگر، حیات اجتماعی و اقتصادی جامعه به آن بسته است.

روایاتی که در ذم بازار وارد شدهاند، درصددند احتمال سقوط مالی و اخلاقی بازاریان و هرکسی که به گونهای با بازار سروکار دارد را به حداقل برسانند. - محمدتقی نظرپور، امام علی - ع - حکومت و بازاری، ص - 222- 272 چنان که گفته شد، بازار اسلامی تنها فضا یا سازو کار مبادله نیست تا میان انبوه خریداران و فروشندگان فقط رابطه خشک خرید و فروش بر اساس سوددهی و افزایش مطلوبیت برقرار باشد؛ بلکه به دلیل نگرش خلیفهاللهی انسان و حبیباللهی کاسب، و نگاه مزرعه آخرت بودن به دنیا و وجود نهادهایی چون مسجد و حسینیه - با کاربردهای گوناگون فرهنگی، اجتماعی، و سیاسی - و حوزههای علمیه در ترکیب بازار اسلامی، این بازار از ویژگیهای کسب حلال، حاکمیت اخلاق، انصاف و شفافیت برخوردار است.

بازار اسلامی

بازار اسلامی محل ظهور مبانی اقتصادی اسلام است. در بازار اسلامی، معنویت، عدالت و انصاف در قیمتها، پرهیز از منفعتگرایی افراطی، اکتفا به حداقل سود، رعایت حقوق مشتری، تصمیمگیری هوشمندانه تهی از فریبکاری، توازن در وزن و قیمت کالاها، رقابت، تناسب در عرضه و تقاضا، فقدان انحصار، عدم احتکار، حذف واسطهها و ارتباط مستقیم مصرف کننده و تولیدکننده از اهمیت و ارزش زیادی برخوردار است.

وقتی صحبت از اقتصاد اسلامی میشود، مقصود، اقتصادی است که متکی بر اصول و مبانی دینی است. اقتصاد اسلامی شکل گرفته بر اساس مبانی و اصول اسلامی چون فلسفه، فقه، کلام، اخلاق، معنویت، عدالت و مسایل اجتماعی و سیاسی است. این اقتصاد دارای مکتبی متفاوت از اقتصادهای لیبرالیستی و سوسیالیستی است به بیان دیگر اهداف اقتصادی مکتب اسلام از اهداف اقتصادهای لیبرالیزم و سوسیالیزم متفاوت است. نقش دولت در اقتصاد اسلامی و مالکیت افراد در این اقتصاد از مهمترین شاخصهای اقتصاد اسلامی است. رشد مادی همراه با تعالی معنوی، اشتغال کامل سرمایهها و نیروی انسانی، عدالت در توزیع ثروت، جمع بین عدالت و کارآیی، حذف کامل ربا، تعادل در مصرف، پرهیز از اسراف و بخل در تامین هزینهها و حاکمیت اخلاق بر روابط اقتصادی از دیگر ویژگیهای مکتب اقتصادی اسلام است.

ویژگی بازار اسلامی از دیدگاه پیامبر

در روایات متعددی در مورد خصوصیات بازار اسلامی از پیامبر نقل شده است که، بازاری که در آن دروغ گفته نشود، دوم اینکه قسم نخورند و سوم چانه نزنند، یک بازار اسلامی خواهد بود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید