بخشی از مقاله
چکیده
هدف این مطالعه تبیین نقش بازار در تحقق اقتصاد مقاومتی و الزامات آن براساس تحلیل ویژگی های تاب آوری است. به منظور انجام این بررسی ابتدا مفاهیم مخاطره، آسیب پذیری و ویژگی های تابآوری تبیین گردید. براین اساس اقتصاد مقاومتی ، اقتصادی است که کارکرد نهادهای آن در زمان وقوع مخاطرات حفظ می شود و یا اگر خللی در کارکردهای مذکور به دلیل مخاطرات بوجود آید، این اقتصاد از درون خود مجهز به مکانیزم هایی است که سیستم اقتصادی را در مدت زمان اندک به تعادل بر میگرداند.
در ادامه بررسی کارکرد نهادها و تاثیر آنها بر عملکرد اقتصاد براساس نظر نهادگرایان نشان داد که نهادها در سطح خرد و کلان کارکرد متفاوتی را بر عهده دارند و بازار ها به عنوان مهمترین نهادهای خرد تحت تاثیر عملکرد نهادهای کلان بوده و در برقراری تعادل پس از وقوع مخاطره نقش اساسی را بر عهده دارد. این در حالی است که تحلیل کارکرد بازار براساس تئوری های اقتصادی و ویژگی های تاب آوری حاکی از آن بود که کارا بودن بازارها مستلزم کارکرد مناسب نهادهای تثبیت کننده کلان اقتصادی از جمله نهادهای پولی و مالی، حکمرانی خوب و توسعه اجتماعی می باشد.
کلید واژه: تاب آوری، اقتصاد مقاومتی، بازار، نهادها
مقدمه
در یک جهان ایدهآل، مخاطره* با عکس العملهای متناسب و خودکار پاسخ داده میشوند. اما در جهان واقعی که وابستگیهای درونی و بیرونی روز به روز بیشتر میشود، بسیاری از کشورها آمادگی لازم برای روبرو شدن با مخاطرات را ندارند و با عنایت به وابستگی روزافزون کشورها به همدیگر، عدم توفیق یک کشور و یا منطقه در مواجه با مخاطره، نه تنها آسیبهایی بر آن کشور وارد میکند بلکه موجب می شود که اثرات آن مخاطره به سایر کشورها و یا مناطق نیز انتقال یابد.
بنابراین همچنان که مخاطرههای جهانی همزمان در کشورها رخ میدهند، آنها میتوانند با همان چارچوب از طریق کشورهای هم مرز جغرافیایی و غیره آن، به سایر کشورها به تناسب انتقال یابند. بر پایه همین مشاهدات و شواهد، مفهوم آسیب پذیری و به دنبال آن مفهوم تابآوری شکل گرفته است.بررسی تاریخی اقتصاد ایران حاکی از آن است که این اقتصاد همواره دچار آسیبهایی از ناحیه درون و بیرون خود به خصوص طی دهه اخیر شده است که باعث شده روند توسعهای کشور کندتر شود. ناکامی اقتصاد ایران در کاهش آسیبپذیری برای مدت طولانی، لزوم توجه به رویکرد جدید اقتصادی را که در ادبیات با عنوان»اقتصاد مقاومتی« بیان شده است ، ضروری ساخته است.
بررسی در خصوص ادبیات اقتصاد مقاومتی حاکی از آن است که بروز مخاطرات اقتصادی، بازار ها را از تعادل خارج می نماید و عدم تعادل را برای مدت طولانی در بازار رقم می زند. لذا کارایی بازارها در تحقق اقتصاد مقاومتی نقش اساسی را بر عهده دارد. از این رو در این مطالعه نقش کارایی نهاد بازار در تحقق اقتصاد مقاومتی بررسی میشود و برای انجام این کار ویژگی های تاب آوری مورد تحلیل قرار می گیرد.
با عنایت به موارد فوق در بخش بعدی، ادبیات موضوع ارائه می شود که در آن به مفهوم تاب آوری و ویژگی آن تاکید شده است. در ادامه کارکرد بازار و کارایی آن در برقراری تعادل براساس تئوری های اقتصادی بیان می شود و در نهایت الزامات نهادی برای ارتقاء کارایی بازار تبیین می گردد.
ادبیات موضوع
به منظور بررسی ادبیات اقتصادی مقاومتی ، در این قسمت ابتدا مفهوم مخاطره و انواع آن مورد بحث قرار میگیرد. در ادامه با تبیین تاب آوری اقتصادی ، ویژگی های تاب آوری تبیین می شود.
مخاطره و آثارآن
بطور کلی مخاطره به تغییرات بیرونی که منجر به عدم تعادل در سیستم میگردد، اطلاق میشود. رابرت کاپلن و آنته میکس سه نوع مخاطره را مورد بحث قرار می دهند :-مخاطره ی که میتوان از وقوع آن جلوگیری نمود. همانند شکست در فرآیندها و یا خطاهای انسانی-مخاطره استراتژیک که پس از سبک و سنگین کردن آنها با پاداش بالقوه، تقبل میشوند.-مخاطره خارجی که خارج از ظرفیت و توانایی برای اثرگذاری یا کنترل هستند.
آنها بیان میکنند دو نوع اول مخاطره را میتوان با تمرکز بر شیوه مدیریت سنتی مخاطرات، تنظیم قوانین و مقررات دنبال نمود. اما در خصوص مخاطره نوع سوم بحث تابآوری مطرح میشود.. به عبارتی، دو نوع اول مخاطرهای هستند که بر سیستم در شرایط نرمال وارد میشود و انتظار براین است که اثرات چنین مخاطراتی در خود سیستم از بین برود و در برآیند تغییر و تحولات سیستمی، این مخاطرات هضم شوند. اما نوع سوم مخاطره منجر به تزلزل و به بین رفتن کارکرد سیستم میشود و لذا در این خصوص باید از قبل اقدامات لازم را انجام داد و در صورت عدم پیشبینی آن ، باید نسبت به رفع آن اقدام نمود تا سیستم قدرت برگشت به روند طبیعی خود را باز یابد.
نکته مهمی که از دقت در مطالب فوق حاصل میشود، اندازهای از آثار مخاطره - عمق بحران - است که سبب میشود کارکرد از بین برود، در چنین درجه ای از بحران که در اصطلاح به آن آستانه تحمل گفته میشود، آحاد جامعه - فعالان اقتصادی و اجتماعی و مردم - امید خود را از دست داده و به دنبال منافع شخصی و کاهش ضرر و زیان خود می باشند. به عبارتی، مشارکت افراد در خروج از بحران یاد شده کاهش مییابد و این خود به تعمیق بخشیدن اثرات منفی مخاطرات کمک می نماید.
برای مثال در شرایط محدودیت ارزی و کمبود منابع و امکانات، فعالان اقتصادی و مردم به جای مشارکت در رفع کمبودها، وارد عرصه سفتهبازی در بازار دارایی به ویژه داراییهای با نقدینگی بیشتر و پربازده غیرمولد می شوند. در چنین حالتی، پیشبینی عواقب بحران امکان پذیر نبوده و بستگی به اعتماد مجدد افراد جامعه به مسئولان خواهد داشت. در تقسیم بندی دیگر، مخاطرات را براساس احتمال پیش بینی و میزان توانایی و دانش قابل دسترس برای برخورد با مخاطره طبقهبندی می نمایند.
اگر مخاطرهای قابل پیش بینی بوده و اطلاعات و دانش در خصوص آن به اندازه کافی در دسترس باشد در آن صورت میتوان با طرح استراتژیهایی از اثرات منفی آن جلوگیری نمود. اما در صورتی که دانش و اطلاعات کافی در خصوص زمان وقوع مخاطره و اثرات آن وجود نداشته باشد، لازم است که بر رویکرد اقتصاد تابآوری تاکید نماییم. به انواع مخاطره و اقدامات لازم برای کاهش اثرات منفی آن پرداخته است.