بخشی از مقاله
چکیده
سبک زندگی عبارت است از مجموعه رفتارها و الگوهای کنش فردی و گروهی که معطوف به ابعاد هنجاری و معنایی زندگی اجتماعی باشد. با توجه به ویژگی انتخاب گری که در سبک زندگی وجود دارد، می توان هر مجموعه منسجمی از الگوهای رفتاری برآمده از آموزه های دینی را که در چارچوب معین شده از طرف دین قرار داشته باشد، یک سبک زندگی دینی به شمار آورد. در این مقاله به بررسی تعاون و همکاری در سبک زندگی اسلامی با تاکید بر احادیث و روایات پرداخته شد.از روش تجقیق کتابخانه ای - اسنادی - استفاده شد. برای تعریف، ترسیم و ترویج سبک زندگی دینی لازم است که با تکیه بر منابع معرفتی اسلام به بازخوانی فرهنگ دینی خود پرداخته و به جایگاه مقدمی سبک زندگی در فرآیند شکل گیری تمدن نوین اسلامی توجه ویژه داشته باشیم.
کلید واژه: سبک زندگی ، اسلام ، احادیث، تعاون
مقدمه:
سبک زندگی به عنوان مجموعه در هم تنیده ای از الگوهای رفتاری فردی و اجتماعی، برآمده از نظام معنایی متمایزی است که یک فرهنگ در یک جامعه انسانی ایجاد می کند؛ و از آن جایی که هیچ کدام از جوامع بشری را نمی توان عاری از فرهنگ تصور کرد، بنابراین، می توان گفت تمام اجتماعات انسانی، از ابتدای تاریخ تا کنون دارای سبک زندگی خاص خود بوده و از الگوهای رفتاری متناسب با شاخص های فرهنگی خود برخوردار بوده اند. به زعم دانشمندان علوم اجتماعی در یک قرن گذشته، شرایط جدید کار، تولید، انباشتگی کالاهای مصرفی و همچنین فراهم آمدن زمان فراغت بیشتر برای بخش زیادی از اقشار جامعه، نشانه ای از تحول عمیق اجتماعی و فرهنگی بوده و این شرایط نوین، الگوهای رفتاری تازه ای را می طلبد که می توان آن ها را در قالب عنوان کلی سبک زندگی - إبن صباغ، - 1385مورد بررسی قرار داد. بازخوانی آموزه های اسلام و ژرف اندیشی در آن، ظرفیت بالای این آموزه ها را برای فرهنگ سازی و ارائه الگوهای رفتاری مناسب نشان می دهد. در این مقاله در پرتو بهره گیری از احادیث و روایات معصومین - ع - به بررسی تعاون و همکاری در سبک زندگی اسلامی پرداخته می شود.
بیان مساله:
سبک زندگی در حوزه مطالعات فرهنگی به مجموعه رفتارها و الگوهای کنش هر فرد که معطوف به ابعاد هنجاری و معنایی زندگی اجتماعی باشد، اطلاق می شود. طبیعی است که بر اساس چنین رویکردی، سبک زندگی علاوه بر این که دلالت بر ماهیت و محتوای خاص تعاملات و کنش های اشخاص در هر جامعه دارد و مبین اغراض، نیات، معانی و تفاسیر فرد در جریان عمل روزمره است، نشان دهنده کم و کیف نظام باورها و ارزش های افراد نیز خواهد بود - فاضل قانع، . - 9 :1392 آموزه های دین به عنوان ابزار جامع هدایت و راهبری بشر، در بسیاری از موارد، حاکم بر باورها، ارزش ها و هنجارهای لازم برای جهت دهی و الگوبخشی به رفتار و کنش انسانی است. در واقع، محدود نکردن دین به فهم زمانی خاص، اعتقاد به تکامل فرهنگی و
سهیم بودن اراده انسان ها در آن و تبیین درست ارتباط میان فرهنگِ متغیر و دینِ ثابت، ما را به این دیدگاه رهنمون می شود که دین و آموزه های وحیانی آن می تواند بخش مهمی از خاستگاه فرهنگ بشری را تشکیل دهد. پس در یک رابطه طولی، دین، فرهنگ جامعه را شکل می دهد؛ و فرهنگ نیز به نوبه خود، نظام و ساختار خاصی را برای زندگی فردی و اجتماعی تعریف می کند؛ که خود به عنوان سرچشمه و خاستگاه مجموعه در هم تنیده ای از الگوهای خاص برای زندگی، یک کل منسجم و متمایز را در قالب سبک زندگی پدید می آورد؛ و البته سبک زندگی نیز به توسعه و نفوذ نظام معرفتی مبتنی بر آموزه های دینی یاری رسانده و تمایلات و ترجیحات برآمده از فرهنگ دینی را بارور می سازد.
بر خلاف رویکرد کلاسیک جامعه شناسان که به توصیف سبک زندگی جاری افراد و گروه های اجتماعی بسنده می کنند - بوردیو ، - 1390، با الهام از روش های برگرفته از آموزه های دینی می توان گامی فراتر از توصیف نهاده و با تکیه بر اصول ثابتی که به اعتقاد ما در آموزه های اسلامی موجود است، چارچوبی ارائه نمود که در محدوده آن، به تجویز نیز بپردازیم؛ یعنی با دخالت دادن مجموعه ای از باورها و ارزش ها، به ترسیم و شکل گیری سبک خاص زندگی کمک نماییم. این رویکرددقیقاً همان شیوه ای است که از سوی پیامبران الهی پی گیری شده است؛ آنان از ابزار حاکم ساختن باورها و ارزش های دینی برای ایجاد دگرگونی در سلیقه و شیوه انتخاب مردم، بهره می گرفتند تا آن ها با رضایت خاطر به اصلاح الگوهای سبک زندگی خود اقدام نمایند. - پارسانیا، - 1390،
می توان هر مجموعه منسجمی از الگوهای رفتاری برآمده از آموزه های دینی را که در چارچوب معین شده از طرف دین قرار داشته باشد، یک سبک زندگی دینی به شمار آورد. گروه های مرجع دارای دو کارکرد اصلی هستند: اول آن که هنجارها، رویه ها، ارزش ها و باورهایی را به دیگران القا می کنند؛ و دوم آن که معیارهایی را در اختیار کنش گران قرار می دهند تا کنش و نگرش خود را بر اساس آن محک بزنند - صدیق سروستانی و هاشمی، :1381 . - 150 در آثار فلسفی، بر این نکته تأکید شده است که، انسانها برای تأمین سعادت خود در زندگی و وصول به کمال نیازهایی دارند که به تنهایی نمیتوانند آنها را بر آورده سازند، از این رو باید جامعه تشکیل دهند و به یکدیگر یاری کنند؛ بنابراین، اساس اجتماع مدنی تعاون و همکاری و مبادله منافع است. حتی گفتهاند که تشکیل دادن جامعه و تعاون برای انسانها جنبه فطری داردتفاوتهای افراد جامعه از نظر تواناییهای جسمی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و جز اینها نیز اقتضا دارد که در ابعاد گوناگون زندگی یاور یکدیگر باشند. لذا پژوهشگران در این مقاله به بررسی جایگاه تعاون در سبک زندگی اسلامی جهت ایجاد شناخت و فرهنگ سازی در جامعه می پردازند.
روش شناسی:
در نگارش این مقاله از روش تجقیق کتابخانه ای - اسنادی - استفاده شده است. اهداف مقاله:
-شناخت جایگاه تعاون و همکاری در سبک زندگی اسلامی -معرفی و شناساندن جایگاه تعاون و همکاری در سبک زندگی اسلامی
-فرهنگ سازی در جهت ترویج و حاکمیت روحیه تعاون و همکاری در جامعه. تعریف تعاون:
تعاون در لغت و در اصطلاح عامیانه به معنای یکدیگر را یاری کردن و همیاری نمودن است و در نظام اقتصادی جمهوری اسلامی تعاون، نوعی همکاری سازمانیافته مبتنی بر قواعدی خاص است که در پرتو مشارکت، همکاری و کمک متقابل مردم، نتایج اقتصادی معینی از آن انتظار میرود. این نتایج، حاصل مردمگرایی و شرکت دادن همهجانبه مردم در اداره امور جامعه است. در قانون اساسی به این مهم تصریح شده که یکی از اهداف جمهوری اسلامی، مشارکت همگانی مردم در تعیین سرنوشت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خویش است .ارائه و تجزیه و تحلیل داده ها مبانی و فلسفه تعاون و همکاری اجتماعی از نگاه قرآن عبارتاند از :اجتماعیبودن انسان و برآوردهشدن بسیاری از نیازهایبشر در اجتماع، تعلق اموال و مواهب الهی به جامعه و تمام مردم، و مسئله برادری و اخوت دینی. از آنجا که انسان ذاتاً موجودی اجتماعی است و بسیاری از نیازهایش در اجتماع برآورده میشود؛ لذا ناگزیر از تعاون و