بخشی از مقاله
چکیده
برخی افراد،مشارکت و همکاری را راهحل همه مشکلات میدانند و عدهای دیگر بر آن خرده میگیرند.با نگاهی به نتایج و دستاوردهای مشارکت میتوان گفت،مشارکت افزایش توانمندی و احساس تعلق و تعهد سازمانی کارکنان را فراهم میآورد و آنان را در راستای رساندن سازمان به هدفهای عالی یاری میکند. در این مقاله ما به دنبال جایگاه همکاری در سازمان و چالش های فرا روی آن هستیم .
واژگان کلیدی : همکاری ،مشارکت ، سازمان ، چالش
مقدمه
مشارکت و همکاری از دیرباز با زندگی انسانها پیوند داشته و کموبیش در ایجاد نظامهای سیاسی و اجتماعی در جوامع مختلف ایفای نقش کرده است.با مشکلات روزافزون مردم در تعیین سرنوشت خویش و گسترش دامنهء دخالت آنان در قلمروهای گوناگون،تحول و توسعه سریع در عرصهء صنعت و فناوری،توجه به افزایش بهرهوری،افزایش روند تولید،افزایش توانمندی سازمانهای صنعتی و بازرگانی، موجب توجه بیشتر به نیروی کار گردید.
به دنبال نیرومند شدن کارکنان و فراهم آمدن مالکیت گسترده،نیاز به مشارکت کارکنان در سطوح مختلف تصمیمگیری و ایجاد احساس مالکیت در سازمان به طور محسوس مورد توجه قرار گرفت به گونه ای که اندیشهء مدیریت مشارکتی در نیمه دوم قرن بیستم توسط افرادی چون آرجریس،مک گریگور و لیکرت به عنوان منبع متفکر مدیریت مشارکتی مطرح گردید و برای اولین بار توسط ژاپنیها به عنوان یک فرهنگ مورد توجه قرار گرفت و به اجرا درآمد.
پیام اصلی این تفکر،تغییر مدیریت اقتداگرا،به مدیریت مشارکتگرا بود. با جدایی مالکیت از مدیریت و تحول سازمانها به مدیریتگرایی،مشارکت کارکنان با مشکلهای اولیه خود آغاز شد و کمکم راه پیشرفت و ترقی را طی کرد تا جایی که امروزه به عنوان یکی از اصولیترین راههای ارتقای بهرهوری و اثربخشی نظام اداری مطرح شده است. واژه همکاری را نخستین بار رابرت اوون انگلیسی در مقابل واژه رقابت به کار برد. سپس صاحب نظران و مصلحان اجتماعی این کلمه را با مفاهیم و کارکردهای متفاوتی به کار بستند، تا جایی که مقوله نهضت همکاری و حتی همکاری گرایی در نظریه های اقتصادی اجتماعی، جایگاه ویژه ای یافت.
اتحادیه بینالمللی همکاری در سی و یک مین کنگره خود که در سال 1995 در منچستر برگزار گردید، سازمانهمکاری را این گونه تعریف کرده است: سازمان همکاری، اجتماع مستقل افرادی است که به منظور تأمین نیازها و اهداف مشترک اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود از طریق اداره و نظارت دموکراتیک مؤسسه ای با مالکیت جمعی، با همدیگر به نحو اختیاری توافق نمودهاند.
کارکرد های واژه تعاون و همکاری
واژه تعاون در مفاهیم کلی زیر مورد استفاده قرار می گیرد :تعاون به معانی همکاری ، یکدیگر را مدد رساندن و تشریک مساعی در جهت ارضای نیازی مشترک به کار برده شده است . در این معنی فعالیت های مختلفی که انسان در طول روز انجام می دهد ، نوعی تعاون و همکاری است : تعاون یکی کردن مساعی دو یا چند شخص است برای حصول به هدفی معین با استفاده از تعریف مزبور می توان هر گونه همکاری را در جهت انجام کار و منظور مشخص ، تعاون نامید.
تعاون به معنای یاری رساندن و کمک کردن به دیگری نیز مورد استعمال واقع شده است . کلماتی مثل معاون - کمک کننده - ، معاونت - کمک کردن و یاری رساندن - ، اعانه - کمک کردن - ، استعانت - طلب یاری کردن - ، مستعان - کسی که از او یاری میخواهند - ، مبین مفهوم اخیر تعاون است .در این معنا تعاون را مترادف - - دیگر یاری - - به کار می برند. تعاون یا همکاری1 از بعد جامعه شناختی مفهوم دیگری را می رساند : همکاری یا تعاون یکی از کنش های متقابل پیوسته باشد و منظور از ان کنش های متقابلی است که در جهت یگانه ای صورت می گیرد ، در مقابل سبقت جویی را کوشش شخصی برای وصول به هدفی که مورد نظر دیگری نیز هست ، دانسته و رقابت را کوششی که شخص برای پس انداختن دیگری از وصول به هدفی که مورد نظر هر دوی آنان است ، می دانند.
تعاون را گاهی معادل خود یاری 3دانسته اند ف خودیاری نیز همانند کلمه همکاری تنها محدود به تعاون نمی شود ف تاکیداتی که در بین موسسات کوچک و متوسط اقتصادی در امر خودیاری می شود ، در درجه اول به خود یاری فرد مربوط می گردد . در مفهوم کلی فر آنگاه به یاری کمر می بندد که اراده ، قدرت و استعداد خودیاری را داشته باشد و بخواهد از کمک دیگران صرف نظر کند.
تعریف های متعددی از مشارکت توسط صاحبنظران مطرح شده است.
بررسی این تعریف ها بیانگر ایفای نقش،اظهار نظر،ارائه پیشنهاد،ارائه راهحل و بهبود و توسعهء کار است.در عین حال برخی از این تعریفها،که توسط اندیشمندان مدیریت مطرح شده است،در زیر
آورده میشودمشارکت کارکنان نوعی فرایند مشارکتی است که هدف آن تشویق و ترغیب کارکنان و اعضای سازمان به دادن تعهد و مشارکت هر چه بیشتر در موفقیت سازمان است. لانمرز معتقد است،مشارکت،مجموع شکلهای اعمال قدرت توسط زیردستان است که از نظر آنان و سرپرستشان مشروع جلوه میکند.کلارک و دیگران، مشارکت را شامل هر فرایندی میدانند که از طریق آن کارکنان سهمی در رسیدن به تصمیمهای مدیریتی دارند.ساشکین 6نیز پیشنهاد میکند برای مشارکت، هدف گذاری،تصمیم گیری،حل مسئله و بهبود سازمانی در نظر گرفته شود.
پیش نیازهای مشارکت و همکاری در سازمان
بهرغم اینکه مشارکت کارکنان در فعالیهای سازمان ضروری است،مدیر باید با وجود گروههای مختلف کاری در سازمان با هر گروه خاص در زمانهای مختلف برخورد و رفتاری متمایز داشته باشد.بنابراین مدیریت افراد روزبهروز شبیه به کار بازاریابی است که باید بازاریاب بداند طرف دیگر چه میخواهد و معیارهای او چیست و چه اهدافی را دنبال میکند؛لذا توجه به پیش نیازهای مشارکت،قابل توجه است.
باید زمان کافی برای مشارکت فراهم باشد.
موضوع مشارکت باید مورد دلبستگی کارکنان باشد و به آنها مربوط گردد. کارکنان باید تواناییهای لازم را به منظور مشارکت دارا باشند. کارکنان و مدیران احساس نکنند مشارکت،جایگاه آنان را تهدید میکند. برای مشارکتکنندگان امنیت شغلی فراهم شود. البته مدیریت مشارکتی یا مدیریت متعهدتر 1باید تقویت شود.در غیر این صورت جلب و جذب تحقق اهداف با مشکلات و موانعی همراه خواهد شد.
اجزای کلیدی اجرای مشارکت
برای اینکه مدیریت سازمان بتواند با استفاده از ابزار مشارکت،توانمندی کارکنان را افزایش دهد و استفاده مناسب از آن ببرد،باید به برخی از عوامل مؤثر و کلیدی مشارکت آگاهی یابد تا با فراهم آوردن آنها زمینهء مشارکت کارکنان فراهم آید. برخی از اجزای اصلی اجرایی کردن مشارکت کارکنان به شرح زیر است: آموزش پیوسته:این آموزشها با هدف افزایش بلوغ روانی و مهارتی افراد صورت میگیرد؛زیرا سازمانها میتوانند مشارکت کارکنان را از طریق فراهم کردن آموزش و توسعهء برنامه هایی برای بهبود مهارتها و دانش کارکنان تسهیل کنند.
قدرت از موارد ضروری دیگر در اجرای صحیح مشارکت کارکنان،اعطای قدرت به کارکنان به معنی مجهز کردن افراد با اختیارات کافی برای تصمیمگیری است. اطلاعات:دسترسی به اطلاعات مناسب برای گرفتن تصمیمات مؤثر حیاتی است.بنابراین میتوان از طریق تهیهء جریان اطلاعاتی لازم و آزادانه،مشارکت کارکنان را ترویج کرد. پاداش:پاداشهایی میتواند مؤثر باشد که فرصتهای ناشی از مشارکت برای کارکنان،پاداش درونی به بار آورد،مثل احساس شایستگی و فضیلت داشتن و پاداشهای بیرونی مثل پرداخت و ترفیعات که مستقیما با پیامدهای عملیاتی حاصل از مشارکت در تصمیمگیری مرتبط باشد،مشارکت را تقویت کند.