بخشی از مقاله
خلاصه
شوراها امروزه یکی از راهبردهای توسعه مشارکت مردمی در سطوح ملی و محلی است. نهاد شورا در قرآن کریم و احادیث ائمه اطهار به آن تاکید و بر این اساس در قانون اساسی به عنوان ارکان تصمیم گیری در امور کشور یاد شده است. شورا به عنوان نهاد مدنی وظیفه دادن نقش به مردم و نهادینه کردن مشارکت مردمی در تصمیم گیری های محلی است. روش تحقیق این تقریر توصیفی- تحلیلی است.نتایج نشان می دهد دادن نقش به مردم در امور اجرایی و تصمیم گیری به رشد جامعه و به تبع آن به توسعه مدنی کمک می کند.
1. مقدمه
تشکیل شوراهای اسلامی شهر و روستا یکی از نقاط عطف تاریخ سیاسی ایران پس از انقلاب و نشانه ظرفیت سیاسی نظام برای جلب مشارکت بیشتر مردم است.قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در اصول ششم،هفتم،دوازدهم و فصل هفتم خود نحوه اعمال نقش شوراها را در حاکمیت جمهوری اسلامی ایران ترسیم نموده است.از سوی دیگر در اصل پنجاه و هفتم با تقسیم قوای کشور به مقننه،مجریه و قضاییه و قرار دادن آنها زیر نظر ولایت امر،اداره کشور را از طریق این سه قوه مقرر نموده است و از آنجا که با ملاحظه نقش شوراها در قانون اساسی و مقررات این قانون این نهاد را در فصلی مستقل و خارج از قوای مجریه،مقننه و قضاییه ذکر نموده است شوراها به عنوان یکی از نهادهای اساسی خاص در اعمال حاکمیت در جمهوری اسلامی ایران مورد توجه قرار میگیرند.
شوراهای محلی که در شهرها و روستاها تشکیل میشوند وظیفه مدیریت امور عمومی را دارند و نشانگر توزیع قدرت در جامعه مردم سالار دینی ایران است،و شکلگیری آنها با چنین گستردگی و اهمیتی در تاریخ این مملکت سابقه ندارد. از نظر امام - ره - جمهوری اسلامی متکی به آرای عمومی و قوانین اسلامی است و بایستی به آرای عمومی وا گذاشته شود. - معاونت پژوهشی مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی - ره - ، - 83-82 .1379 امام راجع به حکومت جمهوری اسلامی اشاره کردند:»جمهوری است برای اینکه به آرای اکثریت مردم متکی است و اسلامی است برای اینکه قانون اساسیش عبارت است از قانون اسلام« - پیشین،ص .. - 23 لذا از نظر امام خمینی در ایران اسلامی مردم تصمیمگران نهایی تمام مسائلند.
- صحیفه نور،جلد 61،ص - 951 .این دیدگاه تاثیر خود را در تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران گذاشت،آن چنانکه در اصل ششم آمده است:»در جمهوری اسلامی ایران امور کشور باید به اتکای آرای عمومی اداره شود و از راه انتخابات،رئیس جمهور،نمایندگان مجلس شورای اسلامی، اعضاء شوراها و نظایر اینها،یا از راه همهپرسی در مواردی که در اصول دیگر این قانون معین میگردد.» بنابراین در جمهوری اسلامی حاکمیت مردمی با حاکمیت الهی توام است. - فوزی تویسرکانی، 1380،صص - .523-623که از آن به عنوان مردم سالاری دینی یاد میشود.در این میان تشکیل شوراهای اسلامی به عنوان یکی از ابزارهای مشارکت مردم در مدیریت کشور همواره از آرزوها،ارزشها و اهداف انقلاب اسلامی بوده است.
سپردن کار مردمبهمردم در قالب شوراهای اسلامی شهر و روستا باعث مشارکت مردم در انجام امور محلی شده،از این طریق راه برای پیشرفت سریع امور و برنامهها فراهم میگردد؛وانگهی شوراها از لحاظ کارکرد و چگونگی وظایف و اختیارات نهادهایی هستند که به عنوان واسطه میان مردم و دولت در پیشبرد امور و برنامههای اقتصادی،اجتماعی،فرهنگی و سایر امور رفاهی فعالیت میکنند.از طرف دیگر خصلت و ذات شوراها دربرگیرنده مفهومی است که از آن مشارکت قانونمند مردمی، استقلال،عضویت داوطلبانه افراد و...استنباط میشود.شوراها به جهت دارا بودن این ویژگیها در زمره نهادهای مدنی قرار میگیرند.اگر عوامل و راهکارهای توسعه و پیشرفت جامعه مدنی را رعایت نظم و قانون، گسترش تنوع و تکثر در جامعه،تصحیح نگرش و فرهنگ سیاسی بدانیم، میتوانیم قائل به این مطلب باشیم که شوراها با انجام و رعایت پارامترهای مذکور در پیشرفت جامعه مدنی نقش مؤثری ایفا میکنند.
2. شورا ، مشارکت و جامعه مدنی
معنای لغوی»شورا«رایزنی و مشورت کردن است.البته بنا به تعریف فرهنگ معین، شورا در عربی به معنای جمع کردن عسل از خانهء زنبور و ریاضت دادن اسبان است تا بر آنها سوار شوند.لیکن در عربی هم معنای لغوی مراد نبوده است و مشورت کردن و نکتهای را برای تصمیمگیری به بحث گذاشتن معنا میدهد.از این روی شورا به معنای تجمعی است برای رایزنی،نظرسنجی،تصمیمگیری و در مواردی اجرا،نظارت و بازبینی،اما باید توجه کرد که رایزنی تنها معنای لغوی شورا آن هم معنای حداقل آن است و سابقه آن به کهنسالی زندگی اجتماعی انسان است.
اساسا هر گاه دو نفر کنار هم قرار گیرند ،بدون تردید به مشورت میپردازند،تجارت خود را مبادله میکنند،از پیروزیها و شکستهای خویش یاد میکنند و برای آینده،چه نزدیک و دور،نقشه میکشند،آرزوهای خود را طرح و گاه با آه از گذشته یاد میکنند. یعنی علیرغم منافع فردی و تمایلات خودخواهانه،بشر همواره درگیر این اندیشه نیز بوده است که منافع شخصی را میتوان در جهت منافع جمع هدایت کرد. مشارکت کردن به معنی سهیم بودن در چیزی و از آن سود بردن و یا شرکت جستن در گروهی و با آن همکاری داشتن است.
به همین سبب از دیدگاه جامعهشناختی باید بین مشارکت به معنی حالت یا وضع - امر شرکت کردن - و مشارکت به عنوان عمل و تعهد - عمل مشارکت - تمایز قایل شد.مشارکت در معنای دوم از تعلق به گروهی خاص داشتن و سهم در هستی آن خبر میدهد و معنای شرکت فعالانه در گروه را میرساند و به فعالیت اجتماعی انجام شده نظر دارد. - قاسمی ، 1383،ص . - 752 جامعهء مدنی مجموعهای از سازمانها،و نهادهای و تشکیلات غیردولتی است که نقش واسطه بین افراد و گروههای اجتماعی از یک سو،و حکومت از سوی دیگر را بر عهده دارند.
جامعهء مدنی در تعریفی دیگر به حوزهای از روابط اجتماعی اطلاق میشود که فارغ از دخالت قدرت سیاسی است و مجموعهای از نهادها،مؤسسات،انجمنها،و تشکلهای خصوصی و مدنی - غیرخصوصی - را دربرمیگیرد. - بشیریه، 1374،ص. - .329گرچه بحث جامعهء مدنی در معانی مختلف آن دارای سوابق طولانی استامّا مفهوم تازهء آن به قرون جدید برمیگردد و در واقع این مفهوم نشانگر جدایی حوزهء دولتی و حوزهء خصوصی میباشد که بخصوص در اندیشهء»قرارداد اجتماعی«توماس هابر - 1558-1679 میلادی - و جانلاک - 1632-1704 میلادی - مورد اشاره قرار گرفته است.در نظریهء»قرارداد اجتماعی«بطور کلی جامعهء مدنی بعنوان جامعهء سیاسی در مقابل»وضع طبیعی«یا»جامعهء طبیعی«به کار میرفت؛با این تفاوت که در این نظریهء،جامهء مدنی پدیدهای غیرطبیعی یعنی حاصل توافق و قرارداد بود.
هابز با اشاره به»وضع طبیعی«پیش از شکلگیری دولت، حوزهای غیردولتی و صاحب اراده و اختیار را به تصویر میکشید و انسانها را در حالی از آزادی بیقید و شرط نشان میداد که در آن،افراد به خاطر کسب امنیت ناچار از بخشی از اختیارات و حقوق مطلق خود چشمپوشی و آنرا به نهادی به نام دولت واگذار میکنند تا از تبدیل شدن انسان به گرگ انسان جلوگیری کند.بدین ترتیب،میتوان گفت که دولت از نظر هابز،موجودیت و مشروعیت خود را مدیون توافق افراد جامعهء مدنی میداند و این امر خود نه تنها دولت مطلقه را توجیه نمیکند بلکه زمینه را برای پیدایی تفکرات لیرالیستی در آینده مساعد میسازد.
لذا هابز در»لویاتان«هم بر موجودیت جامعهء مدنی تأکید میورزد و هم آنرا منشأ مشروعیت قدرت دولت معرفی میکند.جانلاک نیز با طرح مسئلهء»قرارداد اجتماعیبر« این مطلب صحّه گذاشت که»وضع طبیعی«خود نوعی جامعهء مدنی-گرچه ابتدایی- است که در آن،انسانها نه تنها برای ایجاد امنیت بلکه بویژه به خاطر تضمین اصل مالکیت و آزادی،براساس قرارداد دولت را به وجود آورده و بدان مأموریت میدهند اهداف مورد نظر آنها را برآورده کند.از این نظر،دولت در واقع»نماینده«و»کارگزار«جامعهء مدنی تلقی میشود و باید پاسدار حقوق این جامعه باشد.لذا هم در دیدگاه هابز و هم از نظر لاک،جامعهء مدنی نه تنها دارای هویتی مستقل از حوزهء عمومی و دولت میباشد بلکه اساسا موجد این نهاد محسوب میگردد . - بشیریه،پیشین،ص.. - 330
3. شورا در اسلام
فرهنگ سیاسی اسلام یک فرهنگ مشارکتی و مبنای مشروعیت نظام سیاسی مقبولیت مردمی است.این مقبولیت از طریق مشارکت مردم عینیت مییابد و ابزارهای مشارکت نیز شورا و مشورت و همینطور امر به معروف و نهی از منکر است.که امروزه میتوان تبلور آنرا در شوراهای اسلامی شهروروستا دید.خداوند در آیه 951 سوره آل عمران خطاب به پیامبر میفرماید:"فبما رحمه من االله لنت لهم و لو کنت فظا غلیظ القلب لا نفضوا من حولک فاعف عنهم و استغفر لهم و شاورهم فی الامر فاذا عزمت فتوکل علی االله ان االله یحب المتوکلین." علامه طباطبایی در تفسیر این آیه مینویسد: زمانی که مسلمانان در جنگ احد از کفار شکست خوردند و تعداد زیادی از آنان کشته شدند مسلمانان به رسول خدا اعتراض کردند و کشته شدن دوستانشان را به آن حضرت نسبت دادند،با این حال خداوند به پیامبرش امر فرمود که از قصور و تقصیر آنها در گذرد، برایشان طلب آمرزش نماید و منبعد هم با آنان مشورت کند و پس از اتخاذ تصمیم بر خدا توکل کند.
- طباطبایی،تفسیر المیزان ج4، صص . - 78-28همچنین در آیه 83 سوره شورا راجع به شورا و مشورت میفرماید:»و الذین استجابوا لربهم و اقاموا الصلوه و امرهم شورا بینهم و مما رزقناهم ینفقون.«علامه طباطبایی در تفسیر این آیه مینویسد: این آیه اشاره به این دارد که مومنین خواهان رشد و تکامل هستند و چون اهل رشد هستند، لذا در دستیابی به رأی صحیح تلاش میکنند و بنابراین در این راه به صاحبان عقل رجوع میکنند پس ایشان آیه مذکور را قریب المعنی آیه شریفه "الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه"میدانند.
- طباطبایی،پیشین،جلد 81،صص - 29-39 پیامبر گرامی اسلام نیز در مورد مشورت میفرمایند:»انه ما رجل یشاور احدا الا هدی الی الرشد«،یعنی هیچ کسی در کارهای خود مشورت نمیکند مگر اینکه به راه راست و مطلوب هدایت میشود. - تفسیر نمونه ج 1375،02،ص . - 264 به علاوه پیامبر - ص - در مهمترین امور اجرایی و نظامی خود برمبنای مشورت تصمیم میگرفت و عمل میکرد.مشورت حضرت با یاران خود در جنگهای بدر،احد و خندق گویای این واقعیت است. - شفایی ،1380،صص - 681-781